حتما بخوانید : برای نماز جمعه فردا 23 مرداد آماده شویم ، مجموعه کامل توصیه هایی برای هرچه موفقتر برگزار کردن حرکت اعتراضی فردا

آنچه در زیر میخوانید مجموعه توصیه هایی است برای هرچه موفقتر برگزار کردن نماز جمعه سبز 23 مرداد ماه . این توصیه ها برای نماز جمعه 26 تیرماه هاشمی نیز داده شده بوده و اینجا آنها را مجددا با تغییراتی ذکر میکنیم . از همه دوستان میخواهیم که این توصیه ها را در سطح وسیع هرچه زودتر قبل از روز جمعه پخش و توزیع کنند:

جمعه 23 مرداد ، روز نماز جمعه در تهران روزی تاریخی خواهد بود. در این جمعه همه به نماز جمعه خواهیم رفت تا مشت محکمی بر دهان کودتاچیان بکوبیم . پس ،از امروز باید خود و دوستان خود و مردم را آماده حضو ر ملیونی و کوبنده جنبش سبز در نماز جمعه تهران کنیم . در راستای این وظیفه مهم میهنی نکاتی را که در روزهای اخیر از مجموعه توصیه ها و آموزه های دوستان مختلف گرد آورده ایم در اینجا ذکر میکنیم باشد که خدمت کوچکی کرده باشیم به موفقیت هرچه بیشتر تظاهرات ملیونی روز جمعه. جادارد همینجا از دوستانی که آموزه های آنان را گرد آورده ایم تشکرکنیم :
» سعی کنیم در فرصتی که باقیمانده تا میتوانیم به آنهایی که در جریان نیستند اطلاع دهیم و توسط اعلامیه های چاپی و شعارهای دیواری و تلفن و پیغامک و ای میل و غیره خبر شرکت در نماز جمعه تاریخی تهران را به اطلاع همه برسانیم . سعی کنیم با دوستان خود در زمینه شرکت در نماز هماهنگی کنیم . اعلامیه ها را بخوانیم . اگر به اینترنت دسترسی داریم راهنماییهایی را که در آن میبنیم پرینت کرده و در اختیار دیگران قرار دهیم .
» دولت همیشه بسیج میکند و از همه شهرستانها نیرو به تهران می آورد و چلو کباب میدهد و غیره . اینبار از همه دوستان شهرستانی میخواهیم هر طور شده خود را به تهران برسانند و مهمان ما تهرانیها باشند به خصوص آنها که در شهرستانهای نزدیک تهران هستند . به دوستان شهرستانی خود بگوییم بیایند و برای فردا مهمان ما باشند .
» با هم و در صفوف فشرده به نماز جمعه فردا برویم نه جدا از هم و تک تک . در کنار هم بنشینیم تا قادر به اقدام جمعی و دفاع از خود در صورت هجوم اوباشان باشیم . قدرت مردم در اتحاد و باهم بودن است .
» از سرکوب خشن بیم به دل راه ندهیم . به دلیل ماهیت این نماز که جلوی دوربینها برگزار میشود کودتاچیان جرات سرکوب بیرحمانه و خشن در طی نماز و شعار های ما نخواهند داشت . پس از نماز نیز هرچه زودتر باید تظاهرات پراکنده در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران را آغاز کرد و به صورت جنگ و گریز با نیروهای سرکوبگر طرف شد . یادمان نرود و قبول کنیم که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی برای خود و فرزندانمان باید قربانی هم داد و آزادی هیچ جای دنیا به راحتی به دست نیامده است .
» فردا چشم دنیا به ماست . تهیه فیلم و عکس و آپلود سریع آن به اینترنت و خبردهی با موبایل و توییتر بسیار مهم است . باید تیم های فیلم برداری و عکاسی تشکیل شود و با استقرار در مکان های مناسب تصاویر با کیفیت و خوبی تهیه کنند.. اگر کسی را می شناسید که محل سکونت یا کارش در خیابان های محل برگزاری نماز باشد، کمک زیادی برای گرفتن تصویر مناسب از پشت بام و طبقات بالا خواهد بود. عکاسی و فیلم برداری باید به صورت تیمی باشد تا یکی دو نفر بتونند از عکاس یا فیلم بردار حمایت کنند.
» مسئله اصلی و مهم ما اینست که بتوانیم به صورت یک جمعیت ملیونی به خیابانهای اطراف نماز جمعه بیاییم و “آنها” را با صفوف خود “محاصره” کنیم . اینطوری هم از نظارت شدیدی که در صحن اصلی حتما خواهد بود دور هستیم و آزادی بیشتری برای عملیات هماهنگ و گروهی خواهیم داشت و هم اینکه احتمال درگیریها کمتر خواهد بود . کمبود پوشش خبری را هم که البته و احمدالله با اینهمه موبایل و دوربین که داریم جبران خواهیم کرد . مادر خیابانهای اطراف دانشگاه تهران جمع خواهیم بود به سمت شمال دانشگاه تا بلوار و به سمت شرق و غرب (جنوب که نیست چون جلوی امام نماز جمعه است ) . باید برای آن محوطه ها فکر کرد و غصه جلوی دوربین صدا و سیما را نخورد . ضمنا به علت حضور در خیابانها و نه دانشگاه ، به محض خاتمه نماز میتوانیم تظاهرات آرام خود را آغاز کنیم.
» پس مسئله اصلی اینست که خیابانهای اطراف را تا محدوده های وسیع پرکنیم تا کودتاچیان از شمار افراد بترسند . آنها خیلی راحت میدانند تعداد معمولی افرادی را که در سایر نماز جمعه ها جمع میشوند و بهتر از من و شما میتوانند مقایسه کنند و همین باعث ترسشان میشود .
» تظاهرات پس از اختتام نماز : هنوز هم به اعتقاد ما مسئله اصلی تظاهراتی است که بلافاصله پس از ختم نماز جمعه حتی به صورت خودجوش (البته هدف اینست که سازمان یافته باشد) برپا خواهد شد . البته بسیار بسیار مهم است که همه بر سر نماز حاضر باشیم ولی حضور واقعا مستقل خود را در تظاهرات پس از آن نشان خواهیم داد . با این تظاهرات تهران را یکپارچه سبز خواهیم کرد در حمایت از موسوی . حکومت هم فعلا بیشتر ترسش از این تظاهرات است و نه از خود نماز. پس از نماز جمعه از فرصت پیش آمده برای راهپیمایی جداگانه و تظاهرات در نقاط مختلف شهر و به خصوص مناطق اطراف دانشگاه تهران استفاده کنیم . سعی کنیم تظاهرات تا حد امکان مسالمت آمیز باشد ولی در عین حال آماده برخورد قهر آمیز با لباس شخصیها و بسیجیهایی که خشونت را از حد میگذرانند نیز باشیم .
» اگر نمیخواهید در نماز حاضر باشید حتما حتما اندکی قبل از پایان نماز خود را به تجمع ملیونی برسانید تا در تظاهرات پس از اختتام نماز شرکت کنید (نماز حدود ساعت 2 بعد ازظهرتمام می شود). مردمی که به هر دلیل نمی خواهند در نماز باشند (نمازنخوانان، اقلیتهای مذهبی، مخالفان هاشمی و …) می توانند در پارک لاله یا منزل یا کوچه های اطراف دانشگاه تهران تا پایان نماز بمانند و بعد از پایان نماز به جمعیت نمازگزار در محدوده دانشگاه برای راهپیمایی انتهایی مراسم بپیوندند
» رادیو با خود بیاوریم تا سخنان خاتمی و شعارهای زمین چمن را بشنویم و بتوانیم عکس العمل به موقع نشان دهیم .
» سعی کنیم از فرصت امروز برای آگاهی سایر نمازگزاران استفاده کنیم .نمازگزاران همیشگی را که از قشرهای بی اطلاع و کم اطلاع هستند و امروز با تجهیز کامل دولت به تعداد زیاد به نماز جمعه خواهند آمد به هر وسیله آگاه کنیم. با آنها بحث و صحبت کنیم . جزوات و اعلامیه هایی را که به همین منظور آماده کرده ایم در اختیارشان قرار دهیم . در انقلاب سال 57 کاستهای صحبت خمینی و سایر نطقها خیلی موثر بود اکنون میتوان از سی دی و دی وی دی برای این منظور و توجیه انقلاب سبز استفاده کرد و آن را بین نمازگزاران توزیع نمود .
» شعارها را آگاهانه انتخاب کنیم تا مایه جدال با اوباش کودتاچی نشود ولی در عین حال نشان دهد که قشر عظیم این مردمی که در نماز شرکت کرده اند برای حمایت از انقلاب سبز به آنجا آمده اند و نه حمایت از نماز جمعه دولتی چون اگر ساکت بنشینیم و تفاوتهای خود را نشان ندهیم دولت کودتا در صدا و سیمای مزدورش اینرا به حساب حمایت از خود خواهد گذاشت . شعارها را با هم و هماهنگی شده بدهیم و سعی کنیم فقط پیرو شعارهای از پیش طراحی شده ستاد نماز جمعه نشویم . شعار تند ندهیم ولی با شعار های خود نشان دهیم با جمعه روهای حرفه ای تفاوت داریم و به منظور حمایت از موسوی به اینجا آمده ایم.

اینهم چند شعار برگرفته از توصیه های دوستان :

حواستان به تله مرگ بر ضد ولایت فقیه باشد . به هیچوجه در دادن این شعار شرکت نکنید و شعارهای دیگری را جایگزین آن سازید یا حد اکثر سکوت کنید . هیچ شعاری در دفاع از احمدی نژاد یا خامنه ای را تکرار نکنید–
شعارها در نماز جمعه طبق عادت ، شعارشرکت کنندگان، مرگ بر آمریکا،اسرائیل و انگلیس هست ، اما این بار شعار مرگ بر چین و روسیه هم به این شعار اضافه میکنیم و یا اصولا جایگزین آن میکنیم .از همه تقاضا میکنیم شعار مرگ بر چین و روسیه فراموش نشود.

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، مرگ بر روسیه، مرگ بر چین، مرگ بر چاوز

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر استبداد

الله اکبر الله اکبر مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشه چه دکتر مرگ بر دولت کودتا

الله اکبر، الله اکبر ، یا حسین میرحسین

میرحسین می رزمد، سازش نمی پذیرد

موسوی کروبی، رای مارو پس بگیر

هموطن شهیدم، رایتو پس می گیرم

زندانی سیاسی ، آزاد باید گردد

ما اهل کوفه نیستیم پول بگیریم بایستیم

یا حسین……..میرحسین

حسين حسين شعار ماست موسوي افتخار ماست.

ما اهل کوفه نیستیم حسین(میرحسین )تنها بماند

» عکس و شعار های کاغذ نوشته با خود ببریم . میتوانیم عکسهای زندانیان در بند یا شهدا را با خود داشته باشیم . بعضیها پیشنهاد کرده اند عکس آیت الله طالقانی که اولین نمازهای ملیونی جمعه را برگزار میکرد بی خطر است و در ضمن صفوف ما را از آنها جدا میکند .
» پارچه نوشته و پارچه های سبز با خود ببریم و زمین و زمان را سبز کنیم .
» جا نمازهای سبز همراه داشته باشیم .
» شعار نویسی سریع روی دیوارها فراموش نشود .
» اعلامیه های چاپی ببریم برای آگاه کردن مردم در مورد رژیم کودتا و همچنین برنامه های آینده جنبش ضد کودتا .
» یک علامت مشخصه که مارا به خوبی از آنها متمایز میکند علامت پیروزی یا V دادن با انگشتان است . جلوی دوربینها و در هنگام خطبه ها و هنگام شعار دادنها و البته موقع تظاهرات .
» اگر میخواهیم علامتها و تن پوشهای سبز داشته باشیم آنها را زیر لباسهایمان بپوشیم و پس از استقرار در محل آشکار کنیم و نه در هنگام آمدن و مستقر شدن در محل نماز چون اگر سبز ببینند شلوغ میکنند و جلویمان را میگیرند .


چند توصیه از دوستان دیگر :

اولا دوستان نمازگزار لطف فرمایند تا شروع خطبه ها زیاد شلوغ نکنند و به حنجره مبارک فشار نیارن. با شروع خطبه ها و با توجه به احتمال پخش رادیویی، انواع برخورد های پر صدا مثل شلیک اشک آور با خطر جهانی شدن مواجه می شود. در حالی که اگر قبل از خطبه این نوع برخوردها صورت گیرد با حداقل بازتاب همراه و جمعیت از خیابان های اصلی متفرق خواهد شد. شعارهای وزیر شعار با پاسخ های مشابه نماز جمعه سبز اول همراه گردد. خصوصا مرگ بر روسیه.خواهشا سر این مرگ بر روسیه اجماع داشته باشیم که گوش کر پوتین هم متوجه شود. در موقع ورود افراد مهم به جای شعار نمادهامون رو به نمایش بگذاریم. هدف کاهش هزینه های جنبش خواهد بود. هر شخصیت مهمی که به سمت دانشگاه حرکت می کند می بایست در نماد های سبز جنبش گم شود. سعی کنیم با آنها حرف بزنیم و فرهنگ و وقار جنبش رو به رخشون بکشیم. بنده شخصا اثر این موضوع رو در مراسم مسجد قبا که علی مطهری به طور اتفاقی با جنبش همراه شد دیدم. کافیست مواضع قبل و بعد از آن روز ایشان را مقایسه بفرمایید. نیت نمازمون این باشه که می خوایم شده یک نفر از هوادارای اینارو کم کنیم. بامدنیت، با شعور بالامون. از پلاکاردهای به زبان انگلیسی که قبلا بارها پیشنهاد شده استفاده کنیم. از ساکنین محلات مربوطه هم عاجزانه درخواست می شود درب منزل خود را باز بگذارند و سعی کنند با دقت و مواظبت و بدون تابلو بازی عکس و فیلم تهیه کنند. از دوستان فیلم بردار درخواست میشود تنظیمات موبایل خود را به گونه ای انجام دهند که فیلم ها و عکس ها در کارت مموری و نه در حافظه دوربین ضبط گردد. در صورت خطری شدن اوضاع مموری را خارج و پنهان نمایید. در این صورت ضبط تلفن همراه شما دردسر کمتری برای شما به همراه خواهد داشت. بنده شخصا یک مموری خالی یدک با خودم می برم که در موقع خطر جای اصلی قرار بدم که شک بر انگیز هم نباشه. خواهش مهم دیگر تکه تکه نشدن صفوف است. همه جا ترجیحا جمع باشیم که هم نمود بهتری پیدا کنه هم اینکه دوستانمون قیچی نشن. با شروع خطبه ها و با شروع خزعبلات خطیب شعارهای سبز را بصورت میلیونی فریاد می کنیم طوری که دست خطیب جمعه بلرزد. طوری که نتوانند صدایمان را از فیلم بردارند. طوری که هر خود فروخته ای آمده در داخل صحن دچار حس غربت شود. دوستان خواهش می کنم حواستون به مدارس و ساختمان های دولتی باشه. این ها از صبح پر لباس شخصی و نیروی ویژه است. اونجا تکی نپلکید که مثل موش تو تله می افتید. از جمع جدا نشوید. اگه کسی کماندو بازی درآورد سعی کنید جمعش کنید. شعار یا 100 نفر به بالا بدید یا تو جمعای کوچیک اگه افتادید خواهشا سکوت کنید و خودتونو به جمعیت های بزرگ تر نزدیک کنید بعدش… سعی کنید بین نیروی انتظامی و لش ها اختلاف بندازید. با نیروی انتظامی مودب محاوره کنید. اگه حرفی زدند سعی کنید محترمانه جواب بدبد. خیلی ازینا قلبا به ما نزدیک هستن. اگه کمکی کردن تشکر کنید. من بارها دیدم اینا التماس مردم رو می کردن که مثلا اینجا نایستن.خوب میریم چند متر اونورتر سر فرصت دوباره برمی گردیم. در موقع برگشت حتما و حتما جمعی حرکت کنید. موقع ترک جمعیت نمادهاتون رو پنهان کنید. پلاکاردارو رو زمین ول کنید بهتره تا اینکه تا خونه همراهتون باشه. بندازین از بالای دیوار تو حیات خونه مردم که کار تبلیغاتی هم انجام داده باشین. ضمنا شعار “ایرانی باغیرت-حمایت حمایت” در مسیر برگشت و در جمعیت های بالا یه طنین قشنگ و تاثیر گذاری داره که پیشنهاد میشه فراموش نشه.

—————————-


با توجه به تعصبات مذهبی موجود در برخی مردم و بسیجیان و مغز شسته ها ، برای جلوگیری از تشنج و درگیری از مسخره کردن نماز،خندیدن هنگام نماز،وانجام هر عملی که نماز و فضای مذهبی را به هم میزند “هر کجای خیابان که هستید”خودداری کنید، فراموش نکنید کسی جرات حمله به نماز گذار را نمیکند اما اینها حمله به کسی که نماز و اعتقادات دینی را مسخره میکند واجب و وظیفه(نهی از منکر) میدانند و اگر این اتفاق بیافتد بهانه اذیت وآزار خود را به دست آنها داده ایم.

سعی کنید لباس و ظاهری ساده داشته باشید تاجنبش را در رسانه هایشان متهم به مسخره بازی وسوسولبازی نکنند.”توجه کنید که در زمان و مکان خاصی هستید”بنابر این یک روز را به خاطر هدفتان تحمل کنید

بزرگ سالان را با خود همراه کرده حضورشان را پررنگ کنید

با طرفداران طرف مقابل تا زمانی که به شما; توهین نکرده اند مهربان باشید و سعی کنید آنها را به خود جذب کنید،تصور آنها را از طرفداران جنبش”که توسط صدا و سیما تبلیغ میشود”را با ادب،متانت و بردباری تغییر دهید.شاید جمعه تنها فرصت برای جذب غافلان و نا آگاهان باشد،بنابر این با رفتارهای احساسی این فرصت را نسوزانید . از یاد نبرید که در صورت بهانه دادن تبلیغات وسیعی بر پایه ی ضد دین و ضد خدا بودن ِ همه ی معترضان خواهد شد و فریاد وا اسلاما از سوی روحانیان جیره خوار جهان را پر خواهد کرد و این جنبش را محدود خواهد کرد به روشنفکران جامعه

اگر کسی واقعا مایل به مشارکت در حرکت عظیم روز جمعه است و مصمم است که بیاید باید قبل از شروع نماز خود را به محل دانشگاه تهران برساند و خود را در میان نمازگزاران جای دهد. نیروهای سرکوبگر بعد از پایان نماز، اجازه اضافه شدن جمعیت از خیابانها و کوچه های اطراف دانشگاه و رفتن آنها به سمت دانشگاه را نخواهند داد. دوستان مستقر در بلوار کشاورز و پارک لاله هم باید حداقل خود را به صفوف آخر نماز مستقر در بلوار کشاورز بچسبانند و گرنه ممکن است بعد از اتمام نماز خروجیهای پارک لاله را به سمت بلوارکشاورز و خیابان ولیعصر و کارگر ببندند و مردم را در پارک محبوس کنند. بنابراین تمام کسانی که روز جمعه می آیند باید خود را قبل ازشروع نماز در بین نمازگزاران جای دهند. اینطوری احتمال حضور موثر سبزها بیشتر می شود. همچنین در هنگام شعار های احتمالی، وحدت و کوبندگی بیشتری خواهیم

توصیه ای از یک هموطن دیگر:

جهت آگاه سازی نمازگزاران سنتی تهرانی از وقایع اخیر و نیز دست به دست شدن سی دی “ایران سبز” در میان مردم عادی تهران، که اکثرا از مناطق جنوبی و حاشیه شهر به نماز جمعه می آیند، پیشنهاد می کنم سی دی ایران سبز به طور رایگان در نماز جمعه توزیع گردد. برای جلوگیری از جلب توجه توسط ماموران می توان روی آن برچسبهایی از عکس خامنه ای یا “سعید حدادیان، یا “حاج منصور ارضی چسیاند. و رویشان نوشت: “گلچین دعاهای اسلامی ” یا “نوحه های حدادیان: شبهای رمضان “87، “نوحه های حاج منصور ارضی: شبهای رمضان87. یا “تذکرات اخلاقی استاد اخلاق حضرت آیت الله ..” و چیزهایی شبیه این. البته در فایل ابتدایی فیلم توضیح دهید که به دلیل ترس از ماموران حکومت مجبور به چنین پلیتیکی شده اید و عذر خواهی کنید.
چون من سابق بر این در همین فازها بود ه ام! بخوبی می دانم که خرید و فروش این گونه سی دی ها در مقابل نماز جمعه و مهدیه تهران در روزهای نزدیک به ماه رمضان شدت می گیرد. برای چاپ ارزان قیمت جلد سی دی هم می توانید به مغازه های پاساژ مهستان در خیابان کارگر جنوبی، نرسیده به میدان انقلاب مراجعه کنید. در هنگام توزیع سی دی ها نیز می توانید از نوجوانان دستفروش در اطراف نمازجمعه با دادن چند هزارتومان استفاده کنید و خودتان چند متز آنطرفتر بر کارش نظارت نمایید. این کار را می توان در همه هفته های در نمازجمعه استفاده کرد. برای جلوگیری از ظنین شدن مردم حتی می توانید قیمت ناچیزی در حدود 100 یا 200 توامن هم برای هر سی دی بگیرید.


بسیجیهای لباس شخصی را چگونه شناسایی کنیم :

۱- پیراهنشان روی شلوار است تا ابزار مخابراتی و چماق و غیره را بپوشاند. ۲- ریش دارند بطوری که زیر حلق را می زنند. ۳- در انگشتانشان همیشه یک انگشتر نقره با علامت ستاره ای برجسته میباشد. ۴- از عطرهای مرسوم در شاه عبدالعظیم استفاده می کنند. ۵-اکثرشان یک تسبیح و یک دعا همراهشان است. ۶- نسل جدیدشان از موبایلهای صا ایران استفاده می کنند. ۷- پیراهنهای یغه آخوندی و آستین بلند بسته شده دارند


اینهم در مورد آداب نماز جمعه

- نماز جمعه دو رکعت است (مانند نماز صبح) و دو قنوت مستحبي دارد؛ يکي در رکعت اول، قبل از رکوع و ديگري در رکعت دوم، پس از رکوع. 2- نماز جمعه، اول ظهر روز جمعه و به جاي نماز ظهر خوانده مي شود. 3- خواندن دو خطبه، توسط امام جمعه، قبل از نماز، واجب است. 4- وقتي که امام جمعه، خطبه هاي نماز جمعه را مي خواند، بر شرکت کنندگان واجب است، به خطبه ها گوش دهند، و سخن گفتن به هنگام ايراد خطبه ها مکروه است، بلکه اگر به سبب سخن گفتن، نتواند به خطبه ها گوش دهد، سکوت لازم است. همچنين هنگام ايراد خطبه ها، خواندن نماز مستحبي يا کتاب و روزنامه و انجام دادن کارهايي که مانع گوش دادن به خطبه ها است، خلاف است. 5- اگر کسي به خطبه اول يا هر دو خطبه نرسد، بازهم، شرکت در نماز جمعه فضيلت دارد و جايگزين نماز ظهر مي شود.(پس اگر دیر رسیدید نگران نباشید و به صف بپیوندید تا آماده تظاهرات پس از اختتام نماز باشید )

آداب نماز جمعه از یک سایت دیگر و مسائلی که باید رعایت شود :

- همراه خودتون مهر و تسبیح ببرین. خانم ها حتما یا با چادر بیان یا سر نماز چادر سرشون کنن. بهتره که جانماز هم همراهشون باشه.
2- حتما به صفهای نماز متصل باشید. نباید در جایی قرار بگیرید که از بقیه افراد حاضر در نماز دور باشد.
3- در نماز جمعه بعد از اذان ظهر دو خطبه خوانده می شود.
4- بعد از خطبه ها دو رکعت نماز جمعه خونده میشه.
5- موقعی که الله اکبر اول نماز رو میگن اول صبر کنین که صفی که جلوی شماس الله اکبر بگه بعد شما بگین.
6- این نماز یه کم با نمازای معمولی فرق داره: فرق اولش اینه که بعد از حمد در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقین خونده میشه. (این دوتا سوره یه کم طولانین صبر داشته باشین) فرق دومش هم اینه که هر دو تا رکعت نماز قنوت داره. در رکعت اول قبل از رکوع و رکعت دوم هم بعد از رکوع قنوت داره.
7- حمد و سوره رو لازم نیست بخونین. ولی ذکر قنوت، رکوع و سجده رو حتما بگین.
8- در حین خوندن خطبه – یعنی همون سخنرانی هاشمی رفسنجانی- باید صاف و ساکت نشست و با کسی صحبت نکرد.
9- بعد از نماز جمعه همونجا چهار رکعتم نماز عصر می خونن.
10- بعد از نماز جهت عادی جلوه دادن خودتون با بقل دستی دست بدین و تقبل الله بگین. بهتره که مهر رو ببوسین و بچسبونین به پیشونیتون. بعد از دست دادن با بقلی هم همینکارو با دست خودتون بکنید.
11- اگر حوصلشو داشتید به خصوص اگر دیدین فضای دور و برتون بسیجی و حزب اللهی هست تسبیحتون و در بیارین و تند تند زیر لب ذکر بگین. این کارو با بندای انگشتتون هم می تونید انجام بدید.
12- حواستون باشه که چرت زدن وضو رو باطل می کنه!
13- خانم ها حتما دقت کنن که آرایش و به خصوص لاک رو دست و پاشون نباشه.
14- چون تو اون فضا هوا گرمه بادبزن یا یه چیزی شبیه اون رو با خودتون بیارین.
15- بطری آب حتما همراتون باشه. چون هم هوا گرمه هم نمی شه از جاتون بلند شین.
اگر اونجا کسی در مورد مسائل شرعی نماز جمعه سوال پیچتون کرد به چندتا نکته توجه کنید:
1- نماز جمعه در عصر غیبت امام زمان اجب تخییری است. یعنی اینکه واجبه ولی در اینکه بهش عمل نکنید مختارید.
2- این واجب بودن فقط مختص مردای ساکن اون شهر می شه. یعنی برای خانم ها و مسافرین و بیماران و از کارافتادگان واجب نیست.

با آرزوی موفقیت برای همه دوستان

پیروزی نزدیک است

لس آنجلس تایمز : تبریک لاریجانی به موسوی در روز انتخابات نشانه تقلب است

تابناک – در حالی که سایت حامی دولت در تحلیل خود آورده است: «علی لاریجانی عصر روز انتخابات در تماسی تلفنی با میرحسین موسوی، در حالی که از اطلاعات محرمانه و طبقه‌بندی شده اطلاع داشته است، پیروزی وی را در انتخابات به وی تبریک گفته است و …» حال این پرسش پیش می‌آید که آیا آقای لاریجانی، اطلاعاتی را درباره پیروزی میرحسین موسوی در اختیار داشته است؟

به گزارش «تابناک» روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز با استناد به تحلیل سایت حامی دولت به اثبات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته و بر این باور است تاکنون تنها اصلاح طلبان مدعی وقوع تقلب در انتخابات بودند، اما به تازگی از اردوگاه دولتی‌ها نیز چنین صداهایی شنیده می‌شود.
استناد لس آنجلس تایمز به این بخش از تحلیل سایت حامی دولت است:
«کاری که ایشان بعد از ظهر روز اخذ رأی کرد و تلفنی به موسوی، به بهانه حتمی شدن ریاست جمهوری‌اش تبریک گفت، قابل گذشت نیست، زیرا او از جایگاه رئیس یک قوه و به عنوان کسی که قاعدتاً به اطلاعات و اخبار دست اول و محرمانه دسترسی دارد، وقتی به موسوی آن هم قبل از پایان زمان رأی گیری تبریک گفت، در واقع او را دچار توهم و تشویق کرد تا مواضع فتنه‌انگیز و تحریک کننده بعدی را هم داشته باشد که این رفتارها باعث سلب امنیت و آسایش مردم و وارد شدن خسارات زیادی به کشور و اقتدار و حیثیت نظام شد.»

لس آنجلس تایمز با بیان اینکه رجانیوز مدعی شده است لاریجانی با آگاهی از اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده، از پیروزی وی در انتخابات مطمئن شده و در تماسی تلفنی موفقیت وی را تبریک گفته است، به اثبات وقوع تقلب در انتخابات پرداخته و در واقع با استفاده از ابهام موجود در این تحلیل مدعی است که لاریجانی با استفاده از اطلاعات محرمانه از پیروزی موسوی در انتخابات آگاه شده و به وی تبریک گفته است.

به نظر می‌رسد سایت‌هایی نظیر سایت حامی دولت که خود را حامی نظام و انقلاب هم دانسته و همه دیگران را از دایره نظام و انقلاب خارج می‌دانند، باید به جای صرف وقت خود برای تخریب دیگران، قدری به تحلیل‌ها و شیوه خبررسانی خود بنگرند تا از دادن بهانه‌های این چنینی به دیگران خودداری کنند.

گفتنی است، یقینا این بهره‌برداری روزنامه لس آنجلس تایمز ناشی از ابهام در تحلیل این سایت است که البته در غیر این صورت، مسئولان این سایت باید پاسخگو باشند.

در تحلیل اظهارات جدید رحیم ‌مشایی / تفکرات خطرناکی که باید از ترویج آن هراس داشت



اسفندیار رحیم‌ مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد و معاون اول پیشنهادی وی در کابینه دهم که برخی از او به عنوان سخنگوی دولت آینده نیز نام می‌برند، بر این باور است که در انتخابات اخیر، احمدی‌نژاد تنها چهار میلیون رأی ایجابی داشته و بیست میلیون دیگر «منتقد نظام» هستند.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، روزنامه اعتماد ملی به نقل از یک هفته‌نامه اصولگرا خبر داد که رحیم‌ مشایی این سخنان را به تازگی در نشستی گفته و تأکید کرده است که این بیست میلیون نفر که منتقد نظام هستند، در این انتقاد خود حتی از آن سیزده میلیون هم جدی‌تر هستند. این هفته‌نامه به مدیرمسئولی علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای مجلس هشتم که سابقا رئیس بسیج دانشجویی بود، منتشر می‌شود و در شورای سیاستگذاری آن افرادی مانند فرید‌الدین حدادعادل، علیرضا زاکانی، علی‌عسگری و سیدامیرحسن دهقانی حضور دارند.

اعتماد ملی افزود: این خبر در آخرین شماره هفته‌نامه پنجره، یکشنبه هجدهم مرداد ماه منتشر شده و تاکنون که چهار روز از انتشار آن می‌گذرد، از سوی دولت یا دفتر احمدی‌‌نژاد تکذیب نشده است.

اما نکته جالب این که اسفندیار رحیم ‌مشایی در این سخنان، به چگونگی ظهور امام زمان(عج) نیز اشاره کرده که جای تأمل دارد. این هفته‌نامه در خبر خود آورده است: «اسفندیار رحیم ‌مشایی به تازگی در جلسه‌ای خصوصی با تعدادی از دانشجویان گفته است: معتقدم برای آمدن حضرت حجت، لازم نیست در کره زمین همه مسلمان باشند. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که برای آماده ‌کردن جهان برای ظهور حضرت، نمی‌توانیم از ادبیات دینی استفاده کنیم، چون همزبانی ایجاد نمی‌کند. باید سراغ ادبیات مشترک انسانی برویم و به این دلیل باید از ادبیاتی همه فهم مانند عدالت، ظلم‌ستیزی، مهرورزی و یگانه‌پرستی استفاده کنیم.
مشایی با بیان اینکه مسلمان کردن همه انسان‌ها شدنی نیست، معادلاتی درباره ضریب رشد جمعیت جهان، نرخ رشد مسیحیت و نرخ رشد اسلام ارایه کرد و به تحلیل این مطلب پرداخت که نمی‌شود همه انسان‌ها را مسلمان کرد.»

وی ادامه داد: با توجه به نشانه‌های دوران ظهور مانند تکرار نام حضرت در مجامع و منابر، معتقدیم که در دوران ظهور هستیم. مشایی همچنین به نقش خود به عنوان معاون اول که قرار بود در زمینه‌سازی ظهور فعالیت داشته باشد، نیز اشاراتی کرده است.

به نظر می‌رسد، اعتقاد آقای مشایی مبنی بر مأموریت وی و برخی همفکرانش در زمینه سازی برای ظهور امام عصر بسیار محکمتر و عزمش راسختر از آن است که انتقاد وسیع علما و اعتراضات محافل مذهبی و سیاسی بتواند خللی در آن ایجاد کند.

بر پایه این گزارش، مشایی درباره آرای احمدی‌نژاد گفته است: از ۲۴ میلیون رأی احمدی‌نژاد، بیست میلیون منتقد به نظام هستند که در این انتقاد خود، حتی از آن سیزده میلیون هم جدی‌تر هستند، چراکه آن سیزده میلیون تنها دولت احمدی‌نژاد را زیر سؤال بردند، ولی این بیست میلیون به کل روند سال‌های گذشته پیش از احمدی‌نژاد نه گفتند و در حقیقت احمدی‌‌نژاد در این میان فقط چهار میلیون رأی ایجابی دارد.

اعتماد ملی در این باره نوشت: سخنان اسفندیار رحیم‌مشایی از دو زاویه مهمه است؛ نخست از زاویه آرای آقای محمود احمدی‌نژاد. از آنجا که خبر منتشره در یکی از هفته‌نامه‌های اصولگرا و معتمد منتشر شده است، می‌توان به درستی آن استناد کرد. در سال‌های اخیر، کسانی که به تحلیل‌آرای محمود احمدی‌نژاد در دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نشستند، عموما بر یک نکته تأکید داشتند که احمدی‌نژاد را به علت گفتمان انتقادی به نظام جمهوری اسلامی و عملکرد مدیران ارشد آن، توانسته آرایی را به سبد خود اضافه کند که این آرا، نه تنها اصالتاً متعلق به او نیست، بلکه به اپوزیسیون و کسانی که مخالف نظام هستند، تعلق دارد.

در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ و حتی ۸۸، محمود احمدی‌نژاد محور تبلیغات خود را بر انتقاد از عملکرد جمهوری اسلامی که از سوی رؤسای جمهور سابق یا نخست‌وزیر دوران جنگ در پیش گرفته شده بود، استوار کرد. او در واقع با اینکه خود را یک اصولگرا معرفی می‌کرد، بیشترین انتقادات را به ‌دوره امام و پس از ایشان وارد و تلاش کرد خود را مدافع مردم نشان دهد. سخنان او معمولا از تریبون صداوسیما پخش می‌شد، اما کسانی که مورد تهمت، افترا و انتقاد قرار گرفته بودند، این اجازه را پیدا نمی‌کردند که به تلویزیون بروند و پاسخ او را بدهند. به این ترتیب، محمود احمدی‌نژاد که خود را از درون نیروهای اصولگرا و با حمایت‌های آشکار برخی نهادها به قدرت رسید، در هر دو دوره خود را در جایگاه اپوزیسیون نظام نشاند و توانست آرای مخالفان را به سبد خود بریزد.

این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه می‌نویسد: نکته مهمه اینجاست که بنا بر گفته رحیم ‌مشایی، در این دوره احمدی‌نژاد فقط چهار میلیون رأی ایجابی داشت و نه بیشتر. به عبارتی، احمدی‌نژاد نه تنها نتوانست آرای دوره پیش خود را به لحاظ کیفی ارتقا دهد، بلکه به لحاظ کمی نیز دچار ریزش نیرو شده است. نکته دوم به آرای جناح رقیب احمدی‌نژاد برمی‌گردد. در تحلیل رحیم‌ مشایی، سیزده میلیون ‌نفری که به اصلاح‌طلبان رأی داده‌اند، فقط دولت احمدی‌نژاد را زیر سؤال بردند، در حالی که بیست میلیون نفر از کسانی که به احمدی‌نژاد رأی دادند، منتقد نظام هستند، اما به رغم این نگاه تأمل برانگیز، حامیان آقای احمدی‌نژاد بلافاصله پس از انتخابات، شرایط را بحرانی جلوه دادند و در نشریات خود به توجیه بازداشت‌ها و دستگیری‌های پس از انتخابات پرداختند. آیا اگر کسی منتقد دولت احمدی‌نژاد بود، ولو سیزده میلیون‌ نفر، باید آنها را بازداشت‌ کرد و به آنها گفت که درصدد انقلاب رنگی یا کودتای مخملی بودند؟ به این ترتیب، این خبر کوتاه، نگاه جدیدی را عرضه کرد. نخست این که احمدی‌نژاد چهار میلیون‌ رأی داشته است. دوم بیست میلیون ‌از کسانی که به او رای داده‌اند به ادعای رحیم‌مشایی، منتقد نظام هستند و سیزده میلیون نفر که به اصلاح‌طلبان رأی داده‌اند فقط منتقد احمدی‌نژاد هستند.

با توجه به اینکه مشایی تاکنون این خبر را تکذیب نکرده و توجه به سابقه ایشان در بیان حرف‌هایی از این دست، به نظر می‌رسد چنین سخنانی به صحت نزدیک‌تر باشد که اگر اینگونه باشد، مهمتر از تحلیل‌های انتخاباتی و حرف‌های معنادار وی مبنی بر پایگاه رأی آقای احمدی‌نژاد، موضوع مأموریت‌های مطرح برای تسهیل ظهور امام زمان(عج) و باور عمیق آقای مشایی مبنی بر اینکه این مأموریت به طور ویژه به وی و همفکرانش واگذار شده تفکر خطرناکی است که باید از ترویج آن ترسید.

چه بسا همین نوع نگاه است که بسیاری از اقدامات را مشروعیت خواهد بخشید، البته صراحت آقای مشایی درباره بیان دیدگاه‌هایش خارج از ارزشگذاری این دیدگاه‌ها قابل تقدیر است، اما اگر مجموعه تیم مدیریتی دولت دهم با چنین تفکراتی قصد مدیریت کشور را داشته باشند، به نظر می‌رسد، در آینده شاهد رفتارهایی به مراتب عجیب‌تر و انتقاد آمیزتر نسبت به دولت پیشین آقای احمدی‌نژاد خواهیم بود.

پرستیژ یک رییس جمهور واقعی

طرح برکناری خامنه‌ای را در همه جا ترویج کنیم (ملاحسنی)

گر دقت کرده باشید هر وقت که کودتاچیان میخواهند کسی را بازداشت کنند٬ ابتدا مدتی در روزنامه‌ کیهان و دجال نیوز و صدا و سیما و غیره آنرا مطرح میکنند و بقول معروف برای اجرایی کردن آن زمینه سازی میکنند. اینقدر یک چیزی را تکرار میکنند که همه حساسیتها و احیانا تبعات جنبی آن از بین برود و تبدیل به یک امر عادی شود.
بد نیست ما هم از این شیوه علیه خودشان استفاده کنیم.
من فکر میکنم با اقدام شجاعانه‌ای که در این چند روز از سوی برخی شخصیت‌ها و محافل سیاسی در ایران شروع شده و علنا و رسما از مجلس خبرگان خواسته‌اند که صلاحیت خامنه‌ای را بررسی کنند و او را مورد بازخواست قرار دهند٬ بهتر است همه ما به اندازه ای که توانش را داریم روی این موضوع مانور بدهیم و خواهان برکناری خامنه ای شویم.
الان وقت کلی گویی و در ابهام سخن گفتن نیست. باید به صراحت از خامنه‌ای بعنوان یک جنایتکار نام ببریم. او فاقد عدالت و صلاحیت و حتی مرجعیت است و باید بازداشت شود و مورد محاکمه قرار گیرد.
( البته اگر معظم له نیز در زندان مورد تجاوز قرار گرفت تقصیر ما نیست و مسئولیتش هم بعهده خودش است ضمن اینکه آقای لاریجانی هم از بیخ موضوع تجاوز جنسی در کشور را تکذیب کرده است.)
آقاجان! این جمله آخری داخل پرانتز شوخی بود ها. یک وقت نروید به مقام عظما تجاوز کنید و بگذارید تقصیر ما!
mollah.blogspot.com

افشاگری رويا طلوعی : تجاوز به من و ديگر زنان زندانی در زندان های سنندج

طلوعی، از فعالان حقوق زنان و حقوق بشر كردستان، كه از ايران خارج شده بود، در امريكا اجازه اقامت يافت.ساندی ديلی تلگراف مصاحبه تازه ای را از او منتشر كرده كه تكميل كننده اولين مصاحبه وی، پس از خروج از ايران و رسيدن به كشور تركيه، با راديو فردا است. او بار ديگر اطلاعاتی را درباره بازجوی خود كه معاون دادستان سنندج است تكرار می كند و می گويد: از من در زندان به زور اعتراف گرفتند. برای گرفتن اين اعتراف نه تنها مرا كتك زدند، بلكه به من تجاوز نيز كردند و سرانجام نيز تهديد كردند كه اگر به آنچه می گويند اعتراف نكنم دو فرزندم را در مقابل چشمانم آتش خواهند زد. تجاوز به زنان زندانی توسط ماموران امنيتی امری عادی است. آنها با اين روش از زنان زندانی اعتراف می گيرند. ساندی تلگراف می نويسد: «... وقتی طلوعی درباره تجربه خودش در زندان صحبت می كند، صدايش پائين می آيد، بغض راه گلويش را می بندد، دلش نمی خواهد پسر 6 ساله اش نيما، كه در رستوران هتل محل مصاحبه، با فاصله ای كم مشغول خوردن پيتزاست حرف های او را بشنود./ او می گويد: در يك سلول انفرادی. شش شب پياپی در زير زمين زندان بازجويی شدم. بازجو ها از من می خواستند كه اعتراف كنم در تظاهراتی كه برای "شوانه"، در سنندج بر پا شده بود نقش رهبری داشته ام. فهرستی را جلوی من گذاشته و می خواستند كه من آنها را بعنوان همكارانم تائيد كنم. من قبول نكردم. بعد از شش شب، من را با دو مرد در يك اتاق تاريك و كوچك تنها گذاشتند. يكی از آنها كه خودش را اميری معرفی كرد، معاون دادستان بود. آنها پشت سر هم به من سيلی زدند. آنها با من كاری را كردند كه هيچ زنی هرگز نبايد تجربه كند. اميری گفت كه تو را دار می زنم، اما قبل از آن، بلايی به سرت می آورم كه نتوانی، دهنت را اينجا باز كنی. آنها به من تجاوز كردند. حمله و تجاوز آنها باعث كبودی و خونريزی من شد. شب بعد به من تجاوز نكردند اما گفتند كه فرزندانت را می آوريم و در مقابل چشمانت آنها را آتش می زنيم. من، سرانجام در هم شكستم. گفتم امضا می كنم كه با رسانه های بيگانه مصاحبه كرده ام و رهبری تظاهرات برعهده داشته ام، عليه رژيم توطئه كرده ام.پس از 66 روز زندان، با قرار وثيقه آزاد شدم. همراه با نيما از ايران گريخته و وارد تركيه شدم. دختر چهارده ساله ام شيما نيز
بعدا به من پيوست. و اكنون به امريكا رسيده ام.

سازمان ملل: بان کی‌مون به احمدی‌نژاد تبريک نگفته است



سازمان ملل متحد روز چهارشنبه اعلام کرد، بان کی‌مون، دبير کل اين سازمان به احمدی‌نژاد تبريک نگفته است.


به گزارش رويترز ماری اوکابه سخنگوی سازمان ملل متحد روز چهارشنبه اظهار داشت، بان کی‌مون، دبير کل اين سازمان به محمود احمدی‌نژاد به خاطر «انتخاب دوباره به عنوان رييس جمهور ايران» تبريک نگفته است.


وی روز سه‌شنبه در پاسخ به اين سوال که آيا بان‌ کی‌مون برای احمدی‌نژاد پيام تبريک فرستاده است يا خير، گفته بود: «بله».


با اين حال پس از آن که روز چهارشنبه خبرنگاران از سخنگوی سازمان ملل متحد خواستند، جزئيات بيشتری در باره اين نامه اعلام کند، وی اظهار داشت: « اين نامه را به هيچ رو نمی‌توان به منزله تبريک به احمدی‌نژاد تلقی کرد.»

وی با اشاره به اين که قرار نيست متن نامه منتشر شود، اعلام کرد، اين نامه صرفاً به مناسبت آغاز دوره جديد رياست جمهوری ارسال شده و در آن ابراز اميدواری شده است که ايران و سازمان ملل به همکاری‌های خود در مسايل منطقه‌ای و بين‌المللی ادامه دهند.


دبير کل سازمان ملل متحد معمولاً پس از برگزاری انتخابات به رهبران کشورها تبريک می‌گويد، اما به گفته مقام‌های مسئول در سازمان ملل ارسال اين نامه‌های تبريک به منزله حمايت از اين رهبران يا تاييد روند انتخابات نيست.


سازمان ملل متحد در گذشته متن برخی از اين پيام‌های تبريک به رهبران جهان را منتشر کرده است.


برخی رسانه‌های دولتی ايران از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی و خبرگزاری فارس روز چهارشنبه از «تبريک دبير کل سازمان ملل به احمدی‌نژاد خبر داده بودند.»


پيشتر نيز ادعای اين خبرگزاری‌ها در باره «ارسال پيام تبريک حسنی مبارک رييس جمهور مصر به احمدی‌نژاد» از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه مصر رد شده بود.


رهبران چند کشور غربی نيز اعلام کرده‌اند قصد ندارند، به احمدی‌نژاد به خاطر آنچه که مقام‌های جمهوری اسلامی از آن به عنوان پيروزی در انتخابات ياد می‌کنند، تبريک بگويند.


معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ايران می‌گويند، در انتخابات بيست و دوم خرداد تقلب‌های گسترده و سازمان يافته‌ای صورت گرفته و در واقع اين ميرحسين مو‌سوی بوده که در اين انتخابات پيروز شده است.


در جريان اعتراض‌های مردمی نسبت به نتايج انتخابات در ايران عده زيادی از تظاهرکنندگان کشته شده‌اند و شمار زيادی از فعالان سياسی و معترضان نيز بازداشت شده‌اند.


خانم اوکابه همچنين در باره درخواست شيرين عبادی برنده ايرانی جايزه صلح نوبل از بان کی‌مون برای سفر به ايران برای مشاهده ابعاد نقض حقوق بشر در اين کشور پس از انتخابات تنها به گفتن اين جمله بسنده کرد که « بان کی‌مون با عبادی حرف نزده است.»

میرحسین موسوی: ایران نیازمند اصلاحات عمیق است/ حمایت موسوی از کروبی





میرحسین موسوی نامزد معترض به نتیجه انتخابات می‌گوید آنچه که امروز در زندان‌ها می‌گذرد «به خوبی» نشان می‌دهد که ایران «نیاز به اصلاحات عمیق» دارد.


به گزارش وب‌سایت «قلم نیوز»، آقای موسوی صبح امروز چهارشنبه در دیدار با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، از «دروغ‌های پی در پی» برای توجیه حوادث پس از انتخابات انتقاد کرد و گفت: «هیچ‌ یک از نیروهای دلسوز انقلاب نمی‌خواستند این حوادث روی دهد.»

اشاره موسوی به برخورد‌های خشونت‌بار نیرو‌های دولتی با معترضان به نتیجه انتخابات در دو ماه اخیر است که منجر به کشته و زخمی شدن صد‌ها نفر شد.

میرحسین موسوی نتیجه انتخابات را نپذیرفته و دولت محمود احمدی‌نژاد را «نامشروع» اعلام کرده است.

میرحسین موسوی که در مناظره‌های انتخاباتی، رقیب محافظه‌کار خود را به «دروغگویی» متهم کرده بود، در تازه‌ترین اظهارات خود بدون اشاره به نام فرد یا جریان خاصی گفت: «بزرگترین دروغ آن است که خواست طبیعی مردم برای اصلاح را به بیگانگان نسبت دهند.»

برخی فرماندهان نظامی و رهبران جریان محافظه‌کار از جمله کسانی هستند که در ماه‌های اخیر بارها از دست داشتن «نیروهای بیگانه» در حوادث پس از انتخابات سخن رانده‌اند.

آمریکا و بریتانیا مهمترین کشورهایی هستند که دولت آقای احمدی‌نژاد و دادستانی تهران آنها را به دخالت در امور داخلی ایران متهم کرده‌اند.

واشینگتن و لندن این اتهامات را رد کرده و گفته‌اند که مسئله انتخابات به مردم ایران مربوط است و آنها در این خصوص دخالت نخواهند کرد.

در کیفرخواستی که در دومین جلسه محاکمه برخی معترضان به نتیجه انتخابات قرائت شد، ادعا شده بود که برخی دیپلمات‌ها با ستاد میرحسین موسوی در ارتباط مستمر بوده‌اند؛ ادعایی که از سوی بهزاد قربانیان‌نژاد رئیس ستاد انتخابات موسوی رد شد.

به گفته آقای موسوی «آیا حرکت اعتراضی مردم در جهت منافع بیگانگان است یا برگزاری دادگاه‌های نمایشی که در آن منافقین منفور را در کنار فرزندان و شخصیت‌های انقلاب می‌نشانند؟ کدام یک به نفع آمریکا و انگلیس است؟»

نخست وزیر پیشین ایران همچنین سئوال کرد: «آیا آمریکا ترجیح می‌دهد صدا و سیمای ما یک رسانه منصف و مورد اطمینان باشد یا با دروغ‌گویی‌های پی در پی اعتماد مردم را از دست بدهد؟»

موسوی از مقام‌ها و نهاد‌های مرتبط با بازداشت‌ها در دو ماه اخیر نیز سئوال کرد: «آیا اگر آمریکا تمام قدرتش را بسیج می‌کرد می‌توانست به اندازه اتفاقاتی که در زندان‌ها افتاده است به کشور و انقلاب لطمه بزند؟»

این نامزد معترض به نتیجه انتخابات در عین حال عملکرد و مواضع روزنامه کیهان را «همسو با بیگانگان» دانست و گفت: «روزنامه کیهان قشر فرهیخته و روشنفکر را مقابل نظام قرار می‌دهد.»

موسوی در بخش پایانی سخنان خود از «اهانت‌ها» علیه مهدی کروبی انتقاد کرد و افزود که این اقدامات در «خدمت منافع بیگانگان» است.

مهدی کروبی در روز‌های اخیر به خاطر انتشار نامه‌ای که در آن خواستار تحقیق درباره «تجاوز» به دختران و پسران بازداشتی در بازداشتگاه‌هاو زندان‌ها شده، از سوی روزنامه کیهان و برخی محافظه‌کاران مورد انتقاد قرار گرفته است.

نامه افشاگرانه یک معلم اخلاق آزاد شده از زندان به رهبری رفتارهای شنیع با یک روحانی منتقد

شنیده شده که یکی از روحانیون زندانی، پس از آزادی با ارسال نامه‌ای به رهبر نظام، فجایع روی داده در بازداشتگاه را به طور تفصیلی برای وی شرح داده است.


به گزارش موج سبز آزادی، این روحانی جانباز و معلم اخلاق که برادر یکی از شهدای سرشناس دوران انقلاب و جنگ نیز هست، در روز هفتم تیر و در نزدیکی مسجد قبا، پس از آنکه به رفتار هتاکانه و ضرب و شتم چند خانم توسط لباس شخصی‌ها اعتراض می‌کند، با خشونت و ضرب و شتم توسط لباس شخصی‌ها دستگیر و و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

این گزارش حاکی است، وی که بعد از حدود ده روز آزاد شده است، در این مدت تحت شکنجه‌های فجیع و آزار و اذیت‌های جسمی تکان‌دهنده‌ای بوده که شرح کامل ماوقع را در نامه‌ای با ذکر جزئیات برای رهبری فرستاده و در این نامه، داستان اهانت‌ها و برخوردهای وحشیانه و ناسزاهای رکیک و وضعیت بازداشتگاه را به تفصیل به اطلاع آقای خامنه‌ای رسانده است.

این روحانی منتقد در نامه به رهبر خاطرنشان کرده است که در زمان آزادی نیز او را به صورت نیمه عریان و تنها با لباس زیر پایین‌تنه در خیابان رها می‌کنند. او همچنین شرحی از رفتارهای شرم‌آور مأموران جمهوری اسلامی را برای رهبر نظام فرستاده که ذکر جزئیات آن به دلایلی مقدور نیست.

نامه علی طباطبایی به برادر دربندش شهاب

شهاب الدین طباطبایی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی است و رئیس ستاد 88 کل کشور.او نیمه شب پنج شنبه 28 خرداد وقتی برای دیدار فرزندش به منزل پدر همسرش رفته بود از سوی ماموران کودتا بازداشت شد و تاکنون در بازداشت به سر می برد.
اتهامش برانگیختن موج سبز است،همان که ایران را ایران تر و جوانان ایرانی را به آزادی و دموکراسی امیدوارتر کرد.
هفته گذشته در دومین جلسه دادگاه نمایشی او را پس از هفته ها بازداشت شهاب را در سکوت به دادگاه آوردند و بردند.اکنون علی طباطبایی برادر شهاب پس از 50 روز بی خبری از برادرش و برای او می نویسد؛


برای برادرم شهاب

امروز بالاخره بعد از پنجاه و اندی روز دیدمت. از پشت صفحه مانیتور صدایت زدم، فریاد زدم اما انگار که صدایم را نمی شنیدی ، گویا حواست جای دیگری بود. تابحال اینگونه ندیده بودمت، گیج و مبهوت بودی و چشمانت آن چشمان همیشگی نبود.
از صبح بارها فیلم و عکسهایت را نگاه کرده ام. نمی خواندم که چه می گویند و نمی شنیدم خزعبلات کیهانیان را که دادستان نشخوار می کرد که تشنه نگاه برادرانه ات بودم، اما نمی دانم با تو چه کرده اند این از خدا بیخبران که هرچه بیشتر می دیدمت نگاهت برایم غریبه تر می شد.
نمی دانی این روزها چه می گذرد بر من.همه این سالها آنقدر به هم عادت کرده بودیم که شاید حضورت را خیلی حس نمیکردم، حالا نبودنت دلیلی شده برای یادآوری آن حضور همیشگی در زندگی ام.
نوجوان که بودیم گره خورده بودیم به هم. ایام دانشگاه هم دوری از خانواده دلیلی شد برای نزدیکتر شدنمان ، آنقدر که با چند ساعتی دوری دلتنگ میشدی و شماره ات را که میدیدم ناخودآگاه می شنیدم که "سلام داداش، خوبی؟ کجایی؟" ! نقش برادر بزرگ را انگار که ساخته بودند برای توکه الحق خوب بلد بودی و شدی پشت و پناه من. دلم گرم بود به بودنت و سعی می کردم جایی باشم که تو بودی و حتی در محیط کار هم نمی توانستیم خیلی دور از هم باشیم. آنقدر که به محض جابجایی تو، من هم اثاث می بستم و می آمدم آنجا که رفته بودی! و حق هم داشتم که همیشه با بودنت احساس دلگرمی می کردم و خیالم آسوده بود که هستی تا حمایتم کنی.
عاشق هم که شدم باز کنارم بودی و چون می دانستم که پشتم هستی با آن سن و سال و دست خالی رفتم سراغ عارفه.
مثل باقی برنامه ها ازدواج و بیرون زدنمان از خانه پدری هم همزمان و با هم بود،که ماندنمان بدون دیگری در آن خانه پر خاطره آسان نبود.بعد از ازدواج ترسم از این بود که ارتباطمان کمتر شود ولی انگار که بیشتر به هم وابسته شده بودیم. دوباره صدای تو بود که چند ساعت یکبار خیالم را راحت می کرد که هستی آنجا تا بازهم بگویی:"سلام داداش، خوبی، چه خبر؟".خیلی نگذشت که شدی برادر عارفه و مهرک هم شد خواهر من و آمدن سپهر هم شد دلیلی دیگر برای نزدیکتر شدن همه این آدمها.
دولت مهرورز که آمد، تحمل آن همه عدالت و مهرورزی را نداشتم، دوباره آمدم پی درس و مشق که در آن سالها به عشق خاتمی نیمه کاره رهایش کرده بودم. فاصله ها بیشتر شد و دلبستگیها و دلتنگیها هم.
اینجا هم نمی گذاشتی خیلی دوری را احساس کنم، اینبار تماسهایت چند ساعت یکبار نبود ولی هر یکی دو روز می شدی سنگ صبور دل گرفته مان.بی اعتنا بودی به اینکه برادر بزرگتری و رسم بر اینست که در مناسبتها کوچکترها اول تبریک بگویند و به هر مناسبتی اولین صدای آشنایی که در غربت به گوشم می رسید صدای گرم تو بود.
امسال اما روز پدر و عید مبعث و نیمه شعبان و حتی روز تولدم هم آمدند و رفتند و نگاهم به صفحه موبایل خیره ماند تا شاید تماسی هم باشد از "شهاب" ولی چه انتظار عبثی که خیلی وقتست موبایلم با این نام غریبه شده.
امروز که دیدمت احساس کردم کم کم عادت کرده ام به همه این دلتنگیها،باورم می شود که باید مقاومتر باشم که آنچه ما اینجا میکشیم هیچ است در مقابل درد و رنجی که شما در آن گوشه نمور بندهایتان میکشید. احساس کردم که باید طاقت بیاوریم، نه به خاطر خودمان، که به خاطر شما.
می دانم که تو با آن روح بزرگت احتیاجی به دلگرمی نداری، به راهی که رفته ای آنقدر باور داشتی و داری که شکی ندارم تحمل این روزها برایت خیلی دشوار نیست. اما نگرانم، تنها نگرانیم از اینست که به خاطر ما بشکنی. امروز تمام این حرفها را، این اعترافات ناگفته تمام این سالها را برایت نوشتم تا در آخر از تو بخواهم که اینبار لازم نیست نگران برادر کوچکت باشی. نوشتم تا از تو بخواهم نگران سپهر هفت ساله که این روزها مردی شده برای خودش هم نباشی،نگران مهرک و مادر و پدر و خواهرمان هم نباش.امروز تمام اینها را نوشتم تا از تو بخواهم بی اعتنا به نگرانیهایت تنها به آرمانمان بیاندیشی.
اگر احساس می کنی که این نامردان بی خدا با گفتن آنچه از تو می خواهند آسیبت نمی زنند هر آنچه که می خواهند بگو،ولی به خاطر ما نگو.اگر فکر می کنی که با اعتراف به عقاید نداشته و کارهای نکرده ات فشار بازجویی ها و شکنجه ها کمتر می شود،اعتراف کن ولی به خاطر ما نکن.
امروز دیدم که بسیاری از خواهران و برادران جوانت که جدیت، پایداری و پایبندی تو را به باورهایت و باورهایشان دیده اند چشمان شان به توست،اگر می توانستی به آن چشم ها بنگری، می خواندی که تنها خواسته اشان از تو اینست که طاقت بیاوری رفیق.طاقت بیاوری و با سربلندی و افتخار بازگردی به میانمان تا دوباره برای همه مان برادری کنی.

بی خبری از احسان عزیزی بازداشت شده اعتراض به تحلیف دولت کودتا

شبکه جنبش راه سبز(جرس): با گذشت یک هفته از بازداشت شدن احسان عزیزی کرمانشاهی استاد آموزشگاه های قلم چی در تهران از سرنوشت او خبری در دست نیست.
چهارشنبه گذشته در حاشیه مراسم تحلیف رئیس دولت کودتا در خیابان های اطراف بهارستان اعتراضاتی نسبت به این تحلیف برگزار شد که در جریان این اعتراضات احسان عزیزی اهل کرمانشاه از سوی ماموران بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافت اما عموی احسان عزیزی به قصر نیوز در کرمانشاه گفته است «در ناآرامی های چهارشنبه گذشته ایشان دستگیر شده است و تلاش های ما تا کنون برای چگونگی سرنوشت وی ومحل نگهداری اش ناکام مانده است و ما نمی دانیم در کجا و تحت چه شرایطی نگهداری می شود.»
وی همچنین گفته که « احسارن عزیزی پس از بازداشت تنها یک تلفن به منزل زده و بدون اینکه بگوید در کجا نگهداری می شود گفته است من حالم خوب است و نگران نباشند.»
احسان عزیزی کارشناس ارشد رشته شیمی است که در آموزشگاه قلم چی در تهران تدریس می کند.

اظهارات متناقض دو عضو مجلس درباره ملاقات و بازجویی شبانه از مصطفی تاج زاده

شبکه جنبش راه سبز(جرس): علاء الدین بروجردی و فرهاد تجری دو عضو محافظه کار مجلس هشتم در اظهاراتی متناقض و تامل برانگیز از ملاقات های جداگانه چهارشنبه شب خود با مصطفی تاج زاده،محمد علی ابطحی و محمد عطریانفر در محل زندان اوین و با حضور سعید مرتضوی خبرداده و تائید کردند که بازجویی شبانه از مصطفی تاج زاده با گذشت دو ماه از بازداشت او همچنان ادامه دارد.

این دو عضو محافظه کار مجلس ادعا کردند که از ساعت 20 و 15 دقیقه چهارشنبه به مدت 3 ساعت و نیم با حضور سعید مرتضوی در اوین،توانسته اند با هر یک از این سه چهره اصلاح طلب که از دو ماه پیش و به دنبال کودتای انتخاباتی بازداشت شدند،ملاقات کنند.
فرهاد تجری در همین خصوص طی اظهارات تامل برانگیزی به خبرگزاری ایلنا گفته است«خلاف آن‌كه شايعه كرده بودند تاج‌زاده فوت كرده است اما شب گذشته قبراق و سرحال بود. »
اظهارات این نماینده محافظه کار درحالی صورت گرفت که تاکنون خبری در خصوص « فوت تاج زاده » در هیچ رسانه ای منتشر نشده است.
وی در عین حال از تداوم بازجویی های شبانه از مصطفی تاج زاده با گذشت دو ماه از زمان بازداشت او خبر داد،و به ایسنا گفت«پرونده تاج‌زاده هنوز تكميل نيست و حتي شب گذشته نيز تحقيقات از وي ادامه داشت.»
تجری در خصوص اینکه چرا سایر نمایندگان عضو کمیته تحقیق مجلس که عصر چهارشنبه از بخش هایی از زندان اوین دیدار کردند اجازه ملاقات با مصطفی تاج زاده و سایر چهره های اصلاح طلب زندانی را پیدا نکردند، ادعا کرد«چون براي ديدار با چهره‌هاي سياسي بايد با دادستاني هماهنگي مي‌شد و دادستان بايد حضور پيدا مي‌كرد اين كار شدني نبود اما در لحظه‌ي خروج مرتضوي تماس گرفت و از حضور خود در اوين خبر داد و زماني كه مرتضوي تماس گرفت ساير اعضاي كميته از اوين خارج شده بودند و تنها بنده و دكتر بروجردي در آنجا حضور داشتيم. »
فرهاد تجری همچنین به خبرگزاری ایسنا گفت که در این ملاقات ها«از وضعيت و شرايط آن ها با خبر شديم و حتي گاهي بحث‌هاي سياسي و بحث‌هاي روز بين ما مطرح شد و ما نيز نقطه‌نظرات آنها را طي اين ديدارهاي دوستانه و صميمانه شنيده و مورد ارزيابي قرار داديم.»
وی همچنین از ادامه بازداشت موقت مصطفی تاج زاده،محمد علی ابطحی و محمد عطریانفر خبر داد و با رد احتمال آزادی آن ها در روزهای آينده ، گفت « مرتضوي عنوان كرد به مصلحت متهمان و كشور است كه اين افراد بدون هيچ حاشيه‌ای در دادگاه حضور پيدا كنند و تا زمانی كه پرونده در دادگاه مطرح نشود و اظهارات آن ها ثبت و ضبط نشود از آزادی آنها معذوريم.»
فرهاد تجری همچنین ادعا کرد که«چون پرونده‌ي ابطحي و عطريانفر آماده‌تر بوده لذا در مورد ارتباط با خانواده با محدوديت مواجه نيستند منتها چون پرونده تاج‌زاده هنوز تكميل نشده و زوايايي دارد كه ممكن است به زعم قاضي اين ارتباطات خارج بر شفافيت‌ موضوع اتهامات وي تاثير‌گذار باشد لذا با محدوديت‌هاي ارتباطي مواجه است. »
علاء الدین بروجردی دیگر عضو محافظه کار مجلس هشتم نیز با این ادعا که مصطفی تاج زاده را در زندان اوین «در نهايت سلامتي و تندرستي يافتیم» به خبرگزاری ایسنا گفت که«آن‌ها از برخورد بازجوها و شرايط عمومي زندان ابراز رضايت مي‌كردند،البته درخواست آن‌ها تسريع در تعيين تكليف بود كه كميته ويژه هم اين امر را پيگيري خواهد مي‌كرد. »
وی همچنین با اشاره به اینکه در بازداشتگاه اوین به بحث سیاسی شبانه با تاج زاده پرداخته ، گفت «بحث در مورد دوران انتخابات در اين ديدار انجام شد.»
علاء الدین بروجردی در عین حال گفت که با محمد علی ابطحی نیز در بازداشتگاه اوین دیدار کرده،و ادعا کرد که ابطحی گفته است« همچنین راضي نيستم مطلب ديگري راجع به ديدگاه من عنوان شود؛ چون من در كمال آزادي به اين جمع‌بندي رسيده‌ام!»
این عضو محافظه کار مجلس هشتم همچنین بازداشت عطریانفر را عنایت الهلی توصیف کرد و گفت که محمد عطریانفر نیز طی ملاقات شب گذشته گفته است«من مورد عنايت الهي قرار گرفتم.»

گزارش فجایع بازداشتگاه ها برای مقامات ارسال شده است

شبکه جنبش راه سبز(جرس):حجت الاسلام مجید انصاری درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان که در نامه اخیر مهدی کروبی مطرح شده ، گفت که«اصل قضيه قطعي و اثبات شده و گزارش آن براي مقامات رفته است.»

خبرگزاری دولتی ایرنا درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان در بازداشتگاه های غیر قانونی به نقل از مجید انصار ی گزارش داد که «با کمال تاسف اينها صحت دارد و آدم بايد به قول اميرالمومنين (ع) آرزوي مرگ کند که در جمهوري اسلامي کار به اينجا برسد که چنين فجايعي رخ دهد.نه يک مورد بلکه متعدد بوده است.»
مجید انصاری همچنین با انتقاد از«یکجانبه گرایی خبرگزاری دولتی ایرنا» خطاب به کارکنان خبرگزاری دولت گفت «شما به عنوان يک شهروند وقتي خبر اين موارد را مي‌شنويد نبايد آرام و قرار داشته باشيد. آن هم يکي دو مورد نيست.»
عضو مجمع روحانيون مبارز در مورد نامه مهدی کروبی درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان ،تاکید کرده که« اصل قضيه قطعي و اثبات شده و گزارش آن براي مقامات رفته است.
مهدی کروبی در نامه اخیر خود به هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگران رهبری از وی خواست تا در مورد تجاوز جنسی به بازداشت شدگان تحقیق کند.
کروبی در نامه خود به اکبر هاشمی رفسنجانی نوشته «عده ‌ای از افراد بازداشت‌ شده مطرح نموده ‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌ اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگی در سيستم تناسلی آنان گرديده است.»
با گذشت 3 روز از انتشار نامه مهدی کروبی رسانه های دولتی ضمن حملات گسترده و توهین آمیز به شیخ اصلاحات، خواهان محاکمه و مجازات کروبی به خاطر افشای تجاوز و شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان شدند.

هشدار 254 نفر از مدیران ارشد جمهوری اسلامی نسبت به تشدید بحران در کشور

شبکه جنبش راه سبز(جرس): ده ها نفر از مدیران ارشد جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته با انتشار بیانیه ای ضمن تاکید بر اینکه وجودان عمومی و مردم ایران نسبت به نتیج اعلام شده انتخابات قانع نشده است،به مقامات ارشد حکومت هشدار دادند که « اصرار بر حذف بخش مهمي از نيروهاي اصيل انقلاب و اصلاح طلبان در قالب دستگيري‌هاي وسيع و محاکمه‌هاي ناموجه و ناديده گرفتن خواسته‌ها و اعتراض‌هاي بخش عمده‌يي از جامعه به نتايج انتخابات» و « بي‌توجهي به پديده‌هاي شومي مانند پديده کهريزک » دامنه های بحران در کشور را گسترش می دهد.
در این بیانیه که روز پنج شنبه 22 مرداد در روزنامه اعتماد منتشر شد، مدیران ارشد سه دهه گذشته جمهوری اسلامی با اشاره به راهپیمایی های میلیونی مردم تاکید شده که«مردم در برابر درخواست روشن و ساده خود آن هم از طريق راهپيمايي مسالمت آميز ميليوني و سکوت اعتراض آميز مدني به مهندسي انتخابات متاسفانه با پاسخ ضرب و جرح و حبس بي سابقه ای مواجه شدند.»
وزرا،معاونان وزرا،استانداران،فرمانداران،استادان دانشگاه و شماری از نمایندگان ادوار گذشته مجلس که این بیانیه را امضاء کرده اند،همچنین نسبت به فضای امنیتی که از فردای اعلام نتایج انتخابات در کشور، نسبت به اصرار بر حذف بخشی از حاکمیت و اصلاح طلبان هشدار داده و خواستار توجه به نظرات آيت الله هاشمي رفسنجاني، محمد خاتمي، ميرحسين موسوی و مهدي کروبي شدند.


متن بیانیه هشدار دهنده 254 نفر از مدیران ارشد چنین است:

بسم الله الرحمن الرحيم
انتخابات دور دهم رياست جمهوري ايران صحنه يي بي نظير از نشاط ملي، اميد به آينده، اعتماد به نفس و انسجام اجتماعي آفريد. با تلاش همه خيرخواهان کشور به ويژه نخبگان و اصلاح طلبان همه ملت آمدند تا پيوندي از نسل هاي ديروز و امروز در پاي صندوق هاي راي نمايش داده شده و وصيت و ميراث سياسي بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (ره) را که ميزان، راي ملت است بار ديگر پاس دارند و از حق حاکميت خود بر سرنوشت و رقابتي قانونمند و مدني در چارچوب قانون اساسي دفاع کنند.امضا کنندگان افزودند؛ در جريان انتخابات و نيز پس از آن متاسفانه شرايطي پيش آمد که از هر نظر با اين زمينه و باور متفاوت بود و مردم با نتيجه يي رو به رو شدند که در باور آنها نشست و وجدان عمومي نتوانست نسبت به آنچه اعلام شد، قانع شود.
از اولين روز پس از انتخابات فضاي رسانه يي و اطلاع رساني کشور به نفع يک جريان سياسي خاص محدود و وابسته شد، فعالان شناخته شده سياسي به وضع و صورتي بي سابقه دستگير شدند، رسانه به اصطلاح ملي تبليغاتي وسيع و پردامنه عليه نامزدها و جريان هاي انتخاباتي رقيب دولت را سازمان داد و هرگونه امکان قانوني برابر براي معترضان به نحوه برگزاري و نتايج انتخابات در هر زمينه يي عملاً سلب شد.آنها با اشاره به اعتراضات مردم آورده اند؛ مردم در برابر درخواست روشن و ساده خود آن هم از طريق راهپيمايي مسالمت آميز ميليوني و سکوت اعتراض آميز مدني به مهندسي (مديريت) انتخابات متاسفانه با پاسخ ضرب و جرح و حبس بي سابقه يي مواجه شدند.
مديران ارشد دولت هاي گذشته و نمايندگان مجلس افزودند؛ ما که افتخار آن را داشته ايم که بخش عمده عمر خويش را با حضور در صحنه هاي مختلف انقلاب اسلامي سپري کنيم و توان اندک خود را در مقاطع و مراحل مختلف 30ساله اخير در خدمت به تثبيت و شکوفايي نظام قرار دهيم، اکنون وظيفه خود مي دانيم که با استمداد از همه دلسوزان کشور از مقام رهبري و مراجع عظام و علما و روشنفکران تا همه نهادها و مسوولان موثر بخواهيم که براي خروج کشور از شرايط فعلي چاره هايي عاجل به کار گيرند.
اين بيانيه مي افزايد؛ نمي توان از کنار نگراني هاي جدي و عميق فعالان انقلاب و دست اندر کاران اين نظام در طول سه دهه اخير به آساني گذشت و هر راه حل و پيشنهاد دلسوزانه يي را براي خروج از بحران، قرباني سناريوهاي امنيتي و خطي و مشابهت سازي هاي نابجاي تاريخي در فضاي جانبدارانه رسانه يي کرد. امروز برجسته ترين علما، روشنفکران و دانشمندان جامعه و با تجربه ترين و آگاه ترين مقامات اجرايي و تقنيني کشور نگران وضعيت کنوني اند. مردم در برابر خواسته هاي مدني خود در انتخابات و برخوردهاي خشن پس از آن با فرزندان خود و دلسوزان انقلاب پرسش هاي اساسي دارند. پاسخ به اين پرسش ها با تلاش براي به زور قرار دادن همه وقايع و حقايق دور و نزديک سياسي در قالب مدعاي مديريت کنندگان وضعيت فعلي به دست نمي آيد. اقدام همه جانبه و فوري براي جلب اعتماد عمومي و ترميم شکاف هاي سياسي و اجتماعي پيش آمده ضروري است.
امضا کنندگان در خاتمه درخواست هايي را مطرح کرده اند؛ «نظرهاي انتقادي و راه حل هاي اصلاحي مراجع عظام، استادان دانشگاه ها و نخبگان کشور همچنين آقايان هاشمي رفسنجاني، سيد محمد خاتمي، ميرحسين موسوي و مهدي کروبي را بايد به عنوان حاصل مديريت عالي نظام در قوه مجريه و مقننه تا پيش از دولت نهم جدي، همه جانبه و دلسوزانه براي کشور و نظام قلمداد کرد. بايد باور کنيم که به کمک همين تجربه ها و آگاهي ها بايد راهي براي خروج از اين بحران پيدا کرد.
اصرار بر حذف بخش مهمي از نيروهاي اصيل انقلاب و اصلاح طلبان در قالب دستگيري هاي وسيع و محاکمه هاي نا موجه و ناديده گرفتن خواسته ها و اعتراض هاي بخش عمده يي از جامعه به نتايج انتخابات و نيز بي توجهي به پديده هاي شومي مانند پديده کهريزک که زشتي آن در عرصه ملي و بين المللي بر کسي پوشيده نيست، دامنه هاي اين بحران را روز به روز شديدتر و سرمايه هاي اجتماعي نظام را تخريب مي کند. حداقل هايي براي خروج از اين وضعيت بحراني و نگران کننده مي تواند اعتنا به همان پيشنهادهايي باشد که طي هفته هاي اخير از سوي بزرگان و دلسوزان اين کشور اعلام شده است.

امضاء کنندگان: آخوندی (دکتر محمدصادق)، آرانی (مهندس علی)، آرمین (محسن)، آزاد ارمکی (دکتر تقی)، آستانه (محمود)، آشفته یزدی (دکتر کاظم)، آشوری، آقامیری (محمدعلی)، آقایی پور، ابتکار (دکتر معصومه)، ابراهیمبای سلامی، ابری نیا (دکتر کارن)، احمدی (علی اصغر)، احمدی نژاد (دکتر زهرا)، احمدیان (دکتر)، اسلامی (دکتر جعفر)، اسلامی (دکتر محمد)، اسماعیلی (مهندس محمد)، اعلانیان (دکتر مهدی)، افشار (دکتر حسین)، افشار (دکتر محمدهادی)، افشانی، افقه (مرتضی)، افقهی، الویری (مهندس مرتضی)، امامی (دکتر سیدجواد)، امامی (عبدالحمید)، امانی (شهربانو)، امینی (حسین)، انصاری (دکتر غلامرضا)، انصاری راد (حسین)، انصاری لاری (محمدابراهیم)، انصاری (جمشید)، اولیاء (علی اکبر)، باقری (علی)، باقریان نژاد، بخشنده (دکتر مهدی)، برخورداری (دکتر محمدعلی)، بروجردی (اشرف)، بقایی (دکتر فرشته)، بهرام (دکتر عباس)، بهزادیان (محمدرضا)، بیات (دکتر محمد)، پاینده (علی)، پشتان (دکتر جواد)، پنجه فولاد گران (محمدعلی)، پورسید آقایی، پورشریفی (دکتر حمید)، پورهاشمی (دکتر سیدجلال)، تابش (دکتر مسعود)، تابش (وفا)، تاج الدین (عبدالرحمن)، تاجیک اسماعیلی (دکتر عزیز الله)، تبادار (اسماعیل)، تحققی (مهدی)، ترک نژاد (احمد)، ترکاشوند (محسن)، ترکان (اکبر)، ترکان (مهندس اکبر)، تقوائیان (عزت الله)، تکفلی، توفیقی (دکتر محمدعلی)، جابریان (علی)، جلالی زاده (دکتر جلال)، جلالیان (دکتر علیرضا)، جلایی پور (دکتر حمیدرضا)، چراغعلی، چینی پرداز (رحیم)، حاجعلی فرد، حاجی (مرتضی)، حاجی میر آقا (دکتر حبیب)، حاضری (دکتر علی محمد)، حجتی (محمود)، حسین زاده (علی حسین)، حسین نیا کجیدی (محمد)، حسینی (دکتر سیدمحمود)، حسینی (سیداحمد)، حسینی (سیدمحمود)، حسینی (سیدصفدر)، حق شناس (ناصر)، حقیقت (مرتضی)، حناچی (دکتر پیروز)، حیدری (دکتر غلامرضا)، حیدری (علی)، خاتمی (سیدمحمد رضا)، خانزادی (دکتر مصطفی)، خانیکی (هادی)، خاوندی (دکتر علیرضا)، خرم (دکتر اسماعیل)، خرم (مهندس احمد)، خوانساری (مهندس مسعود)، خیرآبادی (دکتر مرتضی)، دادخواه (حسن)، دبیری (مهندس)، دنیامالی (معاون قالیباف)، دوزدوزانی (عباس)، دولتشاهی (دکتر محرم)، رازانی (دکتر اسد الله)، راستی (اسحاق)، راکعی (دکتر فاطمه)، رحمانی (علی اکبر)، رزمی (دکتر سیدحسن)، رسولی (حسن)، رسولی پور (دکتر رسول)، رسومی (عبدالرضا)، رضایی (دکتر علیگ)، رضایی بابادی (ابراهیم)، رضوی یزدی (حجت الاسلام محمد)، رعایایی (محمد)، رکن (دکتر امیررضا)، روح اللهی (دکتر محمدرضا)، زارع (ایرج)، زاهدی (عبدالمحمد)، زبردست (علی اصغر)، زحمتکش (علی اکبر)، زمانی قمی (محمود)، سازگارنژاد (امین)، سازگارنژاد (جلیل)، ساعدی (علی)، ساعی (دکتر علی)، سبحان اللهی (محمدعلی)، سراج (دکتر بهمن)، سراج زاده (دکتر سیدحسین)، سرمدی زاده (ابوالقاسم)، سعادت (قربانعلی)، سعیدنژاد (محمد)، سعیدی (لطف الله)، سفید (غلامعلی)، سلامتی (مهندس محمد)، سلامی (عبدالله)، سلطانی (دکتر ناصر)، سلطانی فر (مسعود)، سوداگر (دکتر احمد)، سیادت (عطاءالله)، سینکی (حسن)، شاه اویسی (حسین)، شدیدزاده (جاسم)، شریعتی دهاقانی (محمد)، شریف زادگان (دکتر محمدحسین)، شریفی (مجید)، شکوری راد (دکتر علی)، شکیبی، شورانگیز (کریم)، شهرابی (دکتر مهدی)، شیخ رضایی (دکتر محمدسعید)، شیرزاد (دکتر احمد)، صالح آبادی (علی)...
صالح جلالی (رضا) صالحی (دکتر محمدتقی)، صالحی (مهندس عبدالرحیم)، صحرائیان (غلامرضا)، صدیقی (دکتر مجتبی)، صفایی مقدم (مسعود)، صفایی (ذبیح الله)، صفایی (مقدم دکتر مسعود)، صوفی (علی)، ضیایی (دکتر وحید)، طالبی (عبدالله)، طالقان نژاد (محمد)، طاهری (حسن)، طهائی (حمید)، ظفرزاده، ظفرقندی (دکتر محمدرضا)، عابدی (دکتر مهرداد)، عدالت (دکتر حمیده)، عرب خابوری (دکتر داود)، عشقیار (دکتر نصرت الله)، عظیمی (مهندس احمد)، عمودی (قاسم)، غرقی امینی، غلامی (دکتر احمد)، غیاثی (محمد)، فائقی (سعید)، فتحی (دکتر سیدحمید)، فراهانی (دکتر محمدنقی)، فرهنگی (دکتر حسن)، فریدونی، فلاحی نژاد (دکتر مسعود)، فهیمی پور (مهندس مهدی)، فیوضات (دکتر ابراهیم)، قائم پناه، قانعی راد (دکتر محمدامین)، قبادیان (برات)، قدیانی (مهندس ابوالفضل)، قربانی (دکتر ایاز)، قمیشی (دکتر مهدی)، قنبری (دکتر علی)، قوامی (سیدناصر)، کاسنی (دکتر امیر)، کاظمی (دکتر عباس)، کبیری (احمد)، کثیری (دکتر نورالله)، کردوانی (روزبه)، کریمی (محمدعلی)، کسایی (دکتر احمد)، کشاورزیان (داود)، کلانتری (حمید)، کلانتری (دکتر عیسی)، کوچک زاده (دکتر لیلی)، کولائی (دکتر الهه)، کهزادی (پروین)، کیانوش راد (دکتر محمد)، کیانی (مهدی)، گرامی پناه (دکتر فریده)، لدنی (مسعود)، مبلغ (سیدمرتضی)، مجتهد سلیمانی (دکتر ابوالحسن)، محجوب (دکتر فاطمه)، محجوب (دکتر محمد)، محمدشهری (دکتر علیرضا)، محمدزاده (یحیی)، محمدی (دکتر تورج)، مدرس (حمید)، مدرسی (سیداحمد)، مرادی (دکتر علیرضا، تربیت معلم)، مرادی (دکتر مجید)، مزارچی (سیدمحمود)، مزروعی (رجبعلی)، مسجدجامعی (احمد)، مصوری منش (اکرم)، مطهری (دکتر پوریا)، مظفری نژاد (حسین)، معتمدی (دکتر سیداحمد)، معیدفر (دکتر سعید)، معین (دکتر مصطفی)، معین (مهندس فتح الله)، مفتخری (دکتر حسین)، مقیمی (محمدحسین)، ممویی (مرتضی)، ممویی (دکتر مرتضی)، منائی (جواد) منش (دکتر سیدعلی اصغر)، موسایی (مهندس منوچهر)، موسوی (دکتر سیدیعقوب)، موسوی (سیدجابر)، موسوی (سیدجعفر)، موسوی (میرطاهر)، موسوی لاری (سیدعبدالواحد)، مهرفرد (مسعود)، مهیمنی (محمدهاشم)، میدری (دکتر احمد)، میرسلیم (دکتر مجتبی)، میرقاسمی (دکتر اصغر)، میرلوحی (سیدعلی اکبر)، میلی منفرد (دکتر جعفر)، ناصری طاهری (دکتر عبدالله)، نبیونی (دکتر محمد)، نجفی (دکتر محمدعلی)، نعیمی پور (محمد)، نکوئی (سیدعلی)، نوروززاده (رضا)، واجدسمیعی (دکتر هاشم)، هاتفی (غلامرضا)، هاشم زایی، هاشمی (فائزه)، هدایتی (دکتر سیدهاشم)، یزدانفر (دکتر عباس) و یزدانفر (عباس).

زنگ خبرگان برای رهبری به صدا درآمده است

آیت الله دستغیب: اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعادۀ حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیلۀ نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود، ببینید چه قدر محبوب خواهید شد و حفظ نظام این است، که باید بماند، و اشخاص می روند امّا اعمال و رفتار آنها باقی است./ بیت رهبری از تشکیل جلسه مجلس خبرگان نگران است. زیرا در چنین جلسه ای بی شک اعتراض به سوء تدبیر مدیران عالی کشور و ظلم به مردم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. معنای این سخن یعنی عمل کردن مجلس خبرگان به وظیفه قانونی خود در ارزیابی عملکرد رهبری و تصمیم درباره عزل وی.

ارسلان بساسيري :


شبکه جنبش راه سبز (جرس): دامنه اعتراض مردم ایران به مجلس خبرگان رهبری هم رسید، تا پس از سالها بی توجهی این مجلس به خواست مردم در نظارت بر عملکرد رهبری، بعنوان یک تکلیف قانونی، این مهم از سوی اعضای این مجلس نیز مطالبه شود. یک ماه پیش آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان، با تاکید بر ضرورت حاکمیت قانون برای حل بحران پیش آمده، نگاهها را به وظیفه قانونی این مجلس معطوف ساخت و اینک یک عضو دیگر، رسما خواهان تشکیل جلسه فوق العاده مجلس خبرگان شده است.


آیت الله سید علی محمد دستغیب نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری در بیانیه ای که دیروز در وب سایتش قرار داد، تصریح کرد: «اینجانب صادقانه و خیرخواهانه عرض می کنم تا دیر نشده خبرگان برای اعادۀ حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه دهد آن هم علنی و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیلۀ نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود، ببینید چه قدر محبوب خواهید شد و حفظ نظام این است، که باید بماند، و اشخاص می روند امّا اعمال و رفتار آنها باقی است. مخفی نباشد که خبرگان مجتهد هستند و تقلید بر مجتهد حرام است. یعنی تشخیص صدق و کذب هر موضوعی باید با تحقیق و تفحّص بر طبق شرع و قانون صورت گیرد.»


آیت الله سید علی محمد دستغیب تصریح کرد: «وظیفه خبرگان است که از بند بند قانون اساسی دفاع کند و مردم را همراه داشته باشد. فلسفه وجودی خبرگان حفظ قانون اساسی است. مردم به خبرگان به عنوان وکلای خود رأی دادند که نگهبان قانون اساسی باشند.»
نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری در بیانیه خود تصریح کرده است: «هر فقیهی فی الجمله بر پیروانش ولایت دارد ، اما اینکه گفته می شود این شخص بر همه نقاط کره زمین ولایت دارد بی مدرک است». به نظر این فقیه شیرازی «ولایت مطلقه، اعلمیت و اعدلیت و پشتیبانی قاطع علما و مردم را می طلبد». از دیدگاه آیت الله دستغیب « اگر مردم حمایتشان را از این ولایت فقیه برداشتند، دیگر از این ولایت کاری ساخته نیست و در واقع ارزشی ندارد.»


آیت الله دستغیب در بخش دیگری از بیانیه خود، وقایع اخیر را اینگونه تحلیل کرده است: "در وقایع اخیر (انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری) اعتراض مردم در راهپیمایی ها که هنوز هم معترضند، به نتیجه انتخابات و روند آن، به خاطر عمل نشدن به قانون بوده و هست. اگر قانون به خوبی اجرا می گردید مردم اعتراضی نداشتند، چون خودشان به آن رأی داده اند. چه کسانی جز خبرگان، حافظ و نگهبان قانون اساسی هستند. مجلس خبرگان قانون اساسی مجلسی بود نظیر همین خبرگان فعلی و بعضی از اعضای این مجلس از اعضای آن بودند و در تدوین قانون اساسی شرکت داشتند. مردم از ایشان می خواهند که به خواسته های آنها بر طبق قانون اساسی رسیدگی شود. معلوم اینجانب است که اگر مردم متوجّه شوند که خبرگان در جهت احقاق حق مردم سعی دارند و برای حفظ قانون اساسی و رأی آنها احترام قائلند، ساکت می شوند و راضی به تحقّق قانون اساسی هستند، چون خودشان شعار دادند و نسل امروز هم شعارش این است که: ـ استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ـ امّا باید خود خبرگان متوجّه کیفیّت و نظر جامعه باشند. "


آیت الله دستغیب ضمن مقایسه نحوه برخورد مجلس خبرگان با حجّت الاسلام و المسلمین سیّد محمّد خاتمی و دکتر محمود احمدی نژاد می پرسد «آیا یک بار از ایشان دعوت شد که در جلسه ای از شانزده اجلاسیه خبرگان بیایند و به سؤالات پاسخ دهند یا او را از خود دور کردیم و حتّی گفته شد او اجنبی است و اتّهامات دیگر. امّا رئیس دولت نهم که در کسوت روحانیت نبود چند بار از او دعوت شد و به سؤالات هم پاسخ نداد و دیگری را برای این جهت معیّن کرد و بعضی از اعضای خبرگان اعتراض به نامربوط بودن مطالب نمودند. آیا این محلّ سؤال برای مردم نیست که چرا خبرگان این همه تبعض قائل می شوند؟»


پس از سخنان تاریخی آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری در نماز جمعه تهران، بیانیه آیت الله دستغیب نخستین اعتراض یکی از اعضای این مجلس عالی است. وی برای نخستین بار تشکیل جلسه علنی مجلس خبرگان «برای اعاده حیثیت مرجعیت و رسیدگی به اعتراض مردم در انتخابات ریاست جمهوری» را پیشنهاد کرده است. وی بر وظیفه خبرگان در پاسداری از قانون اساسی تأکید کرده است و از اجحاف در حق خاتمی و ارفاق به احمدی نژاد و بی اعتنائی وی گلایه کرده است.
آیت الله دستغیب در بیانات نه چندان واضح خود کوشیده است در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن بحران پیش آمده را با سرپنجه تدبیر خبرگان حل کند. بی شک در صورت تشکیل جلسه خبرگان دو فراکسیون این مجلس در مقابل هم صف آرائی خواهند کرد. فراکسیون اصول گرایان به رهبری آیت الله محمد یزدی با حدود 18 عضو از رهبری آیت الله خامنه ای و ریاست جمهوری احمدی نژاد حمایت بی قید و شرط می کند. حکومت ایران این فراکسیون 18 نفره را بدون ارائه هر گونه سند و مدرکی پنجاه و چند نفر معرفی کرده است.

فراکسیون دوم به رهبری آیت الله هاشمی رفسنجانی از شنیدن صدای اعتراض مردم، آزاد کردن زندانیان سیاسی، پایان تفتیش و خفقان مطبوعات، دلجوئی از آسیب دیدگان و در یک کلام تن دادن به رأی مردم دفاع می کند. آیت الله دستغیب شجاع ترین و صریح اللهجه ترین عضو این فراکسیون است. این فراکسیون مجلس خبرگان رهبری بیش از چهل عضو دارد.
سی عضو باقیمانده مجلس خبرگان رهبری بر اساس شرائط روز تصمیم می گیرند و میانه محسوب می شوند. پیش بینی می شود بخش قابل توجهی از این میانه رو ها با مشاهده مظالم اخیر به جانب ملت متمایل شده باشند. بیت رهبری از تشکیل جلسه مجلس خبرگان نگران است. زیرا در چنین جلسه ای بی شک اعتراض به سوء تدبیر مدیران عالی کشور و ظلم به مردم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. معنای این سخن یعنی عمل کردن مجلس خبرگان به وظیفه قانونی خود در ارزیابی عملکرد رهبری و تصمیم درباره عزل وی.


در فتاوای تاریخی مورخ 19 تیر 88 آیت الله العظمی منتظری به راهکار شرعی نفی ولایت جائر و وظیفه دینی خواص و توده مردم اشاره شده بود. آیت الله طاهری اصفهانی نیز چندی قبل در استعفانامه تاریخی خود از امامت جمعه اصفهان به حقایقی از این دست اشاره کرده بود. بسیار بعید به نظر می رسد که اعضای فراکسیون اصلاح طلب مجلس خبرگان رهبری بتوانند به صراحت این دو عالم بزرگ اصفهانی انتقاد کنند. اما نفس تشکیل جلسه خبرگان در این شرائط بحرانی پیروزی برای اصلاح طلبان و رئیس آن هاشمی رفسنجانی است.


برهمین اساس پیش بینی می شود که در نماز جمعه این هفته تهران که با سهمیه بسیج رهبری به احمد خاتمی رسیده است، پاتک فراکسیون اصول گرا به نامه دستغیب شیرازی را شاهد باشیم. به هر حال نامه دستغیب نشان داد که دامنه جنبش سبز به مجلس خبرگان هم رسیده است و رهبری از تصور آنچه فراکسیون اصلاح طلب خبرگان ممکن است در سر داشته باشند هر شب کابوس می بیند و بر فشار خود بر علمای مستقل و مردمی می افزاید. آیا دیگر فقها و مراجع به ندای وجدان خود پاسخ خواهند داد؟ روزهای آینده مردم ایران نتیجه آزمون بزرگ روحانیت را بررسی خواهند کرد، قبولی ها و رفوزه ها.

نامه آقای کروبی ونگرانی ها



آقای کروبی به داشتن شواهد ومستندات کافی برای این ابراز نظر ونگارش نامه دردمندانه اشاره کرده اند .دربرخی سایت ها ی خبری هم نمونه های ازاین گونه آزار های ضد بشری مورد یاد آوری قرار گرفته وگزارش های نگران کننده ای انتشار یافته است .اگر بخواهیم تدبیر وخرد را پایه کار قرار بدهیم نباید در برابر این گونه خبرها وگزارش ها حتی گزارش های بی نام ونشان بی توجهی پیشه کنیم .اینکه انتظار داشته باشیم آقا ی لاریجانی بلافاصله به تأیید نامه آقای کروبی بپردازند چندان درست نیست ولی رد فوری وبدون بررسی هم چاره کار نیست . بررسی همه ابعاد حادثه وفراهم آوردن شرایط ایمن وبدون خطر وفضای خالی از تهدید برای گرد آوری اطلاعات وآن گاه اظهار نظر کردن به تدبیر نزدیک تراست . این که آسیب دیدگان از ترس وبه دلیل تهدیدهای انجام شده نتوانند به جایی پناه ببرند ودرد خودرا باز گو کرده ودادخواهی کنند .مسأله ای نیست که بتوان به سادگی از آن گذر کرد .

یداله اسلامی:


داستان بازداشت ها ی غیر قانونی با موضوع شکنجه های جسمی وروانی ومرگ باز داشت شدگان پایان نیافت.بلکه موضوع آزار های جنسی به موضو عی نگران کننده تبدیل شد ه است .اگر چه نامه آقای کروبی به آقای هاشمی سبب توجه بیشتر افکار عمومی به این مقوله شد ولی این تنها روایت از این رخداد شوم وشرم آور نبود. .اگر درهرجای دنیا خبری هر چند نادرست از این گونه منتشر شود همه نهادهای قدرت وحکومت با بسیج امکانات و با بهره گیری ازتوان اطلاعاتی خود وبه میدان فراخواندن رسانه های گروهی سعی در روشن شدن ابعاد حادثه نموده ومجازات آشکار دست اندرکاران احتمالی آن رخداد را اولویت نخست خود قرار می دهند وتلاش می کنند که پاسخ قانع کننده ای به ابهامات وایرادات بدهند.قانع کردن افکار همگانی با ارائه دلیل وسند اولویت نخست آنها خواهد شد .حمله تند آقای شریعتمداری اگر چه رفتاری نادرست است ولی کاری درحوزه رسانه ای است که با نامناسب ترین شکل مخالفت خودرا با موضع گیری آقای کروبی بیان می کند .البته از آنجا که روزنامه کیهان جایگاه ویژه ای دارد از این یاد داشت تفسیرهای دیگری به عمل می آید . ولی یک روز نامه نگار باید این آزادی عمل را داشته باشد که برداشت های خودرا به همانگونه که می خواهد باز تاب دهد .امری که خوشبختانه کیهان به خوبی از آن برخوردار است .وسایر نویسندگان وروزنامه نگاران از این امکان بی بهره اند .............................



اما آقای لاریجانی درجایگاه ریاست مجلس جایگاه حقوقی متفاوتی دارند وباید پیامدهای اظهار نظرهای خودرا نیز در نظر داشته باشند .اما آقای لاریجانی بدون توجه به این نکته آشکارا به تکذیب موضوع پرداخته وآن را انکار می کند .پرسش این است که این نوع موضع گیری ویا انکار کردن ها بر چه پایه ای وبه کدام دلیل است ؟ آنچه بیش از هرچیزی جلب توجه می کند این است که بسیاری از دست اندرکاران راحت ترین کار یعنی انکاررا بر می گزینند .با این اقدام راه برای بررسی ها را بسته واظهارات پیشاپیش آنها درنتیجه بررسی ها ی احتمالی اثر خواهد گذاشت واز دیگر سو خطاکاران احتمالی به پشتیبانی برخی از نهادهای قدرت دلگرم خواهند شد ودر نهایت این موضع گیری ها نا خود آگاه برخی از این آقایان را در گروه تجاوز کنندگان به حقوق عمومی قرار می دهد .هرچند امکان بررسی وباز دید از برخی از بازداشتگاه ها ویا دیدار با گروهی از زندانیان سیاسی برای گروه حقیقت یاب مجلس هم فراهم نشده است ولی رسالت ووظیفه مجلس به عنوان تنها نهاد مجاز به قانون گذاری و دارای حق تحقیق وتفحص در همه امور مملکت نباید به آسانی از یاد برده شود .وهمه اعتبار نهاد های حکومت نباید دستخوش آسیب وویرانی گردد.



آقای کروبی به داشتن شواهد ومستندات کافی برای این ابراز نظر ونگارش نامه دردمندانه اشاره کرده اند .دربرخی سایت ها ی خبری هم نمونه های ازاین گونه آزار های ضد بشری مورد یاد آوری قرار گرفته وگزارش های نگران کننده ای انتشار یافته است .اگر بخواهیم تدبیر وخرد را پایه کار قرار بدهیم نباید در برابر این گونه خبرها وگزارش ها حتی گزارش های بی نام ونشان بی توجهی پیشه کنیم .اینکه انتظار داشته باشیم آقا ی لاریجانی بلافاصله به تأیید نامه آقای کروبی بپردازند چندان درست نیست ولی رد فوری وبدون بررسی هم چاره کار نیست . بررسی همه ابعاد حادثه وفراهم آوردن شرایط ایمن وبدون خطر وفضای خالی از تهدید برای گرد آوری اطلاعات وآن گاه اظهار نظر کردن به تدبیر نزدیک تراست . این که آسیب دیدگان از ترس وبه دلیل تهدیدهای انجام شده نتوانند به جایی پناه ببرند ودرد خودرا باز گو کرده ودادخواهی کنند .مسأله ای نیست که بتوان به سادگی از آن گذر کرد .



اگر درست بنگریم هم دستگاه قضایی به عنوان نهادی که باید پاسدار حقوق ومدافع مردم باشد وهم نیروی انتظامی که باید تأمین کننده امنیت مردم باشند به درست ویا نادرست نتوانسته اند نقش امین مرد م را ایفا نمایند . اگر مجلس هم نتواند صدایی هرچند ضعیف از دردها وشکایت ها ونگرانی ها ی مردم را بازتاب دهد که حساب با کرام الکاتبین است .



این رسم نا میمونی است که واکنش بسیاری از دست اندرکاران اداره کشور به رخدادها وخبرها تنها بسنده کردن به تکذیبی است که کسی را هم قانع نمی کنند وخود انکار کنند گان هم برای ابراز نظر خود دلیل وبرهان کافی ندارند .



امروز درباره آنچه در بازداشت گاه ها وبه ویژه کشتارگاه کهریزک رخ داده است حرف وسخن بسیار است .ورفتار برخی از بلند پایگان نیروی انتظامی دربرخورد با جوانان بازداشت شده به گونه ای است که چشم بستن بر آنها تنها به گسترش بی اعتمادی منجر خواهد شد .آیا بهتر نبود گروهی از حقوقدانان ووکلای مستقل همراه با نمایندگانی از مجلس وفعالین حوزه های اجتماعی وحقوق بشر با پرهیز از جهت گیری های سیاسی به بررسی دقیق همه گزارش ها وخبرها پرداخته وبا ارائه گزارشی کامل به نگرانی های مردم پاسخ داد ه وبرخورد با خطاکاران احتمالی در هر رده وهر جایگاهی را راهی برای برون رفت از مشکلات قرار می دادند .



به هرحال نامه آقای کروبی وگزارش هایی که دراین زمینه انتشار یافته است شایسته توجه بیشتر ودقیق تر است ونمی توان به سادگی از آنها گذشت وبر انها چشم بست ..

توپ در زمين كروبي است



آری مهدی کروبی را که با شجاعت وصف ناپذیری خود را وارد جنگلی تاریک و مخوف کرده است نباید تنها گذاشت. هرچند که اگر این غیرت و حمیت در دوران اصلاحات وجود داشت امروز شاید شاهد این تنگناها نبودیم. اما افسوس بر گذشته را سودی نیست. بر بزرگان است که رسم معرفت را بجا آورند و پشت در پشت هم از آرمانهای خود دفاع کنند. در حال حاضر توپ زیر پای کروبی است و اگر یارانش دورش حلقه نزنند سرنوشت این توپ نامعلوم خواهد بود.

شهرام سرداري:


ظاهرا پس از روحانیون بلندپایه ای همچون عبدالله نوری موسوی خویینی اسدالله بیات و دیگرانی که مورد غضب حاکمیت قرار گرفتند و هر یک به نحوی از دایره حاکمیت اخراج شدند این بار نوبت به مهدی کروبی رسیده است. پس از افشای ماجرای تعرض به بازداشت شدگان اعتراضات اخیر توسط ماموران نیروی انتظامی در زندانها فشارها بر روی مهدی کروبی افزایش یافته و تعدادی از هواداران محمود احمدی نژاد خواستار محاکمه وی شده اند. البته محاکمه شخصیتهایی چون کروبی خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی بحث جدیدی نیست و بسیار تکرار شده است اما بنظر می رسد تهدیدات بالقوه در خصوص کروبی در آستانه بالفعل شدن است. در نوشتار گذشته نیز تاکید کردم که باید اخبار و تحلیلها و حتی پیامهای تلفنی خوانندگان کیهان! را نیز جدی گرفت و آن را نشان ازعلائم فعل در آستانه وقوع دانست. بهرحال مهدی کروبی با افشای نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی که بنظر می رسد عقب نشینی معنا داری را نسبت به وقایع اخیر کرده است لطمه برزگی به حیثیت نظام جمهوری اسلامی وارد کرده و اگر نتواند آن را اثبات کند مخالفانش به سادگی از وی نخواهند گذشت. گرچه محتوای نامه کروبی چیزی نیست که برای مخالفان نظام جمهوری اسلامی حرف تازه ای باشد. چه بسا جنایات بزرگتری همچون قتلهای زنجیره ای و قتلهای دیگری در زندانهای کشور رخ داده که هر یک از آنها برای ساقط کردن اعتبار یک نظام سیاسی بویژه آنکه ادعای دینمداری نیز یدک بکشد کافی است ولی شاید پس از قتلهای زنجیره ای ُ افشای وقایع زندان کهریزک رسوایی دیگری باشد که حاکمیت خویش بدان اعتراف کرده است و اکنون مهدی کروبی که جز روحانیون مورد اعتماد نظام بوده است آن را فاش می سازد.



از این رو بنظر می رسد مهدی کروبی راهی جز پیشروی در عمق این ماجرا ندارد. چرا که سکوت وی می تواند تبعات بدتری برای شخص خویش و جریانی که به حمایت از وی در عرصه حاضر شده است داشته باشد. بویژه آنکه افرادی چون هاشمی رفسنجانی و علی لاریجانی نیز حاضر نشده اند وارد این ماجرای خطرناک شوند. علی لاریجانی رییس مجلس صراحتا به نقل از کمیته پیگیری اعلام کرده که این گزارش کذب است. این در حالی است از تاریخ انتشار نامه کروبی تنها ۳ روز می گذرد و روشن نیست کمیته مذکور چگونه توانسته در این زمان اندک با کلیه زندانیان که آمار آنها در سراسر کشور حدود هزار نفر تخمین زده می شود دیدار کند. هرچند که رییس مجلس باب موضوع را برای کروبی باز گذاشته و از وی خواسته که چنانچه مستنداتی دارد به مجلس ارائه کند.



اینجاست که کار برای فردی که او را شیخ اصلاحات می خوانند سخت می شود. چگونه می توان این ادعا را اثبات کرد؟ قربانیانی که روشن نیست چگونه خود را به کروبی رسانده و اطلاعات را به وی داده اند آیا حاضرند در برابر مجلس یا دادگاه شهادت دهند که به آنها تجاوز شده است؟ افرادی که بدترین شرایط را سپری کرده و با ترس و رعب از یک سو وشرم و افسردگی از سوی دست بر گریبانند. از سوی دیگر اگر این افراد حاضر شوند شیخ اصلاحات را در این ماجرای سخت و پیچیده تنها نگذارند آیا اظهارات آنها برای مجلس و دادگاه مسموع است یا باید پزشک قانونی این ادعا را اثبات کند که معمولا در چنین شرایطی جانب حاکمیت را خواهد گرفت.



آری مهدی کروبی را که با شجاعت وصف ناپذیری خود را وارد جنگلی تاریک و مخوف کرده است نباید تنها گذاشت. هرچند که اگر این غیرت و حمیت در دوران اصلاحات وجود داشت امروز شاید شاهد این تنگناها نبودیم. اما افسوس بر گذشته را سودی نیست. بر بزرگان است که رسم معرفت را بجا آورند و پشت در پشت هم از آرمانهای خود دفاع کنند. در حال حاضر توپ زیر پای کروبی است و اگر یارانش دورش حلقه نزنند سرنوشت این توپ نامعلوم خواهد بود.

فرهنگنامه سبز( 20) مجری



ابراهیم نبوی:


مجری( Mojri ): اجرا کننده. عمل کننده. عامل. کسی که چیزی را عملیاتی یا عملیاتی را توجیه کند. جمع غلط: مجاری. جمع درست: مجری ها. جمله با جمع غلط: " مجاری رسانه ملی برای مردم بسته شد." مجری تلویزیون: " کسی که توی چشم مردم نگاه می کند و خبر دروغ می دهد." شریک جرم. کسی که مردم هر روز سری به خواهر و مادرش می زنند و ذکر خیرشان را می کنند. جنس بد: کامران نجف زاده، مرآتی. جنس خوب: عادل فردوسی پور. جنس متوسط: فعلا نداریم. کاربرد در جمله: " مجری تلویزیون زندانیان را بازجویی کرد." کاربرد دوم در جمله: " مجری رادیو جوان بخاطر پخش برنامه دستگیر شدن گزارشگر توسط پلیس، اخراج شد."

کلمه و ترکیب: مجاری رسانه ملی: " توجیه کنندگان کودتا"، مجاری اداری: " مجری هایی که از دستور اطاعت می کنند و از شعورشان تبعیت نمی کنند."، مجاری بسته: " مجری هایی که دهان شان را باز و عقل شان را بسته اند."، مجاری ادراری: " مجری هایی که در مقابل دریافت حقوق دروغ می گویند." ادرار: " دستمزد"( مرا در نظامیه ادرار بود، سعدی: به من در نظامیه مستمری می دادند.)، مجاری تنفسی: " مجریانی که در خفقان کاری می کنند که آدم بتواند نفس بکشد." مجری 20 و30: " کسی که هم دروغ می گوید و هم می خندد."

آیا یک مجری مجبور است دروغ بگوید؟ نه، او می تواند یک کار شرافتمندانه پیدا کند.
آیا مجری باید با زندانی مصاحبه کند؟ نه، این وظیفه بازجوست.
آیا مجری اگر بخواهد شغل شریفی پیدا کند، سخت است؟ نه، خیلی هم ساده است.
آیا مجری اگر بخواهد احترامش را حفظ کند، می تواند؟ بله، نباید دروغ بگوید.
آیا مجری می تواند فرق دروغ و راست را تشخیص دهد؟ بله، بسادگی.

مجری در ادبیات فولکلوریک: " دولت که سرپائین می ره، مجری خبر دروغ می خونه"، " اون قدر دروغ گفته که مجری 20 و 30 شده"، " از درد لاعلاجی، به نجف زاده می گه مجری."، " از دور دل می بره، از نزدیک دروغ می گه"، اگه مجری یه بگه ماست سفیده، لابد سیاهه"، " کسی که به ما نپریده بود، مجری ورپریده بود."، " با اون خبرهای راستت، با اون قیافه خوبت، با اون صدای قشنگت، چه جوری باورت کنم؟"، " مجری بعد از کودتا، زنگوله پای تابوته."، " به بازجو گفتن شاهدت کیه؟ گفت مجری تلویزیون"

رباعی
مجری صدای ملک محمود این است
آن کس که نمود بود نابود، این است
از رای به باد رفته ات یاد مکن
حالی خوش باش زانکه مقصود این است

درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای به رسمیت نشناختن دولت احمدی نژاد

۲۵۶ روشنفکر از کشورهای مختلف جهان، با امضای نامه‌ای ضمن بیان درخواست‌های خود، از دبیر کل سازمان ملل خواستند تا دولت محمود احمدی‌نژاد را به رسمیت نشناسد.

این نامه با همت اکبر گنجی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی ناراضی ایرانی، پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری نوشته شده و به امضای برخی روشنفکران، متفکران و نویسندگان برجسته جهان رسیده تا در اختیار بان کی‌مون دبیر کل سازمان ملل متحد قرار گیرد.

در این نامه با اشاره به اصول ۱۱۰ و ۵۷ قانون اساسی ایران، نتیجه‌گیری شده که قدرت در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی در یک نقطه، یعنی در جایگاه «ولایت مطلقه امر و امامت امت» یا همان مقام رهبری تمرکز و تجمیع پیدا کرده است.

در ادامه، موانع ساختاری اعمال قدرت شهروندان ایرانی در تصمیم‌گیری‌ها و اثرگذاری آنها بر ساخت سیاسی کشور برشمرده شده و توجه دبیرکل سازمان ملل را به این نکته جلب کرده که در این «چارچوب رقابتی تنگ و از پیش گزینش شده» انتخابات ۲۲ خرداد برگزار شد.

این بیانیه که امضای اندیشمندانی نظیر یورگن هابرماس، نوآم چامسکی، مارشال برمن و نصر حامد ابو زید را در پای خود دارد به اعتراض‌های صورت گرفته به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری پرداخته و تصریح می‌کند که به‌رغم اعتراض‌های آرام و گسترده به تخلفات انتخاباتی، دولت با توسل به نیروهای نظامی و شبه‌نظامی خود خشونت و سرکوب گسترده‌ای را علیه معترضین به کار گرفت.

در جریان اعتراض‌ها و ناآرامی‌های پس از انتخابات ایران و مطابق اعلان کمیته رسیدگی به حوادث از جانب آقایان موسوی و کروبی به مجلس شورای اسلامی، دست‌کم ۶۹ نفر به طور قطع کشته شده‌اند. سخنگوی قوه قضائیه نیز رقم بازداشت‌شدگان را چهار هزار نفر اعلام کرد.

افراد و گروه‌های مدافع حقوق بشر آمارهای واقعی قربانیان، آسیب‌دیدگان و بازداشت‌شدگان را به مراتب بیشتر از آمارهای اعلام شده دولتی می‌دانند.

در ادامه این نامه به دبیرکل سازمان ملل در خواست‌های مشخصی از بان کی مون شده است که عبارتند از تشکیل کمیته بین‌المللی حقیقت‌یاب برای بررسی فرآیند رأی‌گیری و دستکاری در آرای مردم، اعمال فشار بر دولت ایران برای آزادی کلیه زندانیان حوادث اخیر و رفع توقیف از رسانه‌های تعطیل شده.

امضا‌کنندگان این نامه که در بین آنها نام‌ نویسندگانی چون برندگان جایزه نوبل ادبیات نادین گوردیمر و اورهان پاموک و رمان‌نویس مشهور آمریکای لاتین، ماریو وارگاس یوسا، دیده می‌شود در پایان مجموعه درخواست‌های خود از دبیر کل سازمان ملل خواسته‌اند که دولت محمود احمدی‌نژاد را به رسمیت نشناسد.

روز چهارشنبه خبرگزاری فارس گزارش داد که دبیر کل سازمان ملل طی نامه‌ای انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد به سمت ریاست جمهوری ایران را تبریک گفته است.

ماری اوکابه سخنگوی سازمان ملل روز چهارشنبه در پاسخ به خبرنگاران توضیح داد که دبیرکل سازمان ملل اخیرا نامه‌ای برای احمدی‌نژاد نوشته است، اما محتوای این نامه را نمی‌توان «تبریک‌گویی» قلمداد کرد. در نامه تنها ابراز امیدواری شده که ایران در آینده برای حل مسائل جهانی و منطقه‌ای با سازمان ملل همکاری داشته باشد. مفاد کامل نامه دبیرکل سازمان ملل منتشر نشده است.

گزارش رادیو اروپای آزاد از وضعیت وخیم جسمی سعید متین پور در زندان اوین

عطیه طاهری که در زنجان زندگی می کند از وضعیت سلامتی همسرش سعید متین پور، فعال سیاسی آذربایجانی که در زندان اوین تهران به سر می برد ابراز نگرانی می کند : « وضعیت سعید در زندان بغرنج است. سردرد و سرگیجه طولانی مدت و معده درد شدید از جمله مشکلاتی است که سعید با آنها روبروست»

سعید متین پور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر آذربایجانی است که به حکم شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران به ۸ سال حبس محکوم شده و از ژوئن امسال در زندان به سر می برد.

اتهام متین پور ارتباط با بیگانگان و تبلیغ علیه نظام عنوان شده است. به گفته نزدیکان وی، او پس از سفر به ترکیه مورد خشم حکومت ایران واقع شد اما علت اصلی صدور حکم سنگین زندان برای وی فعالیتهای مدنی و مقالات و نوشته های او در رابطه با حقوق بشر است.

وضعیت سلامتی متین پور به دلیل شکنجه هایی که در مدت بازداشت تحمل کرده وخیم شده است.

سعید متین پور در سال ۲۰۰۷ بازداشت و در سال ۲۰۰۸ به قید وثیقه از زندان آزاد شد.صالح کامرانی فعال سیاسی و یکی از افرادی که در آن مدت به همراه متین پور در بازداشت بود می گوید اتهام وارده به آنها بی پایه و اساس است:« دو سال پیش از بازداشتمان به ترکیه سفر کرده و در کنفرانسی با موضوع حقوق بشر شرکت کرده بودیم و حکومت از این مسئله مطلع بود اما دو سال بعد از آن ما را بازداشت کردند. کنفرانس مذکور کنفرانسی علمی بود».

صالح کامرانی می گوید وضعیت سلامتی متین پور به دلیل شکنجه هایی که در مدت بازداشت تحمل کرده وخیم شده است : « سعید ۹ ماه در بازداشت موقت بود که مدت ۷ ماه از این مدت را در سلول انفرادی نگه داشته می شد.نگهداری انسانها در سلول انفرادی خودش نوعی شکنجه محسوب می شود. در مدت بازداشت در سلول انفرادی وی را به صورت جدی مورد شکنجه جسمی قرار داده بودند و هرگونه اعترافی در پرونده هست زیر شکنجه جسمی از سعید اخذ شده است.من خودم هم شکنجه شده ام و از وضعیت خودم می توانم بگویم».

امکان دارد که بلایی سر متین پور بیاید.

یاشار حکاک پور مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران(آداپ) می گوید معالجاتی را که سعید متین پور لازم دارد به وی ارائه نمی شود : « متین پور دچار ناراحتی های قلبی و کلیوی و کمردردهای شدید است. وی سرگیجه دارد و نمی تواند مدت طولانی سرپا بایستد که در روزهای اخیر وضعیتش وخیمتر شده است . متین پور باید مدتی طولانی زیر نظر پزشک معالجه شود و اکنون در شرایط بدی به سر می برد. وضعیت وخیم جسمی متین پور موجب نگرانی خانواده و گروههای حقوق بشری شده است که یکدفعه بلایی بر سر متین پور بیاید».

نزدیکان متین پور می گویند وکیل قبلی وی اکنون در بازداشت است و به همین دلیل وکالت وی از سوی خانواده به وکیل دیگری داده شده است که وکیل جدید جهت اخذ مرخصی جهت درمان متین پور به دادگاه مراجعه کرده است.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر تا کنون چندین بیانیه در رابطه با سعید متین پور و دیگر فعالین آذربایجانی صادر کرده و با مراجعه به مسئولین حکومت ایران خواهان آزادی بدون قید و شرط متین پور شده اند.سازمان عفو بین الملل که سازمانی بین المللی در دفاع از حقوق بشر است اعلام کزده است که سعید متین پور زندانی عقیده و وجدان است.
ترجمه از ساوالان سسی
http://www.azadliq.org/content/article/1797310.html

http://www.savalansesi.com/2009/08/blog-post_12.htm

نامه مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به رفسنجانی / رهبری را استیضاح کنید

نوروز - مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، با ارسال نامه ای رگشاده به رییس مجلس خبرگان رهبری با اعلام انزجار از یورش عناصر نظامی، انتظامی، بسیجی ولباس شخصی و اطلاعاتی و به خاک و خون کشیدن تعدادی از مردم بی دفاع، و همچنین بازداشت گسترده اهل قلم و فعالان سیاسی ونخبگان ومردم عادی واعمال وحشیانه ترین رفتارها نسبت به بازداشت شدگان، خواهان رسیدگی به اقدامات و فعالیت ها و عملکرد نهادها و قوای انتظامی و نظامی ودستگاه قضایی در وقایع اخیر شدند.

به گزارش نوروز، متن کامل این نامه بدین شرح می باشد:

حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی
ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری جمهوری اسلامی ایران

به استحضار می رساند :

مصادره آرای مردم , انتخابات ۲۲ خرداد را به یک تراژدی تبدیل نمود .بازگویی وقایع پس از بیست ودوم خرداد ماه که با یورش عناصر نظامی , انتظامی , بسیجی ولباس شخصی واطلاعاتی وبه خاک وخون کشیدن تعدادی از مردم بی دفاع وسپس بازداشت گسترده اهل قلم وفعالان سیاسی ونخبگان ومردم عادی واعمال وحشیانه ترین رفتارهانسبت به آنها ونمایشگاه دادگاه صد نفری که یادآور محاکمات استالین است دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد .چگونه می شود باور کرد که داستان شکنجه ها ورنج های وآزارهای باز داشت شدگان کهریزک رنج بارتر وغم انگیز تر از گوانتانامو وابوغریب تحت تصدی اشغالگران امریکایی باشد ..

نامه دردمندانه برادر شجاع ودلسوز جناب آیت الله کروبی به حضرتعالی ؛داستان تعدی اتباع دولت مهاجم نسبت به اتباع کشور مورد اشغال نیست بلکه تراژدی بزرگی است که در زندانهای جمهوری اسلامی به وقوع پیوسته است.روشن است که نمی توان در برابر این وقایع شوم سکوت پیشه کرد. .حضرت امام خمینی در کتاب ولایت فقیه درباب حکومت بروفق قانون می فرمایند “همه درامان قانونند، درپناه قانون اسلامند، مردم ومسلمانان در دائره مقررات شرعی آزادند؛ یعنی بعد از آنکه طبق مقررات شرعی؛ عمل کردند کسی حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو , این حرف ها در کار نیست , آزادی دارند وحکومت عدل اسلامی چنین است , مثل این حکومت ها نیست , که امنیت را از مردم سلب کرده اند ؛هرکس درخانه خود می لرزد که شاید الان بریزند وکاری انجام دهند , چنانچه در حکومت معاویه وحکومت های مانند آن امنیت را از مردم سلب نموده ومردم امان نداشتند , به تهمت یا صِرف احتمال می کشتند ………………….” این برداشت ملت بزرگ ما از امام ونظام اسلامی بوده است . اینک باید پرسید که چه نسبتی بین این سخنان وآنچه این روزها در کشور می گذرد وجود دارد ؟

با توجه به اینکه برخلاف بعضی نظام های سیاسی که رهبررا مبرای از مسؤلیت می دانند در نظام جمهوی اسلامی ایران نه تنها رهبر از مسؤلیت مبرا نیست بلکه طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی علاوه بر تساوی رهبر با سایر افراد کشور درمقابل قانون , رهبر همه مسؤلیت های ناشی از ولایت امررا برعهده دارند وبه موجب اصل ۵۷ قانون اساسی قوای سه گانه کشور زیر نظر رهبر فعالیت می نمایند. پاسداری از قانون اساسی وحقوق مردم وتوجه به وظایف خبرگان رهبری از نکته هایی است که بیش از هرچیز وظیفه ومسؤلیت شمارا سنگین تر می نماید

بررسی اقدامات وفعالیت ها و عملکرد نهادها و قوای انتظامی و نظامی ودستگاه قضایی در وقایع اخیر از اهمیت اساسی برخوردار است .این بررسی ها راهی برای بازگشت اعتماد عمومی وپاسداری از نظام جمهوری اسلامی وقانون اساسی است , برهمین اساس مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی لزوم بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی را که از وظایف خبرگان رهبری است مورد درخواست قرار داده وازحضرتعالی انتظار دارد که بنا به وظیفه ورسالت قانونی اقدامات لازم را به عمل آورید .

والسلام علی من التبع الهدی
مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی

با آغاز مسابقات فوتبال اعتراضات به استادیومها کشیده شد

آزاد تبریز – در دیدار دوستانه تیم های ملی فوتبال ایران و بوسنی که در شهر مسلمان نشین سارایوو برگزار شد و به صورت مستقیم از تلویزیون ایران پخش شد ، مسلمانان بوسنیایی حاضر در ورزشگاه در حمایت از جنبش سبز مردم ایران چندین بار شعار « یا حسین ، میرحسین » سر دادند. شدت این شعار که به نظر می رسید توسط همه حاضران در استادیوم فریاد زده میشود ، به حدی بود که تلویزیون ایران نتوانست آن را سانسور کند و جواد خیابانی نیز به طور سربسته به آن اشاره کرد و گفت : « این شعار بوسنیایی ها مشابه شعار های ایرانیان بود.»
همچنین در لحظاتی که از تلویزیون ایران تصویر تماشاچیان بوسنیایی پخش شد ، علی رغم پوشش آبی تیم ملی بوسنی، لباس و نماد های سبز رنگ در دست حاضران در استادیوم به وفور دیده شد، که نشان دهنده حمایت مردم بوسنی از ملت ایران می باشد.
همچنین پلاکاردهایی با مضمون « doode savez iran miran » در دست تماشاچیان بوسنیایی به وضوح دیده شد . معادل فارسی این جمله تقریبا « درود بر اجتماعات صلح آمیز ایران » است.
گفتنی است پس از چند بار زوم تلویزیون بوسنی روی این پلاکاردها و نمادهای سبز تماشاچیان بوسنیایی ، کارگردان شبکه سه اقدام به سانسور این صحنه ها نمود.
همچنین چندی پیش در مسابقات جهانی ویمبلدون برخی از تنیس بازان مطرح جهان از جمله منصور بهرامی و انری لوکنت با بستن مچ بند سبز هنگام مسابقه با مردم معترض ایران ابراز همدردی و از جنبش سبز مردم ایران حمایت کردند.

همچنین گفتنی است در هفته اول لیگ برتر دست کم دو تن از بازیکنان تیم شاهین بوشهر به نام های مهدی کیانی و بهادر عبدی در اقدامی تحسین برانگیز و در حمایت از جنبش سبز مردم ایران در طول بازی مچ بند های سبز بر دست داشتند .
همچنین به گزارش تابناک ورزشی و روزنامه دنیای فوتبال در بازی تیم های مس کرمان و پرسپولیس نیز پرچم های سبز به طور گسترده ای در دست حاضران در ورزشگاه دیده شد ، که با آغاز نیمه دوم بازی جمع آوری شده است. بنا به همین گزارش مچ بند های سبز بر دستان برخی از بازیکنان تیم مس کرمان تا انتهای دیدار قرار داشته است.
گفتنی است پیش از این نیز ۶ تن از ملی پوشان ایران در بازی تیم ملی با کره جنوبی ، مچ بند های سبز بر دستهایشان بسته بودند که فشار های رسانه های حامی دولت کودتا به کناره گیری علی کریمی ، مهدی مهدوی کیا و وحید هاشمیان از تیم ملی و پاسخ نکونام و مهدوی کیا به این رسانه ها منجر شد.
بنا به این گزارش با آغاز فصل جدید مسابقات فوتبال از هفته گذشته فراخوان های متعددی مبنی بر حضور سبز ها در ورزشگاه ها در سایت ها و وبلاگ ها منتشر شده است. امری که باعث شده مسئولان لیگ ترجیح دهند دو بازی تیم های استقلال و پرسپولیس در هفته های اول و دوم در تهران را بدون تماشاگر برگزار کنند.

مجله تایم : اعتراضات خیابانی: متوالی و پراکنده

در افتتاحیه لیگ پرطرفدار فوتبال ایران در ۱۶ مرداد یک نفر هم در ورزشگاه حاضر نبود. پس از اینکه دولت از برنامه معترضان مبنی بر انتقال تظاهرات خیابانی به استادیوم ۱۰۰ هزار نفری با خبر شدند، تصمیم گرفتند به جای اینکه نمایش برآشفته‌ دیگری از سبزها و شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» را بشنوند، دو تیم تهران و اصفهانی در استادیوم خالی به مصاف هم بروند.

در روزهای اخیر علی‌رغم تلاش‌های شدید رژیم برای خاموش کردن مقاومت، اعتراضات عمومی با برجسته و جسور شدن معترضان پراکنده‌تر و متوالی‌تر شده است. این تغییر وضعیت – ناشی از خشم اواخر ژوئن پس از اینکه بسیج به معترضان انتخابات ۲۲ خرداد شلیک کرد – نشان از این دارد که این جنبش اعتراضی به این زودی‌ها کنار نمی‌کشد. یک دانشجوی معترض بیست و چند ساله می‌گوید: «این وظیفه ملی تمام زنان و مردان است که به خیابان‌ها بیایند. خیلی مانده تا تمام شود.»

بر اساس مصاحبه با شش تن از معترضین به نظر می‌رسد که هدف آنها فراتر از بازگرداندن آرای میرحسین موسوی در انتخابات مناقشه‌آمیزاست. اکنون هدف حمله متوجه مشروعیت حکومت روحانیون است. تظاهرات خیابانی متفاوت و اغلب وابسته به تاریخ‌های خاصی شده است؛ به عنوان مثال در هفته گذشته تظاهراتی در اعتراض به تحلیف محمود احمدی‌نژاد برای دور دوم، اعتراض به دادگاه‌های جمعی دگراندیشان سیاسی و در مناسبتی دیگر استفاده از تعطیلی مذهبی که بسیاری از بسیجیان فدایی در مساجد هستند صورت گرفت.

مهیج‌ترین اعتراضات در تاریخ ۸ مرداد صورت گرفت، زمانیکه هزاران نفر برای بزرگداشت مرگ ندا آقاسلطان، زنی ۲۶ ساله که مرگ او توسط تلفن های همراه ضبط شد و مردم سراسر جهان دیدند. به دلیل پراکندگی اعتراضات در دو سوی پایتخت پهناور، نیروهای امنیتی کم بودند و نتوانستند جمعیت را در بسیاری از محله‌ها سرکوب کنند؛ معترضان شروع به دادن شعار مرگ بر خامنه‌ای کردند که در اعتراضات قبلی جرات گفتن آن را نداشتند.

از آن زمان شعارها تندتر شد و حتی خشونت طلبانه: “ما بچه‌های جنگیم، بجنگ تا بجنگیم” یا “می‌کشم می کشم آنکه برادرم کشت”. تاکتیک‌ها همچنین فراتر از تظاهرات میلیونی سکوت بلافاصله پس از انتخابات بود. گروه‌هایی ده‌ نفره از معترضان جوان هر کدام شعارهایی می‌دادند و جمعیت را ساماندهی می‌کردند، در برخی موارد سطل‌های زباله را وسط خیابان آتش می‌زدند تا راه موتورها را سد کنند. به گفته معترضان، بسیاری از افراد درون جمعیت یادداشت‌هایی داشتند که چگونه علیه نیروهای امنیت بجنگند از جمله موتورهای قرمز شبه‌نظامیان بسیج را ناکار کنند. برخی گروه‌ها به مردم یاد دادند بلبرینگ‌هایی را روی زمین بگذارند یا ماهیتابه‌هایی را برعکس در پیاده‌روها قرار دهند، تا ماموران به اشتباه بیفتد و به تصور این که بمب است بترسند.

اعتراضات خودجوش‌تر با حضور شاید چند صد نفر هنوز بازی موش و گربه با نیروهای امنیتی است که بسیاری از آنها دیگر مسلح نیستند. اما بسیج به شهامت فزاینده معترضان پاسخ داده است – دیگر بسیاری از گاز اشک‌آور فرار نمی‌کنند و به گفته یک شاهد برخی گاز‌ها را به سمت پلیس ضدشورش بازگردانده‌اند. حالا بسیجی ها با زنجیر، تازیانه و لوله‌های فلزی به میان مردم می‌روند. یک معترض گفت که دیده است آنها از تفنگ‌های پینت بال(paint ball ) برای علامت‌گذاری رهبران معترض برای دستگیری بعدی استفاده می‌کنند. در یک کنفرانس خبری اخیر، دادستان کل گفت، از ۲۲ خرداد به بعد روزانه به طور متوسط ۱۰۰ نفر – که بسیاری از آن ها تظاهرکننده فرض می‌شوند – دستگیر شده‌اند.

معذالک تاکتیک‌های جدید هر دو طرف، ایرانیانی را که نمی‌خواهند انقلاب خونباری را در زندگی خود شاهد باشند گریزان کرده‌اند. هنوز شوک‌هایی از دیدن وبلاگ‌هایی که اطلاعات شخصی اعضای بسیج را فاش می‌کنند وجود دارد – در یک نمونه شماره موبایل و آدرس یک فرد با پیشنهاد گرفتن انتقام آمده بود.

در حالیکه اقدامات خیابانی دوباره به جریان افتاده است و استراتژی‌های جدیدی پیدا شده است، هدف نهایی آن نامشخص است. آیا هدف این است که کشور غیرقابل کنترل شود؟ به نظر نمی‌رسد این هدف حداقل یک بخش از مخالفان باشد، اعضایی که عضو دستگاه های دولتی هستند. آنها که رتبه‌هایشان توسط احمدی‌نژاد در ظرف چهار سال گذشته مورد تهدید قرار گرفته است به خلع او راضی هستند؛ اما همچنین می‌خواهند سیستم بوروکراتیک که منبع قدرت و وجود آنهاست حفظ شود. در همین حال تقابل‌های خشونت‌بار بین معترضان و بسیج تنها تعداد شهدا را افزایش می‌دهد و چرخه اعتراض و واکنش‌ را حرکت می‌دهد.

ادامه طولانی مدت اعتراضات همچنین شانس جدایی میان مخالفان را هم افزایش می‌دهد: میان توده های رادیکال و نخبگان سیاسی که ممکن است بیشتر تمایل به مصالحه داشته باشند. برای رهبران مخالفان (که به کنترل پست‌های مهم سیاسی ادامه می‌دهند)، تظاهرات وسیله ای مهیج اما در نهایت موقت برای افزایش فشار بر رقبای تندروشان است. همچنین هر دو طرف از اهمیت پایگاه‌های قدرت و اتحاد یکدیگر می‌کاهند و زمینه را برای مصالحه‌ای مورد قبول همه – شاید به جز برای جوانان رادیکال و هنوز انرژی‌دار خیابان‌های تهران – آماده می‌کنند.

ترجمه و انتشار : روزآنلاین
منبع: تایم، ۱۱ اوت

توهین دوباره کیهان به کروبی

پس از ادعاهای واهی و سخیف دیروز کیهان درباره مهدی کروبی، امروز هم این جریده حامی کودتا، کروبی را بی‏نصیب نگذاشته و پس از ارائه استدلال‏هایی کودکانه، وی را فردی ساده‏لوح و شهرت‏اندوز خطاب کرده‏است. کیهان در بخش به اصطلاح خبر ویژه خود آورده‏است:


“آقای خیانت به کروبی مدال شهامت داد

شایعه‏ پراکنی یک نامزد ناکام انتخابات، در پوشش نامه‏نگاری خصوصی به هاشمی رفسنجانی و سپس درز دادن آن در رسانه‏های رسمی وابسته به دولت‏های غربی به مذاق عناصر ضدانقلاب و بدسابقه خوش آمده است. احمد سلامتیان از عناصر نزدیک به گروهک منافقین و دفتر هماهنگی بنی صدر با ابراز ذوق‏زدگی از شایعه پراکنی اخیر کروبی به رادیو فرانسه گفت: چنین نامه‏ای و مسائل عمده نمادینی که آقای کروبی مطرح می کند بی‏سابقه است. این جنایاتی که آقای کروبی مطرح می‏کند حتی در تاریخ هم سابقه ندارد و عدالت جمهوری اسلامی را زیرسؤال می‏برد. من فکر می کنم نامه آقای کروبی از نقطه نظر نمادین، یکی از عمده‏ترین ادعانامه‏ها علیه نظام است.

مانور سایت‏ها و محافل ضدانقلاب روی نامه رسوای مهدی کروبی در حالی است که رئیس مجلس دیروز با استناد به گزارش‏های هیئت تحقیق مجلس، ادعاهای مذکور را کذب محض توصیف کرد. در همین حال روزنامه اعتماد ملی برای ستایش سیاه‏کاری دبیرکل حزب، سراغ یکی از بدنام‏ترین اعضای حزب مشارکت رفت و از قول وی شجاعت – بخوانید بلاهت و شهرت‏طلبی- کروبی را ستود. احمد شیرزاد به اعتماد ملی گفت: بیش از هر چیز باید شهامت و جلوداری مهدی کروبی را تحسین کنم. توقع از چهره‏های اثرگذار، پیگیری این ظلم‏ها است. هرچند که اکنون در داخل نظام کمیته‏هایی تشکیل شده و برخی نمایندگان مجلس پیگیری‏های اثرسازی داشته‏اند اما این کافی نیست و لازم است چهره‏های برجسته وارد این مسئله بشوند.

گرفتن تائیدیه از این عضو حزب مشارکت برای شایعه پراکنی بی‏سند و خیانت‏آمیز کروبی در حالی است که شخص کروبی در مجلس ششم، مواضع شیرزاد را تکرار دروغ پراکنی‏ها و سیاه‏نمایی‏های رادیو اسرائیل علیه جمهوری اسلامی خوانده بود. این واکنش کروبی به نطق پیش از دستور شیرزاد در مجلس بود که هماهنگ با اتهام‏پراکنی مقامات و رسانه‏های بیگانه مدعی شده بود «ایران درباره فعالیت‏های هسته‏ای خود ۱۹سال به دنیا دروغ گفته و اکنون دم خروس بیرون افتاده است.» اما بازرسی‏های گسترده آژانس بین‏المللی انرژی اتمی، دروغ و خیانت آمیزبودن این اظهارات را ثابت کرد.

حالا معلوم نیست روزنامه آقای کروبی چگونه به سراغ همین عنصر کذاب رفته تا برای آقای کروبی عنوان شهامت و شجاعت بتراشد؟ برخی تحلیلگران معتقدند ساده‏لوحی آقای کروبی در کنار علاقه وی برای سر زبان‏ها بودن و شهرت‏اندوزی از طریق جنجال آفرینی باعث اقدام اخیر شده است. گفتنی است دیروز دکتر لاریجانی با استناد به بررسی‏های انجام شده توسط کمیته تحقیق مجلس، ادعای کروبی را کذب محض دانست و برخی از نمایندگان مجلس خواستار محاکمه و مجازات او شدند.

۱۶ دانشجوی ایرانی همچنان در بازداشت به سر می برند

خبرگزاری کار ایران، ایلنا، به نقل از یکی از اعضای کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان اخیر گزارش داد بر اساس اطلاعاتی که به این کمیته رسیده است، ۱۶ دانشجو همچنان در بازداشت به سر می‌برند.

حسن دوگانی در گفت‌وگو با ایلنا، با بیان این ‌که دیگر دانشجویان بازداشت شده طی هفته‌های اخیر آزاد شده‌اند، افزود: براساس اطلاعاتی که به این کمیته داده‌اند، در حال حاضر اساتید هیچ‌ یک از دانشگاه‌ها در زندان نیستند.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان این‌که ۱۶ دانشجوی در بند در اوین نگهداری می‌شوند، افزود: لیست اسامی این دانشجویان به رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی داده شده است.