هشدار به حاکمیت

امروزه در تمام جهان اگر حاکمیت‌ها، مطلوب و شفاف نباشند از هزینه شدن، سرمایه‌های ملی و ذخایر ارزی و بیت‌المال بی‌اطلاع باشند و بیت‌المال برای حفظ موقعیت عده‌ خاص هزینه ‌گردد، جامعه تغییر را به عنوان یک نیاز طلب می‌کند. اگر حاکمیت دانا و خردگرا باشد بستر و زمینه‌ برای جلب اعتماد ملت را مساعد می‌کند، دوست را دشمن و دشمن را دوست تلقی نمی‌کند، تا شرایط و فضائی که هم‌اکنون با آن روبرو هستیم و سال‌هاست خون دل می‌خوریم، می‌گوییم و می‌نویسیم و هشدار می‌دهیم، ایجاد گردد! چگونه است حاکمیت با کسانی که مأموریت دارند ایران را ویران و ملت را دین‌گریز و قانون‌گریز کنند همراهی و همفکری‌شان قرابت بیشتری دارد؟! ناگفته نماند در چنین فضایی جریان‌هایی که می‌خواهند نظام فرو ریزد، فعال خواهند شد.

اعظم طالقانی:


بسم الله الرحمان الرحیم



وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ .



و از مردم کسی است که به شگفت آرد تو را سخن او در زندگی دنیا و گواه می‌آورد خدا را بر آنچه در دل دارد با آنکه او لجوجترین دشمن‌پیشه است.



«...چنین عنصری خدا را به آنچه در قلب دارد گواه می‌آورد، برای جلب توده مردم به خود و برآوردن آرزوهای آنان وعده‌ها می‌دهد و برنامه‌ها می‌نمایاند و برای باور مردم خدا را شاهد می‌آورد و سوگند یاد می‌نماید که جز خدمت نیت و نظری ندارد و نیز معلوم می‌شود که خدا و هرچه از نظر مردم مقدس باشد، برای او وسیلۀ نفوذ و پیشرفت مقصود است. اینگونه عنصری که دیدش و سخنش در حد دنیا و کوشش او برای رسیدن به آرزوهای خود است بیش از آنکه نمی‌تواند خیرخواه و خدمتگزار خلق باشد- الدالخصام- خودپرستی عقده‌دار و لجوج و دشمنی کینه‌توز است؛ دشمنی او با هر حق و حقدار و هر قدرت و شخصیت مقاوم است و هرکه در طریق هواهای او نباشد...»(قسمتی از متن پرتوی از قرآن آیت الله طالقانی، سوره بقره آیه 204، صفحات 97و98)



"...می‌گویند خوی آز و برتری‌جوئی است که بشر را به جان هم انداخته صف‌ها و مسلک‌هایی پدید آورده است؛ انگیزاننده این خوی‌ها چیست و چرا انسان باید بیش از نیازمندی بجوید و خود و دیگران را به رنج اندازد؟!..."(مهدویت و آیندۀ بشر، آیت‌اله سیدمحمود طالقانی)



انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اثرات و ثمرات بی‌سابقه‌ای را برای ایران و جهان توسط ملت شجاع ایران در بر داشته زیرا حرکت و نهضت فکری- سیاسی که سال‌ها مورد بحث بود، گسترده شده است و در طول این نهضت از طریق گفت‌وگو و انتقادات منطقی در ارتقاء آگاهی جامعه ایران و همبستگی ملت بسیار موثر واقع شده است.



در این راستا اثرگذار‌ترین رفتار حاکمیت که نظام را ضربه‌پذیر نموده شتابزدگی در اقدامات خشونت‌آمیز و بی‌مهری نسبت به ملت شریف ایران بوده است که می‌توان به مواردی از آن اشاره کرد:



الف) حاکمیت از آنجا که همواره با شیوه‌های خشونت‌بار و ایجاد رعب با مردم برخورد کرده این‌بار هم با شتاب بدون توجه به شعارها و وعده‌هایی که تا کنون داده است عمل نموده و از آنجا که فقط به حفظ جایگاه و موقعیت خودش می‌اندیشیده بدون اینکه به محتوی و هویت جمهوری اسلامی توجه کند بگونه‌ای عمل کرده که خشونت فراگیر و غیرقابل کنترلی افکار عمومی را در برگرفته و در بهت فرو برده است. دستگیری‌ها، شکنجه‌ها، تجاوز به دختران و پسران، سخنان ناسزا و فحاشی حتی نسبت به ساحت مقدس اهل بیت(ع) توسط بازجویانی که مشخص نیست با چه ضوابطی آنان استخدام شده‌اند صورت گرفته و وجود زندان‌های غیررسمی که از صفات و خواص «حکومت اسلامی» است نه «جمهوری اسلامی» به فضای خشونت و عصبیت قوت بیشتری داده است!



ب) «نمایندگان منتخب مجلس خبرگان رهبری» شتابزده بیانیه‌ای را بدون امضا صادر می‌کنند که افکار عمومی به آن توجهی ننموده و چند روز بعد (دوشنبه5/5/88) خبرنگار رسانه ملی با یکی از اعضای مجلس خبرگان مصاحبه‌ای انجام می‌دهد که مهمترین سوال خبرنگار این است که شما اظهار می‌دارید تعداد امضا کنندگان بیانیه از 50 نفر به 58 نفر افزایش یافته است به چه دلیل؟ چرا این بیانیه امضا ندارد؟!



پاسخ می‌دهد که چون عده‌ای در تعطیلات بودند و بعضی متن بیانیه را به این شکل قبول نداشتند (نقل به مضمون) و... در حالیکه همه می‌دانیم اگر آنها بیانیه را پذیرفته باشند در انتهای بیانیه اسامی‌شان ثبت می‌شود. از طرف دیگر کارشناسان حقوقی این بیانیه را خلاف قانون اساسی و آئین‌نامه مجلس خبرگان می‌دانند، زیرا باید مجلس خبرگان برای بررسی نقش ولی فقیه در فضای فعلی تشکیل جلسه می‌داد و پس از آن بیانیه تهیه شده توسط حداقل نیم+ یک یا با دوسوم آراء تصویب و اسامی آنها هم اعلام می‌گردید. علاوه بر آن مواد یا بندهایی که در بیانیه مذکور آمده است در نظر افکار عمومی یک عمل عجولانه و تحمیلی تلقی شده، مبنی بر اینکه همه امور زیر نظر ولی فقیه تصویب و اجرا می‌شود، بنابراین مسئولیت اتفاقات، فجایع و خلاف‌هایی که در مورد دستگیرشدگان و معترضینی که در خیابان‌ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند بعهده مقام رهبری خواهد بود و در نهایت این بیانیه نه تنها به نفع نظام و حاکمیت نبوده بلکه دست‌هایی که برای زیر سوال بردن نظام فعالند و خود را ظاهراً طرفدار نظام قلمداد می‌کنند و ضربات جبران‌ناپذیری به نظام وارد نموده‌اند برای افکار عمومی افشا شده است و افکار عمومی آنها را به عنوان مجری پروژه‌هایی از قبیل «ظهور حضرت ولی‌عصر در دهه هشتاد» می‌شناسد.



افکار عمومی معتقد است بر اساس شواهد، تقلب فاحشی صورت گرفته و اگر آقای موسوی هم بگوید تقلب نشده نمی‌پذیرند؛ هنگامی که می‌شنوند که خس و خاشاک هستند! از خطیب نمازجمعه می‌شنوند افرادی که معترضند و قیام کردند «باغی هستند و علیه ولی فقیه قیام کرده‌اند و باید با بیرحمانه‌ترین رفتارها با آنها برخورد شود» (نقل به مضمون). چگونه می‌توان انتظار داشت تا زمانی که تمام کسانی که عملاً در این فجایع نقش داشته‌اند دستگیر و محاکمه و مجازات نشوند، ملت آشتی را بپذیرد؟!... «هشیار باشید!!!»



ج) متأسفانه سومین شتابزدگی که خطرناک‌تر از همه در پذیرش مشروعیت حاکمیت اثرگذار خواهد بود تشکیل عجولانه دادگاه با کیفرخواستی مملو از اتهامات واهی است؛ همه کسانی که زندان را تجربه کرده‌اند می‌دانند متهمینی که مدتی در سلول انفرادی بوده و بی‌خبر از واقعیت‌های اجتماع می‌باشند، ذهنی شده و تلقین‌پذیر می‌شوند و اظهارات آنان ارزش حقوقی ندارد.



امروزه در تمام جهان اگر حاکمیت‌ها، مطلوب و شفاف نباشند از هزینه شدن، سرمایه‌های ملی و ذخایر ارزی و بیت‌المال بی‌اطلاع باشند و بیت‌المال برای حفظ موقعیت عده‌ خاص هزینه ‌گردد، جامعه تغییر را به عنوان یک نیاز طلب می‌کند. اگر حاکمیت دانا و خردگرا باشد بستر و زمینه‌ برای جلب اعتماد ملت را مساعد می‌کند، دوست را دشمن و دشمن را دوست تلقی نمی‌کند، تا شرایط و فضائی که هم‌اکنون با آن روبرو هستیم و سال‌هاست خون دل می‌خوریم، می‌گوییم و می‌نویسیم و هشدار می‌دهیم، ایجاد گردد! چگونه است حاکمیت با کسانی که مأموریت دارند ایران را ویران و ملت را دین‌گریز و قانون‌گریز کنند همراهی و همفکری‌شان قرابت بیشتری دارد؟! ناگفته نماند در چنین فضایی جریان‌هایی که می‌خواهند نظام فرو ریزد، فعال خواهند شد. از اینرو باید ریشه‌یابی نمود و دشمنان اصلی را شناخت تا نظام خطرات را رفع و حفظ شود؛ کسانی که اغلب آنها سال‌ها خدمتگزار این کشور بوده‌اند، خط قرمز خوانده می‌شوند و در دادگاه‌هایی که صلاحیت آنها هم زیر سوال است محاکمه می‌گردند، اگر قرار باشد مشفق و حافظ نظام نباشند، آنهایی که از قبل از انقلاب عافیت‌طلبی را برگزیدند و امروزه با چاپلوسی و پای‌بوسی برای خود در پی پایگاه و جایگاه رفیع می‌باشند، مورد وثوق قرار می‌گیرند؟!!



بهوش باشید که اینان خطرناک‌تر از همه جریان‌های موجود هستند "تقوای سیاسی درک بسیار ظریفی می‌طلبد اگر غفلت شود به شرک و پلیدی می‌انجامد و اشتباه تاریخی را در پی خواهد داشت و نسل‌های آینده جز لعن و نفرین از آنان یاد نخواهند کرد.



بار الها تو آگاهی آنچه نوشتم از روی صدق است.



و العاقبة للمتقین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر