پدال میزنیم و سبز میمانیم
دو دوچرخهسوار که پنج سال پیش به خاطر سفر به دور دنیا از فدراسیون دوچرخهسواری ایران حکم قهرمان قهرمانان را گرفتند، اکنون برای رساندن پیام مظلومیت مردم ایران و توجه جهانیان به خونهای بیگناه ریخته شدهی جوانان این سرزمین رکاب میزنند.
به گزارش موج سبز آزادی، امیرحسین احمدی و حسین علیزاده که با هواپیما وارد نیویورک شدهاند، قصد دارند در یک تور نمادین سه ماهه، برای دفاع از جنبش سبز ملت ایران و رساندن پیام مظلومیت ایرانیان به گوش جهان، در خاک آمریکا و چند کشور اروپایی رکاب بزنند.
بر اساس این گزارش، این دو ورزشکار که پس از چندین با رکابزنی دور ایران و کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی، موفق شدند به عنوان نخستین دوچرخه سواران ایرانی، امتیاز سفر به دور دنیا را از فدراسیون دوچرخه سواری ایران کسب کنند، در فاصله شهریور ۷۹ تا آذر ۸۳ دور دنیا را در پنج قاره رکاب زدند، ۶۴۰۰۰ کیلومتر را با دوچرخه طی کردند و در سال ۷۶ حکم قهرمان قهرمانان را از فدراسیون دوچرخهسواری کشور اخد کردند.
آنها درباره هدف خود از رکاب زدن میگویند: «ما در طول سفر دور دنیا حامل پیام صلح ملت ایران برای مردم دنیا بودیم تا به جهانیان نشان دهیم که ملت ایران طرفدار صلح و دوستی بین همه ملتهاست و از جنگ و خونریزی بیزار است. گمان نمیکردیم زمانی فرا برسد تا برای رساندن پیام مظلومیت مردم ایران و توجه جهانیان به خونهای بیگناه ریخته شده جوانان این سرزمین نظیر روح الامینی، کیانوش آسا، ندا آقا سلطان، سهراب اعرابی و... پای در رکاب نهیم و با چشمانی اشکبار شاهد تکرار تاریخ در کشته شدن فرزندان این سرزمین به دست پدران باشیم و سهراب های زمان را از دست بدهیم، با این تفاوت تلخ که این بار فرزندان وطن نه به دست پدران بلکه به دست پدرخوانده ها به خاک و خون کشیده شدهاند و اعتراض مسالمتآمیزشان با گلوله و باتوم پاسخ داده شده است.
این دو قهرمان دوچرخهسواری با راهاندازی یک سایت اینترنتی در آدرس pedal4green.com قرار است آخرین اخبار تور سبز خود در آمریکا و اروپا را از این طریق اعلام کنند.
مهدی کروبی در واکنش به اظهارت فرمانده کل سپاه:آقايان به مسائل سياسي و دستهبندي نپردازند
شبکه جنبش راه سبز (جرس) : مهدی کروبی دبيركل حزب اعتماد ملي با انتقاد از اظهارات فرمانده کل سپاه پاسداران در واكنش به سخنان اخير محمدعلی جعفری تاكيد كرد«آقايان به مسائل سياسي و دستهبندي نپردازند، چرا كه خود اين موضوع براي سپاه مضر است، اگر كسي به اين بحثها وارد شود بحثهاي ديگر نيز پيش ميآيد. »
مهدی كروبي درباره اتهاماتی که فرمانده سپاه پاسداران متوجه چهره های اصلاح طلب کرده است گفت« ما كه در اين قضايا نيستيم. شنيدهام و خواندهام كه فرمانده سپاه اظهار نظر كرده است، اما من نظرم اين است كه آقايان اين همه به مسائل سياسي و دستهبندي نپردازند، چرا كه خود اين موضوع براي سپاه مضر است اگر كسي به اين بحثها وارد شود بحثهاي ديگر نيز پيش ميآيد.»
به گزارش ايلنا، مهدي كروبي در حاشيه مراسم بزرگداشت عبدالعزيز حكيم در جمع خبرنگاران همچنین درباره جلسه اخير خود با هيات سه نفره قضايي اظهار داشت: توضيح در باره اين جلسه بر عهده معاون اول قوه قضائيه است؛ اما جلسه بسيار خوبي بود كه در آن توضيحات لازم ارائه شد و نقطهنظرهاي خود را بيان كردم و قرار شد مسائل مطرح شده در اين جلسه را آنها مطالعه و بررسي كنند تا به نتيجه برسيم.
اين نامزد انتخابات رياستجمهوري دوره دهم از آيتالله لاريجاني، رئيس قوه قضائيه بهدليل تشكيل اين جلسه تشكر كرد و گفت: شنيدهام به خلفي، رئيس حوزه رياست قوه قضائيه گفتهاند كه اين ماجرا را پيگيري كنيد تا آنچه هست روشن شود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه در گذشته خواهان امنيت براي شاهدان مستندات خود شدهايد آيا موضوع در جلسه مطرح شد،گفت: اين موضوع نيز در اين جلسه مطرح و صحبت شد نتايج جلسه فعلي بسيار خوب بود و اميدواريم نتايج آن همچنان ادامه داشته باشد.
وي تاكيد كرد: قرار شده است ارتباط ما با اين جلسه ادامه داشته باشد و اگر لازم شد مجددا در جلسه حاضر شده و مستندات لازم را ارائه دهيم. حتي قرار شده نامه ديگري را به محسنياژهاي بفرستم.
وی درباره این پرسش که آیا خبر ناپدید شدن یکی از شاهدان حوادث اخیر صحت دارد، اظهار داشت: یکی از اشخاص که مورد سوال قرار گرفته است دو نوع برخورد با وی شد. یکی برخورد دادستان کل کشور وقت با وی بود که برخورد مناسبی بود و قول داده شده بود که موضوع را پیگیری کند و برخورد دیگر به حالتی بود که شخص از آن برداشت تهدید کرده بود و از خانواده وی نیز تحقیق صورت گرفته بود و به جای اینکه مساله درست شود، عکس شد و گویا چند روزی هم از اين شخص خبری نبود.
دبيركل حزب اعتماد ملي در پاسخ به اين پرسش كه پرونده روزنامه اعتماد ملی به قاضي ديگري واگذار شده است، گفت: پرونده این روزنامه به شخص دیگری که همین مساله را پیگیری میکند، واگذار شده است برنامه دارند که دوستان این موضوع را پیگیری کنند و بنا دارند با رییس قوه قضاییه نیز صحبت کنند.
كروبي در پاسخ به اين سوال كه زمان انتشار روزنامه اعتماد ملي چه زماني خواهد بود گفت: اگر برخي اجازه دهند، ما روزنامه را منتشر ميكنيم. اگر فردا مجوز را صادر كنند، بيشك روزنامه اعتماد ملي شنبه منتشر خواهد شد.
مهدی كروبي درباره اتهاماتی که فرمانده سپاه پاسداران متوجه چهره های اصلاح طلب کرده است گفت« ما كه در اين قضايا نيستيم. شنيدهام و خواندهام كه فرمانده سپاه اظهار نظر كرده است، اما من نظرم اين است كه آقايان اين همه به مسائل سياسي و دستهبندي نپردازند، چرا كه خود اين موضوع براي سپاه مضر است اگر كسي به اين بحثها وارد شود بحثهاي ديگر نيز پيش ميآيد.»
به گزارش ايلنا، مهدي كروبي در حاشيه مراسم بزرگداشت عبدالعزيز حكيم در جمع خبرنگاران همچنین درباره جلسه اخير خود با هيات سه نفره قضايي اظهار داشت: توضيح در باره اين جلسه بر عهده معاون اول قوه قضائيه است؛ اما جلسه بسيار خوبي بود كه در آن توضيحات لازم ارائه شد و نقطهنظرهاي خود را بيان كردم و قرار شد مسائل مطرح شده در اين جلسه را آنها مطالعه و بررسي كنند تا به نتيجه برسيم.
اين نامزد انتخابات رياستجمهوري دوره دهم از آيتالله لاريجاني، رئيس قوه قضائيه بهدليل تشكيل اين جلسه تشكر كرد و گفت: شنيدهام به خلفي، رئيس حوزه رياست قوه قضائيه گفتهاند كه اين ماجرا را پيگيري كنيد تا آنچه هست روشن شود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه در گذشته خواهان امنيت براي شاهدان مستندات خود شدهايد آيا موضوع در جلسه مطرح شد،گفت: اين موضوع نيز در اين جلسه مطرح و صحبت شد نتايج جلسه فعلي بسيار خوب بود و اميدواريم نتايج آن همچنان ادامه داشته باشد.
وي تاكيد كرد: قرار شده است ارتباط ما با اين جلسه ادامه داشته باشد و اگر لازم شد مجددا در جلسه حاضر شده و مستندات لازم را ارائه دهيم. حتي قرار شده نامه ديگري را به محسنياژهاي بفرستم.
وی درباره این پرسش که آیا خبر ناپدید شدن یکی از شاهدان حوادث اخیر صحت دارد، اظهار داشت: یکی از اشخاص که مورد سوال قرار گرفته است دو نوع برخورد با وی شد. یکی برخورد دادستان کل کشور وقت با وی بود که برخورد مناسبی بود و قول داده شده بود که موضوع را پیگیری کند و برخورد دیگر به حالتی بود که شخص از آن برداشت تهدید کرده بود و از خانواده وی نیز تحقیق صورت گرفته بود و به جای اینکه مساله درست شود، عکس شد و گویا چند روزی هم از اين شخص خبری نبود.
دبيركل حزب اعتماد ملي در پاسخ به اين پرسش كه پرونده روزنامه اعتماد ملی به قاضي ديگري واگذار شده است، گفت: پرونده این روزنامه به شخص دیگری که همین مساله را پیگیری میکند، واگذار شده است برنامه دارند که دوستان این موضوع را پیگیری کنند و بنا دارند با رییس قوه قضاییه نیز صحبت کنند.
كروبي در پاسخ به اين سوال كه زمان انتشار روزنامه اعتماد ملي چه زماني خواهد بود گفت: اگر برخي اجازه دهند، ما روزنامه را منتشر ميكنيم. اگر فردا مجوز را صادر كنند، بيشك روزنامه اعتماد ملي شنبه منتشر خواهد شد.
بازداشت عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان
شبکه جنبش راه سبز (جرس) : با گذشت دو روز از بازداشت رسول بداقی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران ،همچنان هیچ اطلاعی از وی در دست نیست و همین مساله موجب نگرانی شدید خانواده او و جمع زیادی از همکارانش شده است.
بنا بر این گزارش در همین ارتباط روز گذشته و امروز تعدادی از معلمان اسلامشهر و همکاران بداقی برای اعتراض به بازداشت این عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان در مقابل اداره آموزش و پرورش این شهر تجمع کرده اند.
معلمان معترض، مسولان اداره آموزش و پرورش اسلامشهر را در بازداشت رسول بداقی مقصر و مرتبط می دانند و اعلام کرده اند که وی با تلفنی از این اداره از منزل خارج و بازداشت شده است، اما مسولان آموزش و پرورش اسلامشهر از بازداشت او ابراز بی اطلاعی می کنند و اعلام کرده اند که هیچ هماهنگی بین آنها و ماموران لباس شخصی که بداقی را بازداشت کرده اند وجود نداشته است.
گفتنی است رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان ایران که روز سه شنبه با یک تماس تلفنی از اداره آموزش و پرورش اسلامشهر از خانه اش خارج شده بود توسط چند مامور لباس شخصی در خیابان بازداشت شد و در ادامه ماموران لباس شخصی که 8 نفر بودند او را به منزلش برده و ضمن تفتیش و بازرسی منزل تعدادی سی دی و همچنین کیس کامپیوتر او را نیز با خود به همراه بردند.
ماموران لباس شخصی هیچ توضیحی درباره علت بازداشت این عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان نداده اند و تنها همسر رسول بداقی را تهدید کرده اند که نباید خبری درباره بازداشت وی منتشر شود .
بنا بر این گزارش در همین ارتباط روز گذشته و امروز تعدادی از معلمان اسلامشهر و همکاران بداقی برای اعتراض به بازداشت این عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان در مقابل اداره آموزش و پرورش این شهر تجمع کرده اند.
معلمان معترض، مسولان اداره آموزش و پرورش اسلامشهر را در بازداشت رسول بداقی مقصر و مرتبط می دانند و اعلام کرده اند که وی با تلفنی از این اداره از منزل خارج و بازداشت شده است، اما مسولان آموزش و پرورش اسلامشهر از بازداشت او ابراز بی اطلاعی می کنند و اعلام کرده اند که هیچ هماهنگی بین آنها و ماموران لباس شخصی که بداقی را بازداشت کرده اند وجود نداشته است.
گفتنی است رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان ایران که روز سه شنبه با یک تماس تلفنی از اداره آموزش و پرورش اسلامشهر از خانه اش خارج شده بود توسط چند مامور لباس شخصی در خیابان بازداشت شد و در ادامه ماموران لباس شخصی که 8 نفر بودند او را به منزلش برده و ضمن تفتیش و بازرسی منزل تعدادی سی دی و همچنین کیس کامپیوتر او را نیز با خود به همراه بردند.
ماموران لباس شخصی هیچ توضیحی درباره علت بازداشت این عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان نداده اند و تنها همسر رسول بداقی را تهدید کرده اند که نباید خبری درباره بازداشت وی منتشر شود .
آیت لله مکارم شیرازی : کسانی که در حوادث کوی دانشگاه و کهریزک نقش داشتند دادگاهی شوند
شبکه جنبش راه سبز ( جرس) : آيتالله مكارم شيرازي در جمع نمازگزاران حرم حضرت معصومه (س) خواهان رسیدگی به پرونده تخلفات بازداشتگاه کهریزک و برگزاری دادگاه ماموران متخلف شد.
این مرجع تقلید گفت« اكنون كه مقام رهبري تاكيد دارند كه به جرايم رسيدگي شود خوب است هرچه زودتر آنچه در زندان كهريزك و خوابگاه دانشجويان گذشته در دادگاه بيايد تا مردم ببينند و اعتماد پيدا كنند.»
این استاد درس خارج از فقه حوزه همچنین با انتقاد از برخی نشریات که اظهارات چند روز اخیر او را وارونه جلوه داده بودند تاکید کرد « بعضي از روزنامهها اين حرفهاي بنده را وارونه نوشتهاند و آن گفتهها را به آشوبگران نسبت دادهاند اما آشوبگران كه نيازي به سفارش ندارند بلكه منظور من كساني بودند كه در حوادث كهريزك و كوي دانشگاه نقش داشتهاند. »
پیش از این روزنامه کیهان و همچنین سایر روزنامه های حامی دولت اظهارات این مرجع تقلید درباره محاکمه متخلفان در کهریزک را وارونه جلوه داده و وانمود کرده بودند که منظور آیت الله مکارم شیرازی معترضان به نتیجه انتخابات است.
این مرجع تقلید گفت« اكنون كه مقام رهبري تاكيد دارند كه به جرايم رسيدگي شود خوب است هرچه زودتر آنچه در زندان كهريزك و خوابگاه دانشجويان گذشته در دادگاه بيايد تا مردم ببينند و اعتماد پيدا كنند.»
این استاد درس خارج از فقه حوزه همچنین با انتقاد از برخی نشریات که اظهارات چند روز اخیر او را وارونه جلوه داده بودند تاکید کرد « بعضي از روزنامهها اين حرفهاي بنده را وارونه نوشتهاند و آن گفتهها را به آشوبگران نسبت دادهاند اما آشوبگران كه نيازي به سفارش ندارند بلكه منظور من كساني بودند كه در حوادث كهريزك و كوي دانشگاه نقش داشتهاند. »
پیش از این روزنامه کیهان و همچنین سایر روزنامه های حامی دولت اظهارات این مرجع تقلید درباره محاکمه متخلفان در کهریزک را وارونه جلوه داده و وانمود کرده بودند که منظور آیت الله مکارم شیرازی معترضان به نتیجه انتخابات است.
نخستین واکنشهای اصلاح طلبان به سخنان گستاخانه فرمانده نظامی کودتا
فرمانده کل سپاه پاسداران در حمله بی سابقه ای به حجت الاسلام و الاسلام سید محمد خاتمی رئیس جمهور دوره اصلاحات،و آیت الله موسوی خوئینی ها آن ها را متهم کرد که قصد سرنگونی و به زیر کشیدن آیت الله خامنه ای از رهبر جمهوری اسلامی را داشتند.
محمد علی(عزیز) جعفری در اظهاراتی خشمگینانه و بی سابقه که در آن اتهاماتی را متوجه محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها،مصطفی تاج زاده،بهزاد نبوی،ابوالفضل فاتح،مهدی هاشمی رفسنجانی و به طور کلی اصلاح طلبان کرد، همچنین مدعی شد که « وقتي صحبت از براندازي مي شود، منظور براندازي شکل قانوني نظام اسلامي نيست بلکه هدف دشمن تهديد محتواي نظام اسلامي است.»
وی که در جمعی به عنوان «پیشکسوتان جهاد و شهادت» سخنرانی می کرد از حوادث پس از انتخابات دور دهم رياست جمهوري به عنوان «بزرگترين حادثه تاريخ انقلاب اسلامي» نام برد و ادعا کرد« تنها حادثه اي که مي توانست انقلاب اسلامي و محتواي آن را تهديد کند، همين حادثه اخير بود.»
دو خبرگزاری ایرنا و فارس وابسته به کودتاگران انتخاباتی که اظهارات جعفری را منتشر کردند به نقل از وی افزودند« نمي خواهم لفظ براندازي را بياورم چرا که اين شبهه پيش مي آيد که آنها مي خواستند نظام جمهوري اسلامي را از بين ببرند در صورتي که حتي آمريکايي ها هم جسارت چنين ادعايي را ندارند.»
وی اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات و کودتای انتخاباتی را«اغتشاش» نامید و گفت که«هدف از اغتشاشات پس از انتخابات تغيير در رفتار جمهوري اسلامي و تغيير در جهت گيريهاي اصلي نظام و عدول از اصول و مباني" دانست و افزود: آنها مي گفتند شما زندگي عادي خود را بکنيد و کاري نداشته باشيد که مثلا در فلسطين چه مي گذرد.»
فرمانده کل سپاه ادعا کرد که آیت الله موسوي خوئيني ها «در بهمن 87 گفته است ما بايد بياييم و توان خود را بگذاريم و به هر قيمتي رهبري را از تخت پايين بکشيم، او بايد بفهمد اين مملکت اين طور نيست که ايشان هر طور که خواستند اين نظام را به هر سمتي بکشند، خاتمي و يارانش هم بالاخره کلي تجربه دارند.»
محمد علی جعفری همچنین گفت«محمد علي ابطحي در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»
وي در مورد دیگری مدعی شد که«محمد خاتمي در بهمن 87 گفته است که اگر در اين انتخابات احمدي نژاد سقوط کند، عملا رهبري حذف مي شود و اگر اصلاحات به هر شکل و قيمتي دوباره بر حوزه سياست و اجرايي کشور باز گردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت و سقوط اصولگرايي به معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي شود و با شکست اصول گرايان بايد قدرت رهبري را مهار کنيم.»
فرمانده کل سپاه همچنین ادعا کرد که« در جايي ديگر نبوي گفته است که بايد سعي کنيم احمدي نژاد را کانديداي رهبري معرفي کنيم که اگر شکست بخورد، رهبري شکست خورده و يکبار اين کار را در خرداد 76 انجام داديم اشاره به ناطق نوري و اين ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شدند و اکنون بايد ضربه نهايي را به رهبري بزنيم و براي محدود کردن و پاسخگو کردن بايد از بالاترين قدرت شروع کرد و به بقيه رسيد.»
فرماده سپاه پاسداران توضیح نداد که سخنانی که به خاتمی، موسوی خوئینی ها، و بهزاد نبوی منتسب کرده نیز حاصل اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان اخیر است وی همچنین به زمان و مکان و نحوه دسترسی سپاه به این اظهارات اشاره ای نکرد.
جعفری همچنین برای اثبات ادعاهایش از اعترافات محمد علی ابطحی وعطريانفر که هر دو نزدیک به 75 روز است چون دیگر چهرهای اصلاح طلب در بازداشت به سر می برند، گفت که«در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»
وی همچنین ادعا کرد که«محمد عطریانفر اعتراف مي کند که آقاي تاجزاده در انتخابات مي گفت ما مي توانيم با تجربياتي که در اين سالها کسب کرده ايم به راحتي رهبري را مهار کنيم.»
در حالی که صدها تن از رهبران احزاب و فعالان سیاسی اجتماهی از نیمه شب 22 خرداد تاکنون به اتهام دخالت در انقلاب مخملی بازداشت شده و اغلب تحت شکنجه جسمی و روانی در بازداشتگاه های بی نام نشان محبوس اند، فرمانده کل سپاه این بار ادعا کرد که انقلاب مخملی بدون اسم عنوان در زهن مصطفی تاج زاده تئریزه شده بود و گفت« شايد به معناي مصطلح تنها کسي که انقلاب مخملي در ذهنش تئوريزه شده و بدون اين که اسم آن را بياورد و مطرح کند، تاجزاده بود.»
عزیز جعفری همچنین گفت که« ابطحي در اعترافاتش هدف از اصلاحات را حذف عنوان ولايت فقيه و رهبري ديني و تغيير حاکميت انقلابي و ديني به حاکميت عرفي و سکولار بيان کرده بود.»
جعفری افزود«به اعتراف آقاي ابطحي دين ستيزي به معناي بي توجهي و غير ارزشي معرفي کردن دينداري و دينداران اولين استراتژي اصلاحات است و دوم رواج بي بند و باري که مهمترين شکل آن بي تفاوت کردن دختران و پسران نسبت به رابطه با يکديگر بوده است و همچنين حذف نمادهاي ديني و انقلابي که سعي مي شد در جلسات عکس امام و رهبري حذف شود.»
وی بازهم به نقل از ابطحي گفت که«خصوصيات اصلاح طلبان را غرب باوري و آلوده شدن به فسادهاي مالي» است و ادعا کرد که«اين نگاه و آلودگي و انحراف در راه امام راحل و شهدا امروز خيلي جدي شده و تشخيص آن بسيار سخت است و همه توان دشمن و مخالفين راه امام راحل بر روي همين مفهوم متمرکز شده است.»
فرمانده کل سپاه از قول آیت الله خامنه ای گفت«ماجراي اخير را به عنوان فتنه عميق» است و اضافه کرد«اين فتنه يک سري پيچيدگي هايي دارد و اگر ما خواهان بقاي نظام جمهوري اسلامي هستيم مي بايد خيلي بيش از اين دقت کنيم و در شناخت دشمن از دوست کوشش کنيم.»
وی گفت که«طرفداران دو گروه هستند يکي مردم و ديگري نخبگان و ما شاهد بوديم که طرفداران مردمي بيشتر شده اما متاسفانه ظاهرا نخبگان و خواص انقلاب ريزش پيدا مي کنند.»
عزیز جعفری از کساني که «ريزش خواص» را به« به خاطر بدرفتاري » و «اتهام زنی» مربوط می دانند،گفت«مگر مي شود نظام جمهوري اسلامي را به خاطر عملکرد من و شما و ديگران سنجيد، نظام جمهوري اسلامي هدف والا و مقدسي دارد.»
وی پیروان خط امام خمینی را نیز مورد حمله قرار داد و گفت« برخي ادعاي پيروي از راه امام را دارند اما مفهوم ولايت فقيه را نفهميده اند، در صورتي که سخن ولي فقيه فصل الخطاب بخصوص در مسايل سياسي است.و اگر براحتي روي مواضع ولي فقيه حرف مي زنيم نبايد ادعاي پيروي از راه امام و طرفداري از محتواي نظام را داشته باشيم.»
پیش از عزیز جعفری فرمانده سپاه، برخی دیگر از همکارانش در دفتر سیاسی سپاه پاسداران از جمله یداله جوانی نیز از « انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» در هفته های اخیر استفاده کرده بودند.چنانکه در کیفرخواست ادعایی دادستان تهران نیز به نقل از برخی از بازداشت شدگان اتهاماتی به برخی دیگر از بازداشت شدگان و موسوی،کروبی، خاتمی و بسیاری دیگر وارد شد.
در روش جدید «انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» که به دنبال شکست «انتشار اعترافات اجباری تلویزیونی»، و «انتشار اعترافات اجباری در دادگاه های نمایشی» مورد استفاده فرمانده کل سپاه و همقطارانش قرار گرفته، خود فرمانده سپاه و همکارانش شخصا به استناد «اعترافات اجباری» برخی از بازداشت شدگانی که در بازداشتگاه های مخفی سپاه تحت فشار و شکنجه قرار دارند، اتهاماتی را به افراد دیگری وارد می کنند.
فرمانده کل سپاه پاسداران در چند روز اخیر و به دنبال قوت گرفتن احتمال محاکمه عاملان جنایت و کشتار مردم در راهپیمایی های مسالمت آمیز و شکنجه های غیر انسانی در بازداشتگاه ها به سخنرانی و برگزاری نشست های خبری مکرر رو آورده که یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی آن را اقدامی برای «فرار به جلو» از ترس محاکمه احتمالی دانسته است
بیانیه مجمع روحانیون مبارز
مجمع روحانیون مبارز با انتشار بیانیه ای خواستار پیگرد قضائی محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران به اتهام«دروغ پردازی» و «تهمت ناورا» به حجت الاسلام سید محمد خاتمی و آیت الله خوئینی ها شد.
مجمع روحانیون مبارز در این بیانیه اظهارات اخیر فرمانده سپاه پاسداران را«دروغی بزرگ و تهمتی ناروا» عنوان و اعلام کرد«فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجت الاسلام محمد خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی،علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.»
مجمع روحانیون مبارز اظهارات روز گذشته محمدعلی(عزیز) جعفری را توجیه سیاست های نادرست و سوء استفاده از عظمت گذشته سپاه، و جفا به سپاه توصیف کرد، و از قوه قضائیه خواست با توجه به وعده رییس قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام،فرمانده سپاه را به اتهام دروغ پردازی و تهمت،تشویش افکار و تحریک برخی افراد و زمینه سازری برای اقدامات خطرناک مورد پیگرد قرار دهد.
متن واکنش مجمع روحانیون مبارز به سخنان فرمانده سپاه چنین است:
این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند چه باید کرد؟
فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.
آیا انتظار از مدعی العموم جدید برای نشان دادن عکس العملی مناسب نسبت به این اتهام و دروغ پردازی و موارد مشابه آن که موجب تشویش افکار و تحریک بعضی افراد و زمینه ساز اجرای برنامه های خطرناک می شود، به خصوص با توجه به وعده رییس محترم قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام، انتظاری نا به جاست؟ به امید آنکه این انتظار شرعی و به حق، هر چه سریع تر جامه عمل پوشیده و این روند اقدامات مغایر با مصالح کشور و منافی با اخلاق و دین و قانون متوقف گردد.
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز - یازدهم شهریور هشتاد و هشت
واکنش دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس
دبيركل فراكسيون خط امام مجلس در واكنش به اظهارات اخير فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و حمله عزیز جعفری به محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها، و اصلاح طلبان ، گفت«اظهاراتي كه مبناي آن اعتراف گيري در شرايط غيرقانوني باشد پشيزي ارزش ندارد.»
محمد رضا تابش همچنین« خواستار محاكمه كساني شد كه مجوز ورود سپاه به انتخابات و اعترافگيريهاي اخير را صادر كردند.»
بنابر گزرش خبرگزاری ایلنا، نماینده اردگان و دبیر کل فراکسیون خط امام مجلس از سپاه پاسداران به عنوان نهادي مقدس، فراجناحي و اجماعي ياد كرد و افزود«شان اين نهاد با اينگونه رفتارها كه طرفداري از يك جناح خاص است، تطابقي ندارد افراد نبايد شان سپاه را فرو كاسته و آن را در منظر مردم، جناحي جلوه دهند.»
وي با ابراز اميدواري نسبت به اينكه آنچه از سوي سردار جعفري شنيده است، به درستي نقل نشده باشد افزود«آنچه كه من شنيدم اظهارات ايشان بر مبناي اعترافات افراد در شرايط غيرقانوني بود كه چنين مبنايي هيچ ارزشي ندارد.»
تابش با تاكيد بر اينكه مداخله سپاه در امور سياسي و جاري، كار درستي نيست خطاب به مسوولان آن توصيه كرد بگذاريد زبان ما بسته باشد.در حال حاضر ما براي حفظ نظام و انقلاب و براي آنكه حرفي نزنيم كه منجر به سوءاستفاده دشمن شود، مطالبي را بازگو نكردهايم. كاري نكنيد كه برخي حقايق را بازگو كنيم چون به نفع نظام نيست.تابش در ادامه خواستار محاكمه كساني شد كه مجوز ورود سپاه به انتخابات و اعترافگيريهاي اخير را صادر كردند.
وي با اشاره به اعترافاتي كه اخيرا از سوي بازداشتشدگان مسائل پس از انتخابات اخذ شده ادامه داد: سوابق اين افراد روشن است و نشان ميدهد كه چقدر دلبسته انقلاب هستند اميدوارم رفتارهايي از اين دست تضعيف شود تا جامعه به سمت آرامش پيش رود نه اينكه دائم شاهد شرايط متزلزلي باشيم.
دبيركل فراكسيون خط امام در واكنش به اينكه در سخنان فرمانده سپاه، اصلاحطلبان افرادي دينستيز معرفي شدهاند گفت: من حاضرم همه حيثيت خودم را وسط بگذارم و اثبات كنم كه اصلاحطلبان بيشتر از اصولگرايان سابقه زندانهاي شاه، حضور در جبهههاي نبرد و شهادت و ايثارگري را دارند.
وي در ادامه افزود: اين چه رفتاري است كه برخي به استناد اعترافهاي غيرقانوني، اصلاحطلبان را مخالف انقلاب، اسلام و نظام معرفي كنند. افرادي كه در جايگاههايي كه مسوولان قرار دارند بايد تعقل و تدبر به خرج دهند تا التهاب بيشتري در جامعه ايجاد نشود.
نماينده اردكان با اشاره به رهنمودهاي اخير مقام معظم رهبري براي پيگيري مسائل پس از انتخابات گفت: در همين راستا در نظر دارم تا طي نامهاي به آيتالله صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه خواستار اجراي رهنمودهاي رهبري از سوي ايشان شوم در اين نامه از ايشان ميخواهم تا براي تطهير جبهه نظام، افرادي كه در پيشگاه ملت محكوم هستند و با دخالت نابهجا و خودسريهايشان منجر به صدمه به نظام شدهاند، در دادگاهي علني محاكمه شوند.
دبيركل فراكسيون خط امام در پاسخ به سوالي كه به تصميمگيري نهايي اين فراكسيون در مورد چگونگي ارائه راي اعتماد به وزراي پيشنهادي دولت اشاره داشت گفت: همانطور كه قبلا پيشبيني كردهام، به نظر ميرسد كه آراي نهايي نمايندگان به وزرا كمي خفيفتر از پيشبيني آقاي باهنر باشد و حداكثر دو وزير زن و يكي دو نفر از وزراي مرد معرفي شده رد شوند.
تابش در پاسخ به خبرنگار ايلنا كه به شايعه انتشار دستور رهبري در صحن علني مجلس به منظور ارائه راي به كليه وزراي معرفي شده اشاره داشت گفت: تا جايي كه من ميدانم رهبري هيچ پيام رسمياي به مجلس نداشتهاند البته ممكن است كه برخي نمايندگان ملاقاتهايي با ايشان داشته باشند و حرفهاي رهبري را به زعم خودشان اينگونه مطرح كرده باشند.
وي تاكيد كرد كه هرگونه دستور رسمي از سوي رهبري بايد از كانال رئيس مجلس به نمايندگان ابلاغ شود
محمد علی(عزیز) جعفری در اظهاراتی خشمگینانه و بی سابقه که در آن اتهاماتی را متوجه محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها،مصطفی تاج زاده،بهزاد نبوی،ابوالفضل فاتح،مهدی هاشمی رفسنجانی و به طور کلی اصلاح طلبان کرد، همچنین مدعی شد که « وقتي صحبت از براندازي مي شود، منظور براندازي شکل قانوني نظام اسلامي نيست بلکه هدف دشمن تهديد محتواي نظام اسلامي است.»
وی که در جمعی به عنوان «پیشکسوتان جهاد و شهادت» سخنرانی می کرد از حوادث پس از انتخابات دور دهم رياست جمهوري به عنوان «بزرگترين حادثه تاريخ انقلاب اسلامي» نام برد و ادعا کرد« تنها حادثه اي که مي توانست انقلاب اسلامي و محتواي آن را تهديد کند، همين حادثه اخير بود.»
دو خبرگزاری ایرنا و فارس وابسته به کودتاگران انتخاباتی که اظهارات جعفری را منتشر کردند به نقل از وی افزودند« نمي خواهم لفظ براندازي را بياورم چرا که اين شبهه پيش مي آيد که آنها مي خواستند نظام جمهوري اسلامي را از بين ببرند در صورتي که حتي آمريکايي ها هم جسارت چنين ادعايي را ندارند.»
وی اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات و کودتای انتخاباتی را«اغتشاش» نامید و گفت که«هدف از اغتشاشات پس از انتخابات تغيير در رفتار جمهوري اسلامي و تغيير در جهت گيريهاي اصلي نظام و عدول از اصول و مباني" دانست و افزود: آنها مي گفتند شما زندگي عادي خود را بکنيد و کاري نداشته باشيد که مثلا در فلسطين چه مي گذرد.»
فرمانده کل سپاه ادعا کرد که آیت الله موسوي خوئيني ها «در بهمن 87 گفته است ما بايد بياييم و توان خود را بگذاريم و به هر قيمتي رهبري را از تخت پايين بکشيم، او بايد بفهمد اين مملکت اين طور نيست که ايشان هر طور که خواستند اين نظام را به هر سمتي بکشند، خاتمي و يارانش هم بالاخره کلي تجربه دارند.»
محمد علی جعفری همچنین گفت«محمد علي ابطحي در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»
وي در مورد دیگری مدعی شد که«محمد خاتمي در بهمن 87 گفته است که اگر در اين انتخابات احمدي نژاد سقوط کند، عملا رهبري حذف مي شود و اگر اصلاحات به هر شکل و قيمتي دوباره بر حوزه سياست و اجرايي کشور باز گردد، ديگر رهبري اقتداري در جامعه نخواهد داشت و سقوط اصولگرايي به معناي پايان اقتدار رهبري تلقي مي شود و با شکست اصول گرايان بايد قدرت رهبري را مهار کنيم.»
فرمانده کل سپاه همچنین ادعا کرد که« در جايي ديگر نبوي گفته است که بايد سعي کنيم احمدي نژاد را کانديداي رهبري معرفي کنيم که اگر شکست بخورد، رهبري شکست خورده و يکبار اين کار را در خرداد 76 انجام داديم اشاره به ناطق نوري و اين ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شدند و اکنون بايد ضربه نهايي را به رهبري بزنيم و براي محدود کردن و پاسخگو کردن بايد از بالاترين قدرت شروع کرد و به بقيه رسيد.»
فرماده سپاه پاسداران توضیح نداد که سخنانی که به خاتمی، موسوی خوئینی ها، و بهزاد نبوی منتسب کرده نیز حاصل اخذ اعترافات اجباری از بازداشت شدگان اخیر است وی همچنین به زمان و مکان و نحوه دسترسی سپاه به این اظهارات اشاره ای نکرد.
جعفری همچنین برای اثبات ادعاهایش از اعترافات محمد علی ابطحی وعطريانفر که هر دو نزدیک به 75 روز است چون دیگر چهرهای اصلاح طلب در بازداشت به سر می برند، گفت که«در اعترافاتش گفته است که خاتمي، فاتح و مهدي هاشمي مي گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمي توانند سرشان را بلند کنند و اين به معناي يکسره کردن کار است.»
وی همچنین ادعا کرد که«محمد عطریانفر اعتراف مي کند که آقاي تاجزاده در انتخابات مي گفت ما مي توانيم با تجربياتي که در اين سالها کسب کرده ايم به راحتي رهبري را مهار کنيم.»
در حالی که صدها تن از رهبران احزاب و فعالان سیاسی اجتماهی از نیمه شب 22 خرداد تاکنون به اتهام دخالت در انقلاب مخملی بازداشت شده و اغلب تحت شکنجه جسمی و روانی در بازداشتگاه های بی نام نشان محبوس اند، فرمانده کل سپاه این بار ادعا کرد که انقلاب مخملی بدون اسم عنوان در زهن مصطفی تاج زاده تئریزه شده بود و گفت« شايد به معناي مصطلح تنها کسي که انقلاب مخملي در ذهنش تئوريزه شده و بدون اين که اسم آن را بياورد و مطرح کند، تاجزاده بود.»
عزیز جعفری همچنین گفت که« ابطحي در اعترافاتش هدف از اصلاحات را حذف عنوان ولايت فقيه و رهبري ديني و تغيير حاکميت انقلابي و ديني به حاکميت عرفي و سکولار بيان کرده بود.»
جعفری افزود«به اعتراف آقاي ابطحي دين ستيزي به معناي بي توجهي و غير ارزشي معرفي کردن دينداري و دينداران اولين استراتژي اصلاحات است و دوم رواج بي بند و باري که مهمترين شکل آن بي تفاوت کردن دختران و پسران نسبت به رابطه با يکديگر بوده است و همچنين حذف نمادهاي ديني و انقلابي که سعي مي شد در جلسات عکس امام و رهبري حذف شود.»
وی بازهم به نقل از ابطحي گفت که«خصوصيات اصلاح طلبان را غرب باوري و آلوده شدن به فسادهاي مالي» است و ادعا کرد که«اين نگاه و آلودگي و انحراف در راه امام راحل و شهدا امروز خيلي جدي شده و تشخيص آن بسيار سخت است و همه توان دشمن و مخالفين راه امام راحل بر روي همين مفهوم متمرکز شده است.»
فرمانده کل سپاه از قول آیت الله خامنه ای گفت«ماجراي اخير را به عنوان فتنه عميق» است و اضافه کرد«اين فتنه يک سري پيچيدگي هايي دارد و اگر ما خواهان بقاي نظام جمهوري اسلامي هستيم مي بايد خيلي بيش از اين دقت کنيم و در شناخت دشمن از دوست کوشش کنيم.»
وی گفت که«طرفداران دو گروه هستند يکي مردم و ديگري نخبگان و ما شاهد بوديم که طرفداران مردمي بيشتر شده اما متاسفانه ظاهرا نخبگان و خواص انقلاب ريزش پيدا مي کنند.»
عزیز جعفری از کساني که «ريزش خواص» را به« به خاطر بدرفتاري » و «اتهام زنی» مربوط می دانند،گفت«مگر مي شود نظام جمهوري اسلامي را به خاطر عملکرد من و شما و ديگران سنجيد، نظام جمهوري اسلامي هدف والا و مقدسي دارد.»
وی پیروان خط امام خمینی را نیز مورد حمله قرار داد و گفت« برخي ادعاي پيروي از راه امام را دارند اما مفهوم ولايت فقيه را نفهميده اند، در صورتي که سخن ولي فقيه فصل الخطاب بخصوص در مسايل سياسي است.و اگر براحتي روي مواضع ولي فقيه حرف مي زنيم نبايد ادعاي پيروي از راه امام و طرفداري از محتواي نظام را داشته باشيم.»
پیش از عزیز جعفری فرمانده سپاه، برخی دیگر از همکارانش در دفتر سیاسی سپاه پاسداران از جمله یداله جوانی نیز از « انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» در هفته های اخیر استفاده کرده بودند.چنانکه در کیفرخواست ادعایی دادستان تهران نیز به نقل از برخی از بازداشت شدگان اتهاماتی به برخی دیگر از بازداشت شدگان و موسوی،کروبی، خاتمی و بسیاری دیگر وارد شد.
در روش جدید «انتشار اعترافات اجباری از زبان سوم شخص» که به دنبال شکست «انتشار اعترافات اجباری تلویزیونی»، و «انتشار اعترافات اجباری در دادگاه های نمایشی» مورد استفاده فرمانده کل سپاه و همقطارانش قرار گرفته، خود فرمانده سپاه و همکارانش شخصا به استناد «اعترافات اجباری» برخی از بازداشت شدگانی که در بازداشتگاه های مخفی سپاه تحت فشار و شکنجه قرار دارند، اتهاماتی را به افراد دیگری وارد می کنند.
فرمانده کل سپاه پاسداران در چند روز اخیر و به دنبال قوت گرفتن احتمال محاکمه عاملان جنایت و کشتار مردم در راهپیمایی های مسالمت آمیز و شکنجه های غیر انسانی در بازداشتگاه ها به سخنرانی و برگزاری نشست های خبری مکرر رو آورده که یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی آن را اقدامی برای «فرار به جلو» از ترس محاکمه احتمالی دانسته است
بیانیه مجمع روحانیون مبارز
مجمع روحانیون مبارز با انتشار بیانیه ای خواستار پیگرد قضائی محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران به اتهام«دروغ پردازی» و «تهمت ناورا» به حجت الاسلام سید محمد خاتمی و آیت الله خوئینی ها شد.
مجمع روحانیون مبارز در این بیانیه اظهارات اخیر فرمانده سپاه پاسداران را«دروغی بزرگ و تهمتی ناروا» عنوان و اعلام کرد«فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجت الاسلام محمد خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی،علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.»
مجمع روحانیون مبارز اظهارات روز گذشته محمدعلی(عزیز) جعفری را توجیه سیاست های نادرست و سوء استفاده از عظمت گذشته سپاه، و جفا به سپاه توصیف کرد، و از قوه قضائیه خواست با توجه به وعده رییس قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام،فرمانده سپاه را به اتهام دروغ پردازی و تهمت،تشویش افکار و تحریک برخی افراد و زمینه سازری برای اقدامات خطرناک مورد پیگرد قرار دهد.
متن واکنش مجمع روحانیون مبارز به سخنان فرمانده سپاه چنین است:
این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند چه باید کرد؟
فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.
آیا انتظار از مدعی العموم جدید برای نشان دادن عکس العملی مناسب نسبت به این اتهام و دروغ پردازی و موارد مشابه آن که موجب تشویش افکار و تحریک بعضی افراد و زمینه ساز اجرای برنامه های خطرناک می شود، به خصوص با توجه به وعده رییس محترم قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام، انتظاری نا به جاست؟ به امید آنکه این انتظار شرعی و به حق، هر چه سریع تر جامه عمل پوشیده و این روند اقدامات مغایر با مصالح کشور و منافی با اخلاق و دین و قانون متوقف گردد.
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز - یازدهم شهریور هشتاد و هشت
واکنش دبیرکل فراکسیون خط امام مجلس
دبيركل فراكسيون خط امام مجلس در واكنش به اظهارات اخير فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و حمله عزیز جعفری به محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها، و اصلاح طلبان ، گفت«اظهاراتي كه مبناي آن اعتراف گيري در شرايط غيرقانوني باشد پشيزي ارزش ندارد.»
محمد رضا تابش همچنین« خواستار محاكمه كساني شد كه مجوز ورود سپاه به انتخابات و اعترافگيريهاي اخير را صادر كردند.»
بنابر گزرش خبرگزاری ایلنا، نماینده اردگان و دبیر کل فراکسیون خط امام مجلس از سپاه پاسداران به عنوان نهادي مقدس، فراجناحي و اجماعي ياد كرد و افزود«شان اين نهاد با اينگونه رفتارها كه طرفداري از يك جناح خاص است، تطابقي ندارد افراد نبايد شان سپاه را فرو كاسته و آن را در منظر مردم، جناحي جلوه دهند.»
وي با ابراز اميدواري نسبت به اينكه آنچه از سوي سردار جعفري شنيده است، به درستي نقل نشده باشد افزود«آنچه كه من شنيدم اظهارات ايشان بر مبناي اعترافات افراد در شرايط غيرقانوني بود كه چنين مبنايي هيچ ارزشي ندارد.»
تابش با تاكيد بر اينكه مداخله سپاه در امور سياسي و جاري، كار درستي نيست خطاب به مسوولان آن توصيه كرد بگذاريد زبان ما بسته باشد.در حال حاضر ما براي حفظ نظام و انقلاب و براي آنكه حرفي نزنيم كه منجر به سوءاستفاده دشمن شود، مطالبي را بازگو نكردهايم. كاري نكنيد كه برخي حقايق را بازگو كنيم چون به نفع نظام نيست.تابش در ادامه خواستار محاكمه كساني شد كه مجوز ورود سپاه به انتخابات و اعترافگيريهاي اخير را صادر كردند.
وي با اشاره به اعترافاتي كه اخيرا از سوي بازداشتشدگان مسائل پس از انتخابات اخذ شده ادامه داد: سوابق اين افراد روشن است و نشان ميدهد كه چقدر دلبسته انقلاب هستند اميدوارم رفتارهايي از اين دست تضعيف شود تا جامعه به سمت آرامش پيش رود نه اينكه دائم شاهد شرايط متزلزلي باشيم.
دبيركل فراكسيون خط امام در واكنش به اينكه در سخنان فرمانده سپاه، اصلاحطلبان افرادي دينستيز معرفي شدهاند گفت: من حاضرم همه حيثيت خودم را وسط بگذارم و اثبات كنم كه اصلاحطلبان بيشتر از اصولگرايان سابقه زندانهاي شاه، حضور در جبهههاي نبرد و شهادت و ايثارگري را دارند.
وي در ادامه افزود: اين چه رفتاري است كه برخي به استناد اعترافهاي غيرقانوني، اصلاحطلبان را مخالف انقلاب، اسلام و نظام معرفي كنند. افرادي كه در جايگاههايي كه مسوولان قرار دارند بايد تعقل و تدبر به خرج دهند تا التهاب بيشتري در جامعه ايجاد نشود.
نماينده اردكان با اشاره به رهنمودهاي اخير مقام معظم رهبري براي پيگيري مسائل پس از انتخابات گفت: در همين راستا در نظر دارم تا طي نامهاي به آيتالله صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه خواستار اجراي رهنمودهاي رهبري از سوي ايشان شوم در اين نامه از ايشان ميخواهم تا براي تطهير جبهه نظام، افرادي كه در پيشگاه ملت محكوم هستند و با دخالت نابهجا و خودسريهايشان منجر به صدمه به نظام شدهاند، در دادگاهي علني محاكمه شوند.
دبيركل فراكسيون خط امام در پاسخ به سوالي كه به تصميمگيري نهايي اين فراكسيون در مورد چگونگي ارائه راي اعتماد به وزراي پيشنهادي دولت اشاره داشت گفت: همانطور كه قبلا پيشبيني كردهام، به نظر ميرسد كه آراي نهايي نمايندگان به وزرا كمي خفيفتر از پيشبيني آقاي باهنر باشد و حداكثر دو وزير زن و يكي دو نفر از وزراي مرد معرفي شده رد شوند.
تابش در پاسخ به خبرنگار ايلنا كه به شايعه انتشار دستور رهبري در صحن علني مجلس به منظور ارائه راي به كليه وزراي معرفي شده اشاره داشت گفت: تا جايي كه من ميدانم رهبري هيچ پيام رسمياي به مجلس نداشتهاند البته ممكن است كه برخي نمايندگان ملاقاتهايي با ايشان داشته باشند و حرفهاي رهبري را به زعم خودشان اينگونه مطرح كرده باشند.
وي تاكيد كرد كه هرگونه دستور رسمي از سوي رهبري بايد از كانال رئيس مجلس به نمايندگان ابلاغ شود
فراخوان «موج سبز آزادی» برای گردآوری فهرست محافل معنوی سبز
در مراسم احیای امسال، سبز بمانیم
درخواستهای متعددی وجود داشته است مبنی بر اینکه در شهرهای مختلف محافل مذهبی سبزاندیشان را، به خصوص برای شبهای احیا، معرفی کنیم. واقعیت این است که ما چنین فهرستی نداریم، اما یک راه هست و آن هم اینکه هر یک از ما یک رسانه شویم برای اطلاع رسانی دربارهی یک محفل معنوی سبز که میشناسیم. فراخوانی که میخوانید، به این منظور تهیه شده و امیدواریم با مشارکت همه سبزها، این کار به ثمر برسد. البته اینها، غیر از مراسم شب بیست و یکم حرم امام است که با حضور آقای خاتمی و استقبال سبزپوشان، رنگ و بوی دیگری خواهد یافت.
در ماه مبارک رمضان، طبق سنت همیشگی و دیرینه، محافل متعدد دعا و سخنرانی در باب مسائل معنوی و فضایل این ماه مبارک برقرار خواهد شد. اسلام سبز شاید یکی از مهمترین موضوعاتی باشد که جا دارد در این ماه به آن پرداخته شود و تفاوتهای آن با اسلام سیاه آشکارا بیان شود. درباره این محافل، هرگونه اطلاعرسانی که لازم باشد، انجام خواهیم داد. تنها کافی است بانیان این برنامهها، خبرش را برای ما بفرستند.
امسال شبهای احیا نیز شبهای ویژهای هستند. شبهای پرفضیلت احیا و شهادت امام علی علیهالسلام شاید در چنین روزهایی بیشترین اهمیت را داشته باشد. امسال باید با حضور سبز خود در محافل عزاداری و دعا، صدای عدالتخواهی و حقطلبی علی (ع) را بعد از 1400 سال احیا کنیم. این کار جز با حضور دینداران سبز امکانپذیر نخواهد بود.
برای شبهای احیای امسال، غیر از برنامههای دو سه محفل اصلی اصلاح طلبان که تاکنون اعلام شده و در همین مطلب به آنها اشاره خواهد شد، برای اعلام برنامههای دیگر نیاز به کمک همهی دوستان و علاقهمندان داریم. واقعیت این است بسیاری از ما به هرحال در این شبها در مراسم احیا شرکت خواهیم کرد، اما شاید جاهایی را که به قدرت وابسته و به سیاست آلوده نباشد، نشناسیم. برای این شناسایی، که حضور و همبستگی سبزها در محافل معنوی این ایام را در پی خواهد داشت، تنها راهی که ممکن است، مشارکت همه در معرفی محافل مفید و غیر وابسته به دولت کودتاست.
قصد داریم در چند روز آینده، با کمک دوستان، فهرستی از محافل و مجالس و مساجد و هیئات و حسینیهها و همه برنامههایی را که علاقهمندان جنبش سبز و همه مخالفان کودتا در شهرهای مختلف میتوانند به عنوان یک فضای معنوی غیر وابسته به قدرت، در آنها شرکت کنند، معرفی کنیم. بدیهی است که ما و شاید هیچ کس دیگری چنین امکان و اشرافی ندارد. قصد هم نداریم یک چند محفل و مجلس مشخص را اعلام کنیم که زمینهی برخورد حذفی عوامل دولت کودتا با آنها فراهم شود.
از همگان دعوت میکنیم مساجد، حسینیهها و هیئاتی را که در شهرهای مختلف مناسب حضور شیفتگان «معنویت غیر وابسته به قدرت» میبینند، به ما معرفی کنند تا به فهرستی که در میانه ماه مبارک منتشر خواهیم کرد، اضافه کنیم. این فهرست در صورتی قابل انتشار خواهد بود که در شهرهای مختلف لااقل چندین محفل و در تهران لااقل صد محفل کوچک و بزرگ در آن قرار گرفته باشند. گردآوری چنین فهرستی، نیاز به کمک تک تک شما دارد. هدف از این کار هم چیزی نیست جز معرفی فضاهای آرام و ایمانی برای برآورده شدن نیازهای معنوی هزاران جان شیفتهای که از مداحیها و سخنرانیهای پوچ و توجیهگر قدرت سیاسی خسته شدهاند و احیانا جایی را برای دمی آسودن و دل به یار سپردن نمیشناسند.
پس لازم نیست سخنران یا فضای حاکم بر یک محفل معنوی، لزوما و آشکارا همراستا با نواندیشی دینی یا مواضع سیاسی جنبش سبز باشد. کافی است بانیان این محافل، معنویت را آلوده به مناسبات قدرت نکنند، مجلس دینی را وابسته به حکومت ندانند و مداح یا سخنران آنها با تکرار دروغها و بداندیشیهایی که متأسفانه از سوی نهادهای رسمی تبلیغ میشود و یا دعا به جان این و آن، کام حضار را تلخ نکند. با چنین معیاری، این فهرست بسیار بلندبالاتر از فهرست محافل سیاسی- جناحی وابسته به دولت کودتا خواهد بود؛ البته به شرط آنکه همهی ما و شما برای گردآوری آن در این فرصت اندک، همت کنیم. کافی است عنوان مراسم، زمان و مکان دقیق آن و نام سخنران آن را بنویسید و برایمان بفرستید.
به طور ویژه از فعالان سبز شهرستانها دعوت میکنیم مشخصات محافل معنوی سبز یا غیر وابسته را در این شهرها اعلام کنند تا علاقهمندان از شرکت در آنها محروم نشوند. غیر از این فهرست که امیدواریم با مشارکت همهی سبزها در تهیهی آن، فهرست پرباری شود و مفید باشد، چند برنامه عمومی هم تاکنون در تهران قطعی شده است.
در حرم امام خمینی، در سه شب احیا به ترتیب حجج اسلام ناطق نوری، سید محمد خاتمی و فاضل خراسانی به سخنرانی خواهند پرداخت. با این حساب روز شنبه 22 مهر ماه از ساعت 21:30 زمان سخنرانی آقای خاتمی خواهد بود که بیشک با حضور گستردهی سبزها، مجالی دوباره برای ابراز همبستگی عموم هواداران
جنبش سبز و منتقدان دولت کودتا خواهد شد. امیدواریم شایعاتی که دربارهی احتمال ممانعت کودتاگران از انجام این سخنرانی منتشر شده نیز صحت نداشته باشد.
در دارالزهرای تهران نیز از امشب به مدت ده شب مراسم دعا و سخنرانی برقرار خواهد بود که در شبهای احیا از 22:30 و در دیگر شبها از ساعت 21:30 آغاز خواهد شد. آدرس دارالزهرا در در خیابان ولنجك، میدان شهید بهشتی، خیابان هشترودی، خیابان بیضاوی غربی، خیابان كیوان، پلاك 3 قرار دارد و برنامههای این شبها نیز بدین ترتیب است:
1-پنج شنبه، شب 14 رمضان (12شهریور) حجت الاسلام و المسلمین سید محمد رضوی یزدی
2-جمعه، شب 15 رمضان (13 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فومنی
3-شنبه، شب 16 رمضان (14 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فومنی
4-یك شنبه، شب 17 رمضان (15 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین سید محمد رضوی یزدی
5-دوشنبه، شب 18 رمضان (16 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق كاملان
6-سه شنبه، شب 19 رمضان (17 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین خلجی
7-چهارشنبه، شب 20 رمضان (18 شهریور) دكتر ناصر مهدوی
8-پنج شنبه، شب 21 رمضان (19 شهریور) متعاقبا اعلام می شود
9-جمعه، شب 22 رمضان (20 شهریور) دكتر ناصر مهدوی
10-شنبه، شب 23 رمضان (21 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری
همانطور که در برنامه دارالزهرا نیز میبینید، اگر به امید خدا مشکلی برای سخنرانی آقای خاتمی در حرم امام پیش نیاید، در آن شب تنها برنامه سبزهای تهران و نقاط اطراف، همین مراسم خواهد بود. امیدواریم سبزها از این حق حداقلی بهرهمندی از فضای معنوی یک شب در حرم امام محروم نشوند.
برای حسینیه ارشاد، کانون توحید و دیگر مراکز مذهبی غیر وابسته به حکومت تاکنون برنامهای اعلام نشده است، اما به محض اعلام، دربارهی آنها خبررسانی خواهد شد. اما به نظر میرسد امسال دیگر نباید منتظر برنامههای این یکی دو جای مشخص بود و اگر قرار است هر ایرانی یک رسانه باشد، هر یک از ما نیز با اعلام محفلی که خود میشناسیم و در آن شرکت میکنیم، میتوانیم بانی بهرهمند شدن تعدادی دیگر از آن فضای معنوی باشیم.
شکی نیست که ما میتوانیم با استفاده از فرصت باقی مانده از ماه مبارک و با شرکت در سخنرانیها، عزاداریها و مراسم احیای سبز، ماه رمضان امسال را به عنوان ماه مقاومت روزهداران سبز در خاطرهها ماندنی کنیم، که انشاءالله چنین خواهیم کرد و صدای این جنبش را بلندتر از دو ماه قبل به گوش کودتاگرانی که از دین خدا فقط پوستهی آن را، و همان را هم به متحجرانهترین شیوه فرا گرفتهاند و هسته را رها کردهاند، خواهیم رساند.
درخواستهای متعددی وجود داشته است مبنی بر اینکه در شهرهای مختلف محافل مذهبی سبزاندیشان را، به خصوص برای شبهای احیا، معرفی کنیم. واقعیت این است که ما چنین فهرستی نداریم، اما یک راه هست و آن هم اینکه هر یک از ما یک رسانه شویم برای اطلاع رسانی دربارهی یک محفل معنوی سبز که میشناسیم. فراخوانی که میخوانید، به این منظور تهیه شده و امیدواریم با مشارکت همه سبزها، این کار به ثمر برسد. البته اینها، غیر از مراسم شب بیست و یکم حرم امام است که با حضور آقای خاتمی و استقبال سبزپوشان، رنگ و بوی دیگری خواهد یافت.
در ماه مبارک رمضان، طبق سنت همیشگی و دیرینه، محافل متعدد دعا و سخنرانی در باب مسائل معنوی و فضایل این ماه مبارک برقرار خواهد شد. اسلام سبز شاید یکی از مهمترین موضوعاتی باشد که جا دارد در این ماه به آن پرداخته شود و تفاوتهای آن با اسلام سیاه آشکارا بیان شود. درباره این محافل، هرگونه اطلاعرسانی که لازم باشد، انجام خواهیم داد. تنها کافی است بانیان این برنامهها، خبرش را برای ما بفرستند.
امسال شبهای احیا نیز شبهای ویژهای هستند. شبهای پرفضیلت احیا و شهادت امام علی علیهالسلام شاید در چنین روزهایی بیشترین اهمیت را داشته باشد. امسال باید با حضور سبز خود در محافل عزاداری و دعا، صدای عدالتخواهی و حقطلبی علی (ع) را بعد از 1400 سال احیا کنیم. این کار جز با حضور دینداران سبز امکانپذیر نخواهد بود.
برای شبهای احیای امسال، غیر از برنامههای دو سه محفل اصلی اصلاح طلبان که تاکنون اعلام شده و در همین مطلب به آنها اشاره خواهد شد، برای اعلام برنامههای دیگر نیاز به کمک همهی دوستان و علاقهمندان داریم. واقعیت این است بسیاری از ما به هرحال در این شبها در مراسم احیا شرکت خواهیم کرد، اما شاید جاهایی را که به قدرت وابسته و به سیاست آلوده نباشد، نشناسیم. برای این شناسایی، که حضور و همبستگی سبزها در محافل معنوی این ایام را در پی خواهد داشت، تنها راهی که ممکن است، مشارکت همه در معرفی محافل مفید و غیر وابسته به دولت کودتاست.
قصد داریم در چند روز آینده، با کمک دوستان، فهرستی از محافل و مجالس و مساجد و هیئات و حسینیهها و همه برنامههایی را که علاقهمندان جنبش سبز و همه مخالفان کودتا در شهرهای مختلف میتوانند به عنوان یک فضای معنوی غیر وابسته به قدرت، در آنها شرکت کنند، معرفی کنیم. بدیهی است که ما و شاید هیچ کس دیگری چنین امکان و اشرافی ندارد. قصد هم نداریم یک چند محفل و مجلس مشخص را اعلام کنیم که زمینهی برخورد حذفی عوامل دولت کودتا با آنها فراهم شود.
از همگان دعوت میکنیم مساجد، حسینیهها و هیئاتی را که در شهرهای مختلف مناسب حضور شیفتگان «معنویت غیر وابسته به قدرت» میبینند، به ما معرفی کنند تا به فهرستی که در میانه ماه مبارک منتشر خواهیم کرد، اضافه کنیم. این فهرست در صورتی قابل انتشار خواهد بود که در شهرهای مختلف لااقل چندین محفل و در تهران لااقل صد محفل کوچک و بزرگ در آن قرار گرفته باشند. گردآوری چنین فهرستی، نیاز به کمک تک تک شما دارد. هدف از این کار هم چیزی نیست جز معرفی فضاهای آرام و ایمانی برای برآورده شدن نیازهای معنوی هزاران جان شیفتهای که از مداحیها و سخنرانیهای پوچ و توجیهگر قدرت سیاسی خسته شدهاند و احیانا جایی را برای دمی آسودن و دل به یار سپردن نمیشناسند.
پس لازم نیست سخنران یا فضای حاکم بر یک محفل معنوی، لزوما و آشکارا همراستا با نواندیشی دینی یا مواضع سیاسی جنبش سبز باشد. کافی است بانیان این محافل، معنویت را آلوده به مناسبات قدرت نکنند، مجلس دینی را وابسته به حکومت ندانند و مداح یا سخنران آنها با تکرار دروغها و بداندیشیهایی که متأسفانه از سوی نهادهای رسمی تبلیغ میشود و یا دعا به جان این و آن، کام حضار را تلخ نکند. با چنین معیاری، این فهرست بسیار بلندبالاتر از فهرست محافل سیاسی- جناحی وابسته به دولت کودتا خواهد بود؛ البته به شرط آنکه همهی ما و شما برای گردآوری آن در این فرصت اندک، همت کنیم. کافی است عنوان مراسم، زمان و مکان دقیق آن و نام سخنران آن را بنویسید و برایمان بفرستید.
به طور ویژه از فعالان سبز شهرستانها دعوت میکنیم مشخصات محافل معنوی سبز یا غیر وابسته را در این شهرها اعلام کنند تا علاقهمندان از شرکت در آنها محروم نشوند. غیر از این فهرست که امیدواریم با مشارکت همهی سبزها در تهیهی آن، فهرست پرباری شود و مفید باشد، چند برنامه عمومی هم تاکنون در تهران قطعی شده است.
در حرم امام خمینی، در سه شب احیا به ترتیب حجج اسلام ناطق نوری، سید محمد خاتمی و فاضل خراسانی به سخنرانی خواهند پرداخت. با این حساب روز شنبه 22 مهر ماه از ساعت 21:30 زمان سخنرانی آقای خاتمی خواهد بود که بیشک با حضور گستردهی سبزها، مجالی دوباره برای ابراز همبستگی عموم هواداران
جنبش سبز و منتقدان دولت کودتا خواهد شد. امیدواریم شایعاتی که دربارهی احتمال ممانعت کودتاگران از انجام این سخنرانی منتشر شده نیز صحت نداشته باشد.
در دارالزهرای تهران نیز از امشب به مدت ده شب مراسم دعا و سخنرانی برقرار خواهد بود که در شبهای احیا از 22:30 و در دیگر شبها از ساعت 21:30 آغاز خواهد شد. آدرس دارالزهرا در در خیابان ولنجك، میدان شهید بهشتی، خیابان هشترودی، خیابان بیضاوی غربی، خیابان كیوان، پلاك 3 قرار دارد و برنامههای این شبها نیز بدین ترتیب است:
1-پنج شنبه، شب 14 رمضان (12شهریور) حجت الاسلام و المسلمین سید محمد رضوی یزدی
2-جمعه، شب 15 رمضان (13 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فومنی
3-شنبه، شب 16 رمضان (14 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مصطفی فومنی
4-یك شنبه، شب 17 رمضان (15 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین سید محمد رضوی یزدی
5-دوشنبه، شب 18 رمضان (16 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق كاملان
6-سه شنبه، شب 19 رمضان (17 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین خلجی
7-چهارشنبه، شب 20 رمضان (18 شهریور) دكتر ناصر مهدوی
8-پنج شنبه، شب 21 رمضان (19 شهریور) متعاقبا اعلام می شود
9-جمعه، شب 22 رمضان (20 شهریور) دكتر ناصر مهدوی
10-شنبه، شب 23 رمضان (21 شهریور) حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری
همانطور که در برنامه دارالزهرا نیز میبینید، اگر به امید خدا مشکلی برای سخنرانی آقای خاتمی در حرم امام پیش نیاید، در آن شب تنها برنامه سبزهای تهران و نقاط اطراف، همین مراسم خواهد بود. امیدواریم سبزها از این حق حداقلی بهرهمندی از فضای معنوی یک شب در حرم امام محروم نشوند.
برای حسینیه ارشاد، کانون توحید و دیگر مراکز مذهبی غیر وابسته به حکومت تاکنون برنامهای اعلام نشده است، اما به محض اعلام، دربارهی آنها خبررسانی خواهد شد. اما به نظر میرسد امسال دیگر نباید منتظر برنامههای این یکی دو جای مشخص بود و اگر قرار است هر ایرانی یک رسانه باشد، هر یک از ما نیز با اعلام محفلی که خود میشناسیم و در آن شرکت میکنیم، میتوانیم بانی بهرهمند شدن تعدادی دیگر از آن فضای معنوی باشیم.
شکی نیست که ما میتوانیم با استفاده از فرصت باقی مانده از ماه مبارک و با شرکت در سخنرانیها، عزاداریها و مراسم احیای سبز، ماه رمضان امسال را به عنوان ماه مقاومت روزهداران سبز در خاطرهها ماندنی کنیم، که انشاءالله چنین خواهیم کرد و صدای این جنبش را بلندتر از دو ماه قبل به گوش کودتاگرانی که از دین خدا فقط پوستهی آن را، و همان را هم به متحجرانهترین شیوه فرا گرفتهاند و هسته را رها کردهاند، خواهیم رساند.
جلسه توجیهی یک نهاد امنیتی برای دانشجویان شهرستانی
یک نهاد امنیتی با برگزاری جلساتی برای دانشجویان شهرستانی، تلاش میکند تا آنها را نسبت به پشت پرده انتخابات و ادعای کودتای مخملی، توجیه کند.
به گزارش موج سبز آزادی، انجمنهای اسلامی مستقل دانشجویان که تشکلی موازی با انجمنهای اسلامی دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت است، محمل برگزاری این جلسات قرار گرفته و موضوع جلسات نیز «بررسی شبهات انتخابات» است، اما دانشجویانی برای شرکت در آنها گزینش میشوند و عموا دانشجویانی هستند که از شهرهای کوچک به دانشگاههای تهران آمدهاند.
این گزارش حاکی است که در جلسات مذکور، مسئولان امنیتی فیلمی جانبدارانه را درباره اتفاقات اخیر برای دانشجویان پخش کردهاند و سپس با طرح ادعاهایی نظیر برنامهریزی برای کودتای مخملی در انگلیس از یک سال قبل، اینکه مردم به صورت گلدکوئیستی وارد خیابانها میشدهاند، پول گرفتن دخترها در ستاد کروبی به ازای انجام امور غیر معمول و اینکه موسوی نفوذیهایی در وزارت اطلاعات داشته و ... تلاش کردهاند تا فضای ذهنی دانشجویان شهرستانی را به نفع خود تغییر دهند.
به گزارش موج سبز آزادی، انجمنهای اسلامی مستقل دانشجویان که تشکلی موازی با انجمنهای اسلامی دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت است، محمل برگزاری این جلسات قرار گرفته و موضوع جلسات نیز «بررسی شبهات انتخابات» است، اما دانشجویانی برای شرکت در آنها گزینش میشوند و عموا دانشجویانی هستند که از شهرهای کوچک به دانشگاههای تهران آمدهاند.
این گزارش حاکی است که در جلسات مذکور، مسئولان امنیتی فیلمی جانبدارانه را درباره اتفاقات اخیر برای دانشجویان پخش کردهاند و سپس با طرح ادعاهایی نظیر برنامهریزی برای کودتای مخملی در انگلیس از یک سال قبل، اینکه مردم به صورت گلدکوئیستی وارد خیابانها میشدهاند، پول گرفتن دخترها در ستاد کروبی به ازای انجام امور غیر معمول و اینکه موسوی نفوذیهایی در وزارت اطلاعات داشته و ... تلاش کردهاند تا فضای ذهنی دانشجویان شهرستانی را به نفع خود تغییر دهند.
نامه رئیس اقلیت مجلس به صادق لاریجانی: دادگاه جنایات کهریزک را علنی برگزار کنید
دبیرکل فراکسیون اقلیت مجلس در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه که رونوشتی از آن برای رئیس صدا و سیما جهت توقف پخش دادگاههای غیرقانونی و غیرشرعی نیز ارسال شده، با تاکید بر تخلف صدا و سیما بر طبق تبصره ماده 188 قانون آئین دادرسی كیفری، در پخش این دادگاهها، تاکید کرد:«شخصیت جنایتكاران بازداشتگاههایی نظیر كهریزک بالاتر از شخصیت متهمان سیاسی نیست و سرپوش گذاشتن بر این قضیه سبب گسترش آثار سوء اینگونه جنایات و تكرار آن خواهد شد و امید است ترتیبی اتخاذ شود تا هرچه سریعتر عوامل این جنایات در هر سمت و درجهای تحت پیگرد قرار گرفته و در صورت ادامه روند فعلی رسانهای شدن دادگاهها،دادگاه این افراد علناً و با حضور رسانه ها تشكیل شود.»
به گزارش «پارلماننیوز»، متن کامل این نامه بدین شرح است:
حضرت آیتاله لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیكم
با عرض تبریك انتصاب حضرتعالی در مسئولیت قضائی نظام اسلامی و آرزوی توفیق در اجرای این تكالیف خطیر، درخصوص حوادث و وقایع اخیر نكاتی را به استحضار میرساند. امید است طلیعه حضور شما در این مسئولیت بزرگ احقاق حق باشد.
همانگونه كه استحضار دارید یكی از مسائل تلخ حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری مسأله فاجعه بار هتك حرمت و رفتارهای زشت بعضی از مأموران با بازداشت شدگان است كه نقض آشكار اصول متعدد در قانون اساسی و حقوق انسانی است كه اگر با اطلاع و موافقت مقامات مافوق بوده جسارت و قانون ستیزی آن مضاعف بوده و اگر بدون موافقت مقامات مافوق بوده موجب تأسف و شرمساری است كه در بازداشتگاههای رسمی كشور چنین اتفاقاتی رخ دهد.
اخیراً جناب آقای احمدی نژاد عاملان اقدامات زشت بازداشتگاهها و كوی دانشگاه را افراد نفوذی و برانداز اعلام نمودهاند كه بر ابهامات قضیه افزوده است. اكنون كه دادگاه متهمان سیاسی (با وضعی ابهامآمیز) در غیاب وكلای انتخابی آنان بصورت علنی و جهت دار برگزار میشود و همه رسانه ها آن را پوشش داده و رسانه ملی با نقض آشكار قانون قبل از اثبات هرگونه اتهام و صدور حكم اقدام به پخش سراسری جلسات محاكمه نموده و حتی عناوین جعلی جرائمی را تبلیغ نموده و به متهمان نسبت میدهد كه در نظام قانونگذاری ایران وجود ندارد (همانند متهمان كودتای مخملی)؛ توجه حضرتعالی را به تبصره ماده 188 قانون آئین دادرسی كیفری معطوف مینماید كه مقرر میدارد: «منظور از علنی بودن محاكمه، عدم ایجاد مانع جهت حضور افراد در جلسات رسیدگی است. خبرنگاران رسانهها می توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی گزارش مكتوب تهیه كرده و بدون ذكر نام یا مشخصاتی كه معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاكی و متشكی عنه باشد منتشر نماید. تخلف از قسمت اخیر این تبصره در حكم افتراء است»
بنابراین اقدامات صداوسیما نقض و تخلف آشكار مفاد این قانون بوده و قابل تعقیب كیفری است كه از حضرتعالی تقاضای رسیدگی دارد.
علی ایحال از آنجا كه عدالت در قضا اقتضای مساوات در رسیدگی به جرائم را دارد و شخصیت جنایتكاران بازداشتگاه هایی نظیر كهریزك بالاتر از شخصیت متهمان سیاسی نیست و سرپوش گذاشتن بر این قضیه سبب گسترش آثار سوء اینگونه جنایات و تكرار آن خواهد شد و از آنجا كه حضرتعالی مرجع شهروندان در رسیدگی به تظلمات از حقوق آنان هستید امید است ترتیبی اتخاذ فرمائید تا هرچه سریعتر عوامل این جنایات در هر سمت و درجهای تحت پیگرد قرار گرفته و در صورت ادامه روند فعلی رسانهای شدن دادگاهها،دادگاه این افراد علناً و با حضور رسانه ها تشكیل شود. پیشاپیش از بذل توجه حضرتعالی در حفظ حقوق شهروندان تقدیر و تشكر می نماید.
باتشكر و احترام
محمدرضا تابش
دبیركل فراكسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی
به گزارش «پارلماننیوز»، متن کامل این نامه بدین شرح است:
حضرت آیتاله لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیكم
با عرض تبریك انتصاب حضرتعالی در مسئولیت قضائی نظام اسلامی و آرزوی توفیق در اجرای این تكالیف خطیر، درخصوص حوادث و وقایع اخیر نكاتی را به استحضار میرساند. امید است طلیعه حضور شما در این مسئولیت بزرگ احقاق حق باشد.
همانگونه كه استحضار دارید یكی از مسائل تلخ حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری مسأله فاجعه بار هتك حرمت و رفتارهای زشت بعضی از مأموران با بازداشت شدگان است كه نقض آشكار اصول متعدد در قانون اساسی و حقوق انسانی است كه اگر با اطلاع و موافقت مقامات مافوق بوده جسارت و قانون ستیزی آن مضاعف بوده و اگر بدون موافقت مقامات مافوق بوده موجب تأسف و شرمساری است كه در بازداشتگاههای رسمی كشور چنین اتفاقاتی رخ دهد.
اخیراً جناب آقای احمدی نژاد عاملان اقدامات زشت بازداشتگاهها و كوی دانشگاه را افراد نفوذی و برانداز اعلام نمودهاند كه بر ابهامات قضیه افزوده است. اكنون كه دادگاه متهمان سیاسی (با وضعی ابهامآمیز) در غیاب وكلای انتخابی آنان بصورت علنی و جهت دار برگزار میشود و همه رسانه ها آن را پوشش داده و رسانه ملی با نقض آشكار قانون قبل از اثبات هرگونه اتهام و صدور حكم اقدام به پخش سراسری جلسات محاكمه نموده و حتی عناوین جعلی جرائمی را تبلیغ نموده و به متهمان نسبت میدهد كه در نظام قانونگذاری ایران وجود ندارد (همانند متهمان كودتای مخملی)؛ توجه حضرتعالی را به تبصره ماده 188 قانون آئین دادرسی كیفری معطوف مینماید كه مقرر میدارد: «منظور از علنی بودن محاكمه، عدم ایجاد مانع جهت حضور افراد در جلسات رسیدگی است. خبرنگاران رسانهها می توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی گزارش مكتوب تهیه كرده و بدون ذكر نام یا مشخصاتی كه معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاكی و متشكی عنه باشد منتشر نماید. تخلف از قسمت اخیر این تبصره در حكم افتراء است»
بنابراین اقدامات صداوسیما نقض و تخلف آشكار مفاد این قانون بوده و قابل تعقیب كیفری است كه از حضرتعالی تقاضای رسیدگی دارد.
علی ایحال از آنجا كه عدالت در قضا اقتضای مساوات در رسیدگی به جرائم را دارد و شخصیت جنایتكاران بازداشتگاه هایی نظیر كهریزك بالاتر از شخصیت متهمان سیاسی نیست و سرپوش گذاشتن بر این قضیه سبب گسترش آثار سوء اینگونه جنایات و تكرار آن خواهد شد و از آنجا كه حضرتعالی مرجع شهروندان در رسیدگی به تظلمات از حقوق آنان هستید امید است ترتیبی اتخاذ فرمائید تا هرچه سریعتر عوامل این جنایات در هر سمت و درجهای تحت پیگرد قرار گرفته و در صورت ادامه روند فعلی رسانهای شدن دادگاهها،دادگاه این افراد علناً و با حضور رسانه ها تشكیل شود. پیشاپیش از بذل توجه حضرتعالی در حفظ حقوق شهروندان تقدیر و تشكر می نماید.
باتشكر و احترام
محمدرضا تابش
دبیركل فراكسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی
بهشتی: آمار کشتهگان به ۷۲ نفر رسیده است
عليرضا حسينى بهشتى، عضو كميته پيگيرى امور زندانيان و کشته شدگان حوادث پس از انتخابات، اعلام كرد كه شمار كشته شدگان اعتراض هاى خيابانى به ۷۲ نفر رسيده است.
آقاى بهشتى در گفت و گو با سايت كلمه، ارگان مير حسين موسوى، با اعلام اينكه «سه جانباخته ديگر به ليست ۶۹ نفره اين كميته» اضافه شده است، افزود: «هنوز خانواده شهدايى هستند كه به دليل جو حاكم بر جامعه به اين كميته مراجعه نكرده اند.»
وی جزئیاتی در باره هویت این کشته شدگان اعلام نکرده است.
ارائه اين آمار از سوى كميته مشترك مير حسين موسوى و مهدى كروبى، نامزدهاى معترض انتخابات، در حالى صورت مى گيرد كه مقام هاى جمهورى اسلامى مى گويند كه تنها ۲۹ نفر در اين حوادث كشته شده اند.
در اين زمينه حتى فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى مدعى شد كه ۲۰ نفر از كشته شدگان بسيجى هستند. اما به رغم درخواست برخى نمايندگان اقليت مجلس از وى براى انتشار اسامى كشته شدگان بسيجى، محمد على جعفرى هنوز واكنشى به اين درخواست نشان نداده است.
اين در حالى است كه پيشتر، حسين طائب، فرمانده نيروى مقاومت بسيج كه زير نظر فرمانده سپاه فعاليت مى كند تعداد كشته شدگان بسيجى را هفت نفر اعلام كرده بود.
عليرضا حسينى بهشتى در باره آمار فرمانده سپاه پاسداران گفته است: «اگر آمار ارائه شده از سوى فرمانده سپاه در مورد شهداى بسيج دقيق باشد اين مسئله نشان مى دهد كه آمار شهدا بسيار بيشتر از تعدادى است كه در ليست كميته پيگيرى امور زندانيان و جانباختگان حوادث پس از انتخابات وجود دارد.»
به گفته وى، هيچ يك از «شهدايى» كه نامشان در ليست اين كميته وجود دارد از اعضاى بسيج نيستند.
مشاور ارشد مير حسين موسوى از فرمانده سپاه خواسته است تا ليست ۲۹ نفره خود را جهت تطبيق با ليست ۷۲ نفره كميته ارائه دهد تا «اين كميته نيز در رسيدگى به وضعيت آنان تلاش هاى خود را انجام دهد.»
نا آرامى هاى سياسى ايران پس از آن آغاز شد كه محمود احمدى نژاد روز ۲۳ خردادماه به عنوان فرد پيروز در رقابت هاى رياست جمهورى دهم معرفى شد.
مخالفان با بيان اينكه در اين انتخابات تقلب هاى گسترده اى صورت گرفته است با برپايى تظاهرات خيابانى خواستار برگزارى مجدد انتخابات شدند.
اين اعتراض ها با سركوب شديد نيروهاى امنيتى و بسيجى روبرو شد كه در جريان آن بيش از چهار هزار نفر بازداشت و دهها نفر نيز كشته شدند.
برخى از نمايندگان اقليت مجلس شوراى اسلامى در اظهار نظرهاى خود به آمار رسمى جان باختگان حوادث پس از انتخابات انتقاد كرده و دليل آن را تبرئه بسيج و سپله از اتهام هاى مربوط به سركوب معترضان و آزار و اذيت زندانيان دانسته اند.
امين شعبانى، نماينده مردم سنندج، در اين زمينه به سايت «پارلمان نيوز» گفته است: « به نظر مىرسد فرمانده سپاه پس از طرح اتهاماتى كه عليه بسيج و سپاه در حوادث پس از انتخابات شده به دنبال تبرئه اين نهادها و عملكرد آنها هستند.»
نصرالله ترابى، نماينده مردم شهركرد، نيز با اشاره به آمار فرمانده سپاه گفته است: « با توجه به اين آمارى كه مى گويند پس چرا ما هيچ مراسمى نديديم كه براى آنها بگيرند؟»
آقاى بهشتى در گفت و گو با سايت كلمه، ارگان مير حسين موسوى، با اعلام اينكه «سه جانباخته ديگر به ليست ۶۹ نفره اين كميته» اضافه شده است، افزود: «هنوز خانواده شهدايى هستند كه به دليل جو حاكم بر جامعه به اين كميته مراجعه نكرده اند.»
وی جزئیاتی در باره هویت این کشته شدگان اعلام نکرده است.
ارائه اين آمار از سوى كميته مشترك مير حسين موسوى و مهدى كروبى، نامزدهاى معترض انتخابات، در حالى صورت مى گيرد كه مقام هاى جمهورى اسلامى مى گويند كه تنها ۲۹ نفر در اين حوادث كشته شده اند.
در اين زمينه حتى فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى مدعى شد كه ۲۰ نفر از كشته شدگان بسيجى هستند. اما به رغم درخواست برخى نمايندگان اقليت مجلس از وى براى انتشار اسامى كشته شدگان بسيجى، محمد على جعفرى هنوز واكنشى به اين درخواست نشان نداده است.
اين در حالى است كه پيشتر، حسين طائب، فرمانده نيروى مقاومت بسيج كه زير نظر فرمانده سپاه فعاليت مى كند تعداد كشته شدگان بسيجى را هفت نفر اعلام كرده بود.
عليرضا حسينى بهشتى در باره آمار فرمانده سپاه پاسداران گفته است: «اگر آمار ارائه شده از سوى فرمانده سپاه در مورد شهداى بسيج دقيق باشد اين مسئله نشان مى دهد كه آمار شهدا بسيار بيشتر از تعدادى است كه در ليست كميته پيگيرى امور زندانيان و جانباختگان حوادث پس از انتخابات وجود دارد.»
به گفته وى، هيچ يك از «شهدايى» كه نامشان در ليست اين كميته وجود دارد از اعضاى بسيج نيستند.
مشاور ارشد مير حسين موسوى از فرمانده سپاه خواسته است تا ليست ۲۹ نفره خود را جهت تطبيق با ليست ۷۲ نفره كميته ارائه دهد تا «اين كميته نيز در رسيدگى به وضعيت آنان تلاش هاى خود را انجام دهد.»
نا آرامى هاى سياسى ايران پس از آن آغاز شد كه محمود احمدى نژاد روز ۲۳ خردادماه به عنوان فرد پيروز در رقابت هاى رياست جمهورى دهم معرفى شد.
مخالفان با بيان اينكه در اين انتخابات تقلب هاى گسترده اى صورت گرفته است با برپايى تظاهرات خيابانى خواستار برگزارى مجدد انتخابات شدند.
اين اعتراض ها با سركوب شديد نيروهاى امنيتى و بسيجى روبرو شد كه در جريان آن بيش از چهار هزار نفر بازداشت و دهها نفر نيز كشته شدند.
برخى از نمايندگان اقليت مجلس شوراى اسلامى در اظهار نظرهاى خود به آمار رسمى جان باختگان حوادث پس از انتخابات انتقاد كرده و دليل آن را تبرئه بسيج و سپله از اتهام هاى مربوط به سركوب معترضان و آزار و اذيت زندانيان دانسته اند.
امين شعبانى، نماينده مردم سنندج، در اين زمينه به سايت «پارلمان نيوز» گفته است: « به نظر مىرسد فرمانده سپاه پس از طرح اتهاماتى كه عليه بسيج و سپاه در حوادث پس از انتخابات شده به دنبال تبرئه اين نهادها و عملكرد آنها هستند.»
نصرالله ترابى، نماينده مردم شهركرد، نيز با اشاره به آمار فرمانده سپاه گفته است: « با توجه به اين آمارى كه مى گويند پس چرا ما هيچ مراسمى نديديم كه براى آنها بگيرند؟»
همایش نخبگان دانشجویی در زندان اوین
سمیه توحیدلو
یک نکته جالبی که در این کلی بازجویی که من رفتم وجود داشت این بود که تقریبا با عوض شدن هر بازجو یکبار رتبه کنکورم را از همان اول تا به آخر میپرسیدند. ظاهرا بیرون خیلی گفته بودند مثلا نخبهها یا رتبههای خوب کنکور را گرفتهاید، این بندگان خدا هم میخواستند این ماجرا را چک کنند. در واقع در هر اتوبیوگرافی هم که نوشتم، از معدل گرفته تا رتبه لیسانس و ارشد و دکترا برایشان مینوشتم.
اولین بازجویی که داشتم خیلی بحث می کرد. کاملا بحث اجتماعی می کردم. نظریه می گفتم. حس و حالم برای استفاده از جامعه شناسی و درسهایی که خوانده ام در زمان بازجویی بیشتر بود. برای خودم همه چیز را تحلیل می کردم. درباره روش های سنجش و تحقیق نظر می دادم. خلاصه بازجویی هایی بود دیدنی. یک روز آقای بازجو یا همان کارشناس یک نکته ای گفت. شاید معنایش برای ایشان یک چیز دیگر بود، اما معنایی متفاوت برای من داشت. گفت همیشه از بچگی که از جلوی دانشگاه تهران رد می شدیم آرزویمان تحصیل در این دانشگاه بود. هیچوقت فکر نمی کردم بازی روزگار اینطور شود که من اینطرف میز باشم و آنطرف میز کسی باشد که سالهاست در آن دانشگاه بوده و جزو دانشجویان با رتبه خوب ِ آن دانشگاه محسوب می شده است.
ظاهرا این روزها زندان بی شباهت به دانشگاه نیست، هم اتاقی های من اغلب کارشناس ارشد بودند. امثال محمد رضا جلایی پور هم با رتبه یک کنکور و مدال طلای المپیاد در آن بند گرفتار است. یکی از دوستانی که این روزها به دیدنمان آمده بود می گفت روزی از این روزها از نزدیک اوین رد می شده اند. یک بیلبرد نزدیک آنجا زده شده بود با عنوان ِ همایش نخبگان دانشجویی.
منبع: وبلاگ بر ساحل سلامت
یک نکته جالبی که در این کلی بازجویی که من رفتم وجود داشت این بود که تقریبا با عوض شدن هر بازجو یکبار رتبه کنکورم را از همان اول تا به آخر میپرسیدند. ظاهرا بیرون خیلی گفته بودند مثلا نخبهها یا رتبههای خوب کنکور را گرفتهاید، این بندگان خدا هم میخواستند این ماجرا را چک کنند. در واقع در هر اتوبیوگرافی هم که نوشتم، از معدل گرفته تا رتبه لیسانس و ارشد و دکترا برایشان مینوشتم.
اولین بازجویی که داشتم خیلی بحث می کرد. کاملا بحث اجتماعی می کردم. نظریه می گفتم. حس و حالم برای استفاده از جامعه شناسی و درسهایی که خوانده ام در زمان بازجویی بیشتر بود. برای خودم همه چیز را تحلیل می کردم. درباره روش های سنجش و تحقیق نظر می دادم. خلاصه بازجویی هایی بود دیدنی. یک روز آقای بازجو یا همان کارشناس یک نکته ای گفت. شاید معنایش برای ایشان یک چیز دیگر بود، اما معنایی متفاوت برای من داشت. گفت همیشه از بچگی که از جلوی دانشگاه تهران رد می شدیم آرزویمان تحصیل در این دانشگاه بود. هیچوقت فکر نمی کردم بازی روزگار اینطور شود که من اینطرف میز باشم و آنطرف میز کسی باشد که سالهاست در آن دانشگاه بوده و جزو دانشجویان با رتبه خوب ِ آن دانشگاه محسوب می شده است.
ظاهرا این روزها زندان بی شباهت به دانشگاه نیست، هم اتاقی های من اغلب کارشناس ارشد بودند. امثال محمد رضا جلایی پور هم با رتبه یک کنکور و مدال طلای المپیاد در آن بند گرفتار است. یکی از دوستانی که این روزها به دیدنمان آمده بود می گفت روزی از این روزها از نزدیک اوین رد می شده اند. یک بیلبرد نزدیک آنجا زده شده بود با عنوان ِ همایش نخبگان دانشجویی.
منبع: وبلاگ بر ساحل سلامت
تمدید قرار بازداشت عیسی سحرخیز به مدت دو ماه
عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرانی روز گذشته با خانواده خود تماس گرفت. این روزنامه نگار در تماسی که فقط دو دقیقه به طول انجامیده خبر از تمدید قرار بازداشت خود داده است.
مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه نگار روز گذشته به "روز" گفت: پدریم که زنگ زد گفت او را به دادگاه برده اند و از دادگاه زنگ میزد و فقط خبر تمدید قرار بازداشتش رو داد و هیچ حرف دیگری نزد.
مهدی سحرخیز افزود: قرار بازداشت پدرم را برای دو ماه دیگر تمدید کرده اند و ما به شدت نگران پدرم هستیم چون موقع بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و دنده پدرم را شکسته اند اما تاکنون اجازه درمان نداده اند و اکنون نیز قرار بازداشت او را تمدید کرده اند.
مهدی سحرخیز تاکید کرد که مسولیت هر گونه اتفاقی برای پدرش با مسولان دستگاه قضایی است.
مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه نگار روز گذشته به "روز" گفت: پدریم که زنگ زد گفت او را به دادگاه برده اند و از دادگاه زنگ میزد و فقط خبر تمدید قرار بازداشتش رو داد و هیچ حرف دیگری نزد.
مهدی سحرخیز افزود: قرار بازداشت پدرم را برای دو ماه دیگر تمدید کرده اند و ما به شدت نگران پدرم هستیم چون موقع بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و دنده پدرم را شکسته اند اما تاکنون اجازه درمان نداده اند و اکنون نیز قرار بازداشت او را تمدید کرده اند.
مهدی سحرخیز تاکید کرد که مسولیت هر گونه اتفاقی برای پدرش با مسولان دستگاه قضایی است.
رئیس دورهای جبهه اصلاحات آزاد شد
عباس میرزا ابوطالبی، رییس دورهای جبهه اصلاحات، ساعتی پیش از زندان اوین آزاد شد.
میرزا ابوطالبی چند روز بعد از کودتای انتخاباتی دستگیر و تا همین امروز در زندان اوین محبوس بود. وی ساعتی پیش از زندان اوین آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
میرزا ابوطالبی چند روز بعد از کودتای انتخاباتی دستگیر و تا همین امروز در زندان اوین محبوس بود. وی ساعتی پیش از زندان اوین آزاد شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
نامه جمعی از هواداران احمد زیدآبادی به رئیس قوه قضائیه
جمعی از دوستداران و هواداران احمد زیدآبادی، در نامهای به رئیس جدید قوه قضائیه خواستار آزادی این روزنامه نگار دربند و رسیدگی به نقض متن صریح قانون در ارتباط با فشارهای جسمی و روحی غیرقانونی بر وی شدند، متن این نامه که در وبلاگی که برای آزادی احمد زیدآبادی راهاندازی شده آمده، به قرار زیر است:
جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام و تحیات و آرزوی قبولی طاعات در این ماه مبارک و ضمن تبریک به مناسبت مسئولیت جدید و خطیرتان در ابتدا نکاتی چند از نهج البلاغه علی(ع) را که بی شک ماه اوست برای تذکر به همه مان یادآور می شویم.
“از میان مردم، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن؛ کسانی که مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر، او را خشمناک نسازد؛ در اشتباهاتش پافشاری نکند و بازگشت به حق پس از آگاهی، برای او دشوار نباشد؛ طمع را از دل ریشهکن کند و در شناخت مطالب به تحقیقی اندک رضایت ندهد؛ در شبههها ازهمه بااحتیاطتر عمل کند و در یافتن دلیل، اصرار او از همه بیشتر باشد؛ از مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود؛ در کشف امور از همه شکیباتر و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برندهتر باشد؛ کسی که ستایش فراوان، او را فریب ندهد و چربزبانی، او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندکند
“ با عدالت مردمان اصلاح مي شوند”
“از عدالت خود، لباس عافيت بر تنتان كردم”
پيشواي دادگر، از باران پيوسته [كه همه چيز را بارور مي كند] بهتر است، و جانور درنده و آدمخوار، از فرمانرواي ستمكار بهتر است، و فرمانرواي بيدادگر از ادامه هرج و مرج نيكوتر است”
ضمن تبریک دوباره جهت مستولیت خطیرتان در باب عدالت خانه جمهوری اسلامی ایران همانگونه که مستحظرید در تاریخ 23 خرداد ماه 88 در ساعات پایانی شب دکتر احمد زید آبادی را پس از بازگشت از محل کار در جلوی درب منزل ایشان به بدترین شکل ممکنه ربودند و تاکنون چیزی بیشتر از 2 ماه و نیم زندانی می باشند.
همانگونه که شما نیز قطعا چون ما باید اطلاع داشته باشید بنا به اظهارات همسر نامبرده در اولین ملاقات خانواده با ایشان مطلع شدیم که 17 روز کامل ایشان بدون هیچگونه تفهیم اتهامی در سلولی انفرادی که به تعبیر ایشان شبیه به قبر بود نگهداری شده اند.پس از طی این مدت ودر پی اعتراض 17 روز دیگر در همان وضعیت نگاه داری شده اند و باز هم بدون هیچگونه تفهیم اتهام و بازجویی .و اکنون نیز به گفته خود ایشان پس از طی36 روز ابتدایی در مرحله بازجویی قرار دارند.
به استناد کدامین بند قانونی و به استناد کدامین شیوه ورفتار انسانی و بخصوص اسلامی با فردی که در جایگاه متهم قرار دارد بدینگونه رفتار می شود. توجه شما را به تاکیداتتان به اجرای دقیق آیین دادرسی کیفری در روند دادرسی در محاکم قضایی و متهمین حوادث اخیر به هیئت 3 نفره ارجاع می دهیم.
جناب آقای لاریجانی همانگونه که مستحظرید به استناد اصل 35 قانون اساسی و ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری حق آزادی انتخاب وکیل و به استناد بندهای دیگر قانونی هیچ دادگاهی حق ندارد از خضور وکیل مدافع ممانعت بعمل آورد چگونه است که متهم در آخرین جلسه ملاقات با خانواده اش از محکوم بودن به انتخاب وکیل تسخیری یاد می کند و تاکنون وکیل قانونی وی نه تنها موفق یه اخذ امضا از متهم نشده است بلکه هیچ ملاقاتی با وکیلش نیز نداشته است .
چگونه است که متهم از مجبور شدن به اظهار همکاری با بازجویان و اظهار ندامت و پشیمانی از گذشته اش در جلسه دادگاه یاد می کند.
براستی تا چه میزان حقوق متهم در محاکم تحت امر شما اجرا می شود؟ براستی آن عدالت علوی و اسلامی اجازه برخورد با مخالف خود و حتی مجرم را اینگونه تعریف می کند ؟
این شبها واین روزها همانطور که شما بعنوان یک رو حانی اندیشمند از آن مطلعید به علی (ع) آن بزرگمرد عرصه عدالت و تقوی متعلق است که وقتی شنید به نام حکومت اسلامی از پای زن یهودی خلخال بیرون کردند گفت اگر انسان از غصه بمیرد جای تعجب نیست.
آقای لاریجانی امیدواریم که به دروس آموخته شده در محضر اساتید بزرگ خود در حوزه وبر اساس آموزه های اسلامی و همچنین به آنچه باید بر حسب وظیفه انسانی خود بدور از هر گونه تعلق فکری و جناحی زمینه اجرای حقوق کامل انسانی یک متهم و همچنین رافت اسلامی را فراهم نمایید و زمینه آزادی بی قید و شرط ایشان و دیگر عزیزان بی گناه در بند را در این ماه خدا فراهم آورید.
والسلام علیکم
جمعی از دوستداران دکتر احمد زید آبادی
جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام و تحیات و آرزوی قبولی طاعات در این ماه مبارک و ضمن تبریک به مناسبت مسئولیت جدید و خطیرتان در ابتدا نکاتی چند از نهج البلاغه علی(ع) را که بی شک ماه اوست برای تذکر به همه مان یادآور می شویم.
“از میان مردم، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن؛ کسانی که مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر، او را خشمناک نسازد؛ در اشتباهاتش پافشاری نکند و بازگشت به حق پس از آگاهی، برای او دشوار نباشد؛ طمع را از دل ریشهکن کند و در شناخت مطالب به تحقیقی اندک رضایت ندهد؛ در شبههها ازهمه بااحتیاطتر عمل کند و در یافتن دلیل، اصرار او از همه بیشتر باشد؛ از مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود؛ در کشف امور از همه شکیباتر و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برندهتر باشد؛ کسی که ستایش فراوان، او را فریب ندهد و چربزبانی، او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندکند
“ با عدالت مردمان اصلاح مي شوند”
“از عدالت خود، لباس عافيت بر تنتان كردم”
پيشواي دادگر، از باران پيوسته [كه همه چيز را بارور مي كند] بهتر است، و جانور درنده و آدمخوار، از فرمانرواي ستمكار بهتر است، و فرمانرواي بيدادگر از ادامه هرج و مرج نيكوتر است”
ضمن تبریک دوباره جهت مستولیت خطیرتان در باب عدالت خانه جمهوری اسلامی ایران همانگونه که مستحظرید در تاریخ 23 خرداد ماه 88 در ساعات پایانی شب دکتر احمد زید آبادی را پس از بازگشت از محل کار در جلوی درب منزل ایشان به بدترین شکل ممکنه ربودند و تاکنون چیزی بیشتر از 2 ماه و نیم زندانی می باشند.
همانگونه که شما نیز قطعا چون ما باید اطلاع داشته باشید بنا به اظهارات همسر نامبرده در اولین ملاقات خانواده با ایشان مطلع شدیم که 17 روز کامل ایشان بدون هیچگونه تفهیم اتهامی در سلولی انفرادی که به تعبیر ایشان شبیه به قبر بود نگهداری شده اند.پس از طی این مدت ودر پی اعتراض 17 روز دیگر در همان وضعیت نگاه داری شده اند و باز هم بدون هیچگونه تفهیم اتهام و بازجویی .و اکنون نیز به گفته خود ایشان پس از طی36 روز ابتدایی در مرحله بازجویی قرار دارند.
به استناد کدامین بند قانونی و به استناد کدامین شیوه ورفتار انسانی و بخصوص اسلامی با فردی که در جایگاه متهم قرار دارد بدینگونه رفتار می شود. توجه شما را به تاکیداتتان به اجرای دقیق آیین دادرسی کیفری در روند دادرسی در محاکم قضایی و متهمین حوادث اخیر به هیئت 3 نفره ارجاع می دهیم.
جناب آقای لاریجانی همانگونه که مستحظرید به استناد اصل 35 قانون اساسی و ماده 186 قانون آیین دادرسی کیفری حق آزادی انتخاب وکیل و به استناد بندهای دیگر قانونی هیچ دادگاهی حق ندارد از خضور وکیل مدافع ممانعت بعمل آورد چگونه است که متهم در آخرین جلسه ملاقات با خانواده اش از محکوم بودن به انتخاب وکیل تسخیری یاد می کند و تاکنون وکیل قانونی وی نه تنها موفق یه اخذ امضا از متهم نشده است بلکه هیچ ملاقاتی با وکیلش نیز نداشته است .
چگونه است که متهم از مجبور شدن به اظهار همکاری با بازجویان و اظهار ندامت و پشیمانی از گذشته اش در جلسه دادگاه یاد می کند.
براستی تا چه میزان حقوق متهم در محاکم تحت امر شما اجرا می شود؟ براستی آن عدالت علوی و اسلامی اجازه برخورد با مخالف خود و حتی مجرم را اینگونه تعریف می کند ؟
این شبها واین روزها همانطور که شما بعنوان یک رو حانی اندیشمند از آن مطلعید به علی (ع) آن بزرگمرد عرصه عدالت و تقوی متعلق است که وقتی شنید به نام حکومت اسلامی از پای زن یهودی خلخال بیرون کردند گفت اگر انسان از غصه بمیرد جای تعجب نیست.
آقای لاریجانی امیدواریم که به دروس آموخته شده در محضر اساتید بزرگ خود در حوزه وبر اساس آموزه های اسلامی و همچنین به آنچه باید بر حسب وظیفه انسانی خود بدور از هر گونه تعلق فکری و جناحی زمینه اجرای حقوق کامل انسانی یک متهم و همچنین رافت اسلامی را فراهم نمایید و زمینه آزادی بی قید و شرط ایشان و دیگر عزیزان بی گناه در بند را در این ماه خدا فراهم آورید.
والسلام علیکم
جمعی از دوستداران دکتر احمد زید آبادی
مهدی حسینزاده تحت فشار است
بیش از 70 روز از بازداشت مهدی حسین زاده، روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی میگذرد. این روزنامه نگار که پیش از این سردبیر روزنامه توسعه بوده و در روزنامه های اعتماد و همبستگی در سرویس اقتصادی کار میکرده است
به گزارش روزآنلاین، در انتخابات ریاست جمهوری نهم، در اتاق فکر هاشمی رفسنجانی فعالیت میکرده و اکنون با اتهام جاسوسی مواجه است. یک منبع آگاه به " روز" گفت: مهدی حسین زاده تاکنون دو بار با خانواده خود ملاقات داشته اما هنوز بازجویی های او تمام نشده و دربند 209 زندان اوین در سلول انفرادی است.
به گفته این منبع اگاه، مهدی حسین زاده به شدت تحت فشار است تا اتهام جاسوسی را بپذیرد و بازجویان به او فشار می اورند تا علیه خانواده هاشمی رفسنجانی از او اعتراف بگیرند اما تاکنون هیچ یک از این اتهامات را نپذیرفته و عنوان کرده که هیچ مدرکی علیه او ندارند و اتهام انتسابی به این روزنامه نگار، اتهامی واهی است.
به گزارش روزآنلاین، در انتخابات ریاست جمهوری نهم، در اتاق فکر هاشمی رفسنجانی فعالیت میکرده و اکنون با اتهام جاسوسی مواجه است. یک منبع آگاه به " روز" گفت: مهدی حسین زاده تاکنون دو بار با خانواده خود ملاقات داشته اما هنوز بازجویی های او تمام نشده و دربند 209 زندان اوین در سلول انفرادی است.
به گفته این منبع اگاه، مهدی حسین زاده به شدت تحت فشار است تا اتهام جاسوسی را بپذیرد و بازجویان به او فشار می اورند تا علیه خانواده هاشمی رفسنجانی از او اعتراف بگیرند اما تاکنون هیچ یک از این اتهامات را نپذیرفته و عنوان کرده که هیچ مدرکی علیه او ندارند و اتهام انتسابی به این روزنامه نگار، اتهامی واهی است.
بیخبری از روشنک سیاسی
خانواده روشنک سیاسی، عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز از وضعیت عزیز دربندشان بی خبر هستند. آقای گودرزی، همسر روشنک سیاسی به "روز" گفت: تاکنون اجازه ملاقات با همسرم را نداده اند و آخرین بار 12 روز پیش بود که تماس گرفت و احوالپرسی کرد و تنها چیزی که گفت این بود که نسبت به نحوه برخورد بازجوها اعتراض کرده است.
به گزارش روزآنلاین، خانواده روشنک سیاسی، عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز از وضعیت عزیز دربندشان بی خبر هستند. آقای گودرزی، همسر روشنک سیاسی به "روز" گفت: تاکنون اجازه ملاقات با همسرم را نداده اند و آخرین بار 12 روز پیش بود که تماس گرفت و احوالپرسی کرد و تنها چیزی که گفت این بود که نسبت به نحوه برخورد بازجوها اعتراض کرده است.
آقای گودرزی، بازداشت همسرش را ناشی از سوتفاهم خوانده و گفت: همسر من در جهت تقویت اندیشه آزاد و انسانی تلاش میکرد و پی گیر مسائل انسانی در مجموعه نظام بود و نمیدانم چرا این سوتفاهمات ایجاد شده است.
وی با بیان اینکه خانوده روشنک سیاسی از نظر روحی به شدت تحت فشار هستند گفت پسر من فکر میکند مادرش به مکه رفته است از طرفی از وضعیت همسرم کاملا بی خبر هستیم و همین مساله باعث شده که تحت فشار روحی شدیدی باشیم.
آقای گودرزی افزود: فعالیت های همسر من کاملا قانونی و مورد تایید نظام بود و ما در مورد بازداشت ایشان دچار حیرت و سردرگمی هستیم.
همسر روشنک سیاسی ابراز امیدواری کرد هر چه زودتر این بحران ها به پایان برسد و همسرش آزاد شود.
به گزارش روزآنلاین، خانواده روشنک سیاسی، عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز از وضعیت عزیز دربندشان بی خبر هستند. آقای گودرزی، همسر روشنک سیاسی به "روز" گفت: تاکنون اجازه ملاقات با همسرم را نداده اند و آخرین بار 12 روز پیش بود که تماس گرفت و احوالپرسی کرد و تنها چیزی که گفت این بود که نسبت به نحوه برخورد بازجوها اعتراض کرده است.
آقای گودرزی، بازداشت همسرش را ناشی از سوتفاهم خوانده و گفت: همسر من در جهت تقویت اندیشه آزاد و انسانی تلاش میکرد و پی گیر مسائل انسانی در مجموعه نظام بود و نمیدانم چرا این سوتفاهمات ایجاد شده است.
وی با بیان اینکه خانوده روشنک سیاسی از نظر روحی به شدت تحت فشار هستند گفت پسر من فکر میکند مادرش به مکه رفته است از طرفی از وضعیت همسرم کاملا بی خبر هستیم و همین مساله باعث شده که تحت فشار روحی شدیدی باشیم.
آقای گودرزی افزود: فعالیت های همسر من کاملا قانونی و مورد تایید نظام بود و ما در مورد بازداشت ایشان دچار حیرت و سردرگمی هستیم.
همسر روشنک سیاسی ابراز امیدواری کرد هر چه زودتر این بحران ها به پایان برسد و همسرش آزاد شود.
بازداشت پنج عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
روز گذشته 5 تن از اعضای فراکسیون مدرن انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد که همگی عضو ستاد شهروند آزاد و از حامیان دانشجویی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری در شهر مشهد نیز بودهاند، بازداشت شدند.
به گزارش موج سبز آزادی، بازداشتشدگان به نامهای محسن صنعتیپور دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، شایان صارمی دبیر سیاسی این تشکل، امین ریاحی و مهدی خسروی از فعالان نشریات دانشجویی و افتخار برزگریان از اعضای عادی انجمن اسلامی این دانشگاه، در اقدامی هماهنگ در شهرهای مشهد ، تهران و سبزوار بازداشت شدهاند.
این گزارش حاکی است تا کنون هیچ خبری دربارهی علت بازداشت و همچنین محل نگهداری این دانشجویان منتشر نشده است.
شایان ذکر است که سال گذشته مهدی خسروی و امین ریاحی، دو فعال نشریات دانشجویی دانشگاه فردوسی، به علت انتقاد از دولت احمدینژاد، هر کدام با یک ترم محرومیت از تحصیل مواجه و در تابستان همان سال به مدت دو هفته در بازداشتگاه اطلاعات شهر مشهد بازداشت شده بودند.
به گزارش موج سبز آزادی، بازداشتشدگان به نامهای محسن صنعتیپور دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، شایان صارمی دبیر سیاسی این تشکل، امین ریاحی و مهدی خسروی از فعالان نشریات دانشجویی و افتخار برزگریان از اعضای عادی انجمن اسلامی این دانشگاه، در اقدامی هماهنگ در شهرهای مشهد ، تهران و سبزوار بازداشت شدهاند.
این گزارش حاکی است تا کنون هیچ خبری دربارهی علت بازداشت و همچنین محل نگهداری این دانشجویان منتشر نشده است.
شایان ذکر است که سال گذشته مهدی خسروی و امین ریاحی، دو فعال نشریات دانشجویی دانشگاه فردوسی، به علت انتقاد از دولت احمدینژاد، هر کدام با یک ترم محرومیت از تحصیل مواجه و در تابستان همان سال به مدت دو هفته در بازداشتگاه اطلاعات شهر مشهد بازداشت شده بودند.
هویت یکی دیگر از شهدای سبز فاش شد: محمود رئیسی نجفی
محمود رئیسینجفی، یکی دیگر از شهدایی است که در حوادث پس از انتخابات 22 خرداد در میدان آزادی تهران مورد ضرب و شتم واقع شد و به شهادت رسید. شایان ذکر است که نام این شهید تا کنون در زمره شهدا اعلام نشده است.
به گزارش سحام نیوز، همسر مرحوم نجفی در خصوص چگونگی فوت همسرش گفت: «شغل ایشان کارگری بود. آقای نجفی، ام دی اف کار بود. معمولا هر روز ساعت 6 صبح برای کار میرفت و اوایل شب به خانه بر میگشت. روز 25خرداد تا ساعت 5/10 شب ایشان به خانه نیامدند و ما نگران بودیم. حدود ساعت 5/10 زنگ در به صدا درآمد. با توجه به این که آقای نجفی، کلید داشت فکر کردم که غریبه است، از آیفون پرسیدم کیست؟ صدای همسرم را شنیدم و متوجه شدم که آقای نجفی است. گفت با توجه به مشکلی که برای او پیش آمده، نمیتواند در را باز کند! نگران شدم و به سرعت پایین رفتم و در را باز کردم. دیدم که اوضاع ایشان بسیار بد و نابسامان و بدنشان زخمی و خونآلود است و نمیتواند سرپا بایستد. به او کمک کردم که به داخل بیاید. بدن او زخمی، ورمکرده، خونین و به شدت آسیب دیده بود. بعد از پرس و جو از وی، آقای نجفی گفت: بعد از پایان کار، من از طرف میدان آزادی به خانه میآمدم که دیدم مردم در حال فرار هستند و عدهای هم آنان را تعقیب میکنند.
متوجه شدم که عدهای مسلح و باتوم به دست مردم را میزنند و فراریان را تعقیب میکنند. من از ماجرا بیخبر بودم و اصلا نمیدانستم که چرا این نیروها مردم را تعقیب میکنند و میزنند. من راه خود را میرفتم که این نیروها مرا گرفتند و با باتوم و مشت و لگد به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند. هر قدر هم به آنان گفتم که من از سر کار دارم بر میگردم و اصلا نمیدانم که چه خبر است، اعتنا نکردند و مفصل مرا کتک زدند. به قدری با باتوم و مشت و لگد مرا زدند که بیحال شدم و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که در داخل یک اتومبیل در حال حرکت هستم. تلاش کردم که با دستهایم موقعیت اطرافم را بفهمم. متوجه شدم که چند نفر دیگر نیز در وضعیت من هستند و گویی آنان مرده و یا بیهوش هستند و مرا روی آنها انداختهاند. با دستم به کف ودیواره ی اتاق ماشین کوبیدم و سر و صدا کردم. نیروهایی که ماشین را هدایت میکردند، وقتی متوجه شدند که من زنده هستم و سر و صدا میکنم ماشین را نگه داشتند و در را باز کردند. من با التماس به آنان گفتم که من زن و بچه دارم و از سرکار میآمدم و اصلا نمیدانم که چرا این بلا به سر من آمده است. ظاهرا یکی از آنان دلش سوخت و آمد و مرا کشید و بیرون انداخت. من مطلقا نای ایستادن و حرکت کردن را نداشتم. با سر و صدا و حرکت دست از کسانی که از آنجا عبور میکردند، کمک خواستم. بعد از مدتی دو سه نفر جمع شدند. از آنها پرسیدم که اینجا کجاست، گفتند: اینجا حکیمیه است. من برای آنان موقعیت خود را توضیح دادم و از آنان کمک خواستم و گفتم که یک ماشین بگیرند تا مرا به منزل برساند. مردم برای من ماشین گرفتند و این ماشین مرا به خانه رساند.»
خدیجه حیدری افزود: «مرحوم آقای نجفی حدود 13روز زنده بود، بدنش زخمی و پاهای او به شدت باد کرده و دستش هم فلج شده بود. شکمش هم به شدت ورم کرده بود. ما به شدت میترسیدیم که او را به بیمارستان ببریم و بستری کنیم. میترسیدیم که با توجه به وضعیت موجود برای خانواده ما مشکل ایجاد کنند. تا این که روز به روز حال همسرم بدتر شد. روز ششم تیرماه پدر شوهرم آمد و تصمیم گرفتیم که با کمک او همسرم را به بیمارستان طرفه ببریم. در بیمارستان طرفه، پزشک مربوطه گفت: با توجه به این که الآن امکان بستری کردن وی وجود ندارد، او را ببرید و فردا صبح بیاورید تا او را بستری کنیم. همسرم شب خوابید و صبح که میخواستیم او را به بیمارستان ببریم، هرچه او را صدا کردیم دیدیم جواب نمیدهد.»
آقاجان رئیسنجفی، پدر مرحوم نجفی در ادامه گفت: «البته بدن او تا آن لحظه گرم بود. به اورژانس زنگ زدیم، آمدند و گفتند متأسفانه فوت کرده است. گفتند به 110 زنگ بزنید. یک سرباز آمد و تا ساعت 1 بعد از ظهر طول کشید. جنازه را به پزشکی قانونی کهریزک بردند. ما هم شدیدا میترسیدیم که این موضوع موجب دردسری برای خانواده بشود. فردا به آنجا رفتیم و جنازه را ندادند و گفتند: باید از نیروی انتظامی نامه بیاورید. به نیروی انتظامی رفتیم و یک مأمور دادند و همراه وی پرونده را در میدان انقلاب به شعبه 7 بردیم. با توجه به این که ما برای تشییع جنازه و مجلس ترحیم اطلاعیه داده بودیم و میهمانها به بهشتزهرا آمده بودند، از آنها خواهش کردم که کار ما را زود راه بیاندازند. گفتند: همان که تیر خورده را میگویید. ظاهرا ما از تیر خوردن او مطلع نبودیم. بعد از این که از من تعهد گرفتند که ما حق شکایت از کسی را نداریم، نامهای دربسته را به ما دادند و ما به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم. نامه را دادیم. گفتند: کجای ایشان تیر خورده؟ گفتیم نمیدانیم؟ گفتند در نامه اینطوری نوشته است. هر کاری کردیم باز هم جنازه را ندادند و ما به بهشت زهرا رفتیم و میهمانها را به رستوران بردیم و از آنجا قبل از این که جنازه را دفن کنیم به مجلس ترحیم رفتیم.
پدر مرحوم نجفی در ادامه گفت: فردا دوباره رفتیم و گفتند: تشخیص هویت نشده، دوباره جنازه را به پارکشهر بردند و بعد از تشخیص هویت گفتند: تشخیص اسلحهشناسی نشده و باید انجام شود، باز هم جنازه را ندادند.»
پدر مرحوم نجفی افزود: «فردا با یک مأمور به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم و ساعت 1 بعد از ظهر جنازه را به ما تحویل دادند و ما آن را به بهشتزهرا بردیم و دفن کردیم و چون میترسیدیم که برای اعضای خانواده مشکلی ایجاد شود، در اطلاعیه مجلس ترحیم از چگونگی فوت پسرم چیزی نگفتیم. الآن هم این ترس را داریم.»
پدر مرحوم نجفی در پایان خطاب به مهدی کروبی گفت: «بعد از این که متوجه شدیم جنابعالی پیگیر مسائل مربوط به کشتهشدگان و آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات هستید، دلگرم شدیم و به خدمتتان آمدیم تا اجازه ندهید خون فرزند ما پایمال شود.»
در ادامه، آیتالله مهدی کروبی ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم محمود رئیسینجفی و آرزوی غفران الهی برای آن مرحوم گفت: «متأسفانه در حوادث دردناک پس از انتخابات، تعدادی از هموطنان و فرزندان عزیز ما بهناحق مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و برخی از آنان همانند مرحوم محمود رئیسینجفی در اثر این تعدیات جان خود را از دست دادند و خانواده خود و ملت ایران را داغدار کردند.»
کروبی در ادامه با اشاره به اهمیت جان انسان گفت: «در قرآن کریم قتل بهناحق یک انسان، معادل قتل همه انسانهای روی زمین قلمداد شده است؛ زیرا وقتی یک انسان مظلومانه و بهناحق کشته ميشود، در حقیقت زمینه قتل بهناحق سایر انسانها نیز فراهم میآید.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی با اشاره به ضرورت اهتمام مسؤولان به جبران خسارتهای وارده گفت: «علی(ع) وقتی میشنود که جواهرات یک زن یهودی که در سایه حکومت او زندگی میکند، به غارت رفته است به مسجد میآید و در حالی که ناله او بلند است، فریاد بر میآورد که اگر یک مسلمان با شنیدن چنین ظلمی از شدت ناراحتی بمیرد، شایسته است و جای هیچگونه ملامتی برای او نیست.»
کروبی افزود: «یقینا جان انسانها و جوانان رشید و مسلمانی که در این حوادث، بیگناه کشته شدند، بسیار ارزشمندتر از جواهرات یک زن یهودی است و مسؤولان کشور مکلفند که بدون هیچ مجامله و پردهپوشی، پاسخگوی این جنایات باشند و متجاوزان به جان، مال و عرض مردم را به سزای اعمالشان برسانند تا التیامی بر دردهای خانوادههای داغدیده و ملت بزرگوار ایران باشد.»
کروبی در پایان ضمن توصیه خانواده مرحوم محمود رئیسینجفی به صبر جمیل، گفت: «من نیز نهایت تلاش خود را میکنم که از همه خانوادههای داغدار از جمله خانواده مرحوم رئیسینجفی، حمایت کنم و در راستای احقاق حق آنان بکوشم.»
لازم به ذکر است علاوه بر پدر،ُ پدر زن و همسر مرحوم محمود رپیسی نجفی آقای رحمت الله بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نیز در این جلسه حضور داشتند.
به گزارش سحام نیوز، همسر مرحوم نجفی در خصوص چگونگی فوت همسرش گفت: «شغل ایشان کارگری بود. آقای نجفی، ام دی اف کار بود. معمولا هر روز ساعت 6 صبح برای کار میرفت و اوایل شب به خانه بر میگشت. روز 25خرداد تا ساعت 5/10 شب ایشان به خانه نیامدند و ما نگران بودیم. حدود ساعت 5/10 زنگ در به صدا درآمد. با توجه به این که آقای نجفی، کلید داشت فکر کردم که غریبه است، از آیفون پرسیدم کیست؟ صدای همسرم را شنیدم و متوجه شدم که آقای نجفی است. گفت با توجه به مشکلی که برای او پیش آمده، نمیتواند در را باز کند! نگران شدم و به سرعت پایین رفتم و در را باز کردم. دیدم که اوضاع ایشان بسیار بد و نابسامان و بدنشان زخمی و خونآلود است و نمیتواند سرپا بایستد. به او کمک کردم که به داخل بیاید. بدن او زخمی، ورمکرده، خونین و به شدت آسیب دیده بود. بعد از پرس و جو از وی، آقای نجفی گفت: بعد از پایان کار، من از طرف میدان آزادی به خانه میآمدم که دیدم مردم در حال فرار هستند و عدهای هم آنان را تعقیب میکنند.
متوجه شدم که عدهای مسلح و باتوم به دست مردم را میزنند و فراریان را تعقیب میکنند. من از ماجرا بیخبر بودم و اصلا نمیدانستم که چرا این نیروها مردم را تعقیب میکنند و میزنند. من راه خود را میرفتم که این نیروها مرا گرفتند و با باتوم و مشت و لگد به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند. هر قدر هم به آنان گفتم که من از سر کار دارم بر میگردم و اصلا نمیدانم که چه خبر است، اعتنا نکردند و مفصل مرا کتک زدند. به قدری با باتوم و مشت و لگد مرا زدند که بیحال شدم و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که در داخل یک اتومبیل در حال حرکت هستم. تلاش کردم که با دستهایم موقعیت اطرافم را بفهمم. متوجه شدم که چند نفر دیگر نیز در وضعیت من هستند و گویی آنان مرده و یا بیهوش هستند و مرا روی آنها انداختهاند. با دستم به کف ودیواره ی اتاق ماشین کوبیدم و سر و صدا کردم. نیروهایی که ماشین را هدایت میکردند، وقتی متوجه شدند که من زنده هستم و سر و صدا میکنم ماشین را نگه داشتند و در را باز کردند. من با التماس به آنان گفتم که من زن و بچه دارم و از سرکار میآمدم و اصلا نمیدانم که چرا این بلا به سر من آمده است. ظاهرا یکی از آنان دلش سوخت و آمد و مرا کشید و بیرون انداخت. من مطلقا نای ایستادن و حرکت کردن را نداشتم. با سر و صدا و حرکت دست از کسانی که از آنجا عبور میکردند، کمک خواستم. بعد از مدتی دو سه نفر جمع شدند. از آنها پرسیدم که اینجا کجاست، گفتند: اینجا حکیمیه است. من برای آنان موقعیت خود را توضیح دادم و از آنان کمک خواستم و گفتم که یک ماشین بگیرند تا مرا به منزل برساند. مردم برای من ماشین گرفتند و این ماشین مرا به خانه رساند.»
خدیجه حیدری افزود: «مرحوم آقای نجفی حدود 13روز زنده بود، بدنش زخمی و پاهای او به شدت باد کرده و دستش هم فلج شده بود. شکمش هم به شدت ورم کرده بود. ما به شدت میترسیدیم که او را به بیمارستان ببریم و بستری کنیم. میترسیدیم که با توجه به وضعیت موجود برای خانواده ما مشکل ایجاد کنند. تا این که روز به روز حال همسرم بدتر شد. روز ششم تیرماه پدر شوهرم آمد و تصمیم گرفتیم که با کمک او همسرم را به بیمارستان طرفه ببریم. در بیمارستان طرفه، پزشک مربوطه گفت: با توجه به این که الآن امکان بستری کردن وی وجود ندارد، او را ببرید و فردا صبح بیاورید تا او را بستری کنیم. همسرم شب خوابید و صبح که میخواستیم او را به بیمارستان ببریم، هرچه او را صدا کردیم دیدیم جواب نمیدهد.»
آقاجان رئیسنجفی، پدر مرحوم نجفی در ادامه گفت: «البته بدن او تا آن لحظه گرم بود. به اورژانس زنگ زدیم، آمدند و گفتند متأسفانه فوت کرده است. گفتند به 110 زنگ بزنید. یک سرباز آمد و تا ساعت 1 بعد از ظهر طول کشید. جنازه را به پزشکی قانونی کهریزک بردند. ما هم شدیدا میترسیدیم که این موضوع موجب دردسری برای خانواده بشود. فردا به آنجا رفتیم و جنازه را ندادند و گفتند: باید از نیروی انتظامی نامه بیاورید. به نیروی انتظامی رفتیم و یک مأمور دادند و همراه وی پرونده را در میدان انقلاب به شعبه 7 بردیم. با توجه به این که ما برای تشییع جنازه و مجلس ترحیم اطلاعیه داده بودیم و میهمانها به بهشتزهرا آمده بودند، از آنها خواهش کردم که کار ما را زود راه بیاندازند. گفتند: همان که تیر خورده را میگویید. ظاهرا ما از تیر خوردن او مطلع نبودیم. بعد از این که از من تعهد گرفتند که ما حق شکایت از کسی را نداریم، نامهای دربسته را به ما دادند و ما به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم. نامه را دادیم. گفتند: کجای ایشان تیر خورده؟ گفتیم نمیدانیم؟ گفتند در نامه اینطوری نوشته است. هر کاری کردیم باز هم جنازه را ندادند و ما به بهشت زهرا رفتیم و میهمانها را به رستوران بردیم و از آنجا قبل از این که جنازه را دفن کنیم به مجلس ترحیم رفتیم.
پدر مرحوم نجفی در ادامه گفت: فردا دوباره رفتیم و گفتند: تشخیص هویت نشده، دوباره جنازه را به پارکشهر بردند و بعد از تشخیص هویت گفتند: تشخیص اسلحهشناسی نشده و باید انجام شود، باز هم جنازه را ندادند.»
پدر مرحوم نجفی افزود: «فردا با یک مأمور به پزشکی قانونی کهریزک رفتیم و ساعت 1 بعد از ظهر جنازه را به ما تحویل دادند و ما آن را به بهشتزهرا بردیم و دفن کردیم و چون میترسیدیم که برای اعضای خانواده مشکلی ایجاد شود، در اطلاعیه مجلس ترحیم از چگونگی فوت پسرم چیزی نگفتیم. الآن هم این ترس را داریم.»
پدر مرحوم نجفی در پایان خطاب به مهدی کروبی گفت: «بعد از این که متوجه شدیم جنابعالی پیگیر مسائل مربوط به کشتهشدگان و آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات هستید، دلگرم شدیم و به خدمتتان آمدیم تا اجازه ندهید خون فرزند ما پایمال شود.»
در ادامه، آیتالله مهدی کروبی ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم محمود رئیسینجفی و آرزوی غفران الهی برای آن مرحوم گفت: «متأسفانه در حوادث دردناک پس از انتخابات، تعدادی از هموطنان و فرزندان عزیز ما بهناحق مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و برخی از آنان همانند مرحوم محمود رئیسینجفی در اثر این تعدیات جان خود را از دست دادند و خانواده خود و ملت ایران را داغدار کردند.»
کروبی در ادامه با اشاره به اهمیت جان انسان گفت: «در قرآن کریم قتل بهناحق یک انسان، معادل قتل همه انسانهای روی زمین قلمداد شده است؛ زیرا وقتی یک انسان مظلومانه و بهناحق کشته ميشود، در حقیقت زمینه قتل بهناحق سایر انسانها نیز فراهم میآید.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی با اشاره به ضرورت اهتمام مسؤولان به جبران خسارتهای وارده گفت: «علی(ع) وقتی میشنود که جواهرات یک زن یهودی که در سایه حکومت او زندگی میکند، به غارت رفته است به مسجد میآید و در حالی که ناله او بلند است، فریاد بر میآورد که اگر یک مسلمان با شنیدن چنین ظلمی از شدت ناراحتی بمیرد، شایسته است و جای هیچگونه ملامتی برای او نیست.»
کروبی افزود: «یقینا جان انسانها و جوانان رشید و مسلمانی که در این حوادث، بیگناه کشته شدند، بسیار ارزشمندتر از جواهرات یک زن یهودی است و مسؤولان کشور مکلفند که بدون هیچ مجامله و پردهپوشی، پاسخگوی این جنایات باشند و متجاوزان به جان، مال و عرض مردم را به سزای اعمالشان برسانند تا التیامی بر دردهای خانوادههای داغدیده و ملت بزرگوار ایران باشد.»
کروبی در پایان ضمن توصیه خانواده مرحوم محمود رئیسینجفی به صبر جمیل، گفت: «من نیز نهایت تلاش خود را میکنم که از همه خانوادههای داغدار از جمله خانواده مرحوم رئیسینجفی، حمایت کنم و در راستای احقاق حق آنان بکوشم.»
لازم به ذکر است علاوه بر پدر،ُ پدر زن و همسر مرحوم محمود رپیسی نجفی آقای رحمت الله بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نیز در این جلسه حضور داشتند.
بشیریه: منتظری با رهبری جنبش سبز می تواند نقش مهمی در بسیج مردم ایفا کند
شماره اخير مجله اينترنتى "لوگوس" مصاحبه مفصلى با حسين بشيريه، استاد سابق دانشگاه تهران و از متفكران مهم علوم سياسى در ايران، درباره تحليل نا آرامى ها و جنبش اعتراضى ماه هاى اخير در ايران انجام داده است.
آقاى بشيريه در دوران تدريس ۲۵ ساله خود در دانشگاه تهران بيش از ۱۵ كتاب و دهها مقاله نوشته است و شاگردان زيادى را تربيت كرده است. وى يكسال پس از اينكه محمود احمدى نژاد اعلام كرد چرا بايد استادان ليبرال در دانشگاه هاى ايران تدريس كنند، در تابستان سال ۱۳۸۶ توسط كميته انضباطى دانشگاه تهران اخراج شد.
حسين بشيريه كه هم اكنون در دپارتمان علوم سياسى دانشگاه سيراكيوز آمريكا مشغول تدريس است در پاسخ به سئوالات مصاحبه گر، تحليل هاى خود را از مختصات جنبش سبز، دلايل و زمينه هاى بروز آن، ميزان ثبات و آينده حكومت اسلامى و مختصات رهبرى جنبش اعتراضى و آينده آن ارائه مى دهد.
فشرده اى از رئوس و مضامين اصلى اين مصاحبه را در زير مى خوانيد.
از نظر شما، مختصات حوادث و جنبش اعتراضى ايران چيست؟
حسين بشيريه : رويدادهاى پس از انتخابات زمينه ساز يك موقعيت انقلابى بالقوه در رويارويى با حكومتى شد كه درگير بحران هاى متعددى است. اين حوادث پيش از همه بحران در يكپارچگى و انسجام درونى رژيم را به نمايش گذاشت. رژيم هاى خودكامه با ويژگى تئوكراتيك انتخابى در ذات خود بحران هاى متعددى را پرورش مى دهند، مثل بحران در انسجام درونى، بحران در مشروعيت ايدئولوژيك، ناكارآمدى در هدايت امور و رقابت در ميان رهبران.
اما اگر تمامى اين بحران ها در آن واحد بروز كنند شرايط ممكن است به يك موقعيت انقلابى بدل شود و از دل آن عناصر مبارزه سياسى با حكومت رشد خواهند كرد، مثل اعتراض و نارضايتى عمومى، ايدئولوژى و يا رهبرى جديد و حتى سازماندهى.
جمهورى اسلامى مدتها است كه با معضل يا بحران مشروعيت دست و پنجه نرم مى كند. رشد تفسير جمهورى خواهانه از اسلام سياسى، ذات متناقض قانون اساسى ايران، افزايش تمايز بين عملكرد و آرمان هاى ظاهرى رژيم و فاصله گرفتن بيشتر افكار عمومى از ايدئولوژى مسلط از عوامل تعميق بحران مشروعيت بوده اند.
در عين حال حكومت جمهورى اسلامى هيچگاه دولت كارآمدى نبوده ولى بحران كارآمدى آن از سال ۲۰۰۵ عميق شده و عوارض آن تاثيرات بسيار مخربى بر حيات اجتماعى، اقتصادى و سياسى ايران بر جاى گذاشته است.
در مقابل وخامت بحران ناكارآمدى، جمعيت وسيعى از ايرانيان خواستار بهبود وضعيت هستند و جنبش وسيعى كه به پا خواست تا حد زيادى محصول اين تضاد بين خواسته هاى سياسى روبه رشد مردم و نتايج برون آمده از صندوق هاى راى بود.
اما بايد تاكيد كرد كه مهمترين معنا در حوادث پس از انتخابات را بايد در بحران انسجام درونى حكومت اسلامى جستجو كرد. در ساختار حكومت اسلامى هميشه جناح بندى هاى مختلفى وجود داشته است اما حوادث پس از انتخابات نشان داد كه تضاد و اختلاف در ميان اين جناح ها به حدى رسيده كه با ريش سفيدى و ميانجى گرى حل شدنى نيستند.
در مورد رژيم هاى خودكامه ايدئولوژيك معمولا بحران انسجام باعث شكاف در دستگاه نظامى و سركوب و يا ترديد حكومتگران در مقابله با معترضان نمى شود. اما مشروعيت آن را بيش از پيش زير سئوال برده و شرايط را براى سازماندهى نارضايتى عمومى، شكل گيرى ايدئولوژى و رهبرى مخالفان و ساير عناصر لازم براى وقوع يك موقعيت انقلابى فراهم مى كند.
چرا اين جنبش در سى سالى كه از عمر حكومت اسلامى مى گذرد بى سابقه بود؟
با توجه به اينكه جنبش هاى وسيع تحت حكومت رژيم هاى استبدادى بسيار نادراند وقوع آن را نمى توان با عوامل به اصطلاح معمولى تر مثل بحران اقتصادى، ناكارآمدى حكومت و يا بروز نارضايتى عمومى توضيح داد.
تاريخ جنبش هاى فراگير نشان مى دهد كه در اين جنبش ها نه عوامل نارضايتى بلكه يافتن دريچه اى براى كاناليزه كردن نارضايتى ها و بسترى مناسب براى تعرض قطعى عنصر تعيين كننده است.
در مورد ايران تركيبى از سه عامل كه معمولا در تئورى هاى سياسى به عنوان دليل بروز اين جنبش ها قلمداد مى شوند با هم نمود پيدا كرد.
عامل اول، فاصله يا تضادى تحمل ناپذير بين خواسته ها و توقعات مردم قبل از انتخابات با سركوب خشن حكومت در روزهاى بعد از آن است. با اعلان نتايج انتخابات، فضاى پر نشاط و اميد مردم به نارضايتى و خشم بدل شد كه روى يك مسئله تمركز داشت و آن «تقلب» بود. همين مسئله مردم را به جهت گيرى فعال وا داشت و به خيابان ها آورد.
اما در پى چندين هفته سركوب خشن نيروهاى امنيتى اكنون فضاى هراس جاى احساس خشم عمومى را گرفته است.
در مورد عامل دوم يعنى – شكل گيرى و انسجام عناصر جامعه مدنى – بايد گفت كه تحولات بطئى از سال هاى موسوم به دوران بازسازى و بعد در دوران موسوم به اصلاحات، ايران را از جامعه اى درهم و بدون ساختار و هويت به جامعه اى با حدى از ساختارها و سنت هاى مدنى بدل كرده است.
در ده سال گذشته ما شاهد جنبش هاى اعتراضى موردى و محدودترى بوديم كه با اتكا به همين ساختارها و سنت هاى ابتدايى جامعه مدنى تبلور يافتند. اما در حوادث پس از انتخابات شكاف بين مردم حكومت چنان عميق شد كه جمعيت ميليونى را به ميدان آورد و متاسفانه ساختارها و سنت هاى مدنى شكل گرفته در اين سال ها توان و ظرفيت تداوم دادن به اين حركت را نداشت. هر چند عامل سركوب خشن و بي رحمانه را نبايد از نظر دور داشت.
و بالاخره عامل سوم – يعنى تعميق شكاف در بين حاكمان و بيدارى افكار عمومى – نقش موثرى در به حركت درآوردن مردم داشت. تاييد صلاحيت نامزدهاى اصلاح طلب و حركت آنها به اصطلاح در چهارچوب نظام، فضاى نسبتا امنى براى حركت ميليونى مردم فراهم كرده بود.
همزمان بروز علائم آشكار از اختلاف بين جناح تندرو و بنيادگرا با سنت گرايان (به عنوان مثال اختلاف شديد بين احمدى نژاد و هاشمى رفسنجانى) اين توقع را ايجاد كرده بود كه سنت گرايان از جنبش سبز حمايت خواهند كرد. و بالاخره بروز اختلاف حتى بين حاميان و شخصيت هاى جناح تندرو در روزهاى اول تزلزل در مواضع حكومت را تشديد كرد. هر چند كه در نهايت همه معترضان درون حكومت در مقابل آنچه كه تهديدى براى كل نظام مى دانستند به تبعيت از رهبرى نظام دفاع از بقا حكومت به شكل فعلى را برگزيدند.
در يك كلام هر چند بسيارى از مردم و گروه هاى سياسى مخالف حكومت اسلامى سالهاست كه خواب يك چنين روزى را مى ديدند ولى حقيقت اين است كه مثل هر موقعيت انقلابى ديگرى در تاريخ شرايطى كه ما در ايران ديديم محصول همزمانى چندين عامل سياسى مهم و نادر بود.
آيا جنبش اعتراضى اخير سرآغازى است بر پايان كار حكومت اسلامى ؟
براى سنجش موضوع سقوط حكومت بايد نتايج بحران اخير و چالش هاى حاصل از آن براى جمهورى اسلامى را بررسى كرد و ديد كه رويدادهاى اخير از نقطه نظر عناصر تشكيل دهنده يك موقعيت انقلابى حكومت را در چه موقعيتى قرار داده است.
از نظر مشروعيت ايدئولوژيك، جمهورى اسلامى اكنون با يك بحران شديد دست و پنجه نرم مى كند. حوادث اخير از نقطه نظر مشروعيت نظام چند نتيجه داشت.
اول اينكه ذات واقعى ساختار اين حكومت را برملا كرد. براى اولين بار كاملا مشخص شد كه شخص رهبر تعيين كننده و تصميم گير اصلى است.
اما برملا شدن اين واقعيت به شكل خشن و عريان در دراز مدت به ضرر رهبرى و موقعيت آن خواهد بود چرا كه جايگاه وى را از يك نوع منصب مشروطه به يك مستبد و خودكامه تنزل خواهد داد.
نتيجه ديگر اين است كه اقليت حاكم بيش از گذشته به انتخابات و راى مردم بدبين و از آن هراسناك خواهد شد. اما اگر آنها از ميزان مشاركت مردم و عناصر انتخابى حكومت بكاهند خود به خود مشروعيت رژيم بيشتر زير سئوال خواهد رفت.
نتيجه ديگر اين حوادث در موازات با عامل فوق، بى اعتمادى مردم و گسترش بى اعتقادى آنها به مشاركت سياسى است كه خود عامل ديگرى است در كاستن از مشروعيت حكومت. به اين ترتيب عنصر انتخابى اين رژيم تئوكراتيك به مرور از هر دو زاويه تحليل خواهد رفت و رژيم بيش از گذشته بايد بر عناصر غيردمكراتيك و اشرافيت روحانى تكيه كند.
چهارمين نتيجه اى كه از حوادث اخير در ايران برجا خواهد ماند گسترش دايره به اصلاح «ضد انقلاب» است. از هم اكنون برخى از تندروها دامنه صفت «منافق» را گسترش داده و از منافقين جديد سخن مى گويند.
به عبارتى ديگر، جمعيت و گروه هاى وسيع ترى به مخالفان گروه حاكم پيوسته اند. به اعتقاد من مهمترين نيتجه نا آرامى و جنبش سياسى اخير كاهش چشمگير احساس هراس از حكومت است. شهامت براى بيان نارضايتى هاى قديمى شايد بزرگترين دستاورد جنبش اخير باشد.
اين يك قاعده عمومى است كه چه در مورد تك تك افراد و چه در مورد يك جامعه خشم هميشه هراس را نابود مى كند.
اما از نقطه نظر اقدامات حكومت براى انطباق خود با اوضاع جديد بايد اشاره كرد كه رژيم هاى خودكامه براى جبران ضعف مشروعيت ايدئولوژيك يا به تشديد سركوب روى مى آورند و يا به گسترش و افزايش خدمات و كمك هاى عمومى.
در مورد ايران شاهديم كه حكومت به سركوب شديدتر روى آورده و پايه هاى نظام و امنيتى آن فعال تر شده اند. حكومت اسلامى در حال تحول به سمت يك سيستم حكومت نظامى است. با توجه به مشكلات اقتصادى ايران بعيد است جمهورى اسلامى بتواند فقدان مشروعيت خود را با گسترش خدمات و كمك هاى اجتماعى جبران كند.
از چهار عنصر اصلى ثبات رژيم – يعنى مشروعيت، كارآمدى، وحدت رهبرى و توان سركوب – به نظر مى رسد كه، حداقل در شرايط فعلى، فقط عنصر چهارم يعنى توان سركوب قادر است عمل كند.
حوادث اخير ثابت كرد كه جناح بندى و اختلافات در ميان حكومتگران يا به اصطلاح خودى ها به حدى شديد شده كه به شكل قبل و با مصالحه قابل حل نيست. اختلاف بين اصلاح طلبان و بنيادگران از يك سو، اختلاف بين مراجع و جوامع دينى گوناگون از سوى ديگر و حتى اختلاف بين نخبگان و فرماندهان نظامى هر روز نمونه ديگرى بروز مى دهد.
در عين حال بايد وضعيت نيروهاى اپوزيسيون، نقاط ضعف و نقاط قوت آنها را نيز در نظر گرفت. در بررسى اين عرصه بايد چهار عامل تعيين كننده در بروز جنبش فراگير و يا وقوع موقعيت انقلابى را محك قرار داد كه عبارتند از: حد نارضايتى عمومى، شبكه سازماندهى، ايدئولوژى و رهبرى جنبش.
تا اين مرحله ما شاهد بوده ايم كه ماشين سركوب رژيم بخش زيادى از شبكه سازماندهى مخالفان را فلج كرده و تعداد زيادى از رهبران و چهره هاى موثر را از ميدان خارج كرده است.
اما اين به آن معنى نيست كه اوضاع براى هميشه به اين شكل باقى خواهد ماند. تاكنون موسوى، كروبى و خاتمى اين حركت را با احتياط رهبرى كرده اند اما برخى مراجع شيعه و به خصوص آيت الله منتظرى با انتقادهاى تندترى عملا حكومت فعلى را فاقد مشروعيت دانسته و شورش عليه آن را موجه اعلام كرده است.
معمولا در تداوم حركت هاى اعتراضى، افراد و ديدگاه هاى قاطع و راديكال ترى جاى رهبران محتاط و ميانه رو را خواهند گرفت. در آن صورت ايدئولوژى و شعارهاى اين جنبش نيز به جاى اعتراض به نتايج انتخابات به اعتراض و زير سئوال بردن كليت ساختار حكومت بدل خواهد شد.
بنابراين دو عامل براى تشخيص عواقب و پيامدهاى اين بحران اهميت دارند: يك - قدرت سركوب و مهار رژيم و آمادگى و توان آن در بكارگيرى اين اهرام ها و دوم – رهبرى جنبش اعتراضى و توان و آمادگى آن براى بازبينى و تغيير ايدئولوژى و نيرومند تر ساختن قابليت هاى سازمان گرانه آن است.
آيا اين جنبش يك رهبرى مشخص و سازمان يافته دارد و يا اين جنبشى است كه رهبرى را به دنبال خود مى كشد؟
معمولا رهبران جنبش هاى انقلابى و يا اعتراضى را به سه گروه تقسيم مى كنند: اول؛ ايدئولوگ ها يا نظريه پردازان، دوم؛ بسيج كننده و تهييج گران، سوم؛ مديران.
گاهى اوقات يك رهبر ممكن است هر سه خصوصيت و قابليت را داشته باشد ولى معمولا يكى از اين سه خصوصيت را به شكل بارزى داراست.
در مورد جنبش امروز ايران نقش رهبرى در دست يك فرد نيست و بنابر اين سه عنصر لازم براى رهبرى تكوين نيافته اند. ايدئولوژى واحد و مشخصى در كار نيست، بيشتر يك حركت دمكراتيك است.
اما موضوعاتى كه الهام بخش شخصيت هاى مهم اين جنبش است كاملا روشن اند و برخى از آنها را مى توان در نطفه هاى قانون اساسى اول جمهورى اسلامى رديابى كرد.
ايدئولوژى يا مرام جنبش هاى اعتراضى در نوع خود مى توانند تعرضى و يا تدافعى باشند. جنبش هاى انقلابى معمولا مرام تعرضى دارند و در پى ساختار سيا سى- اقتصادى و اجتماعى كاملا متفاوتى هستند. ايدئولوژى يا مرام هاى تدافعى معمولا بيانگر نارضايتى مردم از نحوه عملكر نظام موجود و رهبران آنها و بيانگر شورش اند و نه انقلاب . مثل شورش هاى رعيت ها، شورش عليه ماليات و يا شورش عليه تبعيض قومى و مذهبى.
جنبش سبز ايران را مى توان «شورشى عليه تقلب در انتخابات» ناميد.
به يك اعتبار جنبش امروز در ايران به خاطر دفاع از قانون اساسى موجود و به خاطر اعتراض به خودكامگى يك اقليت حاكم كه بر ابزارهاى نظامى تكيه دارد تا حد زيادى شبيه به شورش سال ۱۳۴۲ به رهبرى آيت الله خمينى است.
اما نبايد فراموش كرد كه يك جنبش تدافعى و يا شورش مى تواند به يك حركت انقلابى بدل شود. به اعتقاد من جنبش سبز مى تواند ايده هاى انقلاب مشروطه و شعارهاى اصيل و اوليه انقلاب ۱۳۵۷ را احيا كند. و اين در حد خود مثبت و كافى است چون در تمام يك قرن گذشته مهمترين تضاد و شكاف سياسى در ايران همواره بين خودكامگى ( چه نوع سلطنتى و چه نوع روحانى آن ) با دمكراسى و حاكميت مردم بوده است.
اما جنبش فعلى براى تبديل شدن به يك حركت و جنبش تعرضى بايد ايدئولوژى يا مرام خود را از گرايش هاى تئوكراتيك نهفته در قانون اساسى فعلى جدا كرده و اين آن موضوعى است كه رهبران فعلى معترضان از آن اكراه دارند.
از نقطه نظر عامل دوم در كاركرد، رهبرى – يعنى بسيج مردم و تهييج آنها – با توجه به شرايط سركوب كنونى در ايران رهبرى فعلى امكانات چندانى ندارد. ساختارها و نهادهاى مدنى محدود و نحيفى كه وجود داشت در ماه هاى اخير به شدت سركوب و محدود شده اند.
هميشه با تشديد سركوب امكان بسيج كاهش يافته و هزينه فعاليت سياسى بيشتر مى شود. گاهى اوقات مثل مورد آيت الله خمينى در سال ۱۳۵۷ رهبران در تبعيد هستند و مى توانند بدون نگرانى از بازداشت يا خطر مرگ هر گونه فراخوانى بدهند ولى در مورد رهبران جنبش فعلى به نظر مى رسد كه با توجه به شدت سركوب آنها حاضر نيستند تا اين حد خطر كنند.
و در مورد عامل سوم در كاركرد رهبرى- يعنى مديريت – به نظر مى رسد كه اين ساختار خيلى خوب به هم گره نخورده است و دليل آن باز هم فضاى سركوب شديد است.
معمولا در تمام حركات انقلابى رهبرى جنبش در دو حالت نقش تعيين كننده اى پيدا مى كند: يك – زمانى كه ابزارهاى سركوب و نظامى حكومت قادر به انجام وظيفه خود نيستند و دوم: زمانى كه حكوت در حالت ترديد و يا تشتت قرار دارد ( مثل مورد انقلاب ۱۳۵۷ ايران).
معمولا آن چيزى كه ميخ نهايى را بر تابوت رژيم هاى خودكامه مى كوبد بحران در اعمال قدرت و از دست دادن كنترل اوضاع است. بنابراين يك رهبرى نيرومند و معتقد به ايدئولوژى و مرامى منسجم مى تواند با به كارگرفتن روش هاى گوناگونى از كارزار سياسى، مردم را بسيج كرده و با اتكا به اين نيرو قدرت سركوب و اعمال اراده حكومت را تضعيف كند.
در نهايت با توجه به شرايط فعلى من فكر مى كنم كه مطرح شدن و ارتقاء يك روحانى دگر انديش مثل آيت الله منتظرى به عنوان رهبر اين جنبش مى تواند از نظر بسيج سياسى مردم و تغيير توازن بين نيروها و بازيگران سياسى نقش بسيار مهمى ايفا كند.
منبع: رادیو فردا
آقاى بشيريه در دوران تدريس ۲۵ ساله خود در دانشگاه تهران بيش از ۱۵ كتاب و دهها مقاله نوشته است و شاگردان زيادى را تربيت كرده است. وى يكسال پس از اينكه محمود احمدى نژاد اعلام كرد چرا بايد استادان ليبرال در دانشگاه هاى ايران تدريس كنند، در تابستان سال ۱۳۸۶ توسط كميته انضباطى دانشگاه تهران اخراج شد.
حسين بشيريه كه هم اكنون در دپارتمان علوم سياسى دانشگاه سيراكيوز آمريكا مشغول تدريس است در پاسخ به سئوالات مصاحبه گر، تحليل هاى خود را از مختصات جنبش سبز، دلايل و زمينه هاى بروز آن، ميزان ثبات و آينده حكومت اسلامى و مختصات رهبرى جنبش اعتراضى و آينده آن ارائه مى دهد.
فشرده اى از رئوس و مضامين اصلى اين مصاحبه را در زير مى خوانيد.
از نظر شما، مختصات حوادث و جنبش اعتراضى ايران چيست؟
حسين بشيريه : رويدادهاى پس از انتخابات زمينه ساز يك موقعيت انقلابى بالقوه در رويارويى با حكومتى شد كه درگير بحران هاى متعددى است. اين حوادث پيش از همه بحران در يكپارچگى و انسجام درونى رژيم را به نمايش گذاشت. رژيم هاى خودكامه با ويژگى تئوكراتيك انتخابى در ذات خود بحران هاى متعددى را پرورش مى دهند، مثل بحران در انسجام درونى، بحران در مشروعيت ايدئولوژيك، ناكارآمدى در هدايت امور و رقابت در ميان رهبران.
اما اگر تمامى اين بحران ها در آن واحد بروز كنند شرايط ممكن است به يك موقعيت انقلابى بدل شود و از دل آن عناصر مبارزه سياسى با حكومت رشد خواهند كرد، مثل اعتراض و نارضايتى عمومى، ايدئولوژى و يا رهبرى جديد و حتى سازماندهى.
جمهورى اسلامى مدتها است كه با معضل يا بحران مشروعيت دست و پنجه نرم مى كند. رشد تفسير جمهورى خواهانه از اسلام سياسى، ذات متناقض قانون اساسى ايران، افزايش تمايز بين عملكرد و آرمان هاى ظاهرى رژيم و فاصله گرفتن بيشتر افكار عمومى از ايدئولوژى مسلط از عوامل تعميق بحران مشروعيت بوده اند.
در عين حال حكومت جمهورى اسلامى هيچگاه دولت كارآمدى نبوده ولى بحران كارآمدى آن از سال ۲۰۰۵ عميق شده و عوارض آن تاثيرات بسيار مخربى بر حيات اجتماعى، اقتصادى و سياسى ايران بر جاى گذاشته است.
در مقابل وخامت بحران ناكارآمدى، جمعيت وسيعى از ايرانيان خواستار بهبود وضعيت هستند و جنبش وسيعى كه به پا خواست تا حد زيادى محصول اين تضاد بين خواسته هاى سياسى روبه رشد مردم و نتايج برون آمده از صندوق هاى راى بود.
اما بايد تاكيد كرد كه مهمترين معنا در حوادث پس از انتخابات را بايد در بحران انسجام درونى حكومت اسلامى جستجو كرد. در ساختار حكومت اسلامى هميشه جناح بندى هاى مختلفى وجود داشته است اما حوادث پس از انتخابات نشان داد كه تضاد و اختلاف در ميان اين جناح ها به حدى رسيده كه با ريش سفيدى و ميانجى گرى حل شدنى نيستند.
در مورد رژيم هاى خودكامه ايدئولوژيك معمولا بحران انسجام باعث شكاف در دستگاه نظامى و سركوب و يا ترديد حكومتگران در مقابله با معترضان نمى شود. اما مشروعيت آن را بيش از پيش زير سئوال برده و شرايط را براى سازماندهى نارضايتى عمومى، شكل گيرى ايدئولوژى و رهبرى مخالفان و ساير عناصر لازم براى وقوع يك موقعيت انقلابى فراهم مى كند.
چرا اين جنبش در سى سالى كه از عمر حكومت اسلامى مى گذرد بى سابقه بود؟
با توجه به اينكه جنبش هاى وسيع تحت حكومت رژيم هاى استبدادى بسيار نادراند وقوع آن را نمى توان با عوامل به اصطلاح معمولى تر مثل بحران اقتصادى، ناكارآمدى حكومت و يا بروز نارضايتى عمومى توضيح داد.
تاريخ جنبش هاى فراگير نشان مى دهد كه در اين جنبش ها نه عوامل نارضايتى بلكه يافتن دريچه اى براى كاناليزه كردن نارضايتى ها و بسترى مناسب براى تعرض قطعى عنصر تعيين كننده است.
در مورد ايران تركيبى از سه عامل كه معمولا در تئورى هاى سياسى به عنوان دليل بروز اين جنبش ها قلمداد مى شوند با هم نمود پيدا كرد.
عامل اول، فاصله يا تضادى تحمل ناپذير بين خواسته ها و توقعات مردم قبل از انتخابات با سركوب خشن حكومت در روزهاى بعد از آن است. با اعلان نتايج انتخابات، فضاى پر نشاط و اميد مردم به نارضايتى و خشم بدل شد كه روى يك مسئله تمركز داشت و آن «تقلب» بود. همين مسئله مردم را به جهت گيرى فعال وا داشت و به خيابان ها آورد.
اما در پى چندين هفته سركوب خشن نيروهاى امنيتى اكنون فضاى هراس جاى احساس خشم عمومى را گرفته است.
در مورد عامل دوم يعنى – شكل گيرى و انسجام عناصر جامعه مدنى – بايد گفت كه تحولات بطئى از سال هاى موسوم به دوران بازسازى و بعد در دوران موسوم به اصلاحات، ايران را از جامعه اى درهم و بدون ساختار و هويت به جامعه اى با حدى از ساختارها و سنت هاى مدنى بدل كرده است.
در ده سال گذشته ما شاهد جنبش هاى اعتراضى موردى و محدودترى بوديم كه با اتكا به همين ساختارها و سنت هاى ابتدايى جامعه مدنى تبلور يافتند. اما در حوادث پس از انتخابات شكاف بين مردم حكومت چنان عميق شد كه جمعيت ميليونى را به ميدان آورد و متاسفانه ساختارها و سنت هاى مدنى شكل گرفته در اين سال ها توان و ظرفيت تداوم دادن به اين حركت را نداشت. هر چند عامل سركوب خشن و بي رحمانه را نبايد از نظر دور داشت.
و بالاخره عامل سوم – يعنى تعميق شكاف در بين حاكمان و بيدارى افكار عمومى – نقش موثرى در به حركت درآوردن مردم داشت. تاييد صلاحيت نامزدهاى اصلاح طلب و حركت آنها به اصطلاح در چهارچوب نظام، فضاى نسبتا امنى براى حركت ميليونى مردم فراهم كرده بود.
همزمان بروز علائم آشكار از اختلاف بين جناح تندرو و بنيادگرا با سنت گرايان (به عنوان مثال اختلاف شديد بين احمدى نژاد و هاشمى رفسنجانى) اين توقع را ايجاد كرده بود كه سنت گرايان از جنبش سبز حمايت خواهند كرد. و بالاخره بروز اختلاف حتى بين حاميان و شخصيت هاى جناح تندرو در روزهاى اول تزلزل در مواضع حكومت را تشديد كرد. هر چند كه در نهايت همه معترضان درون حكومت در مقابل آنچه كه تهديدى براى كل نظام مى دانستند به تبعيت از رهبرى نظام دفاع از بقا حكومت به شكل فعلى را برگزيدند.
در يك كلام هر چند بسيارى از مردم و گروه هاى سياسى مخالف حكومت اسلامى سالهاست كه خواب يك چنين روزى را مى ديدند ولى حقيقت اين است كه مثل هر موقعيت انقلابى ديگرى در تاريخ شرايطى كه ما در ايران ديديم محصول همزمانى چندين عامل سياسى مهم و نادر بود.
آيا جنبش اعتراضى اخير سرآغازى است بر پايان كار حكومت اسلامى ؟
براى سنجش موضوع سقوط حكومت بايد نتايج بحران اخير و چالش هاى حاصل از آن براى جمهورى اسلامى را بررسى كرد و ديد كه رويدادهاى اخير از نقطه نظر عناصر تشكيل دهنده يك موقعيت انقلابى حكومت را در چه موقعيتى قرار داده است.
از نظر مشروعيت ايدئولوژيك، جمهورى اسلامى اكنون با يك بحران شديد دست و پنجه نرم مى كند. حوادث اخير از نقطه نظر مشروعيت نظام چند نتيجه داشت.
اول اينكه ذات واقعى ساختار اين حكومت را برملا كرد. براى اولين بار كاملا مشخص شد كه شخص رهبر تعيين كننده و تصميم گير اصلى است.
اما برملا شدن اين واقعيت به شكل خشن و عريان در دراز مدت به ضرر رهبرى و موقعيت آن خواهد بود چرا كه جايگاه وى را از يك نوع منصب مشروطه به يك مستبد و خودكامه تنزل خواهد داد.
نتيجه ديگر اين است كه اقليت حاكم بيش از گذشته به انتخابات و راى مردم بدبين و از آن هراسناك خواهد شد. اما اگر آنها از ميزان مشاركت مردم و عناصر انتخابى حكومت بكاهند خود به خود مشروعيت رژيم بيشتر زير سئوال خواهد رفت.
نتيجه ديگر اين حوادث در موازات با عامل فوق، بى اعتمادى مردم و گسترش بى اعتقادى آنها به مشاركت سياسى است كه خود عامل ديگرى است در كاستن از مشروعيت حكومت. به اين ترتيب عنصر انتخابى اين رژيم تئوكراتيك به مرور از هر دو زاويه تحليل خواهد رفت و رژيم بيش از گذشته بايد بر عناصر غيردمكراتيك و اشرافيت روحانى تكيه كند.
چهارمين نتيجه اى كه از حوادث اخير در ايران برجا خواهد ماند گسترش دايره به اصلاح «ضد انقلاب» است. از هم اكنون برخى از تندروها دامنه صفت «منافق» را گسترش داده و از منافقين جديد سخن مى گويند.
به عبارتى ديگر، جمعيت و گروه هاى وسيع ترى به مخالفان گروه حاكم پيوسته اند. به اعتقاد من مهمترين نيتجه نا آرامى و جنبش سياسى اخير كاهش چشمگير احساس هراس از حكومت است. شهامت براى بيان نارضايتى هاى قديمى شايد بزرگترين دستاورد جنبش اخير باشد.
اين يك قاعده عمومى است كه چه در مورد تك تك افراد و چه در مورد يك جامعه خشم هميشه هراس را نابود مى كند.
اما از نقطه نظر اقدامات حكومت براى انطباق خود با اوضاع جديد بايد اشاره كرد كه رژيم هاى خودكامه براى جبران ضعف مشروعيت ايدئولوژيك يا به تشديد سركوب روى مى آورند و يا به گسترش و افزايش خدمات و كمك هاى عمومى.
در مورد ايران شاهديم كه حكومت به سركوب شديدتر روى آورده و پايه هاى نظام و امنيتى آن فعال تر شده اند. حكومت اسلامى در حال تحول به سمت يك سيستم حكومت نظامى است. با توجه به مشكلات اقتصادى ايران بعيد است جمهورى اسلامى بتواند فقدان مشروعيت خود را با گسترش خدمات و كمك هاى اجتماعى جبران كند.
از چهار عنصر اصلى ثبات رژيم – يعنى مشروعيت، كارآمدى، وحدت رهبرى و توان سركوب – به نظر مى رسد كه، حداقل در شرايط فعلى، فقط عنصر چهارم يعنى توان سركوب قادر است عمل كند.
حوادث اخير ثابت كرد كه جناح بندى و اختلافات در ميان حكومتگران يا به اصطلاح خودى ها به حدى شديد شده كه به شكل قبل و با مصالحه قابل حل نيست. اختلاف بين اصلاح طلبان و بنيادگران از يك سو، اختلاف بين مراجع و جوامع دينى گوناگون از سوى ديگر و حتى اختلاف بين نخبگان و فرماندهان نظامى هر روز نمونه ديگرى بروز مى دهد.
در عين حال بايد وضعيت نيروهاى اپوزيسيون، نقاط ضعف و نقاط قوت آنها را نيز در نظر گرفت. در بررسى اين عرصه بايد چهار عامل تعيين كننده در بروز جنبش فراگير و يا وقوع موقعيت انقلابى را محك قرار داد كه عبارتند از: حد نارضايتى عمومى، شبكه سازماندهى، ايدئولوژى و رهبرى جنبش.
تا اين مرحله ما شاهد بوده ايم كه ماشين سركوب رژيم بخش زيادى از شبكه سازماندهى مخالفان را فلج كرده و تعداد زيادى از رهبران و چهره هاى موثر را از ميدان خارج كرده است.
اما اين به آن معنى نيست كه اوضاع براى هميشه به اين شكل باقى خواهد ماند. تاكنون موسوى، كروبى و خاتمى اين حركت را با احتياط رهبرى كرده اند اما برخى مراجع شيعه و به خصوص آيت الله منتظرى با انتقادهاى تندترى عملا حكومت فعلى را فاقد مشروعيت دانسته و شورش عليه آن را موجه اعلام كرده است.
معمولا در تداوم حركت هاى اعتراضى، افراد و ديدگاه هاى قاطع و راديكال ترى جاى رهبران محتاط و ميانه رو را خواهند گرفت. در آن صورت ايدئولوژى و شعارهاى اين جنبش نيز به جاى اعتراض به نتايج انتخابات به اعتراض و زير سئوال بردن كليت ساختار حكومت بدل خواهد شد.
بنابراين دو عامل براى تشخيص عواقب و پيامدهاى اين بحران اهميت دارند: يك - قدرت سركوب و مهار رژيم و آمادگى و توان آن در بكارگيرى اين اهرام ها و دوم – رهبرى جنبش اعتراضى و توان و آمادگى آن براى بازبينى و تغيير ايدئولوژى و نيرومند تر ساختن قابليت هاى سازمان گرانه آن است.
آيا اين جنبش يك رهبرى مشخص و سازمان يافته دارد و يا اين جنبشى است كه رهبرى را به دنبال خود مى كشد؟
معمولا رهبران جنبش هاى انقلابى و يا اعتراضى را به سه گروه تقسيم مى كنند: اول؛ ايدئولوگ ها يا نظريه پردازان، دوم؛ بسيج كننده و تهييج گران، سوم؛ مديران.
گاهى اوقات يك رهبر ممكن است هر سه خصوصيت و قابليت را داشته باشد ولى معمولا يكى از اين سه خصوصيت را به شكل بارزى داراست.
در مورد جنبش امروز ايران نقش رهبرى در دست يك فرد نيست و بنابر اين سه عنصر لازم براى رهبرى تكوين نيافته اند. ايدئولوژى واحد و مشخصى در كار نيست، بيشتر يك حركت دمكراتيك است.
اما موضوعاتى كه الهام بخش شخصيت هاى مهم اين جنبش است كاملا روشن اند و برخى از آنها را مى توان در نطفه هاى قانون اساسى اول جمهورى اسلامى رديابى كرد.
ايدئولوژى يا مرام جنبش هاى اعتراضى در نوع خود مى توانند تعرضى و يا تدافعى باشند. جنبش هاى انقلابى معمولا مرام تعرضى دارند و در پى ساختار سيا سى- اقتصادى و اجتماعى كاملا متفاوتى هستند. ايدئولوژى يا مرام هاى تدافعى معمولا بيانگر نارضايتى مردم از نحوه عملكر نظام موجود و رهبران آنها و بيانگر شورش اند و نه انقلاب . مثل شورش هاى رعيت ها، شورش عليه ماليات و يا شورش عليه تبعيض قومى و مذهبى.
جنبش سبز ايران را مى توان «شورشى عليه تقلب در انتخابات» ناميد.
به يك اعتبار جنبش امروز در ايران به خاطر دفاع از قانون اساسى موجود و به خاطر اعتراض به خودكامگى يك اقليت حاكم كه بر ابزارهاى نظامى تكيه دارد تا حد زيادى شبيه به شورش سال ۱۳۴۲ به رهبرى آيت الله خمينى است.
اما نبايد فراموش كرد كه يك جنبش تدافعى و يا شورش مى تواند به يك حركت انقلابى بدل شود. به اعتقاد من جنبش سبز مى تواند ايده هاى انقلاب مشروطه و شعارهاى اصيل و اوليه انقلاب ۱۳۵۷ را احيا كند. و اين در حد خود مثبت و كافى است چون در تمام يك قرن گذشته مهمترين تضاد و شكاف سياسى در ايران همواره بين خودكامگى ( چه نوع سلطنتى و چه نوع روحانى آن ) با دمكراسى و حاكميت مردم بوده است.
اما جنبش فعلى براى تبديل شدن به يك حركت و جنبش تعرضى بايد ايدئولوژى يا مرام خود را از گرايش هاى تئوكراتيك نهفته در قانون اساسى فعلى جدا كرده و اين آن موضوعى است كه رهبران فعلى معترضان از آن اكراه دارند.
از نقطه نظر عامل دوم در كاركرد، رهبرى – يعنى بسيج مردم و تهييج آنها – با توجه به شرايط سركوب كنونى در ايران رهبرى فعلى امكانات چندانى ندارد. ساختارها و نهادهاى مدنى محدود و نحيفى كه وجود داشت در ماه هاى اخير به شدت سركوب و محدود شده اند.
هميشه با تشديد سركوب امكان بسيج كاهش يافته و هزينه فعاليت سياسى بيشتر مى شود. گاهى اوقات مثل مورد آيت الله خمينى در سال ۱۳۵۷ رهبران در تبعيد هستند و مى توانند بدون نگرانى از بازداشت يا خطر مرگ هر گونه فراخوانى بدهند ولى در مورد رهبران جنبش فعلى به نظر مى رسد كه با توجه به شدت سركوب آنها حاضر نيستند تا اين حد خطر كنند.
و در مورد عامل سوم در كاركرد رهبرى- يعنى مديريت – به نظر مى رسد كه اين ساختار خيلى خوب به هم گره نخورده است و دليل آن باز هم فضاى سركوب شديد است.
معمولا در تمام حركات انقلابى رهبرى جنبش در دو حالت نقش تعيين كننده اى پيدا مى كند: يك – زمانى كه ابزارهاى سركوب و نظامى حكومت قادر به انجام وظيفه خود نيستند و دوم: زمانى كه حكوت در حالت ترديد و يا تشتت قرار دارد ( مثل مورد انقلاب ۱۳۵۷ ايران).
معمولا آن چيزى كه ميخ نهايى را بر تابوت رژيم هاى خودكامه مى كوبد بحران در اعمال قدرت و از دست دادن كنترل اوضاع است. بنابراين يك رهبرى نيرومند و معتقد به ايدئولوژى و مرامى منسجم مى تواند با به كارگرفتن روش هاى گوناگونى از كارزار سياسى، مردم را بسيج كرده و با اتكا به اين نيرو قدرت سركوب و اعمال اراده حكومت را تضعيف كند.
در نهايت با توجه به شرايط فعلى من فكر مى كنم كه مطرح شدن و ارتقاء يك روحانى دگر انديش مثل آيت الله منتظرى به عنوان رهبر اين جنبش مى تواند از نظر بسيج سياسى مردم و تغيير توازن بين نيروها و بازيگران سياسى نقش بسيار مهمى ايفا كند.
منبع: رادیو فردا
حمله نیروهای انتظامی به سفرههای افطار کنار اوین
نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع کنندگانی که برای برگزاری مراسم افطار به دعوت سازمان دانش آموختگان ایران در مقابل درب اصلی زندان اوین حاضر شده بودند، حمله کردند.
به گزارش روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم)، دهها تن از ماموران امنیتی که از چند ساعت پیش از اذان مغرب در محوطه روبروی زندان اوین حاضر شده بودند، همزمان با پخش صدای اذان مغرب و وقت افطار هنگامی که اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی سفرههای خود را پهن کردند با هجوم به آنها و اعمال خشونت سفرههای افطار پهن شده در مقابل زندان اوین را برچیدند.
این اقدام نیروهای انتظامی و امنیتی که همزمان با پخش اذان مغرب و هنگام افطار توام با اهانت به حاضران صورت گرفت، با اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم مواجه شد که نیروهای انتظامی با توسل به خشونت برخی روزهدارانی را که در کنار سفرههای افطار نشسته بودند به روی زمین کشاندند و آنها را از محل دور کردند.
در این میان توهین یکی از افسران نیروی انتظامی به همسر عبدالله مومنی (همسر شهید) با ابراز انزجار حاضران مواجه شد.
گزارشها حاکی است که تا ساعتی پس از افطار نیروهای انتظامی از هرگونه توقف صدها نفر از شهروندان که قصد داشتند به این مراسم بپیوندند در مقابل درب اصلی زندان اوین جلوگیری بعمل آوردند.
درپی متفرق کردن جمعیت، تعدادی از حاضران با حضور در کنار اتوبان یادگار امام و در فاصله چند صدمتری زندان اوین سفرههای افطار خود را پهن کرده و در کنار خانواده زندانیان سیاسی روزه خود را افطار کردند.
حضور تعدادی از خانوادههای شهروندان عادی که با تهیه غذا به صورت خودجوش به این مراسم پیوسته بودند از نکات جالب توجه بود.
به گزارش روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم)، دهها تن از ماموران امنیتی که از چند ساعت پیش از اذان مغرب در محوطه روبروی زندان اوین حاضر شده بودند، همزمان با پخش صدای اذان مغرب و وقت افطار هنگامی که اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی سفرههای خود را پهن کردند با هجوم به آنها و اعمال خشونت سفرههای افطار پهن شده در مقابل زندان اوین را برچیدند.
این اقدام نیروهای انتظامی و امنیتی که همزمان با پخش اذان مغرب و هنگام افطار توام با اهانت به حاضران صورت گرفت، با اعتراض شرکت کنندگان در این مراسم مواجه شد که نیروهای انتظامی با توسل به خشونت برخی روزهدارانی را که در کنار سفرههای افطار نشسته بودند به روی زمین کشاندند و آنها را از محل دور کردند.
در این میان توهین یکی از افسران نیروی انتظامی به همسر عبدالله مومنی (همسر شهید) با ابراز انزجار حاضران مواجه شد.
گزارشها حاکی است که تا ساعتی پس از افطار نیروهای انتظامی از هرگونه توقف صدها نفر از شهروندان که قصد داشتند به این مراسم بپیوندند در مقابل درب اصلی زندان اوین جلوگیری بعمل آوردند.
درپی متفرق کردن جمعیت، تعدادی از حاضران با حضور در کنار اتوبان یادگار امام و در فاصله چند صدمتری زندان اوین سفرههای افطار خود را پهن کرده و در کنار خانواده زندانیان سیاسی روزه خود را افطار کردند.
حضور تعدادی از خانوادههای شهروندان عادی که با تهیه غذا به صورت خودجوش به این مراسم پیوسته بودند از نکات جالب توجه بود.
واکنش شدیداللحن مجمع روحانیون مبارز به سخنان فرمانده سپاه
مجمع روحانیون به انتشار اطلاعیهای اظهارات بی اساس دستگاههای تبلیغی سپاه و فرماندهان آن را به شدت محکوم کرد. متن این اطلاعیه که در سایت مجمع روحانیون مبارز منتشر شده به شرح زیر است:
این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند چه باید کرد؟
فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.
آیا انتظار از مدعی العموم جدید برای نشان دادن عکس العملی مناسب نسبت به این اتهام و دروغ پردازی و موارد مشابه آن که موجب تشویش افکار و تحریک بعضی افراد و زمینه ساز اجرای برنامه های خطرناک می شود، به خصوص با توجه به وعده رییس محترم قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام، انتظاری نا به جاست؟ به امید آنکه این انتظار شرعی و به حق، هر چه سریع تر جامه عمل پوشیده و این روند اقدامات مغایر با مصالح کشور و منافی با اخلاق و دین و قانون متوقف گردد.
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز - یازدهم شهریور هشتاد و هشت
این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند چه باید کرد؟
فرمانده سپاه با دروغی بزرگ و تهمتی ناروا نسبت به حجة الاسلام و المسلمین خاتمی و آیت الله موسوی خوئینی، علاوه بر اینکه بی اعتباری به اصطلاح اعترافات افراد دستگیر شده را بیش از پیش نشان داد، به نهاد ارجمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عظمت گذشته آن اینک ابزاری در جهت توجیه سیاست های نادرست و انجام اقدام های ناسازگار با مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب شده است جفا کرد.
آیا انتظار از مدعی العموم جدید برای نشان دادن عکس العملی مناسب نسبت به این اتهام و دروغ پردازی و موارد مشابه آن که موجب تشویش افکار و تحریک بعضی افراد و زمینه ساز اجرای برنامه های خطرناک می شود، به خصوص با توجه به وعده رییس محترم قوه قضائیه برای برخورد با تخلفات از هرکس و در هر مقام، انتظاری نا به جاست؟ به امید آنکه این انتظار شرعی و به حق، هر چه سریع تر جامه عمل پوشیده و این روند اقدامات مغایر با مصالح کشور و منافی با اخلاق و دین و قانون متوقف گردد.
روابط عمومی مجمع روحانیون مبارز - یازدهم شهریور هشتاد و هشت
اشتراک در:
پستها (Atom)