روز مباهله میان مردم و حکومت

سهراب سهرابی:

در این 3 ماهی که از شورش حکومت بر علیه مردم مظلوم ایران گذشت، تنها پناه این مردم الله اکبر و یاد خدا و پناه بردن به خدا بود. حکومت ظالم حتی همین آخرین پناه مردم ستمدیده را نیز تحمل نکرد و مصطفی غنیان در حین الله اکبر گفتن با گلوله ای که بفرمان خامنه ای شلیک شده بود، در آغوش پدرش، روی بام منزل در خون خود غلطید. هزاران الله اکبر گو تهدید شدند و خانه هایشان مورد حمله قرار گرفت تا الله اکبر را خاموش کنند.



اکنون داریم به آخر ماه رمضان که ماه میهمانی خدا است نزدیک می شویم و مردم ایران، چه روزه گیران و چه آنهایی که روزه نگرفتند، در این ماه بنا به وعده خداوند، میهمان او بودند و بر سر سفره رحمانی نشسته بودند. ماه رمضان مقطعی در سال است که در پایان آن، در واپسین روزهای رمضان، مسلمانان در پاک ترین و خالص ترین حال خود در طول سال هستند.



بیائید در پایان این ماه، در انتهای ضیافت الهی، در ماهی که خداوند وعده داده که شیاطین را در بند کرده و درهای رحمتش را بر روی بندگانش بگشاید، داد خود را از خدا بستانیم و به راه حلی که خداوند ابداع کننده آن بوده پناه ببریم و روز قدس را به روز مباهله تبدیل نمائیم.



آیه ۶۱ سوره آل عمران: "به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می‌نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم شما نیز از نفوس خود را، آنگاه مباهله می‌کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می‌دهیم."



بیائید روز قدس را همه روزه بگیریم و با وضو از خانه هایمان بیرون برویم، به امر خدا، فرزندان و زنان و نفوسمان را، همۀ اهل خانه امان را برداریم و به خیابانها بیائیم و به نیت مباهله، دسته جمعی دست به آسمان برداشته و از خدا بخواهیم لعنت خود را بر دروغگویان قرار دهد.



ما همه جوانهایمان که بغض گلویشان را گرفته، همه چشمهایی که 3 ماه است از گریه خشک نشده، همه آنهایی که باطوم خورده اند، همه آنهایی که هتک حرمت شدند، همه شهیدان پرپرمان، همه مادران جگرسوخته و پدران قد خمیده ای که فرزند از دست داده اند، همه فرزندانی که شبها بامید دیدن دوباره پدر زندانی اشان سر در دامن مادر گریسته اند، همه آنهایی که عزیزانشان در اسارت هستند، همه آنهایی که رایشان را به امانت به صندوقچه رهبر سپردند و امانتشان را امانت داری نکردند، همه آنهایی که در کوی دانشگاه سر و صورتشان خونین و بدنشان پاره پاره شد، همه آن‌هایی که برای دفاع از حقشان، با سکوت به خیابانها آمده و به گلوله بسته شدند و همه آن‌هایی که دلشان شکسته و از خدا شاکی هستند و همه آن‌هایی که می‌خواهند سربلند و آزاد زندگی کنند را برای مباهله و نفرین کردن دروغگویان با خود به زیر آسمان شهر بیاوریم.



از "رهبر" نیز بخواهیم تا خودش و همه آن‌هایی که به او ایمان دارند، همه شکنجه گران اوین و کهریزک را با کابل هایشان، همه تک تیراندازان را با تفنگهای خونینشان، همه باطوم بدستان را با باطومهای سیاهشان، همه آن‌هایی که در لبیک به ولایت فقیه، اسیران زندانی را مورد هتک حرمت قرار دادند، همه امام جمعه هایی که مردم را ابن ملجم و منافق نامیدند، همه مزدوران صدا و سیما را که بخاطر پول، حقایق را وارونه و بر علیه مظلوم، به پای بوسی ظالم رفتند، همه کیهانیانی که رکیک ترین دشنامها را نثار ملت کردند، محصولی میلیاردر چپاولگری که آرای مردم را دزدید و آرای تا نخورده دزدان را بجای آن‌ها قرار داد، ملعونی که مردم را خس و خاشاک نامید و حمله به کوی دانشگاه و جنایات کهریزک را کار عوامل دشمن دانست، طائب را، جنتی و احمد خاتمی و علم الهدی و شجونی و اژه ای و نیری و خلفی را، سرداران پروژه های میلیاردی بهمراه دفترچه های پس انداز فربه اشان در بانکهای اروپایی را، همه شاعرنماها و مداحان و متملقان و مجیزگویان بت بزرگ را، مصباح یزدی که رهبر را منصوب خدا و رأی مردم را بی‌ارزش می‌داند را، همه دروغگویانی که به مصلحت نظام دیدند تا نتیجه انتخابات را تغییر دهند، آن کذاب شیطان صفتی که در شب احیاء، میرحسین را لعنت فرستاد، بهمراه شاهدش که پای حوض شراب اصلاح طلبان بوده، بازجویان و قاضیانی که لیست ابلاغی از مافوق را باسارت گرفته و مأموریت دارند تا کرامت انسانی این سرافرازان را پایمال کنند، ربایندگان عاطفه امام روزه دار را، باسارت برندگان بهشتی و الویری در شب احیاء را، تعطیل کنندگان مراسم شبهای احیاء را، تهدید‌کننده مردم به داغ و شمشیر در نماز جمعه را، و همه آن‌هایی که به مستجاب بودن نفرینشان ایمان دارد را همراه بیاورد.



ما همه ملت ایران، همه می آئیم، حتی شیرخوارانمان را هم می آوریم و در واپسین روزهای ماه رمضان، همه با هم، دستهایمان را بسوی آسمان گشوده و با چشمانی گریان و قلبی شکسته و آهی سوزان، لعنت و نفرین خود را بر دروغگویان می فرستیم و از خدا می‌خواهیم که او هم لعنت خود را بر دروغگویان بفرستد.



امام حسین از یزید و سپاهش امان خواست تا نمازش را بخواند، ملت ایران از شما امان می‌خواهد که به شمشیر بدستان ولایت فقیه دستور دهید اجازه دهند تا ما نفرین دسته‌جمعی خود را بجا آوریم، هنگامی که دستهایمان در آسمان دست یاری خدا را می جوید به ما حمله نکنند، نفرین که تمام شد، این حرمله شما و گلوی اصغر ما.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر