موج آفرینیهای سبز برای نیمه شعبان و روزهای پس از آن
مراسم فرمایشی و بیرونق تنفیذ و جلسه سوگندهای دروغ رئیس دولت کودتا، تنها عزم سبزها را
برای زنده نگاه داشتن صدای اعتراض جزمتر از پیش کرده است. ما تازه در آغاز راهیم. از امروز که این فرد متقلب و دروغپرداز، خود را رئیسجمهور قانونی ایرانیان بخواند، تازه کار سبزها شروع میشود؛ با موجآفرینیهای سبز تازه.
«موج سبز آزادی» به عنوان صدایی از میلیونها صدای ایرانی، قدم به قدم در این راه که روحش استوار بر حقطلبی و عدالتجویی است و مقتدایش مردان سبزی چون میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی، با سبزهای سراسر ایران همصدا و همپیمان خواهد بود و پیشنهادات و نظرات همقدمان این جنبش را از طریق این رسانه منتقل خواهد ساخت. در همین راستا و با درنظر گرفتن محدودیتها و شرایط، در این مرحله پنج «موج آفرینی سبز» مربوط به روزهای آینده را با هم مرور میکنیم.
یادمان باشد که در آفرینش این موجهای سبز تکتک ما مسئول و موظف به اطلاعرسانی و شرکت در این مراسم هستیم. هر یک فرد، یک جوانه سبز است که با حضور موثر خود، در تار و پود این دولت فاسد ریشه خواهد دواند و لاجرم به آنجایی خواهد رساندش که تن خشک و زردش را به برگهای سبز درختان تنومند و جوان بسپارد و دولت مستعجل کودتایی را بگذارد و بگذرد.
آن روز نزدیک است، اگر از همین امروز که او سوگند دروغ خورده است، با هم همراه باشیم و بمانیم.
موج آفرینی سبز پنجم، حضور در محل دادگاه روز شنبه: در دادگاهی که شنبه گذشته برگزار شد، به واقع بهترین فرزندان ملت قربانی مطامع رهبران کودتا قرار گرفتند؛ دادگاهی یکسره غیر قانونی، ناعادلانه، غیر حقوقی و سیاسی که تنها جرم متهمان آن، حمایت از میرحسین موسوی بود. جلسه بعدی این بیدادگاه، قرار بود صبح روز پنجشنبه برگزار شود، اما شوک ناشی از اعتراض گسترده مردم در روزهای دوشنبه و چهارشنبه و احتمال تداوم اعتراضات به روز دادگاه و در جلوی آن، کودتاچیان را وادار کرد دادگاه نمایشی را به تعویق بیندازند.
سبزها قرار بود در روز پنجشنبه برای یک موج آفرینی تازه، به محل دادگاه بروند و اعلام کنند که: اگر حمایت از موسوی جرم است، ما را هم محاکمه کنید. اکنون هیچ تغییری در این برنامه روی نداده، جز اینکه تاریخ دادگاه نمایشی و در نتیجه زمان موجآفرینی پنجم به صبح روز شنبه موکول شده است.
موج آفرینی سبز ششم، تماس با دفتر مراجع تقلید برای تظلمخواهی: شرایط امروز ایران را اینگونه میتوان توصیف کرد که فردی با وقاحت تمام و با تقلبی حداکثری خود را رئیسجمهور میخواند، از دست رهبر مملکت حکم تنفیذ میگیرد و بعد هم در خانه ملت حاضر میشود و سوگند دروغ میخورد و هیچ کس هم جلودارش نیست. در همین حال صدها تن از مردان، زنان و دختران و پسران پاکطینت این سرزمین به جرم آزادیخواهی در بند و تحت شکنجهاند و یا تنهای بیجانشان در گورستان شهر آرمیده است.
در چند هفتهای که از کودتای انتخاباتی گذشته و پس از بازداشتهای غیر قانونی و برخوردهای غیر انسانی که با مردم صورت گرفته است، وعدههای بسیاری مبنی بر احقاق حق و بازگشت به قانون مطرح شده که هیچیک از آنها عملی نشده است. یکی از این موارد، وعده برخی مسئولان مملکتی به خانواده بازداشت شدگان مبنی بر آزادی قریبالوقوع اکثر زندانیان سیاسی و غیر سیاسی است که موعد آن تاکنون بارها به تعویق افتاده و آخرین موعد مطرح شده که نیمه شعبان بود نیز فرا رسیده و خبری از آزادی زندانیان نشده است.
به خصوص در خصوص زنان و دختران وضعیت به مراتب فاجعهبارتر است. بیتعارف مایه شرم یک نظام مدعی اسلام است که برای دو ماه تعدادی از زنان را در زندان نگه دارد و خانوادههای آنها را در بیخبری رها کند. فرقی بین زنان و مردان نیست، اما نظامی که مدعی است حتی بیشتر از خانوادهها نسبت به شأن زنان در جامعه حساس است، چگونه به این تناقض پاسخ میدهد که زنان بیگناه را برای دو ماه در انفرادی نگه داشته و اکنون هم که بازجوییهای اکثر آنها تمام شده، باز از بند رها نمیشوند.
مردم دینباور و اخلاقمدار ایران، در برهههای حساس تاریخی که به ظلم و جور مستبدان گرفتار آمدهاند، ملجأ و پناهگاهی جز بیت مراجع تقلید و علمای شجاعی که به راستی سعی در اشاعه و ترویج اخلاق نبوی و نفی ظلم و دفع آن را دارند، نداشتهاند. این بار هم که حکومت آشکارا و به روشهای مختلف در حق شهروندان ستم میکند، جا دارد که گوشی تلفنمان را برداریم و با دفاتر علما و مراجع تقلید در قم، تهران، مشهد، شیراز و سایر شهرستانها تماس بگیریم و فریاد تظلمخواهیمان را به گوش آنان برسانیم. به آنان بگوییم که نگرانیم؛ نگران اسلامی که به دست مشتی متحجر به مسلخ قدرتطلبی رفته است، نگران مسلمانان مظلومی که از سرنوشتشان خبری در دست نیست. بگویید برای نسل آینده که قرار است در این هوا نفس بکشد و مسلمان بماند، عمیقا نگرانید!
برای این کار چند پیششرط لازم است:
۱- شماره تلفن دفاتر مراجع تقلید و علمای بزرگ کشور، از جمله آیتالله منتظری، آیتالله صانعی، آیتالله موسوی اردبیلی،آیتالله صافی گلپایگانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله جوادی آملی، آیتالله بیات زنجانی، آیتالله شبیری زنجانی، آیتالله وحید خراسانی، آیتالله گرامی، آیتالله دستغیب، آیتالله علوی گرگانی، آیتالله مظاهری و… را از مرکز اطلاعرسانی مخابرات (۱۱۸) تهیه کنید. فهرستی از شماره تلفنهای دفاتر مراجع تهیه شده است که با کلیک بر روی لینک زیر میتوانید از آن استفاده کنید:
لیست شمارههای تلفن دفاتر مراجع و علما
۲- در نظر داشته باشید که هنگام سخن گفتن با اعضای دفتر یک مرجع تقلید باید شان و مرتبه عالمان دینی را حفظ کرد، پس با متانت و آرامش و در کمال خونسردی و به اختصار سخن بگویید تا سخنتان شنیده و منتقل شود. آنچه در این طرح از همه چیز مهمتر است، مکرر بودن تماسهاست؛ اما دقت کنید که هدف ما ایجاد مزاحمت نیست، استمداد و تظلمخواهی است. پس دفتر تلفن خود را باز کنید و از هر کسی که میشناسید و فکر میکنید از پس توضیح دقیق خواستههای مردم برمیآید، بخواهید حداقل با دفتر یکی از این مراجع تماس بگیرد.
۳- فحوای سخن شما میتواند در رابطه با مواردی از این دست باشد: دستگیریهای غیرقانونی و طولانیمدت انسانهای بیگناه، ضرب و شتم بانوان در زندانها، حبس طولانیمدت آنان و نگهداری ایشان در سلول انفرادی، کشتن انسانهای بیگناه و پس ندادن جنازههای آنان به خانوادهها، منع سوگواری و برگزاری مجلس عزا برای شهدای سبز و حکم شرعی و قانونی سوگند خوردن به دروغ و در نهایت وجاهت شرعی حکم تنفیذی که پس از این بیعدالتیها صادر شده است.
۴- هدف از این تماسها، تنها و تنها یک چیز است: رساندن فریاد تظلمخواهی به گوش متولیان امور دینی در کشور. به اندازه کافی تاکنون از مراجع مختلف در این زمینهها استفتائاتی شده است، لذا هدف تنها انتقال نگرانی است. آنچه این تماسها را به موجی سبز بدل میکند، تکرار و تعداد آنهاست. مزیت این حرکت هم، مقبولیت دینی و اخلاقی آن در جامعهای مانند ایران است. هیچ نهادی توان ایراد گرفتن و محاکمه کردن و تهدید کردن تماسگیرندگان را ندارد، چرا که حق مسلم مسلمانان است که آنچه را به نظرشان میرسد و مرتبط با نقض اصول اولیه دینداری است، با علمای دینی و مراجع خود در میان بگذارند.
موجآفرینی سبز هفتم، شهرپیمایی شاد سبزها در شب نیمه شعبان: نیمه شعبان، یکی از بزرگترین اعیاد شیعیان جهان، در چند قدمی است. پانزدهم شعبان، روز میلاد یک مصلح واقعی است، کسی که ظهورش تجسم عدالتگستری و اصلاحطلبی است. همانطور که در چهارسال اخیر بارها دیدیم، پدیدهای به نام احمدینژاد یا همان دروغگوی دیروز و کودتاچی امروز، بارها به عناوین مختلف از ارتباطات خاص خود با امام زمان سخن گفته و این ارتباطات را توجیهی برای دروغپردازیها و بیکفایتیهای خود قرار داده است. اما فصل آن عوامفریبیها در بیست و دوم خرداد ۸۸ به سر آمد.
از امسال نیمهشعبان از آنِ سبزهاست. ما خیابانها را با رنگ سبز آینهباران خواهیم کرد، چنان که جایی برای کودتاچیان سرخ و سیاه نماند. برای اینکه به استقبال نیمهشعبان سبز برویم، در نظر داشتن نکات زیر ضروری است:
شب نیمهشعبان، زمان ویژهای برای مانور سبزها در خیابانهای شهرهاست. رنگ سبز، یک نماد مقدس مذهبی و نشانه این جنبش زنده و صلحآمیز است. پس در شب میلاد آخرین امام شیعیان باز هم همگی سبزپوش به خیابانها خواهیم آمد. بهترین ساعت برای این کار، ساعات پایانی شب (۱۰ به بعد) است که معطل ترافیک نشوید و بهترین جا برای این شبگردی سبز، خیابانهای اصلی و مرکزی هر شهر است. در تهران، ما خیابان ولیعصر را پیشنهاد میکنیم.
علاوه بر لباس سبز، میتوانید با روبانهای سبز، رنگهای موقتی سبز (مخصوص ماشین) و پوسترهای سبز منقوش به عکس موسوی که از سلاله پاک امامان است، ماشینهای خود را تزیین کنید. همچنین میتوانید از پرچمها و سربندهای سبزرنگ «یا صاحبالزمان» هم در این ایام استفاده کنید. با ماشینهای خود، سبزتر از همیشه به خیابانها بیاییم تا شادی روز میلاد صاحبالزمان را با خاطره سبز روزهای پرشور قبل از انتخابات دهم پیوند بزنیم.
ما همان صحنههای پرامید و نشاط را، همانقدر گسترده و خاطرهانگیز، در شب میلاد امام زمان تکرار خواهیم کرد. به هر کس که میشناسید بگویید که سبزها ۱۵ شعبان امسال را در خیابانهای شهر دست در دست یکدیگر جشن خواهند گرفت.
موج آفرینی هشتم، پیادهروی خانوادگی در روز نیمه شعبان: این موج آفرینی سبز در راستای طرح قبلی است، اما ما فعلا فقط آن را برای شهر تهران پیشنهاد میکنیم. هدف از آن، گرامیداشت یاد شهدای سبزی است که در روز سهشنبه قبل از انتخابات، در تشکیل زنجیره انسانی سبز امید در طول خیابان ولیعصر در مسیر تجریش- راهآهن حضور داشتند و اینک ناجوانمردانه در خاک آرمیدهاند.
عید اول ملی این شهیدان، روز نیمهشعبان است؛ روزی که همه ایرانیان، شهادت این جوانان غیور ایران را به محضر امام زمان، علما و یکدیگر تبریک و تسلیت خواهند گفت. ما در نیمه شعبان، سراپا سبز خواهیم شد و به یاد و خاطره این شهدا از تجریش تا راه آهن به راهپیمایی خانوادگی خواهیم پرداخت. برای شکلگیری این گردهمایی بزرگ آرام و غیر سیاسی در این روز مبارک، باید تکتک سبزهای باغیرت و ایراندوست تهرانی حضور یابند. نیازی به حرکت از نقطه مشخص به نقطه مشخص دیگری نیست، کافی است همه در طول خیابان ولیعصر، از هر جایی و به هر سمتی که خواستند، پیادهروی کنند، احیانا نمادهای سبز را نیز همراه داشته باشند و گهگاهی هم به یکدیگر علامت پیروزی نشان دهند. عکس شهدای سبز جنبش و یادکرد آنها هم فراموش نشود.
موج آفرینی نهم، جمعه ۲۳ مرداد، تکرار نمازجمعه سبز: جنبش سبز تا بدینجا پایبندی خود را به شئون و موازین اخلاقی و دینی به خوبی نشان داده و اثبات کرده است که عدالت و حقطلبی، آرمانی دینی و اخلاقی است و نمیتوان کسانی را با تمسک به دین و اخلاق، که آرمان پیامبران و امامان نیز بوده است، به خاک و خون کشید. یکی از مظاهر این تعهد، شرکت میلیونی سبزها در نمازجمعه سه هفته پیش به امامت آیتالله هاشمی رفسنجانی بود.
اهمیت آن اتفاق، نه فقط حضور میلیونی سبزها، که شکستن انحصار سی ساله نهاد نماز جمعه و گرفتن آن از دست مشتی انحصارطلب و متحجر بود. اما آن بار اول و آخر نبود که سبزها چنان حماسهای در نماز جمعه که از پراهمیتترین مناسک دینی در اسلام به حساب میآید، آفریدند. آن اتفاق باز هم قابلیت تکرار دارد. هفته دیگر دوباره نوبت آقای هاشمی است که خطیب نمازجمعه باشد، اگر که بیاید. آمدن دیگر بزرگان مخالف کودتا نیز منوط و مشروط به تکرار حماسه سبز پیشین است. اگر ما سبزها برویم، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز با مردم همقدم خواهند بود. ما باید با حضورمان صفآرایی میان اسلام سبز عدالت و صداقت را با اسلام سیاه خشونت و تحجر آشکار کنیم. این امر تنها با حضور سبزها در صفوف نمازجمعه ممکن خواهد شد. پس سجادهها، چادرنمازها و تسبیحهای سبزتان را برای یک نمازجمعه سبز دیگر آماده کنید و گوش به زنگ باشید! اگر بگذارند و مانعتراشی نکنند، ۲۳ مرداد نمازجمعه تهران را بار دیگر سراسر سبز خواهیم کرد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر