تازه‌ترین اعترافات سعید حجاریان (طنز)

چندی پیش، عوامل امنیتی و قضایی کودتا سعید حجاریان را به آن حال نزارش به بیدادگاه آوردند تا اعتراف کند که هرچه در 15 سال گذشته می‌گفت و می‌اندیشید، غلط بوده و در این سه ماه ناگهان حقیقت را کشف کرده است! اکنون «موج سبز آزادی» دومین متن اعترافات آقای حجاریان را فاش می‌کند تا هم زحمت بازجویان کم شود و هم سبزهایی که این روزها سخت در تلاش‌اند تا در روز جمعه حماسه‌ای دیگر بیافرینند، لبخندی بر لب بیاورند.



از آرش پارسا، شاعر خوب این اثر، تشکر می‌کنیم و نیز لینک‌های دانلود صدای دکلمه این شعر طنز را در زیر می‌گذاریم. در عین حال اگر کسی از دوستان، این شعر را به سبکی بهتر بازخوانی کرد، امکان انتشار آن نیز وجود دارد تا فایل صدا نیز از طریق بلوتوث قابل توزیع باشد.

از اینجا فایل PDF را دانلود کنید
http://www.mowjcamp.org/files/file/32380

از این آدرس‌ها هم فایل صوتی را دانلود کنید:

http://rapidshare.com/files/280630323/Eteraf_.mp3
http://rapidshare.com/files/280631580/Eteraf_.wma
http://rapidshare.com/files/280631926/Eteraf_.amr



و اما بخوانید تازه‌ترین اعترافات سعید حجاریان را:


قاضی ِ دادگاه! مرتضوی!
ای نماد ِعدالت ِ علوی!

دادگستر! امید ِ هر دربند!
باقلوا! نی‌شکر! چغندر ِقند!

قاضی ِ القاضیات! دادستان!
ای قوی‌پنجه! رستم دستان!

صاحب ِ جان و مال و هر ناموس
کیمیاگر! خدای ِنامحسوس!

من «سعید»م، هم‌اسم ِ سرور ِ خود
اسم فامیلی ام ولی بیخود!

مثل نقشی به روی آبم کرد
نام ِ «حجاریان» خرابم کرد!

حقِّ من یک گلوی پر سرمه‌ست
نام ِ «حجّاریان» خودش جرم است!

کاغذی داده ام به این در پیت
اعترافات ِ بنده ی ِ قزمیت!

اعترافات ِ من دو قسمت شد
شرح دادم هر آن چه فرصت شد

دفعه ی پیش کلیاتش بود
ایندفه جزءجزء ؛ بود و نبود !

شرمگینم از آن جناب ِ هُمام
از عنایت بر این حقیرغلام!

نامه‌ای از گناه‌های خفن
اغتشاش و حمایت از دشمن

گول خوردن به دست بیگانه
رفت و آمد به آشپزخانه!

نقشه خط و خال این مار است
اعترافات ِ یک گنهکار است

دست خط مرا ببین جانم
و بدان مثل سگ پشیمانم!

پوشه ای از گناه در دستم
او بخواند، نظاره گر هستم:

من قسم می‌خورم به ضربه‌ی مشت
به لگدهای بازجوی ِ درشت

و به باتوم وقت له کردن
به دک و دنده و سر و گردن

و به شلاق وقت ِ کوبیدن
بر پک و پشت و سینه و باسن!

و قسم بر جواد ِآزاده
مهربان ِ همیشه آماده!

و به طائب، به مجتبی، به حسین
به شریعتمدار و ذوالنورین!

به ولیِّ فقیه، حضرت دوست!
به امام زمان که نایب ِ اوست!

من قسم می خورم به جان خودم
که بدون کتک انابه شدم!

نه شکنجه، نه زور، نه زندان
قصر بودیم جان مادرمان!

قرصهایم تمام در سر ِ وقت
روز استخر و شب لا لا در تخت!

گلف و چوگان و تخته نرد و تنیس
مرغ و ماهی و پیتزا در دیس!

نارگیل ِ درسته و آناناس
بازجو؟؟! نه! هلو!!! کارشناس!

شیر مخلوط و موز و آب هویج
بی سر ِ خر، بدون گیر ِ بسیج!

قصرمان یک بهشت در گیتی
وسط ِ مرکز ِ صفاسیتی!

کارهای محال می کردیم
همه جور عشق و حال می کردیم!

همه چیزم ردیف و کامل بود
خاتمی مثل چیز در گل بود!

دکترا بیخودی گرفتم من
کل‌یوم(!) ضایع و خرفتم من!

چند]هزار[ سال ِ پیش با یک بیل
کوبیدم فرق کله هابیل!

گاندی رو من خودم ترور کردم
دهن ماندلا رو غُر کردم

قبل ِ هر چیز هم که اون «آدم»
گندم ُ من خودم دَسِش دادم!

زنشم عشوه کرد در کارم
مشکل منکرات هم دارم!

بمب هیدروژنی رو من ساختم
هولوکاستم خودم راه انداختم

مسجد ِ کوفه، تیغ در دستم
ابن ِ ملجم خود ِ خودم هستم!

این امام ِحسین عذاب ِ منه
شمر ملعون رفیق‌فاب ِ منه!

خیلی من عقده ای و نامردم
هر غلط خواست این دلم... کردم!

بنده مسئول کُلِّ تاریخم
چون چپولم، من از عرب بیخم!

تا که 30 سال ِ پیش در دنیا
انفجاری عظیم شد پیدا

حرکتی که جهان از آن جا ماند!
انقلابی که نور را ترکاند!

«انقلاب»ی به سوی «آزادی»
فقط از روی ِ نقشه های خودی!

طرف دیگرش «امام حسین»
تاج، عمامه؛ چکمه شد «نعیلن»!

عقده‌ام مال ِ سالها پیش است
از حجاب و چفیه و ریش است

فکر کردم که ریشه کن بکنم
خلعت رهبری به تن بکنم

رهبر کل مشرکین بودم
من خودم از منافقین بودم

طالقانی، مطهری، مدنی
دستغیب و مفتح و قرنی

ضارب ِ کل ِ این شهیدانم
یکی از گنده های فرقانم!

مثل جدِّ کثیفم ابن ِ سعد
سم خوراندم به طالقانی و بعد

حمله کردم به لشکر اسلام
با کمک از خباثت ِ صدام!

7 تیر ِ 1360
همه را کشت، بمب ِقاتل ِ پست!

بمب ِ من قاتل ِ بهشتی شد
قاتل ِ ناخدای ِ کشتی شد

این ترورها تمام کار ِ منه
«رَجَوی» اسم ِ مستعار ِ منه!

ولی افسوس، انقلاب شما
حافظی داشت مثل ِ دست ِخدا

نقشه هایم شکست می خوردند
دوستهایم ذلیل می مردند!

هر چه کردیم، هیچ شد آخر
سالها رفت و خاک شد بر سر!



خار و بیچاره و حقیر و حسود
آخر ِ عمر من رسیده بود

من که مایوس بودم و داغون
با لباس و دماغ ِ آویزون

در پی ِ انتقام کاری تر
مثل یک گاو زخم خورده خر!

ناگهان فرصتی به دستم داد...
انتخابات دوم خرداد!

خاتمی را که من علم کردم
پای ِ دین را قلم شلم کردم

خاتمی یه آخوند ِ آنتیکه!
ریششو رنگ میذاره مرتیکه!

انقدر که الاغ و نامردم
فرت و فرت N.G.O. درست کردم!

شعر و نثر و کتابای ناجور
تئوری‌های غرب مرده شور

پرفسورهای گاو ِ بی ناموس
ماکس وبر و هابرماس ِ ... !

بی حیاهای گاو ِ خودکامه
بی عبا و بدون ِ عمامه

مارک پارسونز ِاحمق و جان کِـین
بی سواد و الاغ و بی نعلین!

عالمان ِ نخورده دود چراغ
حرفها عین ِ قارقار کلاغ!

دکترای ِ یهود ِ غیر ِ عرب
یه مُش استاد اسب ِ لامذهب

شِرُّ و ِرهایی از دمکراسی
قافل از علم ِدکتر عباسی!

این حکیم و بزرگ و دانشمند
این یهودی شناس ارزشمند

نکته ای کشف کرده است ایشان
از یهودیسم ِ بامزی و شلمان

پاره کردند پرده از رازی
از نژاد ِ یهودی ِ بامزی

با تلاش و مرارت ِ بسیار
شلمانیسم سیاه ِ استکبار

بحث و نقد و کتاب و آموزش
مخ ِ این بچه‌ها تیلیت بودش

با بیانات ِ ضایع و مفتم
من تماما دروغ می‌گفتم!

تئوری های روز این دنیا
مست بودم از این پلیدی‌ها!

بچه‌ها رو تئاتر می‌بردم
تازه! بنده آدامس می‌خوردم!



خون ِ آدم شراب ِ پاک ِ من است
قتل ِ زنجیره ای خوراک من است!

اینهمه بی گناه را کشتم
شاعر ِ بی پناه را کشتم

باز هم کینه‌ام فرو نَنِشَست
خاک توی ِ سرم کنن به دودست!

بدن ِ مُثلِه ِ یکی در سطل
صد و هفتاد و بوق و اندی قتل!

کشت و کشتار مثل نقل و نبات
چهره واقعی ِ اصلاحات!

رفت رنگش برای دانشجو
این حنای دروغ زردمبو!

سال هفتاد و هشت، هِجدَهِ تیر
به تَهِ دیگ خورد این کفگیر

بچه‌ها هی شعار می‌گفتند
کلمات قصار می‌گفتند:

«مرگ بر روزنامه‌های چپی
مرگ بر خاتمی ِ زشت ِرپی»!

بسته بادا «سلام ِ» بدنامی
زنده بادا «سعید اسلامی»!

من که حرصم گرفته بود از این
فکر کردم به نقشه‌ای خونین

شب ِ فردا به اسم ِ حزب الله
حمله کردم به کوی ِ دانشگاه!

قتل کردم، به نام ِ حزب ِ فشار
بند کردم به گردن ِ انصار!

با 2 تا چشم قرمز و خونریز
بعد رفتم شبانه در تبریز

کلُّهُم، من همه غلط کردم
«عِزَّتو» هم خودم سقط کردم!

با تمام جنایت وکشتار
باز هم عقده داشتم بسیار

در همان سال، آخر ِ اسفند
فکر کردم به آخرین ترفند

پول دادم به «عسگر ِ» شپشو
با لباسی مبدل و ریشو

که به همراه ِ دوستی احمق
به سراغم بیاید و ... پق پق!

آن زمان فکر ِ یک موتور کردم...
من خودم را زدم ترور کردم!

من ِ بیچاره گول خوردم زود
نقشه‌اش مال ِ اجنبی‌ها بود

من نمردم وَ حقه‌مان نگرفت
نقشه انگلیس ِ پیر ِ خرفت!

غصه چرخ و این زمینگیری...
ناتوانی و لکنت و پیری...

این علیلی به تیر ِ غیب ِِ خداست
گل که بود و به سبزه هم آراست!

حبس بودن همیشه در خانه
دوری از دوستان ِ بیگانه!

باد غصه شبیه ِ فیلم کرد
تیر نامرد زن ذلیلم کرد!



دوره بعد هم رسید از راه
دوره دوم فساد و گناه!

با تقلب و شیوه ای زوری
خاتمی شد رئیس جمهوری!



دوره خاتمی به آخر شد
8 سال ِ دروغ ِ ما سر شد

سال ِ هشتاد و چار سال ِ بدی‌ست
قصه را کش ندم که قافیه نیست!



چون اصالت نداشت اصلاحات
روی ِ کار آمدند از داهات!

سخت کوش و حقیقتا انسان
نام: محمود، تحفه‌یِ ]آرادان[

کیمیای سعادت و غیرت
نیم وجب قد و اینهمه قدرت؟

قادر مطلق و مدیر جهان
کنفرانس ژنو نمونه آن!

دولت احمدی خدایی بود
برکت ِ حضرت ِ مشایی بود!

چار سال ِ بدون دوز و کلک
فارق از شرّ خاتمی ِ کپک

چار سال پر از فرآورده
خاتمی هم که خیلی نامرده!

همه جا چون بهشت زیبا شد
خاتمی هم دوباره رسوا شد!

سه عدد قبل ِ یئددی دورده!
خاتمی پس کجاست؟! کو؟ مرده ؟!!

چارسال ِ پر از صفا و امید
هیچ کس یک دروغ هم نشنید!

دوره‌ی رونق ِکشاورزی!
برتری در رقابت ِارزی!

خودکفایی، ثبات، ارزانی!
سال بنزین مفت و مجانی!

اختراعات بس عجیب و غریب
«استخوان ساز» و «ته‌درآور ِ جیب»!

دوره‌ی ِامر بر زمین و هوا
سال ِ امنیت هواپیما!

چار سالی که تاج شد بر سر
فقر؟ عمراً! مواد؟! عمراًتر!!!

شادی دیگران و نکبت ِ ما
ثروت مردمان و حسرت ِ ما

در تلاطم به سر شد این ایام
خاک بر سر شدیم من و دوستام



دوره احمدی به پایان شد
حق تعالی کمی پریشان شد!

سیل اشک همه شده دریا
آخرین بخت ِ ما برای بقا

سال هشتاد و هشت، می آید...
خاتمی شیش و هشت می آید!!!!!



حیف ِ این نقشه های خوب ِ دروغ
پویش ِ خاتمی ِ کلا بوق!

در خلال سفر به آرادان
مهد خوبان(؟!) و شهر ِنصفه جهان!!!

احمدی از کنار ما رد شد
حال ِ مرحوم خاتمی بد شد!

و قسم خورد خاتمی ِدورو
که: «پسندیده تر ندیدم از او»!

حکم او قبلها بریده شده
چونکه محمود آفرررررریده شده!

خاتمی که مدام می لرزید
موسوی این وسط به صحنه پرید!

از خود ِ موسوی کَلَک خوردم
از زنش هم کمی کُتَک خوردم!

گفت حجاریان چه کار کنیم؟
احمدی را به خر سوار کنیم!

من که با هر چه خوب، بد بود
قرتی بازی فقط بلد بودم!

بند ِ سبزی به دست خود بستم
بشکنی هم ضمیمه، با شصتم!

چند تا سبز ِ سرخوش و قرتی!
دورمون جمع می شدن زرتی

قصد، رقصیدن و خرابی بود
اصل، ترویج بد حجابی بود

ما نفهم و الاغ و نادانیم
خودمان خوب ِ خوب می دانیم

بعد هم که نتیجه در آمد
بوی ِ گند ِ دروغ بر آمد!

روی ِ ما سنگ ِ پای قزوین است
حقّ ِ ما مرگ با گیوتین است!

با کمک از رسانه‌ی شخصی
قسمت ِ فارسی ِ بی بی سی!

با بیانیه های ِ خیلی بد
سیل ِ مردم به خشم می آمد

«رای من کو» که رمز شورش بود
از سَر ِ انتقام و سوزش بود!

ظهرها با بیانیه هامان
می کشاندیم سبز را تهران

با کمک از منافقان ِ یتیم!
نصفشان را غروب می کشتیم!

طرح زشتی برای قتل ِ ندا
با کمک از «صدای ِ آمریکا»

نقشه زشت ِ کشتن سهراب
نقشه هایی تمام نقش بر آب

بله اینها تمام کار من است
حق ِ من لال مردن و کفن است

اند ِ جهل و عناد می باشم
بنده ام‌الفساد می‌باشم!

من سعیدم، که شَل شَلی کردم
انقلابات مخملی کردم!

من تجاوز و قتل فرمودم
همزمان توی حبس هم بودم!

پخش کردم سلاح ِ سرد و گرم
چند تا هم سلاح ِ نیمه ولرم!

از همین جا بلند می‌گویم
عامل اصل ِ قتل در کویم

«دوشکا» را گذاشتم پشتم
9 نفر از بسیج را کشتم!

و به همراه ِ یک عدد «آرش»
مسجدی را به کل زدیم آتش!

کش ندم دیگه، داستان کم نیست
الغرض! این حقیر آدم نیست!

ما غلام ِ رئیس ِ جمهوریم
بی چماق و نحیف و کم‌زوریم!

حسرتم بود، اینچنین باشم
کاش هر روز در اوین باشم!

طبق رسم و رسوم این ایام
با دعا می کنیم... ختم کلام!

جهت طول و وسعت آقا
دستها را بگیر سوی خدا:

عاقبت را به خیر کن دادار
کل ما را ببر به پای ِ دار!!!

سبز را ریشه‌کَن کُن از دنیا
زرد کن هر درخت و سبزی را

ربّنا اِنَّنا خس و خاشاک
کلُّهم خاک بر سر و ناپاک

ربّنا آتنا چماق قطور
صورتی ماه و هاله‌‌ای پرنور

ربّنا آتنا جنازه سرد
بدنی تکه پاره و پردرد

ربّنا حذفنا من الآفاق
با تجاوز وَ یا گلوله داغ

سبزها قرتی اند و اهل ِ گناه
بنشان سبز را به خاک سیاه

حق ما زجر و مرگ با تیر ِ
روزمان را بکن شبی تیره

ربّنا مرگنا همین الان
دفننا فی قبور بی‌عنوان

ربنا! مستقیم را و ِلِلِش!
این عذاب ِ علیم را و ِلِلِش!

راه ِ چپ هم که مال ِ قرتی هاست
ربنا اهدنا الصراط ِ راست!

از عبادت بدون عشق چه سود؟
ربّنا حشرنا مع المحمود!


کاش بر فرق هر 3 بکوبی!
موسوی، خاتمی و کروبی

ربّنا حفظنا من الآفات
ای تو اون روح و ذات ِاصلاحات!



ربّنا احمدی‌نژادینا!
مملکت مال ِ مجتبی اینا!!!

□□□

استالین هم به نقشه هایش باخت
این نمد را کلاه نتوان ساخت...

--------------

ربنا قدس روز اسلام است
تشت رسوا شدن لب ِ بام است

قدرتت را به سبزها بنما
پرت کن تشت را از آن بالا

چرتشان را صداش پاره کند
احمدی لونه‌موش اجاره کند!

«راه ِ سبز امید» فعال است
شهر ِ ما مثل ِ قدس اشغال است

یارمان باش ای خدای ِ بزرگ
پس بگیریم شهر را از گرگ...

مجید مجیدی خطاب به رهبر: به کجا داریم می‌رویم؟

اظهارات مجید مجیدی در مراسم دیدار هنرمندان با رهبر انقلاب منتشر شد. وبلاگ محمود گبرلو، مشروح سخنان مجید مجیدی رابه این شرح منتشر کرد:




" تبرکا اینجا آمدم... طعم روزهای زیبای دفاع مقدس همه ما را دلتنگ می‌کند... حال آن روزها من را دچار افسردگی می‌کند.. هم اکنون بر ما چه می‌گذرد... دورانی که پر از شور و شعف بود. دورانی که کسی زور نمی‌زد صف اول باشد، نامش در تیتر اول باشد، همه تلاش می‌کردند مخفیانه کار بکنند، کسی نبیند که چه کسی کفش‌شان را واکس می‌زند، مردمی که نداشته‌شان را تقسیم می‌کردند... براستی چه شد آن روزها... آن روزهای زیبایی که اسم‌شان را بگذاریم رویاهای سرزمین من، سرزمین ایران... انگار جنگ واقعی که پر از کینه است الان دارد اتفاق می‌افتد... کسی آن موقع به کسی تهمت نمی‌زد ، همدیگر را متهم نمی‌کرد. حال چرا اینجوری است... "

مجیدی در این لحظه ناگهان بغض کرد و با صدایی اشک آلود خطاب به آقا گفت:
"آقا ما دلتنگ‌ایم . آقا من حالم خوب نیست... کجا داریم می‌رویم ...چرا به چنین روزیی افتادیم ... چکار می‌کنیم..."

و سپس در آرامش ادامه داد:
"همه چی را داریم قطعه قطعه می‌کنیم ... آن رشادت‌ها کجا رفتند... غرور ما را گرفته ... ما چیزی از خودمون نداریم هر چه داریم متعلق به شهداست و مردانی که پایمردی کردند تا ما در عرصه‌های مختلف قدم برداریم . قهرمان واقعی ما آنها هستند... "

و سپس دوباره با حالت بغض گفت:
"آقا، من حالم خوب نیست ... حال خیلی از فیلمسازها خوب نیست ... خیلی از فیلمسازها امروز نیامدند و البته دلیلش بی‌حرمتی نبود بلکه مایل بودند در موقعیتی مناسب‌ترحضورتان بیایند و حرف‌هاشان را با آقا بزنند ... همه دارد از دست می‌رود... داشته و نداشته‌های ما دارد از بین می‌رود... چرا همدیگر را متهم می‌کنیم ... همه چی یکطرفه است... من همین جا اعلام می‌کنم تلویزیون حق ندارد اصلا تصویر من را پخش کند. برای اینکه مجیدی را می‌برد در لیست سیاه... من هیچی ندارم . هرچی دارم از مردم و انقلاب است... اگر درایت و تدبیرخردمندانه شما نبود هر کاری می‌خواستند می‌کردند... من آن لیست را دیدم... تلویزیون حق ندارد حتی در مدیریت جدید هم حق ندارد تصویر من را پخش کند... همه ضررها به‌خاطر این است که عصر خودمان را فراموش کردیم... به یک وضع نامتعادلی رسیدیم، به یک وضع بی‌اخلاقی، فضای دروغ، تهمت... فیلمی که من ساخته بودم سه بار اعلام کردم این خانم هنرپیشه نیست اما سه بار در رسانه‌های رسمی اعلام کردند هنرپیشه است... چرا به اینجا رسیدیم. به‌خاطر اینکه از ریشه ها جدا شدیم ، تهی شدیم ریشه هایی که متعلق به ائمه معصومین است ... روز به روز از معنویت فاصله گرفتیم، به شعارزدگی محض رسیدیم، در آن دوران زیبا ما این‌جوری نبودیم. امیدوارم به لطف پروردگار و خون شهدا و عزیزانی که پشتوانه انقلاب بودند ما برگردیم به عصر خودمان، به باورهای عصر خودمان که ایران سربلند و پر از امید داشته باشیم."

سر لشكر باتمانقليچ: چهارده ميليون را مي كشيم تا بر يك ميليون نفر حكومت كنيم

بعد از كودتاي 28 مرداد ، غبار مرگ سراسر كشور را فرا گرفته و پرده افسردگي و ياس بر همه دلها كشيده و جغدان زشت پيكر شاخسارهاي گلستان ايران را جولانگاه خود قرار داده و نواي دلخراش سر مي دادند ، نطق هاي بيشرمانه چند نفر از دزدها و طرد شدگان ، غاصبانه از جايگاه نمايندگان ملت و به نام ملت چون تازيانه هايي دردناك ارواح داغديده را به هيجان و ارتعاش در مي آورد و از طرفي خفقان افكار و سانسور شديد مطبوعات عقده دل ها را در گلوها خفه كرده و اين تالمات روحي با گراني معيشت و تضييقات اجتماعي گره خورده بود.



بسیاری از خانواده ها دیگر پیچ رادیو را باز نمی كردند و نظر به صفحه روزنامه ها نمی انداختند و در حالی كه اشك بر دیده داشتند شاهد محاكمه نماد آزادگان ایران زمین بودند كه چگونه گاه گاه سكوت آن خرابه ماتمكده را با مدافعات مردانه خویش بر هم می زد و جنب و جوشی در دلها و زبان ها و گفتار ها جاری می ساخت و راه آزادی را از برای ملت ایران می گشود(1).

قبول چنین احوال ننگین و تحمل چنین شرایط سنگین برای هر فرد كه مختصر جوهر غیرت و ضعیف ترین اعتقاد به حقیقت و آخرت داشته یا صاحب وجدان انسانیت باشد بسیار بسیار دشوار بود. ملت ایران كه از یك طرف ثمره فداكاری و زحمات چند ساله خود را بر باد رفته می پنداشت واز طرف دیگر تسلط یك مشت افراد پلید ستمكار بر سرنوشت و آینده مملكت را حاكم می دید و با افزایش فشارها و سختی های تازه روزنه های امید را یكی پس از دیگری مسدود می یافت به ندای امید بخش اعتراض به محاكمه دكتر مصدق و دیگر آزادی خواهان لبیك گفت و با خروش و حضور در تظاهرات 21 آبان ماه 1332 برگ زرین دیگری به تاریخ این مرز و بوم افزودند.

ملت ایران بی توجه به سخنان سر لشكر نادر باتمانقلیچ رییس ستاد ارتش، كه دو روز قبل از برگزاری تظاهرات 21 آبان در اجتماع افسران در آمفی تئاتر دانشكده افسری، ضمن حمله به فراخوان تظاهرات نهضت مقاومت ملی گفته بود اگر قرار باشد ما 14 میلیون را بكشیم، می كشیم تا بر یك میلیون نفر حكومت كنیم ، با تعطیلی بازار و دانشگاه و مدارس یكپارچه از دانشگاه و خیابان های بوذرجمهری ، ناصر خسرو، خیام، پهلوی (ولی‏عصر) شاه‏آباد (جمهوری) و میدان بهارستان به تظاهرات و سر دادن شعار برخواسته و با ماموران انتظامی كه در صدد متفرق كردن و بازداشت مردم بودند به مقابله پرداختند به طوری كه عده ای زیادی از هر دو طرف مجروح شدند.

تعداد دستگیر شدگان به حدی بود كه ابتدا به پادگان های نظامی جی و مهرآباد منتقل كردند و روز بعد ده ها نفر را با قطار فوق العاده و خودروهای نظامی به نقاط مختلف كشور و جزیره خارك فرستادند. در میان زندانیان همه نوع افراد دیده می شد از كارمند و بازاری و دانشجو گرفته تا دانش آموز و كارگر و حزبی.

فردای 21 آبان مغازه های چند تن از بازاریان و كسبه كه در اعتراض به دستگیری و ضرب و شتم مردم اعتصاب كرده بودند، به وسیله اوباشان و مزدوران رژیم در پناه ماموران فرمانداری نظامی غارت كردند و چون نتوانستند از تعطیلی بازار جلوگیری كنند قسمت‏هایی از سقف آن را خراب كردند.

خبر های تظاهرات 21 آبان 1332 در مطبوعات سراسر جهان منتشر شد و خشونت های رژیم كودتا در سركوب مردم بی گناه غیر مسلح مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت و سندی بر رسوایی هر چه بیشتر كودتاچیان شد.

1- قسمت هایی بر گرفته از نشریه بدون شماره و تاریخ تعلیماتی مقدماتی نهضت مقاومت ملی - اسناد نهضت مقاومت ملی ایران جلد 5

برگرفته از: وبلاگ با مردم

تعطیلی یک روز قبل و بعد از روز قدس!

ساعتی پیش اعلام شد: هیات دولت برای رفاه حال کارکنان دولت مقرر کرد که دستگاه‌های اجرایی با مرخصی درخواستی کارکنان از روز قبل و یک روز بعد از عید سعید فطر موافقت کنند.



محمود احمدی‌نژاد در جلسه هیات دولت با تبریک پیشاپیش حلول عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات ملت ایران در ماه مبارک رمضان، اظهار امیدواری کرد: همه مسلمانان از آخرین روزهای ماه مبارک رمضان به نحو احسن بهره‌مند شوند.

مشخص نیست هدف از تبدیل کردن عید فطر به یک تعطیلی چهار روزه، بهره‌مند ساختن ملت از آخرین روزهای ماه رمضان برای عبادت است یا به مسافرت فرستادن مردم و خالی کردن شهر در روز قدس!

هرچند به نظر نمی‌رسد که این ترفندهای دم دستی، مشکل احمدی نژاد را حل کند، اما وجود برخی گزارش‌ها مبنی بر اصرار دولت کودتا در تعیین روز یکشنبه به عنوان عید فطر، در شرایطی که به گفته‌ی برخی کارشناسان احتمال عید شدن روز دوشنبه بیشتر است، این نگرانی را بیشتر می‌کند که حتی دین و واجبات مردم نیز بازیچه‌ی دست دولت کودتا قرار گیرد.

برخورد با مردم در روز قدس، بازتاب منفی گسترده‌ای در جهان خواهد داشت

عضو فراکسیون خط امام مجلس با انتقاد از جریاناتی که با مردمی که در روز قدس با نشانه‌های سبز در راهپیمایی شرکت می‌کنند قصد برخورد دارند گفت: "خنده‌دار است که به مردم بگویند لباس زرد،سبز یا مشکی نپوشید و گرنه با شما برخورد خواهد شد، اینکه بگویند شال سبز،پارچه سبز یا خودکار سبز با خود نیاورید یعنی چه؟ مگر می‌شود مردم را صف‌بندی کرد؟



به گزارش موج سبز آزادی، نصر الله ترابی در گفتگو با پایگاه خبری پارلمان‌نیوز، در خصوص اعلام آمادگی گروه‌ها و شخصیت‌های اصلاح‌طلب برای شرکت در مراسم روز قدس و خط‌دهی برخی جریانات تند اصولگرا از جمله روزنامه کیهان برای برخورد با هرگونه نماد سبز و شعارهای انتقادی، گفت: "نباید فضا را ناامن و بین مردم خط کشی ایجاد کنند. روز قدس متعلق به یک جناح نیست، متعلق به همه مردم در دفاع از انسانیت و افرادی است که به آن‏ها ظلم می‌شود."

این نماینده اصلاح‌طلب شهرکرد تصریح کرد: "روز قدس در سال‌های گذشته سمبل مردم فلسطین بود و ممکن است در سال‌های آینده در حمایت از مردم جای دیگر باشد، روز قدس یک موضوع بین‌المللی است، بحث جناحی نیست که بخواهند خط‏کشی کنند چه کسانی بیایند چه کسانی نیایند."

عضو فراکسیون خط امام مجلس ادامه داد: "مردم به برخی از چهره‌ها علاقه دارند و مطمئنا در آن روز گرد آن‏ها جمع خواهند شد، دلیل اینکه گروه‌های مختلف و شخصیت‌ها از مردم برای حضور در روز قدس دعوت می‌کنند هم این موضوع است، بنابراین چطور توقع دارند مردم بیایند اما عقیده خود را نشان ندهند."

وی با بیان اینکه خنده‌دار است که به مردم بگویند لباس زرد، سبز یا مشکی نپوشید و گرنه با شما برخورد خواهد شد، تصریح کرد: "اینگونه هشدار دادن‌ها جامعه را متشنج و ناامن می‌کند. مردم در یک فضای مسالمت آمیز برای بیان ایده‌هایشان در راهپیمایی مجوزدار قصد حضور دارند، این‏ها مردم ایران هستند و از خارج از کشور نمی‌آیند، اگر برخوردی صورت بگیرد و تشنج ایجاد کنند مقصر هستند و باید پاسخگو باشند."

وی ادامه داد: "اینکه بگویند شال سبز، پارچه سبز یا خودکار سبز با خود نیاورید یعنی چه؟ مگر می‌شود مردم را صف‌بندی کرد؟ اصلا روش پسندیده‌ای نیست که بخواهند همه مردم متحدالشکل، سازماندهی شده و یک جور باشند."

نماینده شهرکرد تصریح کرد: "کسانی که به راهپیمایی می‌آیند مردم هستند، هرکس فکر و تفکر خود را دارد و هیچ‌کس بر آن‏ها قیومیت نمی‌کند، بنابراین نباید کسی به آن‏ها بگوید تو اینگونه راه برو یا اینگونه راه نرو و اگر قدمش را کوتاه‌تر برداشت زانویش را خرد کنیم."

ترابی گفت: "هرگونه برخورد با مردم در روز قدس، که نماد حمایت از مظلومان و مقابله با استکبار و ظلم است بازتاب منفی گسترده‌ای برای نظام در جهان به همراه خواهد داشت که ما امیدواریم مسئولان تحت تاثیر برخی جریانات تندرو قرار نگرفته و عاقلانه رفتار کنند."

این نماینده مجلس در خصوص تغییر امام جمعه روز قدس و عدم اقامه نماز این روز توسط آیت‏الله هاشمی رفسنجانی، بعد از 27 سال و انتخاب احمد خاتمی برای این امر گفت: "عاقلانه‌تر این بود که یک چهره معتدل و حد وسط برای خواندن نماز این روز انتخاب می‌کردند که منتسب به هیچ گروهی نباشد."

وی تصریح کرد: "هرگونه خط‌دهی و برخورد جناحی برای مراسم این روز به کاهش حضور مردم در راهپیمایی منجر خواهد شد. شنیده‌ام آقای احمدی‌نژاد را هم به عنوان سخنران پیش از خطبه‌ها گذاشته‌اند، روز قدس فرا جناحی است، نباید افرادی برای این روز انتخاب شوند که به کاهش حضور مردم منجر شود."

وی خاطر نشان کرد: "با این اقدام شاید برخی از مردم که به وی انتقاد و اعتراض دارند شرکت نکنند و به روزی که باید به سمبل وحدت در کشور تبدیل شود خدشه وارد شود."

فرهنگنامه سبز (49) روز قدس

ابراهیم نبوی:

روز قدس( Rooz e Ghods ): آخرین جمعه ماه رمضان که هر سال مردم ایران و جهان علیه اسرائیل تظاهرات می کنند. روز تظاهرات بدون مجوز. روزی آزادسازی فلسطین از دست صهیونیسم. روزی که در آن تعدادی آدم در تهران فریاد می کشند و تعدادی آدم در غزه زخمی می شوند. روز دفاع از حقوق فلسطین از طریق دادن اضافه حقوق به دولت حماس. یک جمعه ماه رمضان که تا قبل از این مردم برای دفاع از فلسطین به چالوس می رفتند. یک روز سال که سفیر فلسطین در ایران سخنرانی سالانه اش را انجام می داد. شعارهای سابق: " مرگ بر اسرائیل، مرگ بر صهیونیسم، مرگ بر آمریکا، ثوره ثوره حتی النصر، فلسطین اشغالی آزاد باید گردد، مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین." شعارهای فعلی: " نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، فلسطین بپاخیز ندای ما کشته شد، ما اهل غزه نیستیم ایران تنها بماند."



کرونولوژی روز قدس



سی سال قبل روز قدس توسط آیت الله منتظری برای مبارزه با اشغال خانه فلسطینیان توسط اسرائیل اعلام شد، حالا خانه خود منتظری تحت اشغال است.
نماز جمعه روز قدس 25 سال توسط هاشمی رفسنجانی خوانده می شد، حالا هاشمی رفسنجانی متهم به همکاری با استکبار جهانی است.
سی سال قبل رئیس جمهور آمریکا طرفدار اسرائیل و دشمن فلسطین بود، الآن رئیس جمهور آمریکا به فلسطینی ها کمک مالی می کند و منتقد جدی اسرائیل است.
سی سال قبل فلسطینی ها توسط دولت اسرائیل کشته می شدند، در حالی که در سال گذشته تلفات فلسطینی ها توسط خودشان بیشتر از اسرائیل است.
بیست سال قبل صلاح الزواوی سفیر فلسطین در ایران شد و حالا هم صلاح الزواوی عربی یادش رفته و سالهاست که به فلسطین برنگشته است.



جملات قصار در مورد روز قدس

30 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اعتراض به ظلم است."
20 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اعتراض به کشتن مسلمانان است."
10 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اعتراض به سازشکاران است."
5 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اعتراض به آمریکاست."
4 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اعتراض است."
3 سال قبل: " روز قدس فقط روز فلسطین نیست. روز مبارزه با بقیه است."
امسال: " روز قدس فقط روز فلسطین است، هر کسی هم اعتراض کند حالش را می گیریم."



تغییر آداب روز قدس پارسال و امسال



- پارسال مردم می رفتند شمال، بسیج در مراسم شرکت می کرد، امسال مردم در مراسم شرکت می کنند، بسیج کتک می زند.
- پارسال هاشمی نماز می خواند و شعار می داد، امسال امام جمعه علیه هاشمی شعار می دهد.
- پارسال اسرائیل در غزه گاز اشک آور می زد، امسال پلیس در تهران.
- پارسال دولت تمام تلاشش را می کرد تا مردم برای روز قدس بیایند، امسال تمام تلاشش را می کند که مردم بروند مسافرت و برای مراسم نیایند.
- پارسال مردم دلشان می سوخت که چرا فلسطینی ها کتک می خورند، امسال مردم جای دیگرشان می سوزد چون خودشان کتک می خورند.

خشم مشاور هنری احمدی نژاد از سبز شدن جشنواره های جهانی فیلم:ادامه این رویه غیر ممکن است!

شبکه جنبش راه سبز(جرس):در حالی که سبز شدن جشنواره های جهانی فیلم در حمایت از جنبش مردم ایران که با حضور جعفر پناهی به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره مونترال آغاز شد، با سبز شدن جشنواره فیلم ونیز بازتاب گسترده جهانی به دنبال داشته، مشاور هنری احمدی نژاد در اظهاراتی خشمگینانه جشنواره های جهانی فیلم را به «تحریم» تهدید کرد و گفت که در صورت «ادامه این رویه» مانع از حضور سینما و سینماگران ایرانی در جشنواره های جهانی خواهد شد.



به نوشته روزنامه «تهران امروز» به دنبال اهدای جایزه جشنواره ونیز به شيرين نشاط و حضور گلشيفته فراهاني و محسن نامجو،حضور پر رنگ مخملباف ها و شهرنوش پارسی پور در این جشنواره، جواد شمقدري، مشاور احمدی نژاد در امور هنري گفت «ادامه اين رويه را غيرممكن است.»


جواد شمقدري همچنین گفت که «جشنواره‌هاي جهاني بايد بدانند اگر بخواهند مكان نمايشي براي جريان‌هاي براندازانه عليه نظام باشند، تصميم تحريم شركت در جشنواره‌ها از سوي هنرمندان و مسئولان گرفته خواهد شد.»



وي مدعی شد که« اهداف سياسي جشنواره‌هاي جهاني كمتر بر كسي پوشيده است، اما با اين حال به خاطر اندك واكنش‌هاي مثبتي كه ممكن است از حضور جمهوري اسلامي ايران در اين جشنواره‌ها مدنظر باشد، تاكنون نظام براي مشاركت فيلمسازان و هنرمندان در اين جشنواره‌ها آيين نامه يا دستورالعمل خاصي ارائه و اجرا نكرده است، اين در حالي است كه حتي بعضي مسئولان هنري براي ادامه اين حضور از هيچ تلاشي در طول 30 سال گذشته فرو‌گذار نكرده‌اند.»



جواد شمقدري همچنین درباره انيميشن پرسپوليس و حواشي دوره قبلی جشنواره كن نیز گفت«پرسپوليس خارج از كشور ساخته شده و خاطرات يك ايراني است به اين نمي‌توان اعتراض كرد ولي من با نامه اي كه به سفير فرانسه نوشتم از پخش اين انيميشن در مدارس به عنوان يك واحد درسي جلوگيري كردم.»



حضور موفق حنا مخملباف در بخش سينماي بين‌المللي در جشنواره ونيز با فیلم «روزهای سبز» در جشنواره فیلم ونیز،که به روزهای قبل و بعد از انتخابات اخیر و اعتراضات مردم مي‌پردازد،یکی دیگر از مواردی است که مخالفت و خشم مشاور هنری احمدی نژاد را بر انگیخته است.



جواد شمقدري در این خصوص با اشاره به حواشي فيلم درباره الي گفت«اين فيلم تنها فيلمي بود كه جايزه آن سياسي نبود. اما جشنواره ونيز جوايز آن بي‌ارزش و صرفا سياسي بود و به كساني اهدا شد كه همراه با صهيونيسم حركت مي‌كنند.»



مشاور هنری احمدی نژاد همچنین بنياد سينمايي فارابي را متهم کرد که در این مورد مقصر است و گفت«قطع به يقين بخش بين‌الملل فارابي در اين مساله مقصر اصلي است و اميدوارم روزي افشا نشود ايشان در راستاي تهاجم فرهنگي حركت مي‌كردند چرا كه كمتر دغدغه فرهنگي دارند، وزارت ارشاد صفار هرندي هم با توجه به انتقادات فراوان يكي از نقاط ضعف فعاليت هايش همين فارابي بود.»

نامه صدها شهروند تهرانی به رییس قوه قضائیه در حمايت از روزنامه‌ اعتماد ملي

شبکه جنبش راه سبز(جرس):صدها تن از شهروندان تهرانى با امضاى نامه‌اى خطاب به حجت الاسلام صادق لاريجانى رئيس قوه قضائيه خواستار بازگشايى روزنامه اعتماد ملى شدند.

به نوشته روزنامه حیات نو در اين نامه آمده است«اينجانبان تعدادى از شهروندان شهر تهران، بدون گرايش به هيچ حزب و جريان سياسى از جنابعالى استدعا داريم جهت کسب اطلاعات مختلف از جرايد وابسته به انديشه‌هاى مختلف نسبت به رفع توقيف روزنامه اعتماد ملى دستور مقتضى ارائه فرمائيد. باشد با اين عمل براساس آيه شريفه فبشر عبادى الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه،موجب احقاق حقوق شهروندى و احترام به افکار و انديشه‌هاى ملت شده باشيد.»

نامه شهروندان تهرانی برای رفع توقیف از روزنامه اعتماد ملی را اقشار مختلف اجتماعى مانند فرهنگيان، خانواده ايثارگران، کسبه، دانشجويان، کارمندان و کارگران امضا کرده‌اند.

محاکمه محمدرضا نسب عبدالللهی به اتهام انتشار خبر کشف صندوق های سرگردان رای

شبکه جنبش راه سبز(جرس): محمد رضا نسب عبداللهي ،روزنامه نگار مقميم شيراز 3 روز پیش به اتهام افشای خبر کشف چهار صندوق رای در وبلاگش به اتهام« تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب» محاکمه شده است.

بنابر اعلام انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران محاکمه محمدرضا نسب عبداللهی ساعت 10 صبح روز 22 شهریور در دادسرای انقلاب شیراز و با شکایت استانداری فارس برگزار شد.

این روزنامه نگار گفته است که«استانداری فارس به دلیل انتشار خبر کشف چهار صندوق رای در وبلاگم، به اتهام «تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب» از من شکایت کرده بود كه در پايان این محاکمه، كه به قضاوت آقاي موسوي‌تبار، سرپرست دادسراي انقلاب شيراز برگزار شد تا پایان رسیدگی به پرونده و صدور حکم با قرار کفالت پنجاه میلیون تومانی آزاد شدم.»

محمدرضا نسب عبداللهی خبر کشف 4 صندوق رای مهر و مهوم شده در کتابخانه در حال ساخت شیراز را به همراه سه عكس در وبلاگش منتشر كرده بود اما بعد از مدتي از سوي سايت بلاگفا اين پست از روي وبلاگش این روزنامه نگار حذف شد.

محمد رضا نسب عبداللهي خبرنگاری را از سال 78 و در هفته نامه «گلبانگ آزادی» در رفسنجان استان کرمان آغاز کرد و سال 1384 از زادگاهش، شهرستان انار به شیراز آمد و با سکونت در این شهر،عضو شورای سردبیری روزنامه «افسانه» شیراز شد که تا اکنون ادامه دارد.

او همچنین سابقه همکاری با روزنامه ها و مجلاتی چون«هم میهن، اعتمادملی، شهروندامروز، فرهنگ آشتی، کارگزاران، اعتماد، ایراندخت، چلچراغ، گوناگون، جامعه مدنی، نوروز، مردم سالاری، رفاه ملت» و خبرگزاری آفتاب نیوز را در کارنامه خود دارد.

محمد نسب عبداللهی در سال 84 نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام برای 6 ماه زندانی شده بود.

واکنش خانواده شهید به انکار قتل وی در تلویزیون

رسا معصومی:

بار دیگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کشته شدن یکی دیگر از قربانیان بحران انتخاباتی ایران را از اساس انکار کرد و بار دیگر این انکار تبدیل به یک رسوایی جدید برای رسانه تحت نظارت رهبری شد.
احمد کارگر نجاتی یکی از قربانیان وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران است که صدا و سیما کوشید با قصه سازی دیگری مرگ وی را انکار کند. اما این اقدام صدا و سیما، نیشی بر زخم التیام نیافته خانواده نجاتی شد و آنان را مجبور به واکنشی تلخ ساخت.



پس از آنکه در برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیما، خبری مبنی بر دروغ بودن مرگ احمد منتشر شد، خانواده احمد، طی نامه ای جزئیات مرگ این عضو از دست رفته خانواده را یادآور شدند و تاکید کردند که احمد در درگیری های انتخاباتی دستگیر شده است. به گفته آنها احمد پس از آزادی خود گفته بود که با باتوم توی سرش می زدند و سپس به دلیل مشکل کلیوی به بیمارستان منتقل شده و در تاریخ هفده مرداد جنازه اش را به خانواده تحویل داده اند.



نامه سرگشاده خانواده احمد، در واقع تایید خبری بود که "جرس" دو روز پبش از آن و در پی انکار قتل او توسط رسانه های دولتی، به نقل از یک منبع آگاه در مورد واقعیت داشتن مرگ نامبرده به چاپ رسانده بود.
اقدام صدا و سیما در انکار مرگ کسانی که در درگیری های انتخاباتی قربانی شده اند موضوع جدیدی نیست و حداقل در چندین مورد تکرار شده و سپس به رسوایی انجامیده است. این در حالی است که صدا و سیما تنها به انتشار ادعاهایی که مرگ مردم معمولی در روزهای بحرانی انتخابات ریاست جمهوری ایران را تکذیب می کند مبادرت می کند و در مقابل تکذیبه اعضای خانواده کشته شدگان و یا کسانی که پیگری وضعیت قربانیان هستند را هرگز انعکاس نمی دهد.



مرگ کودک ۱۲ ساله در بهشت زهرا



اولین مرگی که اخبار آن در رسانه و ها سایت ها منتشر و سپس توسط صدا و سمیا تکذیب شد، مرگ علیرضا، کودک دوازده ساله ای بود که خبرش ابتدا توسط یکی دو سایت خبری انعکاس یافت. علیرضا در بهشت زهرا با باتومی که نیروهای نظامی یا لباس شخصی ها بر سرش زده بودند کشته شده بود. این خبر توسط نماینده های مجلس نیز مطرح و پیگری شد اما ناگهان صدا و سیما و خبرنگارانش وارد میدان شدند تا با دعوت از "خانواده علیرضا"، به انکار قتل وی بپردازند.



خانواده علیرضا در برابر دوربین های صدا و سیما نشستند و گفتند که فرزند آنها در یک تصادف معمولی جان باخته است و فوت کودک شان هیچ ارتباطی با بحران انتخاباتی اخیر و درگیری های خیابانی پس از آن ندارد.



این در حالی بود که به فاصله کوتاهی، منابع خبری اصلاح طلب اطلاعاتی را منتشر کردند که نشان می دادند که ماجرای کشته شدن "علیرضا توسلی" در بهشت زهرا بر اصر ضربات وارده با باتوم به سرش صحت دارد.



این منابع تاکید داشتند که صحت این ماجرا به تایید کمیته تحقیق تعیین شده از سوی دو چهره شاخص اصلاح طلب نیز رسیده و جسد این نوجوان در اراک به خاک سپرده شده است.



سناریو سازی بر سر قتل ترانه موسوی



دومین باری که صدا و سیما جمهوری اسلامی خانواده ای دیگر را در برابر دوربین ها نشاند تا از آنها نیز بخواهد مرگ فرزندشان را تکذیب کنند، بر سر ماجرای مرگ دختر جوانی به نام ترانه موسوی بود.
دوستان این دختر جوان پس از مراسم یادبود شهید بهشتی در مسجد قبا به ستاد پیگیری وضعیت زندانیان گزارش ناپدید شدن او و سپس پیدا شدن جسد سوخته وی را داده بودند. این بار خانواده ظاهر شده در برابر دوربین های صدا سیما به مرگ ترانه موسوی می خندیدند و می گفتند که ترانه آنها زنده است و در کانادا به سر می برد.



مهدی کروبی پس از این برنامه تلویزیونی، دست به یک افشاگری بزرگ زد و اعلام کرد حسن طائب فرمانده بسیج به کمک صدا و سیما ، خانواده یکی از مسوولین که فرزندی به نام ترانه موسوی داشتند را وادار کرده تا در برابر دوربین های صدا و سیما بگویند دخترشان زنده است، در حالی که ترانه واقعی کسی بود که خانواده اش "جرات حرف زدن در مورد فرزندشان را نداشتند".



صدا و سیما در تلاش خود برای تکذیب شهادت ترانه، بسیار غیر حرفه ای عمل کرد. تا جایی که بعد ها روزنامه جام جم رسانه رسمی خود سازمان هم با انتشار نامه یکی از بستگان ترانه موسوی کانادایی، در واقع اظهارات کروبی را تایید کرد. وی از کروبی گله داشت که چرا با برملا ساختن پشت پرده داستان تلویزیون در مورد "ترانه موسی" ساکن کانادا نقض وعده کرده و از او خواست تا برای مصلحت نظام دست از اافشاگری بردارد.

واکنش های جدید به احتمال دستگیری کروبی و موسوی

مریم امیدی:

شبکه جنبش راه سبز (جرس): روز سه شنبه، واکنش به احتمال دستگیری مهدی کروبی همچنان خبر ساز بود. در این روز، منابع نزدیک به آیت الله خامنه ای این خبر که رهبر ایران پی گیر دستگیری کروبی بوده را تکذیب کردند، و آیت الله دستغیب عضو مجلس خبرگان تاکید کرد که دستگیری میرحسین موسوی و کروبی اشتباهی بزرگ خواهد بود.



آیت الله دستغیب با اشاره به شایعات گسترده ای که درخصوص احتمال دستگیری کروبی مطرح شده است گفت: "نصيحت ما اين است كه خداى ناكرده تصميم به بازداشت آنها نگيرند كه اين كار پيامدهاى سوء بسيارى به همراه خواهد داشت. ما نه دستگاه نظامى داريم و نه تاب مقابله با نيروهاى ورزيده و آموزش ديده و گاز اشك آور و توپ و تفنگ. اما به صرف گزارش دادن دو سه نفر نبايد تصميمات خطرناك بگيرند. مى‏توان اين مسأله را با آرامش حل كرد. سركوب‏كردن اطرافيان آنها كه شايد بالغ بر دو سه ميليون نفر باشند، صحيح نيست. نبايد اوضاع گذشته را دوباره پيش آورد. نصيحت ما اين است كه تصميم به دستگيرى اين دو بزرگوار نگيرند. آنها را بياورند و با هم صحبت كنند. اين كار آرامش بيشترى به مردم مى‏دهد. ما اين آقايان را مىشناسيم، انسانهاى صالحى هستند و همراه امام بوده‏اند. بايد نسبت به اتفاقات آينده هوشيار بود. ما بناى تهديد نداريم و نمى‏توانيم تهديد كنيم، اما اگر مردم بخواهند ناراحتى خود را ابراز كنند، صحيح نيست."



این مرجع تقلید ساکن شیراز با تاکید بر این که "بسيج و سپاه، فرزندان اين جامعه و بسيار محترم هستند و دخالت‏دادن آنها در سياست كار صحيحى نيست و بى‏شك آثار و نتايج سوء به همراه خواهد داشت" اظهار داشت: "نبايد همه اين انتقادات و تذكرات را دروغ انگاشت. انصاف اين است كه آنچه گفته شده مورد بررسى قرار بگيرد. كسانى همچون آقاى موسوى و آقاى كروبى از دلسوزان انقلاب و مريدان امام خمينى و محترمين مردم بوده‏اند، نمى‏توان آنها را خائن به مملكت خواند و متهم به براندازى و معاندت با رهبرى نمود."



رهبر تکذیب کرد، هاشمی سکوت پیش از این برخی منابع خبری در تهران گزارش کرده بودند که هاشمی رفسنجانی دردیداربا جمعی از اعضای مرکزتحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیدارش با رهبری سخن گفته است. به گفته این منابع، دراین دیدار هاشمی رفسنجانی تهدید کرده که در صورت دستگیری کروبی از تمام سمت های خود استعفا می دهد. گفته می شد که کروبی در جریان دیدار با آیت الله خامنه ای گفته است: "شما نباید دستور دستگیری مهدی کروبی را صادر می کردید" و افزوده: "با ادامه این روند، اوضاع پیچیده تر خواهد شد".



با انتشار گسترده این خبر در سطح رسانه های داخلی و حتی خارجی، دیروز رهبر جمهوری اسلامی ناچار به واکنش نسبت به خبر شد و یک "منبع آگاه" در دفتر رهبری به خبرگزاری ایرنا گفت که خبرمذاکرات به طورکلی نادرست است.



این در حالی است که خود هاشمی رفسنجانی و یا دفتر وی تاکنون اظهارات یاد شده را تکذیب نکرده اند.



رد پیشنهاد مصالحه توسط کروبی



در یک خبر مهم دیگر مرتبط با مهدی کروبی و آیت الله خامنه ای، یک روز پس از برگزاری جلسه ای سه ساعته بین شیخ اصلاحات و علی لاریجانی رییس مجلس ، پایگاه اینترنتی"رویداد" به نقل از منابع خبری خود نوشت که لاریجانی این جلسه را به درخواست آیت الله خامنه ای برگزار کرده است.



هیچ منبع مستقلی تا کنون از گفت وگوهای این جلسه خبری منتشر نکرده است؛ اما گفته شده که کروبی در جلسه فوق از گزارش هیات قوه قضاییه به شدت گلایه کرده و به لاریجانی گفته امیدوارم شما مانند برادرتان آخرتتان را به دنیا نفروشید. به گزارش رویداد او درپاسخ به این درخواست لاریجانی که تا مدتی سکوت کنید نیز گفته است: "من سکوت کنم تا یک عده ای که عمری را به دشمنی با امام سپری کرده اند زمام امور را به دست بگیرند و هر جنایتی که می خواهند انجام دهند؟ من مردن را به سکوت در برابر اینها ترجیح می دهم."

چراغ سبز سپاه برای مذاکره با آمریکا؟

کاوه میرکاظم:

در حالی که خبر پیشنهاد اوباما برای فروش ۲۰ فروند هواپیمای بویینگ به ایران توسط وزارت خارجه آمریکا تکذیب شده و از آن به عنوان "شایعه ای دروغین" نام برده شده است، اما برخی تحلیلگران سیاسی انتشار این خبر را در نوع خود به معنای علامتی از سوی دولت محمود احمدی نژاد می دانند که به معنای آمادگی برای مذاکره با امریکا است.



به گزارش خبرنگار جرس، خبر فروش ۲۰ فروند هواپیمای بوئینگ توسط خبرگزاری نیمه دولتی فارس منتشر شد.



خبرگزاری فارس که وابسته به محافل امنیتی حکومت ایران و به خصوص سپاه پاسداران است، این خبر را به نقل از یک منبع آگاه منتشر کرد. این منبع آگاه ادعا کرده بود که رئيس جمهور آمريكا براي جلب نظر ايران به انجام مذاكره، معادل دو میلیارد و پانصد هزار دلار بوئينگ و قطعات هواپيما به ايران تحويل مي دهد. هزينه اين هواپيماها از محل اموال بلوكه شده ايران تامين شده است. به گفته خبرگزاری فارس ميزان اموال بلوكه شده ايران در آمريكا با احتساب سود آن حداقل ۴۰ ميليارد دلار است. این در حالی است که ارزش دارايي هاي اوليه بلوكه شده ايران در آمريكا به حدود ۱۸ ميليارد دلار مي رسد كه شامل اموال ديپلماتيك، وجوه نقدي، خريدها و تجهيزات نظامي (مانند هاپیماهای نظامی اف ۱۴) و کالاهای غير نظامي مي شود كه پس از تسخیر سفارت آمریکا در ایران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ مسدود و توقيف شد. آمریکا به دلیل تحریم هایی که طی سی سال گذشته علیه ایران در نظر گرفته است از فروش هواپیماهای نظامی یا مسافربری از جمله هواپیماهای ساخت شرکت بوئینگ یا قطعات آن ها به ایران جلوگیری کرده است.



نکته جالب در اظهارات مقام آگاه خبرگزاری فارس این بود که به ادعای او پيام رئيس جمهوري آمريكا به ايران براي تحويل اين هواپيماها بعد از قطعي شدن انتخاب محمود احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهوری به ايران فرستاده شده است. به عبارت دیگر خبرگزاری فارس با درج این خبر نشان می داد که دولت آمریکا محمود احمدی نژاد را به عنوان رییس جمهور مشروع و قانونی ایران به رسمیت شناخته است. خبرگزاری فارس، پیش از این نیز با تحریف سخنان هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا، به نقل از او اعلام کرده بود که آمریکا محمود احمدی نژاد را رییس جمهور منتخب مردم ایران می داند.



تناقض دیگری که در خبر خبرگزاری فارس دیده می شود قیمت اعلام شده درباره این هواپیماها است. خبرگزاری فارس از قول مقام آگاه اعلام کرد که "تمامی این هواپیماها نو و تولید سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ میلادی است و قیمت آن ها حداقل ۷۵ ميليون دلار و حداكثر ۱۲۰ ميليون دلار است". این در حالی است که قیمت آخرین مدل های هواپیمای بوئینگ در خوشبینانه ترین حالت چیزی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار اعلام شده است. با این حساب ارزش ۲۰ فروند هواپیما چیزی بین ۴ تا ۶ میلیارد دلار می شود.



خبرگزاری فارس به فاصله کوتاهی پس از درج این خبر گفت و گویی کوتاه با حميد بهبهاني، وزیر راه را منتشر کرد. وزیر راه دولت اجمدی نژاد ضمن اعلام بی اطلاعی از این پیشنهاد گفت: در صورت صحت اين خبر، اين اقدام از سوي سياستمداران دولت آمريكا صرفنظر از سياستها عملي بشردوستانه است. بهبهانی همچنین خبر داد که بررسی این موضوع در دستور کار جلسه هیات دولت در عصر روز یکشنبه ۲۲ شهریور قرار دارد. یک روز پس از جلسه هیات دولت اما سخنگوي وزارت خارجه ایران اعلام کرد که هيچ مقام و منبع رسمي آمريكايي در خصوص فروش هواپيما به ايران مطلبي نگفته است. سخنگوی وزارت خارجه البته درباره این که آیا مقامات و منابع غیررسمی آمریکا چنین پیشنهادی را مطرح کرده اند یا نه سخنی نگفت. در همان زمان سایت خبری تابناک ادعا کرد که تاکنون شماری از این هواپیماها به ایران فرستاده شده است. تابناک منبع خبری خود را سایت خبری اسرائیلی "نشنال نیوز"، اعلام کرد و خبر داد که تا کنون بخشی از این تعداد بوئینگ با واسطهگری ونزوئلا به ایران فرستاده شده است. این در حالی است که در سایت خبری "نشنال نیوز" تنها یک خبر کوتاه درمورد پیشنهاد فروش بویینگ به ایران وجود دارد که آن نیز به نقل از خبرگزاری فارس ذکر شده است.



آشکارترین نشانه از علاقه حکومت ایران به برقراری ارتباط با آمریکا در مراسم معارفه وزیر جدید دفاع بروز کرد. در این مراسم سرلشکر سيد حسن فيروز آبادي، رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح طی اظهاراتی بی سابقه گفت: به نظر مي رسد در دوره آقاي اوباما يک نگاه واقع بينانه تر به مسائل وجود دارد و دو پيام آقاي اوباما (به رهبر ایران) طي شش ماه اخير مي تواند نشانه همين نگاه واقع بينانه باشد. در حالی که این بخش از اظهارات فیروز آبادی در اخبار برخی خبرگزاری های نیمه مستقل منتشر نشده بود، اما خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی که مستقیما زیرنظر دولت احمدی نژاد اداره می شود آن را به عنوان صفحه اول سایت خود تبدیل کرده بود. پیش از این مقامات عالیرتبه سپاه در ایران همواره با هرگونه ارتباط و گفت و گو با آمریکا مخالفت می کردند.



آخرین نشانه ها از احتمال آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا را هوشنگ امیراحمدی، رییس شورای ایرانیان و آمریکاییان در گفت و گویی با رادیو زمانه آشکار کرد. امیراحمدی که به عنوان یک واسطه گر (لابی من) در روابط ایران و آمریکا مشهور است، در دوران دولت نهم به ایران سفر کرده و حتی با شخص احمدی نژاد نیز دیدار کرده بود. او خبر داد که "رابطه (ایران و آمریکا) الآن خیلی فعال شده. حرف‏ها هم زیاد است و دارند در عمل هم به نتایجی می‏رسند. طبق خبرهایی که من دارم؛ اینبار، این جریان بهتر پیش می‏رود. فکر می‏کنم، اتفاقاتی بیفتد و نتایجی گرفته شود." امیراحمدی افزود: "الآن چند پیشنهاد هست که همه‏ آن‏ها را کم یا زیاد قبول کرده‏اند. احتمالاً ایران و آمریکا، حتما مذاکره‏ مستقیم می‏کنند. آمریکا حاضر است فعلاً سر مسائل غنی‏سازی بیشتر سکوت کند، حاضر است وسایل یدکی هواپیماها (بوئینگ) را بفرستد و قرار است سه آمریکایی که در ایران هستند، در همین دو هفته‏ی آینده آزاد شوند. به هرحال خبر خیلی زیاد است".

روز مباهله میان مردم و حکومت

سهراب سهرابی:

در این 3 ماهی که از شورش حکومت بر علیه مردم مظلوم ایران گذشت، تنها پناه این مردم الله اکبر و یاد خدا و پناه بردن به خدا بود. حکومت ظالم حتی همین آخرین پناه مردم ستمدیده را نیز تحمل نکرد و مصطفی غنیان در حین الله اکبر گفتن با گلوله ای که بفرمان خامنه ای شلیک شده بود، در آغوش پدرش، روی بام منزل در خون خود غلطید. هزاران الله اکبر گو تهدید شدند و خانه هایشان مورد حمله قرار گرفت تا الله اکبر را خاموش کنند.



اکنون داریم به آخر ماه رمضان که ماه میهمانی خدا است نزدیک می شویم و مردم ایران، چه روزه گیران و چه آنهایی که روزه نگرفتند، در این ماه بنا به وعده خداوند، میهمان او بودند و بر سر سفره رحمانی نشسته بودند. ماه رمضان مقطعی در سال است که در پایان آن، در واپسین روزهای رمضان، مسلمانان در پاک ترین و خالص ترین حال خود در طول سال هستند.



بیائید در پایان این ماه، در انتهای ضیافت الهی، در ماهی که خداوند وعده داده که شیاطین را در بند کرده و درهای رحمتش را بر روی بندگانش بگشاید، داد خود را از خدا بستانیم و به راه حلی که خداوند ابداع کننده آن بوده پناه ببریم و روز قدس را به روز مباهله تبدیل نمائیم.



آیه ۶۱ سوره آل عمران: "به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می‌نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم شما نیز از نفوس خود را، آنگاه مباهله می‌کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می‌دهیم."



بیائید روز قدس را همه روزه بگیریم و با وضو از خانه هایمان بیرون برویم، به امر خدا، فرزندان و زنان و نفوسمان را، همۀ اهل خانه امان را برداریم و به خیابانها بیائیم و به نیت مباهله، دسته جمعی دست به آسمان برداشته و از خدا بخواهیم لعنت خود را بر دروغگویان قرار دهد.



ما همه جوانهایمان که بغض گلویشان را گرفته، همه چشمهایی که 3 ماه است از گریه خشک نشده، همه آنهایی که باطوم خورده اند، همه آنهایی که هتک حرمت شدند، همه شهیدان پرپرمان، همه مادران جگرسوخته و پدران قد خمیده ای که فرزند از دست داده اند، همه فرزندانی که شبها بامید دیدن دوباره پدر زندانی اشان سر در دامن مادر گریسته اند، همه آنهایی که عزیزانشان در اسارت هستند، همه آنهایی که رایشان را به امانت به صندوقچه رهبر سپردند و امانتشان را امانت داری نکردند، همه آنهایی که در کوی دانشگاه سر و صورتشان خونین و بدنشان پاره پاره شد، همه آن‌هایی که برای دفاع از حقشان، با سکوت به خیابانها آمده و به گلوله بسته شدند و همه آن‌هایی که دلشان شکسته و از خدا شاکی هستند و همه آن‌هایی که می‌خواهند سربلند و آزاد زندگی کنند را برای مباهله و نفرین کردن دروغگویان با خود به زیر آسمان شهر بیاوریم.



از "رهبر" نیز بخواهیم تا خودش و همه آن‌هایی که به او ایمان دارند، همه شکنجه گران اوین و کهریزک را با کابل هایشان، همه تک تیراندازان را با تفنگهای خونینشان، همه باطوم بدستان را با باطومهای سیاهشان، همه آن‌هایی که در لبیک به ولایت فقیه، اسیران زندانی را مورد هتک حرمت قرار دادند، همه امام جمعه هایی که مردم را ابن ملجم و منافق نامیدند، همه مزدوران صدا و سیما را که بخاطر پول، حقایق را وارونه و بر علیه مظلوم، به پای بوسی ظالم رفتند، همه کیهانیانی که رکیک ترین دشنامها را نثار ملت کردند، محصولی میلیاردر چپاولگری که آرای مردم را دزدید و آرای تا نخورده دزدان را بجای آن‌ها قرار داد، ملعونی که مردم را خس و خاشاک نامید و حمله به کوی دانشگاه و جنایات کهریزک را کار عوامل دشمن دانست، طائب را، جنتی و احمد خاتمی و علم الهدی و شجونی و اژه ای و نیری و خلفی را، سرداران پروژه های میلیاردی بهمراه دفترچه های پس انداز فربه اشان در بانکهای اروپایی را، همه شاعرنماها و مداحان و متملقان و مجیزگویان بت بزرگ را، مصباح یزدی که رهبر را منصوب خدا و رأی مردم را بی‌ارزش می‌داند را، همه دروغگویانی که به مصلحت نظام دیدند تا نتیجه انتخابات را تغییر دهند، آن کذاب شیطان صفتی که در شب احیاء، میرحسین را لعنت فرستاد، بهمراه شاهدش که پای حوض شراب اصلاح طلبان بوده، بازجویان و قاضیانی که لیست ابلاغی از مافوق را باسارت گرفته و مأموریت دارند تا کرامت انسانی این سرافرازان را پایمال کنند، ربایندگان عاطفه امام روزه دار را، باسارت برندگان بهشتی و الویری در شب احیاء را، تعطیل کنندگان مراسم شبهای احیاء را، تهدید‌کننده مردم به داغ و شمشیر در نماز جمعه را، و همه آن‌هایی که به مستجاب بودن نفرینشان ایمان دارد را همراه بیاورد.



ما همه ملت ایران، همه می آئیم، حتی شیرخوارانمان را هم می آوریم و در واپسین روزهای ماه رمضان، همه با هم، دستهایمان را بسوی آسمان گشوده و با چشمانی گریان و قلبی شکسته و آهی سوزان، لعنت و نفرین خود را بر دروغگویان می فرستیم و از خدا می‌خواهیم که او هم لعنت خود را بر دروغگویان بفرستد.



امام حسین از یزید و سپاهش امان خواست تا نمازش را بخواند، ملت ایران از شما امان می‌خواهد که به شمشیر بدستان ولایت فقیه دستور دهید اجازه دهند تا ما نفرین دسته‌جمعی خود را بجا آوریم، هنگامی که دستهایمان در آسمان دست یاری خدا را می جوید به ما حمله نکنند، نفرین که تمام شد، این حرمله شما و گلوی اصغر ما.

انتخابات به سبک روسی

فاطمه صادقی :

پاول زریفولین که در مقام ناظری از روسیه در دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت کرده بود در مصاحبه­ای گفت: «من به‌عنوان ناظر در بسیاری از انتخابات مانند بلاروس و مولداوی شرکت داشتم اما انتخابات آزادی مانند آنچه در ایران برگزار شد، در هیچ جای دیگر ندیده­ام.» چندی پس از مصاحبه­ی زریفولین که در مقام ناظر هم در انتخابات بلاروس، هم در انتخابات آوریل مولداوی، و هم در انتخابات 22 خرداد ایران حضور داشت، الکساندر لوکاشنکو رئیس­جمهور فعلی بلاروس (روسیه­ی سفید) در پنجم شهریور 1388 به سبک خود دستکاری در نتایج انتخابات پیشین ریاست­جمهوری 2006 را پذیرفت. اعلام کرد که موفق شده بیش از نود درصد آرا را به دست آورد اما چون اعلام نود درصدی آرا از نظر روانی قابل پذیرش نبوده دستور داد تا نتایج آرا کمتر از آنچه بود اعلام شود.




در 16 مارس 2006، چند روز مانده به انتخابات ریاست­جمهوری در بلاروس، لوکاشنکو رئیس­جمهور وقتْ مخالفان را، که تصور می­شد برنده­ی انتخابات باشند، دستگیر کرد و هم­زمان هر نوع تجمع اعتراضی را غیرقانونی اعلام کرد و شرکت­کنندگان در آن را تروریست خواند. متعاقباً در حدود دو هزار نفر از کسانی که در مبارزات انتخاباتی دو رقیب لوکاشنکو فعال بودند دستگیر شدند و رئیس سرویس امنیتی بلاروس، که هنوز کاگ­ب خوانده می­شود، برای توجیه سرکوب­ها اعلام کرد: «مخالفان با حمایت آمریکا و گرجستان قصد کودتای انتخاباتی داشتند.» هم­چنین اعلام کرد: «غرض سازمان­دهندگانِ به­اصطلاح انقلاب برخلاف ادعای­شان اصلاً تجمع آرام نبوده است، بلکه از قبل برای اقدامات تحریک­آمیز، آشوب­طلبانه و اغتشاش برنامه­ریزی کرده­اند.» لوکاشنکو قدرت­های خارجی را متهم کرد که در ناآرامی­ها دست داشته و حتی می­­خواسته­اند در بلاروس به سبک گرجستان و سایر کشورها انقلاب مخملی بر پا کنند. دستگیری­ها و بستن روزنامه­های مخالفان حتی پیش از برگزاری انتخابات آغاز شد و تعداد زیادی یا به جرم شرکت در کمپین­های انتخاباتی دو نامزد ریاست­جمهوری میلینکوویچ و کوزلین به زندان افتادند یا به اتهام اقدامات تحریک­آمیز و اغتشاش­آفرین. انتخابات ریاست جمهوری چند روز بعدتر در حالی برگزار شد که ناظر روسی و ناظرانی از مجلس هفتم ایران به دعوت لوکاشنکو در آن حضور داشتند. مخالفان در روز رأی­گیری با وجود برف و سرما دست به تحصن آرام زدند. لوکاشنکو را هر دو نامزد مخالف به رفتار عقلانی دعوت کردند و از او خواستند چنان­چه هیچ یک از نامزدها نیمی از آرا را کسب نکرد، انتخابات به دور دوم کشیده شود. اما لوکاشنکو با 82 درصد آراء برای سومین بار پیروز انتخابات اعلام شد، رقمی که حتی با نظرسنجی­های خود دولت پیش از برگزاری انتخابات نیز در تناقض بود. مخالفانْ پیروزی غیرمنتظره­ی لوکاشنکو را به تقلب سازمان­دهی­شده و گسترده در انتخابات منتسب کردند. در واکنش به اعتراضات، لوکاشنکو انتخابات را سالم اعلام کرد و مجدداً غرب را به دخالت در امور بلاروس متهم کرد. نیروهای امنیتی به خیابان آمدند و بسیاری از تظاهرکنندگان دستگیر شدند. بدین ترتیب پرونده­ی انتخابات ریاست جمهوری بلاروس تا شهریور سال گذشته (1387) و موعد انتخابات پارلمانی که باز هم احزاب مخالف از کرسی­های پارلمانی محروم ماندند، بسته شد.



لوکاشنکو، مأمور پیشین کا­گ­ب سرویس امنیتی اتحاد جماهیر شوروی، از سال 1991 وارد عرصه­ی سياست بلاروس شد. همان زمان گروهي را با نام كمونيست­هاي دموكراسي­خواه تشکیل داد و در سال 1993 نيز در مقام رئيس كميته­ی ضدفساد پارلمان بلاروس انتخاب شدو هفتاد تن از مقامات ارشد دولتي را به اتهام فساد متهم كرد. او براي نخستین بار در سال 1994 كانديداي انتخابات رياست جمهوري شد و به مدد شعارهای مبنی بر فسادستیزی توانست با كسب 45 درصد آرا به رياست­جمهوري برسد ولی از آن زمان تاکنون، به رغم مخالفت­های فراوان، حاضر به رهاکردن کرسی ریاست جمهوری نشده است. بعد از رسیدن به ریاست­جمهوری به سانسور گسترده­ی مطبوعات و محدود­کردن فعالیت اتحادیه­های کارگری مستقل پرداخت، قوه­ی مقننه و قضائیه را تحت انقیاد خود درآورد و همه­ی تغییرات نسبتاً دموکراتیک­ سال­های پس از استقلال از شوروی سابق را به حال تعلیق درآورد.



از سوی دیگر در فاصله‌ی میان دو انتخابات ریاست­جمهوری در سال 2006 و پارلمانی در سال 2008، روابط بلاروس با مسکو تیره شد، آن­هم بدین دلیل که لوکاشنکو حاضر نشد استقلال اوستیای جنوبی را به رسمیت بشناسد، کشوری که در پی تهاجم نظامی روسیه به گرجستان حالا دیگر خود را از گرجستان مستقل محسوب می­کرد. تیرگی مناسبات میان روسیه و بلاروس باعث شد برادر بزرگ­تر از وارد کردن شیر و سایر محصولات لبنی بلاروس، که بیش از نود درصدآنها به روسیه صادر می­شود، سر باز زند تا بلکه بلاروس را وادارد به پیمان نظامی روسیه و متحدانش که برای تقابل با ناتو شکل گرفته بپیوندد. متعاقب این تنش­ها، لوکاشنکو سعی کرده در یکی دو سال اخیر با یارگیری از غرب و به ویژه اروپا از انزوای سیاسی و مشکلات اقتصادی خود بکاهد.



امروز، 19 شهریور 1388، نشست کشورهای حاشیه­ی دریای خزر بدون دعوت از ایران برگزار خواهد شد. آیا راضی کردن ایران به چشم­پوشی از منافع خزر همان تاوانی است که روسیه می­طلبد؟



منبع: سایت تحلیلی البرز

نشست هرساله محمد خاتمی با هنرمندان و اصحاب فرهنگ لغو شد

شبکه جنبش راه سبز(جرس):با اعلام دبیرخانه جایزه اخلاق و نیایش مبنی بر عدم برگزاری مراسم چهارمین دوره اعطای این جایزه،نشست سالانه محمد خاتمی با هنرمندان و چهره های فرهنگی لغو شد.

این مراسم طی سه سال گذشته و در ادامه دیدارهای سالانه محمد خاتمی در طی دو دوره ریاست جمهوری با اصحاب هنر و فرهنگ با سخنرانی خاتمی و موزه قرآن که مدیریت آن با احمد مسجد جامعی است برگزار می شد.

پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس،پارلمان نیوز، که خبر لغو این مراسم را منتشر کرد در مورد دلیل لغو نشست سالانه محمد خاتمی و عدم برگزاری جایزه«اخلاق و نیایش» گزارش داد که شایعاتی در خصوص تصمیم سازمان میراث فرهنگی برای ایجاد تغییر در مدیریت موزه قرآن که احمد مسجد جامعی ریاست هیات امنای آن را دارد، اشاره کرده است.احمد مسجد جامعی هفته گذشته نیز به دنبال کاندیدا شدن طلایی برای ریاست کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران از ریاست این کمیسیون کناره گرفت.

جایزه اخلاق و نیایش که بنیانگذاران آن قیصر امین‌پور، طاهره صفار زاده، محمد احصایی، مجید مجیدی و احمد مسجد جامعی بودند در سال های در ماه رمضان با سخنرانی سید محمد خاتمی برگزار می‌شد.

برای مراسم امسال نیز در روزهای گذشته به سنت هرساله اساتید، هنرمندان و پژوهشگران سرشناس بسیاری دعوت شده بودند و قرار بود از تعدادی از شخصیت‌های علمی، ادبی و هنری کشور که در زمینه اخلاق آثار ارزشمندی را خلق کرده اند، قدردانی شود.

سخنرانی احمدی نژاد، هدیه‌ای بزرگ به سبزها

"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد"

کودتاچیان صبح امروز پس از تناقض‌گویی‌ها و تعطل‏های بسیاری که نشان از درگیری‌های پشت پرده
داشت، از عدم اقامه نماز توسط آیت‌الله هاشمی خبر دادند و ضمن معرفی احمد خاتمی به عنوان خطیب جمعه روز قدس، محمود احمدی‌نژاد را نیز سخنران پیش از خطبه‌ها اعلام کردند.



همه می‌دانند که اگر احمدی نژاد در روز یکشنبه بعد از کودتای انتخاباتی، جلوی زبانش را گرفته بود و مخالفان میلیونی‌اش را خس و خاشاک نمی‌نامید، شاید اعتراضات روزهای بعد تا آن حد گسترده نمی‌شد. این بار هم اما ظاهرا آنها خدمت بزرگ دیگری به معترضان روا داشته‌اند و با دست خود کاری کرده‌اند که برنامه سبزها برای حضور در راهپیمایی روز قدس، از هم‌اکنون موفق جلوه کند.

نه تنها امام جمعه شدن احمد خاتمی باعث خواهد شد که اکثر مردم پس از راهپیمایی به نمازجمعه نروند و بدین ترتیب حضور سبزها بیش از پیش متمایز شود و کار آنها نیز راحت تر شود که نیاز به همراه داشتن سجاده و جانماز ندارند، بلکه اعلام سخنرانی رئیس دولت کودتا پیش از خطبه‌ها نیز از سویی مخالفان را مصمم‏تر خواهد کرد و از سوی دیگر به آن‏ها فرصت خواهد داد که در زمان سخنرانی او، در اطراف دانشگاه تهران و در هر جایی که هستند، فریاد الله‏اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر دهند و ثابت کنند که منتخب واقعی آن‏ها، احمدی‌نژاد نیست.

چه فرصتی از این بهتر و چه خدمتی از این برتر! واقعا جا دارد که سبزها از کودتاچیان به خاطر این اشتباهات سرنوشت‌ساز تشکر کنند!

راست گفت آیت‌الله صانعی که "الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء"

گزارش ویژه «موج سبز آزادی» از خدمات متقابل اسرائیل و احمدی نژاد

کاریکاتور هیتلر، ابزار دست صهیونیست‌ها

این روزها یاران نزدیک امام خمینی (س) متهم به براندازی می‌شوند و تکرار سخن ایشان که روز قدس را روزی برای مبارزه با همه مستکبران دانسته، نوعی خدمت به اسرائیل توصیف می‌شود. جمعه هم رئیس دولت کودتا قرار است به نمازجمعه بیاید و فریبکارانه از اسرائیل بدگویی کند و بار دیگر به طرح موضوع هولوکاست و محو اسرائیل از روی نقشه بپردازد. اما یادمان نرفته که رئیس سابق موساد چقدر از دوباره روی کار آمدن احمدی نژاد ذوق زده شد، و جزوه‌ای را در دست داریم که نشان می‌دهد برنامه حذف جناح خط امام (س) از عرصه‌ی قدرت در ایران، آشکارا در خدمت اهداف اسرائیل است. ماجرا چیست، و خادم واقعی اسرائیل کیست؟



«باید جلوی تهمت‌ها گرفته شود. معنی ندارد که عده‌ای چنین مصونیت پیدا کنند که به آقای موسوی بگویند که وی 30 سال منافق بوده است. آیا این تهمت‌ها به آقای کروبی به نفع نظام است؟ بنده به شدت به وجود یک جریان برانداز در درون نظام مشکوک هستم. براندازی این است که جمهوری اسلامی در جهان به عنوان نظامی خشن و مخالف گفت‌وگو معرفی شود. این‌هاست که پایه‌های نظام را می‌لرزاند و آن را از درون می‌پوساند... علیه تمام بزرگان در حال لجن‌پراکنی هستند، این‌ها براندازی نیست؟ این‌ها پشتیبانی از ولایت فقیه است؟ عده‌ای تازه به دوران رسیده و مجهول الهویه در حال از بین بردن بنیان این کشور هستند.»

این سخنان روشنگرانه، بخشی از سخنرانی حجت‌الاسلام مجید انصاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان در دارالزهرا است. او از وجود جریانی برانداز در درون حاکمیت خبر می‌دهد که می‌خواهند خشونت را به عنوان نماد شناخت حکومت ایران به افکار عمومی جهان عرضه کنند. اما این افراد «مجهول‌الهویه که در حال از بین بردن بنیان این کشور هستند» چه کسانی هستند؟

* * *

در آستانه روز جهانی قدس که میراث بزرگ امام خمینی (ره) است، بسیاری از یاران صدیق وی در معرض اتهام حمایت از اسرائیل هستند و تکرار این سخن ایشان که «روز قدس مختص مردم فلسطین نیست بلکه روز مقابله مستضعفین با مستکبرین در سراسر جهان است» به حربه‌ای برای متهم کردن جنبش سبز به همراهی با مواضع اسرائیل تبدیل شده است. این در حالی است که با بررسی مواضع و رویکردهای جریان حاکم بر ایران طی چهار سال اخیر، اگرچه در ظاهر به مواضعی سراسر ضد اسرائیلی (به استثنای سخنان مشایی) برمی‌خوریم، اما نتایج این سیاست‌ها جز در راستای منافع و تقویت رژیم اسرائیل قابل تفسیر نیست.

یکی از سیاست‌های دولت نهم به ریاست محمود احمدی‌نژاد در ابتدای تشکیل، حمله به برخی مسائل مورد حساسیت بین‌المللی از قبیل «هولوکاست» بود. آنان تلاش کردند با طرح مسائلی که کوچکترین ارتباطی به مسائل و مشکلات مردم ایران نداشت، در جهان نام و اعتباری کسب کنند و خود را به عنوان یگانه منجی مردم مظلوم فلسطین به رخ ملت‌های مستضعف خاورمیانه بکشند. سخنرانی‌های آتشین احمدی‌نژاد با محوریت «محو اسرائیل از روی نقشه جهان» ظاهرا" در راستای شعارهای ابتدای انقلاب طراحی شده بود اما در نتیجه نه تنها اهداف شعارهای اصلی را برآورده نکرد، بلکه نتایجی کاملا" متفاوت به بار آورد. چرا که هماهنگی ماجراجویی در سیاست خارجی و بستن فضای سیاسی در داخل ایران، راه را برای اجماع بین‌المللی علیه ایران هموار می‌کرد و این کاملا" در مسیر خواسته‌های دولتمردان اسرائیلی بود.

مارک شیمون مولر، محقق اسرائیلی ایرانی‌الاصل، در جزوه‌ی «بررسی وضعیت ایران پس از ظهور رفرمیسم و اثر آن بر اسرائیل» می‌نویسد: همان‌گونه که می‌دانیم، دولت اوباما تلاش می‌نماید اسرائیل را محدود کرده و به پای میز مذاکره با اعراب بکشاند تا از این طریق با حل مشکل خاورمیانه قدرت مانور اسرائیل را سلب نموده و امنیت را به خاور میانه برگرداند و این با منافع اسرائیل در تعارض کامل است. جمهوری اسلامی باید ابزاری باشد در جهت خنثی نمودن اهداف اوباما. با جمهوری اسلامی دموکراتیک نمی‌توان گفت‌و‌گوی سیاسی داشت چون شفافیت در گفت‌و‌گو با ایران، نیروهای ضد اسرائیل و انقلابیون قدیمی را به صحنه خواهد آورد. پس باید تلاش نمائیم با تقویت هرچه بیشتر دولت احمدی‌نژاد، جمهوری اسلامی را بسوی تک صدا و غیر شفاف بودن سوق دهیم.»

مئیر داگان، رییس موساد، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، نیز روز 26 خرداد، یعنی دقیقا چهار روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران که با اعلام نتایج تقلبی به بحران انجامید، در برابر کميته‌ی روابط خارجی و دفاع کنست، پارلمان اسرائيل، حاضر شد و گفت: وجود دولت تندرویی با ریاست محمود احمدی‌نژاد در ايران، موجب خواهد شد که اسرائيل بتواند آسان‌تر تهديد اتمی ايران را برای جهانيان توجيه کند.

به نوشته‌ی روزنامه «جروزالم پست»، داگان، محمود احمدی نژاد را يک فرد «تندرو و دگم» ناميد و تصريح کرد: وجود چنين فردی در راس دولت جمهوری اسلامی، موقعيت اسرائيل را برای توجيه خطرها و تهديدهای اتمی ايران آسان‌تر خواهد کرد.

مهدی کروبی کاندیدای اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری، در دوران مبارزات انتخاباتی، یک‌بار اشاره کرد که از نظر او «احمدی‌نژاد خادم اسرائیل است». اما چه کسی باور می‌کند فردی که از سحر تا شام مرتبا" علیه مواضع اسرائیل سخنرانی می‌کند «خادم» اشغالگران باشد؟

فیلیپ وایس یک یهودی آمریکایی است. او خود را یک «آنتی صهیونیست» معرفی می‌کند که با حضور صهیونیست‌ها در سرزمین موعود مخالف است. این روزنامه‌نگار ضداسرائیل در اردیبهشت ماه گزارشی از نشست ماهانه‌ی بزرگ‌ترين و نيرومندترين لابی صهیونیست‌ها در آمریکا (آیپاک) در سایت شخصی خود منتشر کرد. عنوان این گزارش جالب است: «سخنرانان آيپاک، احمدی‌نژاد را هديه‌يی برای اسراييل می‌دانند».

به نوشته‌ی وایس، در کنفرانس سياستگذاری آيپاک، دو سخنران تأکيد کردند: احمدی نژاد يک bete noir (اصطلاحی برگرفته از زبان فرانسه، به معنای لغوی جانور سياه، و معنای مجازی موجودی نفرت انگيز، و موجبی و بهانه‌ای برای نفرت و ايجاد نفرت ـ م) برای لابی ماست، و در همان حال، هديه و لطفی است که بر ما ارزانی شده است. اگر مردم ايران، احمدی نژاد را در انتخابات ماه آينده به رياست جمهوری ايران برنگزينند، موقعيت آيپاک در زمينه‌ی تبليغ عليه «سلاح های اتمی ايران» آسيب خواهد ديد.

اين سخنان را ايلان برمن، که معاون «شورای سياست خارجی آمريکا» نيز هست، در آن بخش از نشست آيپاک که به بررسی انتخابات در ايران اختصاص داده شده بود، گفت و اضافه کرد: «احمدی نژاد هديه‌ای است که ما به حفظ و نگهداری آن نيازمند هستيم. او آنچنان از ما سخن می‌راند که گويا می‌خواهد ما را به قتل برساند، و بر اين مبنا چنين نتيجه‌گيری می‌شود که بايد او را جدی بگيريم. اما آيا او می‌تواند آنچه می‌گويد را انجام دهد؟ پاسخ ما اين است که نمی‌دانيم.»

وایس در ادامه، به سوال یکی از حاضران در جلسه درباره‌ی همین سخنان اشاره می‌کند که پرسید: چه اتفاقی خواهد افتاد اگر احمدی نژاد در انتخابات ماه ژوئن شکست بخورد و جای خود را به کسی بدهد که کمتر فتنه‌انگيزی و آتش‌افروزی می‌کند؟ در آن صورت، ما چه می‌توانيم بکنيم تا خطر ايران را در افکار عمومی جهان، عمده سازيم؟ کِن پولاک [عضو برجسته‌ی ديگر آيپاک] در پاسخ به اين پرسش، تصديق کرد که در آن صورت بايد نگران بود.

این سخنان، آن هنگام که در کنار سخنان رییس سابق موساد قرار می‌گیرد، معنای تازه‌ای پیدا می‌کند: سخنان آتش افروزانه‌ی احمدی‌نژاد، جامعه‌ی جهانی را عليه کشور او متحد کرده است. و اين يک خدمت بزرگ و کليدی به اسرائيل است. اين را رئيس سابق موساد، افراييم هاليوی (هاليفی)، در تلويزيون عربی زبان «الحرّه» بر زبان آورد و تاکید کرد که: «ما هرگز در موساد قادر نبوديم عملياتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می‌دهد، انجام دهيم.»

افراييم هاليوی افزود: اظهارات افراطی يک رئيس جمهوری در ايران، برای همه کس ثابت می‌کند که ايرانِ امروز، ايرانی است که همزيستی با آن غير ممکن است. احمدی نژاد، به اين گونه، تمام جهان را عليه ايران، متحد می‌سازد.

محمود احمدی‌نژاد، با ایراد سخنرانی‌های تند علیه اسرائیل، توانست بخش بزرگی از فعالیت‌های جهانی دولت پیش از خود را خنثی کند. دولت محمد خاتمی با شعار تنش‌زدایی و گفت‌وگوی تمدن‌ها خطر بزرگی برای اسرائیل بود. برخلاف باور عوام، آنچه برای اسرائیل خطرناک است، نه سخنرانی‌های آتشین و تهدید این رژیم به حذف از روی نقشه جهان، بلکه معرفی کشور اسلامی ایران به عنوان حکومتی صلح‌جو در جهان است. موقعیت اسرائیل در دوران خاتمی، در ضعیف‌ترین شرایط خود در دو دهه‌ی اخیر بود. آنان هنوز هم جریان چپ خط امامی را دشمن درجه یک اسرائیل در ایران می‌دانند.

مارک مولر در جزوه‌ی تحقیقی خود می‌نویسد: «انقلاب ایران با جهت گیری ضد اسرائیلی به‌وقوع پیوست. دو جریان کلی راست‌گرا و چپ‌گرا در اثر این انقلاب به قدرت رسیدند. جریان چپ گرا از حمایت (امام) خمینی برخوردار بود. این جریان در درون خود به ترکیبی از مذهبی و غیر مذهبی - سنتی و مدرن قابل تقسیم‌بندی است. در مجموع جریان چپ جهت‌گیری ضد اسرائیلی داشت و دارد. اگرچه این روزها جهت‌گیری ضد اسرائیلی خود را کمتر نشان می‌دهد.»

اسرائیل بهتر از هر کس می‌داند که جریان نوگرای اسلامی در ایران که در یک دهه‌ی اخیر خاتمی را به‌عنوان نماد خود برگزیده است، در عمق ایدئولوژی‌اش در نزاع میان فسلطین و اسرائیل، جانب ملت فلسطین را می‌گیرد و اگرچه در ظاهر به نوشته‌ی مولر «جهت‌گیری ضد اسرائیلی خود را کمتر نشان می‌دهد» اما در عمل سیاست‌هایی را در پیش می‌گیرد که به تضعیف اسرائیل منجر می‌شود. هیچ تاکتیکی بهتر از معرفی ایران به عنوان کشوری صلح‌جو، حامی گفت‌وگو و خواهان آرامش نمی‌تواند مواضع جنگ‌طلبانه‌ی اسرائیل را در خاورمیانه تضعیف کند و از آن سو هرگونه تلاش برای خشن جلوه دادن نظام اسلامی ایران به‌سان خونی تازه در رگ‌های بخش خشونت‌گرا و جنگ‌طلب رژیم اسرائیل جریان می‌یابد. همین دلیل کافی است که اسرائیل مستقیم و غیرمستقیم به تقویت افراطی‌گری در ایران کمک کند و از سخنان آتشین دولتمردان ایرانی که به ظاهر و در نگاه توده‌ها تهدیدی برای اسراییل است، فرصتی طلایی برای خود خلق کند.

مارک مولر در بخش پنجم جزوه‌ی «بررسی وضعیت ایران پس از ظهور رفرمیسم و اثر آن بر اسرائیل» درباره‌ی جریان فعلی حاکم بر دولت ایران می‌نویسد: ریشه‌ی جریان راست غیر مذهبی را باید در زندانهای شاه جستجو نمود. این جریان که بسیار افراطی است و به همین دلیل رابطه خوبی با ما دارد، ادامه جریانات چپ مارکسیستی مثل حزب کمونیست کارگری و توابین گروههای چپ مثل راه کارگر- پیکار - کومله و سایر احزاب سرکوب شده چپ است. همچنین پیوند خوبی از طریق زندان‌های جمهوری اسلامی بین بازجوها که عموما افراطی هستند و مقر آنها در حال حاضر در روزنامه کیهان است و نیز جریانات مذهبی بسیار افراطی و ضد روحانیت مثل جریانات روحانی راست افراطی مخالف انقلاب مثل جریان مصباح یزدی و جریانات ضد منتظری مثل جریان سیدمنیرالدین حسینی و انجمن حجتیه و نیز گروه پیروان فکری احمد فردید که عمدتا روشنفکران علاقمند به هایدگر و مکتب فرانکفورت هستند و ... برقرار شده است.

به نوشته مولر، این جریان در حال حاضر مهمترین و ناشناخته ترین جریان در بدنه و راس حکومت ایران است و در واقع ائتلافی است از باقی مانده‌ی جریانات افراطی که توسط نیروهای امنیتی - نظامی سازماندهی شده‌اند. او می‌گوید: این جریان را نمی‌توان به راحتی تحلیل نمود، چون ویژگی پایداری مثل انقلابی بودن یا مذهبی بودن را دارا نیست. بلکه بیشتر دنبال قدرت است و متناسب با موقعیت و نه لزوما وزن سیاسی‌اش موضع‌گیری می‌نماید. این جریان چون با روحانیت قم و مراجع تقلید مشکلات جدی دارد، سعی نموده تا مداحان را جایگزین روحانیت نماید و از این طریق به روحانیت سنتی ضربه وارد نماید و در این راه نیز موفق عمل نموده است. به نظر من این جریان ارزش سرمایه گذاری دارد و هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی‌کند که در ادامه دلایل بصورت مشروح آمده است.

مارک مولر سپس موارد پیشنهادی خود را در چند بند ارائه می‌دهد و دولت اسرائیل را تشویق می‌کند تا با گسترش ارتباط با دستگاه‌های امنیتی ایران، آنان را به تشدید سرکوب رفرمیست‌ها ترغیب نماید. چرا که به عقیده وی «دولت نباید اجازه دهد آکسیون‌ها ادامه پیدا کنند و باید هرچه سریع‌تر و بصورت رعدآسا مخالفین را سرکوب نماید.»

او معتقد است: دولت ایران نباید اجازه دهد جنبش سبز عمیق و جهانی شود و بهترین راهکار برای دولت به خشونت کشاندن جنبش است و در کنار این سرکوب، لازم است دست به اصلاحات اقتصادی بزند تا منطق جنبش سبز را با مشکل جدی مواجه کند.

وی در بخش دیگری از این جزوه‌ی راهبردی، به شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران پس از پایان دوران چهارساله احمدی‌نژاد می‌پردازد و می‌نویسد: توجه به این نکته که جمهوری اسلامی در موضع ضعف است و می‌توان حداکثر امتیازات را از او گرفت، اهمیت ویژه‌ای دارد. این عمل، با واسطه‌ی روسیه که قدیمی‌ترین متحد اسرائیل است، عملی‌تر به نظر می‌رسد.

* * *

در ابتدای این گزارش به سخنرانی مجید انصاری، عضو برجسته مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجمع روحانیون مبارز که از جریان‌های اصیل چپ اسلامی به شمار می‌آید، اشاره شد. وی در کنار بسیاری دیگر از انقلابیون باسابقه، هدف از حذف جریان‌های خط امامی از سطوح بالایی ساخت قدرت در ایران را استحاله‌ی کامل و تغییر ماهیت نظام اسلامی می‌داند و از وجود جریان برانداز مشکوکی در سطوح عالی نظام ابراز نگرانی می‌کند؛ موضوعی که دقیقا در جزوه‌ی پیشنهادی مارک مولر به دولتمردان اسرائیلی، به‌عنوان یکی از راهکارها مطرح شده است: «سیاست حذف انقلابیون توسط جریان راست مجاور باید ادامه یابد تا رژیم اسلامی به استحاله‌ی کامل برسد. نفوذ نیروهای مطمئن‌تر را از طریق سرپل های درون دولت با جدیت بیشتر دنبال نمائیم. لازم است افرادی مثل آقای مشایی و ثمره اختیارات بیشتری داشته باشند.»

اخبار دیدارهای مخفیانه و آشکار ثمره هاشمی با طرف‌های غربی در اروپا و سخنان اسفندیار مشایی، رئیس دفتر فعلی محمود احمدی‌نژاد، درباره‌ی دوستی با اسرائیل، نمونه‌های آشکاری از نفوذ جریان پیگیر روند تقویت اسرائیل در خاورمیانه در سطوح بالای نظام اسلامی است. این‌ها در کنار افشای دیدار وزیر علوم دولت احمدی‌نژاد با وزیر اسرائیلی، اخبار دیدار مخفیانه‌ی مشایی با شائول موفاز وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی، تاکید بی‌دلیل محمود احمدی‌نژاد بر انکار ماجرای هولوکاست و سخنرانی‌های شدیداللحن ضد اسرائیلی در سال‌های اول زمامداری وی، همگی حاکی از وجود ارتباطات تاکتیکی میان افراطیون راست‌گرا و جنگ‌طلبان اسرائیلی است.

یوری آونری روزنامه نگار اسرائیلی، فعال صلح فلسطین و اسرائیل و عضو سابق کنست است. او چند ماه قبل در مقاله‌ای که در نشریه انگلیسی مورنینگ استار به چاپ رسید، می‌نویسد: من منظورم این نیست که احمدی‌نژاد عامل سرویس مخفی اسرائیل یعنی موساد است. اصلا چنین نیست، نمی خواهم به خاطر چنین تهمت‌ها یا شایعاتی تحت تعقیب قرار بگیرم. فقط منظورم این است که اگر مامور موساد بود، متفاوت‌تر از این عمل نمی‌کرد که می کند؛ و اگر مامور نبود، موساد تمام سعی خود را در استخدام او می‌کرد!


او در ادامه از فراموشی ماجرای هولوکاست و نیاز اسرائیل به یادآوری این موضوع سخن می‌گوید: تمام اینها به روز هولوکاست باز می‌گردد، زمانی که یهودیان در اسرائیل و دیگر نقاط جهان خاطره‌ی میلیون‌ها جانباخته‌ی آن قتل عام را زنده نگاه می‌دارند. خاطره‌ی هولوکاست تمام یهودیان دنیا را با هم متحد می‌کند. هر یهودی می‌داند که اگر نازی‌ها به آنها هم می‌رسیدند، آنها هم به قافله‌ی مرگ می‌پیوستند. بنابراین همه‌ی یهودیان حس می‌کنند که وظیفه دارند خاطره‌ی قربانیان را زنده نگاه دارند. در این احساس عمیق، یک ملاحظه‌ی سیاسی نیز وجود دارد: اینکه همه‌ی یهودیان در دنیا دولت اسرائیل را، که خود را "دولت بازماندگان شعاح (کسانی که در هولوکاست قربانی شدند)" می‌نامد، پشتیبانی می‌کنند.

اما زمان می گذرد و خاطره ها نیز محو می‌شوند. بنابراین نیاز به وسیله‌ای است که آن خاطره را مجددا زنده کند و این همبستگی را محکم‌تر، و چه کسی بهتر از یک دشمن واقعی به نام "هیتلر دوم" که ذهن میلیون‌ها یهودی را تحریک کند؟ یک بار، این هیتلر دوم، جمال عبدالناصر بود که او را دیکتاتور مصری می‌گفتند. دفعه‌ی بعد این عنوان را به یاسر عرفات دادند. تا چندی پیش هم حماس این نقش را بازی می‌کرد، اما این مقدار کافی نبود. هیچ راهی نیست تا بتوان بقیه را متقاعد کرد که حماس امکان نابود کردن اسرائیل را دارد. احمدی نژاد بهترین گزینه برای این نقش است. او آشکارا وقوع هولوکاست را انکار کرده است. او در گفته‌هایش خواستار محو اسرائیل شده است. او روی تولید بمب اتمی کار می‌کند. همین عوامل است که از او چهره‌ای هولناک می سازد، چون با چند بمب اتمی می توان کل جمعیت اسرائیل را نابود کرد. بنابراین، ما یک "هیتلر دوم" داریم که می‌خواهد "هولوکاست دوم" را پایه گذاری کند. از این رو تمام یهودیان سراسر دنیا باید علیه او بسیج شوند. یهودیان بدون او چطور می‌توانند چنین کاری انجام دهند؟

* * *

حالا شاید بتوان معنی سخنان مجید انصاری را دریافت که چرا از وجود جریانی برانداز در درون نظام سخن می‌گوید و از قصد حذف‌کنندگان خط امامی‌ها برای استحاله‌ی نظام پرده برمی‌دارد. جریان خط امام (س) پیش از این هم دست‌کم سه بار از صحنه‌ی سیاسی حذف شده بود: خبرگان دوم، مجلس چهارم و مجلس هفتم. اما کسی در آن زمان‌ها نگفت که این حذف‌ها به معنی براندازی نظام است.

امروز اما وضعیت فرق می‌کند. آنان که شعار حمایت از ملت مظلوم فلسطین سر می‌دهند، بیشترین خدمات را به دولت اسرائیل کرده‌اند و بنابراین رژیم سرکوب‌گر فلسطینیان نیز تمام تلاش خود را برای تقویت آنان به کار بسته است. روز قدس، روز فریاد علیه حاکمیت این نگاه است؛ نگاهی که در ظاهر به محکومیت ظالم می‌پردازد، اما در حقیقت از هیچ تلاشی برای گسترش دایره‌ی ظلم فروگذار نمی‌کند.

روز قدس، روز پیروزی مظلومان و مستضعفان بر مستکبران است، روز فریاد ملت‌ها بر کسانی که غاصبانه بر آنها حکومت می‌کنند.

فراخوان بسیج ورامین برای روز قدس در تهران

گردان 201 عاشورا نیروی مقاومت بسیج ورامین، از سه‏شنبه شب پلاکاردهایی را در سطح شهر ورامین نصب کرده و در آن‏ نیروهای خود را برای برنامه‏ای یک روزه فراخوانده است.



به گزارش موج سبز آزادی، پیش از این نیز، نیروهای بسیج ورامین، طی خردادماه سال جاری 2 بار به تهران اعزام شده بودند و از آن‏ها برای سرکوب معترضین به نتایج انتخابات استفاده شده بود. از این رو پلاکاردهای نصب شده در شهر ورامین که درواقع اطلاعیه برگزاری جلسه‏ای توجیهی است، یادآور روزهای قبل از سرکوب‏های خونین اخیر است که در آن زمان نیز نیروهای بسیج ابتدا در مصلای این شهر جمع شده و پس از سخنرانی امام جمعه این شهر به تهران اعزام می‏شدند.

با این همه با توجه به اخبار حضور وسیع مردم فهیم ایران در راهپیمایی سبز روز قدس امسال در سراسر کشور و تاکید جنبش سبز بر عدم خشونت، به نظر می‏رسد این لشکرکشی‏ها سودی به حال حامیان کودتا نداشته و از تبلور حضور مردم و فریاد مستضعفین بر علیه مستکبرین جلوگیری نخواهد کرد.




خبر ویژه - حمله به اینترنت در آستانه‌ی روز قدس

گزارش‌های رسیده به «موج سبز آزادی» از افزایش حملات به سایت‌های اینترنتی جنبش سبز و افزایش محدودیت‌ها برای کاربران حکایت می کند.



بر اساس این گزارش‌ها، از صبح امروز علاوه بر تشدید حملات به وب‌سایت‌های اصلاح طلب، امکان ارتباط از طریق اکثر نرم‌افزارهای فیلترشکن شناخته شده نیز مسدود شده است.

حملات اینترنتی که از دو روز پیش و در آستانه‌ی روز قدس تشدیده شده بود، به از کار افتادن دو سایت نوروز و سحام نیوز و انجامید و در این مسیر، سایت‌های بسیاری از جمله پرشین‌بلاگ، مدرسه فمینیستی، کرمان نما و ... نیز فیلتر شده است.

«موج سبز آزادی» نیز تاکنون با وجود حملات بسیار که در مواردی به قطع کوتاه‌مدت خدمت سایت انجامیده است، همچنان به وظیفه‌ی خبررسانی ادامه می‌دهد و هرچند دومین آدرس سایت نیز فیلتر شده، اما کاربرانی که با سایت تماس می گیرند، از آدرس‌های جدید باخبر می‌شوند.

خبر فوری - استتار دانشگاه تهران با برزنت!

از دانشگاه تهران خبر می‌رسد که عوامل ستاد نمازجمعه در حال نصب چادرهای برزنتی بلند به دور محوطه اصلی نمازجمعه هستند.



به گزارش موج سبز آزادی، این چادرها به نحوی نصب شده است که محوطه اصلی نمازجمعه از بیرون مشخص نباشد.

مشخص نیست قرار است امروز و فردا در این محوطه چه کار کنند که نباید کسی آثار آن را مشاهده کند!

با بر افراشتن پرچم "رای من کجاست؟"

سبزها بر فراز بلندترین قله اروپا + نسخه بلوتوث

قطعه فیلم زیر، از صعودی بسیار زیبا به قله‏ی "مون‏بلان"، بلندترین قله قاره اروپا و برافراشتن پرچم "رای من کجاست؟" بر فراز این قله تهیه شده‏است. این روزها همگام با مردم قهرمان در ایران، پشتکار و همت ایرانیان سبزاندیش سراسر جهان، برای رسیدن به هدف والای خود بیشتر از هر زمان دیگری است.



موج سبز آزادی با انتشار نسخه‌های مناسب بلوتوث که قابل استفاده در تلفن همراه است، تلاش می‏کند تا در گسترش آگاهی عمومی سهیم باشد. لطفا با دریافت این نماهنگ و توزیع آن از طریق بلوتوث، دوستان و آشنایان خود را برای همراهی با "راه سبز امید" و حضور در روز قدس دعوت کنید.

نسخه بلوتوثی(3gp) فیلم "رای من کجاست، بر فراز مون‏بلان" را از اینجا دریافت کنید.
http://www.mowjcamp.25u.com/files/file/32219

بيانيه سازمان دانش آموختگان ايران در خصوص محاکمه عبدالله مومني

اتهامات بی‌اساس و واهی است، مسائل عنوان شده در دادگاه سند افتخار سازمان است

درپی برگزاري پنجمين جلسه دادگاه فعالان سياسی بازداشت شده پس از انتخابات و محاکمه عبدالله مومني رئيس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوارتحکيم وحدت)، اين سازمان با انتشار بيانيه‌ای ضمن پاسخ به اتهامات مطرح شده، آن‏ها را بی‏اساس و واهی دانست.



به گزارش موج سبز آزادی، متن این بیانیه بدین شرح است:

به نام خدا

دادستان تهران که به روال سلف بدنام‌اش به جای دادگستری گام در مسیر اشاعه ظلم و بیداد گذارده، ‌هنوز از راه نرسیده برخلاف ادعاهایی که امروز واهی بودن آن سریعتر از آنچه میپنداشتیم آشکار شده است، امضای خود را ذیل کیفرخواستی گذاشت که گویی از نظر فقدان استدلال، وجاهت حقوقی و عقلانیت با بیانیه‌های سیاسی که پیش از این به عنوان کیفرخواست در چهار بیدادگاه‌ گذشته قرائت شده در رقابت است.

صحنه‌آرایی مضحک و پلیدی که نام آن را جلسه محاکمه «عبدالله مومنی» رییس شورای مرکزی و سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) گذارده‌اند با توجه به چهل روز بی خبری مطلق که همگان به ویژه خانواده وی را در هراس و بیم نسبت به جان او قرارداده بود البته از آن جهت که نوید بخش سلامت جسمی اوست موجب خشنودی ست اما تنها کارکرد آن نزد افکار عمومی افزودن برگ دیگری بر کارنامه جنایات سه ماه اخیر است که با شکنجه، خونریزی و تجاوز علیه ملت ایران توام شده و اکنون سیاهی آن را بیش از پیش کرده است.

مطابق آنچه در برخی رسانه‌ها انتشار یافته، باید گفت کیفرخواست صادره علیه عبدالله مومنی آنچنان بی اساس تنظیم شده است که فاقد ارزش هرگونه پاسخگویی است کما آنکه به اعتقاد ما اصولا دادگاه برپا شده فاقد وجاهت قانونی میباشد، با این وجود برای آنکه ملت ایران با ابعاد دیگری از جهل و نابخردی ماموران امنیتی دولت کودتا در تنظیم این کیفرخواست آشنا شوند نکاتی به استحضار ملت شریف ایران میرسد:

1- به باور سازمان دانش آموختگان ایران متن کیفرخواست و آنچه تحت عنوان اعترافات آقای عبدالله مومنی منتشر شده در واقع سند افتخاری برای این سازمان و مهر تایید دیگری بر سالها مبارزه جنبش دانشجویی ایران و عبدالله مومنی به عنوان یکی از چهره‌های برجسته این جریان آزادیخواه در راه نیل به مطالبات تاریخی و احقاق حقوق ملت ایران است. از زمان تاسیس نهاد دانشگاه در ایران طی بیش از هفت دهه گذشته این اولین بار نیست که مستبدان و کودتاگران علیه مبارزات حق طلبانه برآمده از این نهاد صف‌آرایی میکنند و البته آخرین آن نیز هم نخواهد بود اما چه بسیار مستبدانی که آمده و رفته‌اند اما مدال شرف و عزت همواره بر سینه دانشجویان آزادی خواه ‌ و دموکراسیخواه جای داشته است.

2- در گزارشات منتشر شده از جلسه دادگاه برخی فعالیت‌ها به عنوان جرایم آقای عبدالله مومنی ذکر شده که همگی آنها در چارچوب فعالیت‌های تشکیلاتی و سیاست‌های تدوین شده این سازمان بوده و طبعا بار مسئولیت آن متوجه سازمان دانش آموختگان ایران است نه یکی از اعضای آن؛ در این میان به ویژه تاکید کیفرخواست بر دفاع بدون خط قرمز از حقوق کلیه شهروندان و اقشار مختلف و افشای موارد نقض حقوق بشر قرار گرفته و به طور خاص اشاره به نشستی شده که در آن از حقوق به اصطلاح اراذل و اوباش حمایت شده است.

البته دادستان تهران و مقامات امنیتی به خوبی آگاه‌اند که در همان جلسه که بیش از یکسال و نیم پیش برگزار شد،‌ محور اساسی گزارشی که در آن زمان کمیته حقوق بشر سازمان منتشر کرد وضعیت فاجعه‌آمیز و غیرانسانی بازداشت‌گاه کهریزک بود و شاید اگر مسئولان ذیربط همان زمان به هشدارها و اخطارهایی که در آن نشست علنی مطرح شد توجه میکردند، قتل‌ها و جنایات اخیر در این بازداشتگاه اتفاق نمیافتاد و علاوه برآنکه تعدادی از خانواده‌ها این چنین داغدار نمیشدند حیثیت نظام اسلامی نیز از صدر تا ذیل اینگونه در سطح جهانی به زیر سوال نمیرفت که چندین فرمان ملوکانه هم توان احیای آن را نداشته باشد.

گرچه محاکمه عبدالله مومنی به چنین دلایلی، به جای آنکه به پاس همین هشدارها از او تقدیر شود نشانگر آن است که ادعای دغدغه‌مندی رعایت ضوابط و حقوق شهروندان از سوی برخی مسئولان عالیرتبه تا چه حد بی اساس بوده و تنها زمانی حاضر به پذیرش اشتباهات خود و البته وعده مجازات فرودستان هستند که احساس کنند منافع شخصیشان در خطر افتاده است. بنابراین اعلام میکنیم که سازمان ادوارتحکیم وحدت ارتقای سطح دموکراسی و حقوق بشر در ایران را طی سال‌های گذشته سیاست اصولی خود دانسته و این همان چیزی است که سخنگوی سازمان آن را حتی در بیدادگاه کودتاچیان به روشنی تکرار کرده است.

3- در بخشی از متنی که نماینده دادستان علیه آقای مومنی قرائت کرده آمده است "متهم در اعترافاتش عنوان كرده نسبت به مفسدان اقتصادی بیتفاوت شده بودیم...". باید گفت اگر جامعه ما بدان جا رسیده است که حتی یک شهروند عادی که هیچ جایی در حاکمیت ندارد را به این دلیل محاکمه میکنند، پس چه به جاست که فورا کیفرخواستی علیه مسئولانی که طی سالهای گذشته با در دست داشتن اختیار قوای مختلف تنها به طرح لزوم مقابله با مفسدان پرداخته و هیچ اقدام عملی انجام نداده‌ و تنها موجب تشویش اذهان عمومی شده‌اند، ارائه شود.

بعلاوه باید افزود از قضا آنچه امروز موجب به گروگان گرفتن نخبگان و دلسوزان کشور توسط کودتاچیان شده مبارزه علیه ریشه‌ی واقعی و منبع تغذیه مفسدان اقتصادی است که با تجاوز به حقوق شهروندان، اعمال سانسور، عدم شفافیت مالی و خارج ساختن بنگاه‌های اقتصادی تحت اداره خود از نظارت نهادهای قانونی؛ دستگاه‌های سیاسی - اداری کشور را به فسادی مهلک کشانده که خیانت در امانت آرای مردم، تنها گوشه‌ای از آثار مفتضح آن است.

4- در قسمت دیگری از گزارش‌های منتشر شده از دادگاه به نقل از آقای مومنی آمده که وی "در خصوص سفر خود به آلمان برای آموزش براندازی نرم همراه با سه فعال دانشجویی دیگر توضیح داد با تعدادی از اعضای شورای مركزی ادوار تحكیم با هدف شركت در كلاس‌های آموزشی به مدت یك هفته به آلمان رفتیم كه همه هزینه آن توسط آمریكا و تحت پوشش یك نهاد حقوق بشری تامین شده بود". طرح این ادعا در واقع نشانگر عمق جهل تهیه کنندگان این سناریو و نشانه آشکار دیگری است از تهی بودن دست آنان از ارائه هرگونه دلیلی جهت محکومیت عبدالله مومنی به طوریکه با اقتدا به مشی مقتدایانشان پناه بردن به "دروغ" را ساده ترین شیوه یافته‌اند.

طرح اتهام سفر آقای مومنی به آلمان به همراه تعداد دیگری از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران ادعایی کاملا واهی و از اساس کذب است. اولا، چگونه ممکن است فردی که گذرنامه او توسط ماموران امنیتی به شکل غیرقانونی و در فرودگاه ضبط شده، به کشور آلمان سفر کند و مجددا به کشور بازگردد و مقامات قضایی با او برخورد نکنند؟ ثانیا، بنا به صراحت همین کیفرخواست صادر شده، عبدالله مومنی طی چهارسال گذشته مکررا بازداشت و محکوم شده، ‌چگونه است که اکنون آقایان متوجه چنین جرمی شده‌اند؟
بر این اساس به نظر میرسد پرونده مختومه سه تن از فعالان سابق دانشجویی که سه سال پیش به همین اتهام واهی، با دریافت احکام مجازات ناعادلانه به دو و سه سال حبس محکوم و اکنون نیز مدتی است با پایان یافتن دوره محکومیت‌شان آزاد شده‌اند، تنها از آن جهت مجددا مطرح شده است که دستگاه‌های امنیتی هیچگونه دلیل و سندی حتی برای انتساب اتهامات کذب خود نداشته و مجبورند به هر دستاویزی متوسل شوند.

5- یکی دیگر از اتهامات سازمان دانش آموختگان ایران که پیش از این در کیفرخواست عمومی نیز بدان اشاره رفته و اکنون در کیفرخواست آقای مومنی نیز با تفصیل بیشتری به ویژه درخصوص عملکرد ستادهای انتخاباتی نزدیک به سازمان ادوارتحکیم وحدت به آن پرداخته شده، مساله مقایسه موضع گیری سازمان ادوارتحکیم وحدت در جریان دو انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری است به طوریکه مطابق نظر دادستان تهران موضع عدم مشارکت در دوره پیش و مشارکت فعال در این دو دوره به عنوان دلیل اتهام پی گیری هدف براندازی نرم از سوی این سازمان مطرح شده است.

قطع نظر از اینکه طرح چنین اتهامی به یک حزب سیاسی آشکارا نشانگر عیار مردمسالاری مورد ادعای اقتدارگریان و میزان اعتقاد آنها به انتخابات واقعی است به نحوی که هرگونه موضع گیری نیروهای دگراندیش از سوی آنها تهدیدی علیه حاکمیت یکپارچه‌شان تلقی میشود؛ باید گفت دخالت عوامل دولت کودتا در مراجع قضایی از همین اشارات به خوبی نمایان است،‌ چرا که مشاهده میشود چگونه اقدامات قانونی رقیبان سیاسی این دولت در دوره تبلیغات انتخاباتی اکنون به عنوان اسناد جرم در دادگاه‌ها مطرح شده و با نادیده گرفتن مفهوم اساسی رقابت و امکان تغییر در جریان یک انتخابات، نقد و افشای سوءعملکردهای یک دولت با تبلیغ علیه کلیت نظام یکسان گرفته میشود.

6- در متن کیفرخواست صادره و همچنین اقاریر منتسب به سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران به روشنی مشاهده میشود که کودتاچیان، هراسان از افشاگریهای تاریخی مهدی کروبی کاندیدای مورد حمایت این سازمان در انتخابات دهم، تلاش دارند تا با طرح مطالب غیرواقعی و تفرقه انگیز فشارهای بی فایده و رسوای خود را بر مهدی کروبی بیفزایند.

سازمان دانش آموختگان ایران ضمن اعلام پشتیبانی مجدد از مهدی کروبی و تلاش‌های ماندگار و شجاعانه او در راه مبارزه با استبداد، ظلم و استیلای دروغ در کشور، تصریح میکند حمایت این سازمان از ایشان نه تنها پابرجاست بلکه امروز و با توجه به ایستادگی کروبی در برابر متجاوزین به جان و ناموس ایران و ایرانی همراهی و همسنگری با این قهرمان ملی موجب مباهات هر آزادیخواه ایرانی ست.

7- ادامه سناریوی اعترافات اجباری در اولین دادگاه پس از روی کارآمدن مسئولان عالیرتبه جدید در دستگاه قضایی متاسفانه حکایت از آن دارد که این مسئولان نیز یا با این شیوه‌های غیرقانونی که به واقع آبروی قضای اسلامی و نهاد قضاوت در ایران را بر باد داده است، موافقند یا اینکه توان اعمال قدرت در مجموعه تحت مدیریت خویش را ندارند، رییس جدید قوه قضاییه پیش از آنکه حتی بخواهد مدعی ترویج عدالت باشد اگر خواهان تسلط بر وقایعی است که به نام او درحال ثبت در تاریخ است، بایستی سریعا به تحقیق از بازداشتگاه‌های امنیتی به ویژه بند 2الف زندان اوین پرداخته و از نزدیک در جریان شکنجه‌های بی حد و مرزی که تیم بازجویان این کارگاه تواب‌سازی که خود را خدایان حاکم بر سرنوشت زندانیان میدانند، قرار بگیرد.

سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم وحدت) در پایان ضمن تاکید بر غیرقانونی بودن دادگاه برپاشده و رد کلیه مسایل واهی مطرح شده در آن و اعتراض به ادامه گروگانگیری آقایان احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان، حق خود را برای شکایت از دست‌اندرکاران این نمایش به دلیل نشر اکاذیب محفوظ میداند و به آنان که با نقض حقوق شهروندان و تعدی از اختیارات قانونی خود میکوشند با اجبار پاک‌ترین و شایسته‌ترین فرزندان این آب و خاک تحت شکنجه‌‌های قرون وسطایی به اعتراف، اعتباری برای خود دست و پا کنند یادآور میشود که تشت رسوایی ‌شان مدتی است به زمین افتاده و مهر بی آبرویی به دست مردم بر پیشانی آنها نقش بسته است و بدانند که گرچه به سان دیکتاتوری نورسیده در ابتدای بیراهه برقراری حکومت سرنیزه در این کشور قرار دارند،‌ اما فرزندان دلیر ایران زمین آرزوی پیمودن این راه تا سرانجام را بر دل آنان خواهند گذارد.

سازمان دانش‏آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)
25 شهریورماه 1388

پیام امام‏خمینی، پس از سی سال به گوش کودتاچیان هم رسید

ارسال پيامك و دیگر فعاليت‏های سبز مردمی در آستانه حضور سبز ملت در روز قدس، باعث پریشانی و ناراحتی حامیان کودتا از انتشار پیام اصلی روز قدس، یعنی "نفی ظلم و ستم در هرکجای عالم" شده است.



به گزارش موج سبز آزادی، خبرگزاری حامی کودتا فارس، به نقل از پایگاه اینترنتی دیگری آورده است: "درحالی كه چند روز به راهپیمایی روز جهانی قدس، میراث ماندگار امام خمینی فرصت باقی مانده است، كمیته تبلیغاتی- روانی حامیان میرحسین موسوی(!)، فعالیت‌های رسانه‌ای خود را برای انحراف افكار عمومی از این روز تاریخی آغاز كرده‌اند.

در ادامه خبرگزاری حامی کودتا با اعتراف به واقعیت افکار میرحسین موسوی آورده است: "این جریان كه در زمان تبلیغات انتخاباتی بارها بر پیروی از خط امام خمینی تاكید كرده بودند، اخیراً با طرح شعارهایی در فضای سایبر و انتشار آن از طریق پیامك، مطالبی را در مغایرت با سیاست‌های كلی نظام و همچنین تاكیدات و اندیشه‌های امام خمینی آغاز كرده‌اند. در این شعارها و پیام‌ها تاكید شده است كه اصل حضور در راهپیمایی 27 شهریور برای حمایت از مظلوم فلسطین نیست."

در واقع این پریشانی خواب و ناراحتی احوال، همه از انتشار پیام اصلی روز قدس برخواسته است که همانطور که آیت‏الله صانعی نیز در بیانیه خود اشاره کرده روز قدس بر حسب مبنا و منطق امام خمینی روز تعیین سرنوشت ملت‏هاز مستضعف و روز مقابله مستضعفان با مستکبران است. چنانکه بر این موضوع، آشکارا در عبارت "روز قدس یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است" و دیگر سخنان امام خمینی تاکید شده است.

در حالی که مردم فهیم و سبزاندیش ایران برای حضور گسترده در راهپیمایی سبز روز قدس آماده می‏شوند، واکنش‏های این چنینی و حرکاتی چون حذف آیت‏الله هاشمی از امامت نماز جمعه روز قدس و احتمال تعطیل اعلام کردن روزهای منتهی به عید فطر در ابتدای هفته آینده، از آگاهی و واهمه حامیان کودتا از حضور سبز تاریخی مردم خبر می‏دهد.

هاشمی نماز جمعه روز قدس را اقامه نخواهد کرد

همنانطور که انتظار می‏رفت حامیان کودتا قدمی دیگر برای از میان بردن هویت جمهوری اسلامی و حمله به یاران آیت‏الله خمینی برداشته و در اقدامی آشکارا از سر ترس، از اقامه نماز جمعه روز قدس توسط آیت‏الله هاشمی رفسنجانی جلوگیری کردند. این حرکات مذبوهانه به یقین پاسخ درخور ملت فهیم و سبزاندیش ایران را در پی خواهد داشت و حضور تاریخی مردم در راهپیمایی سبز روز قدس و عدم شرکت در نماز جمعه این روز بر رسوایی بیشتر حامیان کودتا خواهد افزود.



به گزارش موج سبز آزادی به نقل از خبرگزاری ایلنا، روابط عمومی ستاد نماز جمعه تهران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام كرده است که نماز جمعه روز جهانی قدس توسط سید احمد خاتمی اقامه خواهد شد و محمود احمدی‏نژاد نیز به عنوان سخنران پیش از خطبه‌ها معرفی شده است.

همانطور که موج سبز آزادی پیشتر هم اشاره کرده بود، روز قدس سبز، روز جنبش سبز است و حضور یا عدم حضور اکبر هاشمی رفسنجانی تنها در حضور و یا عدم حضور مردم در نماز جمعه‏ای که پس از راهپیمایی سبز روز قدس اقامه خواهد شد موثر است.

در واقع با توجه به اعلام حضور سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در راهپیمایی سبز روز قدس و دعوت تمامی گروه‏های حامی جنبش سبز برای شرکت در این برنامه، این حرکات مذبوهانه به یقین پاسخ درخور ملت فهیم و سبزاندیش ایران را در پی خواهد داشت و حضور تاریخی مردم در راهپیمایی سبز روز قدس و عدم شرکت در نماز جمعه این روز بر رسوایی بیشتر حامیان کودتا خواهد افزود.

اعلام موج آفرینی سبز نوزدهم و دعوت از عموم سبزها برای گسترش دایره‌ی اطلاع رسانی

بلوتوث‌ها را روشن کنید!

تقریبا هر کسی که به نحوی با اینترنت در ارتباط است و به جنبش سبز تعلق خاطر دارد، از برنامه‌ی سبزها برای حضور در راهپیمایی روز قدس مطلع شده است. اکنون وقت آن رسیده که استفاده از ابزارهای بیرون از اینترنت را نیز در دستور قرار دهیم تا دایره‌ی آگاهی عمومی درباره‌ی روز قدس تا حد ممکن گسترش یابد. پیامک و بلوتوث، بهترین فناوری‌های در دسترس هستند که در این مرحله و با این فرصت کوتاه، به کار می‌آیند.



در ابتدای ماه مبارک رمضان که موج آفرینی های این ماه را اعلام کردیم، خبر دادیم که ممکن است به فراخور شرایط، موج آفرینی‌های دیگری نیز به این فهرست اضافه شوند. اکنون که در آستانه‌ی روز قدس قرار داریم و نیاز مبرمی به گسترش دایره‌ی اطلاع رسانی عمومی احساس می‌شود، نوزدهمین موج آفرینی را با عنوان «بلوتوث‌ها روشن» اعلام می‌کنیم.

بر اساس این موج آفرینی سبز، از عموم سبزها خواسته می‌شود در 48 ساعت آینده، همانطور که پیش از این قرار بود پیامک‌ها را فعال کنند، بلوتوث‌ها را نیز فعال کنند و در اماکن عمومی، محافل خانوادگی و دوستی و هر جایی که ممکن است، با استفاده از بلوتوث به تبلیغ برای سبز کردن هرچه بیشتر روز قدس بپردازند.

اگر با مترو تردد می‌کنید، اگر به استادیوم رفته‌اید و منتظر شروع بازی هستید، اگر در یک مجلس عروسی هستید و برای چند دقیقه از گپ زدن فارغ شده‌اید، اگر کاسب هستید و صبح و عصر ماه رمضان مشتری ندارید، اگر شب جمعه به بهشت زهرا یا مسجد و هیئت و یا زیارت حرمی رفته‌اید و چند دقیقه‌ای وقت خالی پیدا کرده‌اید، اگر در رستوران منتظر آماده شدن غذا هستید، اگر پیگیر یک کار اداری هستید و خسته و منتظر نگهتان داشته‌اند، اگر در محل کار وقت آزاد پیدا کرده‌اید، اگر در هر جایی هستید که می‌خواهید بدون اینکه کسی شما را بشناسد مخالفت سیاسی خود را ابراز کنید، بلوتوث و روز قدس و موج آفرینی نوزدهم را فراموش نکنید.

و اگر قصد شرکت در این موج آفرینی را دارید، الان وقتش است که ذخیره‌ی بلوتوث خود را تامین و گوشی موبایلتان را غنی کنید! لینک‌های زیر برای این منظور یک‌جا گردآوری شده‌اند:


- این دو فایل را در مترو "بلوتوث کنید"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/31300

- نماهنگ زیبای «رای من کو»
http://mowjcamp.25u.com/article/id/28821

- مجموعه مستند بوی باران
http://www.mowjcamp.25u.com/article/id/31403

- مستند «راه سبز امید» در سه قسمت
http://www.mowjcamp.25u.com/article/id/30910

- مستند «کودتای سوم»، در نه اپیزود
http://mowjcamp.25u.com/article/id/26305

- نماهنگ "برادر غرق خونه"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/31358

- نماهنگ "جنگل سبز"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/31137

- نماهنگ "شاید هنوزهم دیر نیست"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/28970

- نماهنگ "دندان ملتی روی جگر"
http://www.mowjcamp.25u.com/article/id/30910

- نماهنگ "اصلیت حکم"
http://www.mowjcamp.25u.com/article/id/29144

- سخنرانی مهم آیت‌الله العظمی صانعی در پنج قسمت
http://mowjcamp.25u.com/article/id/19083

- فیلم نطق شجاعانه دکتر پزشکیان در مجلس
http://mowjcamp.25u.com/article/id/17435

- سخنرانی آیت‌الله طالقانی با عنوان «تسلط مستبدان»
http://mowjcamp.25u.com/article/id/18100

- کلیپ "مردونگی‌ات همین بود"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/17813

- نماهنگ "تقصیر من بود"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/27931

- کلیپ "من، میرحسین موسوی"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/21387

- کلیپ "خون‌بها"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/2347

- نماهنگ "بدرود ای زیبا"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/21658

- کلیپ "اعتراف"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/18566

- کلیپ "یاد شهیدان سبز"
http://mowjcamp.25u.com/article/id/2254

بیانیه معنادار آیت‏الله العظمی صانعی برای دعوت به شرکت در راهپیمایی روز قدس

حضور در راهپیمایی روز قدس، یعنی نفی ظلم و ستم در هرکجای عالم

آیت‏الله العظمی صانعی، مرجع تقلید شیعیان، با انتشار بیانیه‌ای که مضامین صریحی در راستای سبز شدن راهپیمایی روز قدس دارد، از زبان امام خمینی (س) این روز را "روز مقابله مستضعفين با مستکبرين" خواند و با اشاره به اینکه حضور باشکوه مردم در این روز پشتوانه‌ی معنوی محکمی علیه ظلم و ستم در هرکجای جهان خواهد بود، وعده‌ی الهی را متذکر شد که: «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ» / خداوند در کمين ستمکاران و ظالمان است.



به گزارش موج سبز آزادی متن این بیانیه به شرح زیر است:

باسمه تعالي

فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

ملت شريف و بزرگ ايران اسلامي،

روز قدس بر حسب مبنا و منطق امام امت (سلام الله عليه) روز تعيين سرنوشت ملت‏هاي مستضعف و روز مقابله مستضعفان با مستکبران است. "روز قدس يک روز جهاني است. روزي نيست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابله مستضعفين با مستکبرين است".

اين جانب با محکوم نمودن اشغال و تجاوز در قدس شريف، از عموم ملت فهيم و هوشمند ايران مي‏خواهم که با حضور باشکوه در راهپيمايي اين روز، که پاسخي به نداي بنيانگذار جمهوري اسلامي است، ضمن پيمان با آرمان‏هاي مردم مظلوم فلسطين، پشتوانه معنوي محکمي در جهت نفي هرگونه ظلم و ستم و استضعاف ملت‏ها در هرکجاي عالم ايجاد نمايند و بايد اطمينان داشت که خداوند در کمين ستمکاران و ظالمان است؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ».

حوزه علميه قم
يوسف صانعي
24/6/1388

برگرفته از: پایگاه اینترنتی دفتر آیت‏الله صانعی

نمی‌شناسمت اما تو آشنای منی

صدای قلب من، آوای من ، " ندا " ی منی
" ترانه " ای تو که می جوشد از لبان خموش


دریده پهلوی " سهراب " بی نوای منی
زلال قطره ی اشکی که می چکد ز دو چشم


غرور زخمی " اشکان" ی و هخای منی
شکوه نافذ شوشی به زیر تلّ دروغ


شکسته گنبد " کسرا " ی من، سرای منی
هویت گم من در هزار توی زمان


نشان شیری و خورشیدی و همای منی
به زیر سایه ی ضحاک های دشنه به دست


درفش " کاوه " به کف رایتی، لوای منی
نماد و معنی "ایمان" و درّ " نادر" شعر


تبلور دل " رامین" ویسه های منی
قیام " بهمن" اسفندیار کشته به مکر


علیه حقّه و جادو به خونبهای منی
ز خیل لشکر " یعقوب "لیث آمده ای


نگاهبان رهایی و عشق و رای منی
تو جوهر همه عرفانی و تو معنی زهد


" سرور" من ، غم من ، خوف من رجای منی
یگانه عارف بر حق تویی به مذهب نور


امام و مرشد و " سالار" و مقتدای منی
به رغم هتک و تجاوز به رغم ظلم و ستم


تو یی که " مریم "عذرایی و گوای منی
سرآمد همه پیغمبران و خاتم عشق


"محمد" ی ّ و رسولی و "مصطفا "ی منی
تو را نه کینه ی دشمن که جهل حد زده است


" امیر " کشته به تزویر ناروای منی
تویی تو خون خدا بر کبود خاک نفاق


" حسین" کشته به صحرای کربلای منی
پناهگاه منی زیر بارش غم و یاءس


امام غایب و "مهدی "و ملتجای منی
هزارسال نشستم در انتظار بهار


تو وقت و موعد و " میلاد" و اعتلای منی
تجسد همه تاریخ و" آرمان " و امید


تجسم همه رویا و خوابهای منی
تمام عمر تو را جسته ام به خواب و خیال


تو" افتخار"همه عمر و سالهای منی
صدای عاصی شهری که مرگ را خفه کرد


تو استجابت هر خواهش و دعای منی
عدالت و حق و آزادی و امید و نشاط


شفای دردی و درمانی و دوای منی

منبع: وبلاگ با زبان بی زبانی

سپاس آزادی راست .../ یادداشت همسر محمدرضا جلایی‌پور بعد از آزادی وی

فاطمه شمس
چهار روز از آزادی محمدرضا می‌گذرد. آزادی یعنی اینکه می‌توانم صدایش را بشنوم و او می‌تواند بعد از ۹۰ روز با کلمه‌هایی که خودش انتخاب می‌کند و نه دیگری و با صدا و لحنی آشنا با من حرف بزند. آزادی یعنی اینکه بعد از ۹۰ روز حبس در سلول‌ با دیوارهای بلندی که خورشید را از نگاهش دزیده بودند، حالا بعد از هر نماز صبح، می‌تواند پنجره را باز کند و اکسیژن را بکشد توی ریه‌هایش و چشمانش را ببندد و آرام و امن، ریه‌اش پر و خالی‌ کند. چشم‌هایش را باز کند رو به آسمان. ابرها را ببیند، خورشید را ببیند، آواز گنجشک‌ها روی سپیدارهای بلند حیاط خانه را بشنود و طعم شیرین آزادی را بچشد.




آری! آزادی! آزادی یعنی اینکه پدرش را، مادرش را، برادران و خواهرانش را و دوستانش را با شعف و شور در آغوش بکشد. بی آنکه کسی بگوید وقت ملاقاتت تمام شده است و باید به سلولت برگردی. آزادی یعنی اینکه تمام شب را برای ساعاتی طولانی بی ترس از قطعی ناگهانی صدا از آن سوی خط با من حرف بزند و من از پنجره وب‌کم ببینمش و هی سعی کنم که باورم بشود او در خانه پدری‌اش نشسته نه در اتاق بازجویی و وقتی با من سخن می گوید کس دیگری به حرف‌هایمان گوش نمی‌دهد. آزادی یعنی اینکه می‌توانم آزادنه بشنومش و آزادانه ببینمش. گرچه هنوز فاصله دست‌هایمان کم نشده و او ایران است و من اینجا. گرچه هنوز منتظریم و اشتیاق دیدار در دل داریم اما خدای کریم را به خاطر این آزادی شاکریم! هر چه از کرم و لطف خدا در این ازادی بگویم کم است. جز شرمساری و همین کلماتی که بی پرده با او سخن می‌گویم در دل نیست. باشد که در نظر افتد:

خدای مهربان! مدت‌ها پیش می‌خواستم برایت نامه‌ای بنویسم و از ظلمی که بر من و هزاران تن مثل من می‌رود به تو شکوه کنم. اما هر بار کتابت را گشودم گفتی صبر کن! از صبح گفتی و از رهایی. قبول کن گاهی باور به اینکه هستی و نشسته‌ای و می‌بینی که بندگانت چطور به جان هم افتاده‌اند و افسانه هابیل و قابیل را هر روز تکرار می‌کنند سخت است! اما گویا حکمت تو در صبر و جبران نهفته است. این سکوت و صبر تو از آن سوال‌های بی‌جواب است. گرچه خیلی‌ها معتقدند تو ساکت ننشسته‌ای و انچه در این مدت رخ داد نشان از سکوت تو نبود بلکه سند خشم و انتقام تو از خونریزان بود. نمی‌دانم! بسیار خسته و آشفته‌ام و نیاز به سکوتی نه چندان کوتاه مدت دارم. با همه این گیجی و بی جوابی نمی‌توانم انکار کنم که محمدرضا به دست تو ازاد شد. این را من نمی‌گویم، خودش بعد از تحمل۹۰ روز حبس که ۵۰ روز‌ آن در انفرادی بوده می‌گوید. می‌گوید بودن یا نبودن تو در کنار او خیلی در کل ماجرا و حال و روز او توفیر داشته. خودش می‌گوید به لطف و کرم تو در لحظات سختی، در لحظات دلتنگی، در لحظات تنهایی و گاه ترس دوام آورده، به پشتیبانی تو تا روز اخر محکم ایستاده و به اراده تو گره از کارش گشوده شده است.

همه آن سوال‌ها سرجایش. امروز اما دلم می‌خواهد به خاطر این آزادی تو را سجده کنم. به پاس این آزادی و به پاس اینکه او را سالم و پرروحیه به ما برش گرداندی. همسرمن قطره‌ای از دریای خروشان خلقی عدالت‌خواه بود که به بند بی‌عدالتی گرفتار شد. او تنها نبود. مردان و زنان نیک‌سیرت دیگری هم گرفتار بند شدند و بسیاری از آنان هنوز هم هستند.تن بی جان و پاره پاره ده‌‌ها شهید جوان و مظلوم از ضربه‌های سفاکان به خاک سرد گورستان سپرده شد، شبانه، بی هیچ سوگواری و عزاداری. بی حتی مجوزی برای برگزاری مجلس ختم. همان شهیدانی که آه مادرانشان دامن‌گیر شد و دامن بانیان این جنایات را گرفت. همان‌ها که از چشم تو افتادند و دیر یا زود به خشم تو گرفتار خواهند شد.

خدای بزرگ و بیکران! خرسندم که سربلند از امتحان سختت بیرون آمدیم، هم او که ۹۰ روز مردانه ایستاد و هم من که لحظه‌ای تا روز آزادی‌اش از پای ننشستم و قلم را زمین نگذاشتم و چه خوشحالم وقتی گفت اگر نبود آن نوشته‌ها و نامه‌ها، آزادی‌ای هم در کار نبود. تو را سپاس می‌گویم که علی‌رغم همه فشارها، تهدیدها و دروغ‌هایی که برای بازداشتن من از نوشتن صورت گرفت، دلم را آرام گرداندی و دستم را به نوشتن توانگرتر از پیش. تو را سپاس که در چیدن کلمه‌ها و نگارش تک تک نامه‌ها هر دم با من بودی تا مبادا سخنی کذب بر زبانم جاری شود و از انسان محترم و عادلی هتک حرمت شود و یا اینکه از سر خشم و غضب زبان به ناسزا بگشایم. تو را شکر می‌گویم که توانایم ساختی تا ظلمی که بر او رفته بود را بی‌پرده عیان کنم و به آنچه خودت در مصحف شریفت گفته‌ای کسی که بر او ظلمی رفته نباید سکوت کند عمل کنم و سکوت و تقیه را بر خود حرام کنم. تو را سپاس که این فریاد را در تمام این مدت در گلویم بلند نگاه داشتی و نگذاشتی تا لحظه‌ای دچار خفقان شوم.

خدای رهاننده و خوب! در آن نود روز دشواری و نگرانی، هر بار از تو خواستم با من سخن بگویی، به کرات گفتی بندگانم در سختی و تنگنا مرا می‌خوانند و بعد از رسیدن به ساحل آرامش همه چیز را فراموش می‌کنند. اما بگذار اعتراف کنم گرچه عزیز و همراهم از بند رها شده اما هنوز تا ساحل آرامش راه بسیار است و هنوز همانقدر با استیصال تو را می‌خوانم. هنوز آزادگانی چون بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده، محسن امین زاده، عبدالله رمضانزاده، علی تاجرنیا، محسن صفایی فراهانی، شهاب الدین طباطبایی، سعید شریعتی و ده‌ها بیگناه دیگر همچنان گرفتار بند ظلمند. چطور می‌توانم آرام باشم و دل به آزادی عزیزم خوش کنم وقتی چشمان فخرالسادات محتشمی‌پور، فاطمه امین زاده، زینب حجاریان، فاطمه، فائزه و فریده ابطحی، فاطمه تاجزاده، مریم باقی، همسران عبدالله مومنی و علی تاجرنیا و بهزاد نبوی هنوز به آن در منحوس آهنی دوخته شده است؟ چطور می‌توانم دل آرام دارم وقتی سعید حجاریان هنوز درپادگانی حبس است و اعتراف‌نامه‌های ساختگی و مضحک به نامش منتشر می‌کنند‌ و تنها گاه‌گاهی اجازه ملاقات همسرش را دارد؟ اسم این حبس و اسارت نیست؟ چطور می‌توان با آزادی عزیز خود قلم را زمین گذاشت و هیچ ننوشت وقتی هنوز شب تا صبح خواب از چشمانم ربوده می شود و با یاد هوای گرم سلول‌های اوین و آن بیگناهان دربند که باید تمام شب را در آن چهاردیواری محبوس باشند، تنم گر می‌گیرد. بر چشمی اشک شادیست و بر چشم دیگرم اشک حسرت و غم از این ظلمی که مستدام است.

خدای شب‌های پر قدر و پر نور رمضان! نورچشمان دربندمان را به سفرهای خالی افطار و سحرمان باز گردان! دل‌های حاکمانمان را با اسرایمان مهربان کن!عدالت و انصاف را به حاکمانمان بیاموز. به آنها بیاموز آنچه برای خود و عزیزانشان نمی پسندند بر خانواده‌‌های مظلوم اسرای دربند و آسیب‌دیدگان و زخم خوردگان نیز نپسندند. به ما صبر و حلم عطا فرما و سختی این راه طولانی و صعب را بر ما سهل کن. خدایا فاصله دل‌هایی که هنوز کورسویی از نور معرفتت در آن‌ها روشن است را از میان بردار و برای تحقق عدالت و انصاف متحدمان کن. دل زندانبانانمان را با زندانیان بی‌گناه و مظلوممان رئوف گردان. تنهایی‌ها، بغض‌ها و دلتنگی‌های اسرای دربندمان را به مهر وجودت زائل کن و لحظه‌ای چشم از آنان و از ما برمگیر که تنها پناه و امیدمان تویی. خدایا! امنیت و عدالت را به این خاک بازگردان و روزی را که بتوانم با خیالی آسوده بار سفر بندم و به دیدار عزیزم بشتابم نزدیک کن. تو را سپاس می‌گویم که به واسطه این حبس، این دوری و این تنهایی، توان همذات پنداری با همه کسانی که در سال‌هایی نه چندان دور به دردی مشابه دچار بودند و آن‌ها را چنان که باید درک نمی‌کردم، به من عطا فرمودی. تو را سپاس که به واسطه این سختی، معنای واقعی ظلم، مصداق حقیقی ظالم و مظلوم و ارزش عدالت و آزادی را به من آموختی. کلمه‌هایی که شاید پیش از این لقلقه زبانی بیش نبودند وامروز برایم جزو عمیق‌ترین مفاهیمند.

خدای بخشنده و گشاینده! در تمام این چهار روز که گرچه از راه دور اما توانستم عزیز آزاده‌ و از بند رسته‌ام را سالم و پر روحیه ببینم اندوهی فرساینده دلم را پر می‌کرد. او به پاس محافظت‌ و لطف بی‌کران تو سالم به آغوش خانواده بازگشت، اما این شب‌ها و روزها بر دل مادر سهراب، مادر ندا، مادر ترانه و هزاران مادر و خواهر و همسر دیگری که عزیزانشان در خاک خفته‌اند، چه می‌رود؟ چطور جای خالی عزیزشان را پر می‌کنند؟ این اندوه را اصلا مگر می‌شود از دل شست؟ جز دعا برای صبر و صبوری‌شان چه می‌توان کرد؟

خدای لطیف! تو همان قدر که بخشاینده‌ای هدایتگر نیز هستی! پس تمام آنانی که دستشان به خون جوانان این خاک آلوده شد و خشونت را به جای صلح و اسارت را به جای آزادی برگزیدند را هدایت فرما.

خدایا! چنان کن سرانجام کار
نو خشنود باشی و ما رستگار

آمین! یا رب‌العالمین