روزنامه هاي دو شنبه 9 شهريور ماه

خلاصه:
دوشنبه تهران مثل همه روز هاي اين چند ماه پر خبر است اما بيشتر مردم چشم و گوش شان به راديو و تلويزيون دوخته شده است زيرا صدا وسيماي ايران جلسات راي اعتماد به كابينه احمدي نژاد را مستقيم پخش مي كند. روزنامه هاي امروز در تيترها و عكس هاي خود جلسه ديروز مجلس را با تيترهاي «مثلث منتقدان اصولگرا در برابر احمدي نژاد »، « انتقاد شديد مخالفان - دفاع ضعيف موافقان»، « بي سابقه ترين جلسه راي اعتماد »، « صف بندي اصولگرايان در برابر كابينه دهم » ، « حمله در نخستين گام » ، « حرف هاي داغ بهارستان در بررسي كابينه دهم » ، «صف بندي بزرگان مجلس مقابل كابينه پيشنهادي » و ... منعكس كرده اند البته بيشتر روزنامه ها بيش از انكه به تحليل روز نخست راي اعتماد كابينه بپردازند. تنها به گزارش جلسه اول اكتفا كرده اند. فضاي خاص سياسي اين روز هاي ايران و فشار سانسور شايد يكي از اين دلايل باشد.
وحيد يگانه:



تهران امروز
ســـــجاد سالك خبرنگار پارلماني " تهران امروز " روزنامه نزديك به قاليباف در ابتداي گزارش مجلس خود نوشته است : « رئيس دولت دهم آنقدر اصولگرايان منتقد را به بازي نگرفت و در پيشبرد كارهايش با تكيه بر حلقه پيراموني‌اش، تك روي كرد كه اصولگرايان منتقد ناچار شدند براي آنكه مخالفت‌شان را به او نشان دهند، وارد عمل شده و در يك جلسه علني كه به صورت مستقيم از تلويزيون پخش مي‌شد موضع‌شان را اعلام كنند. به اين ترتيب جلسه علني روز گذشته مجلس كه براي بررسي صلاحيت وزيران پيشنهادي تشكيل شده بود بيش از آنكه به خاطر حضور كابينه پيشنهادي مورد توجه باشد، تحت الشعاع نطق‌هاي مخالفت آميز سه چهره برجسته اصولگرا قرار گرفت.



محمود احمدي‌نژاد وقتي كه صبح يك‌شنبه پا به ساختمان بهارستان گذاشت و در جايگاه مخصوص نشست، تصور نمي‌كرد در فاصله چند متري‌اش، چهره‌هاي برجسته و اثرگذار مجلس، اينچنين كابينه پيشنهادي‌اش را به باد انتقاد بگيرند. او البته خود را آماده كرده بود كه با نطق‌هاي تند و تيز كواكبيان، قنبري و تابش مواجه شود اما تصورش سخت بود كه احمد توكلي، محمدرضا باهنر و علي مطهري، انتقادات را اين‌گونه علني كرده و در يك برنامه پر بيننده تلويزيوني سياست‌هايش را به چالش بكشند. اين اتفاق در شرايطي رخ داد كه باهنر و توكلي در دولت نهم جزو طرفداران احمدي‌نژاد به حساب آمده و باهنر در دفاع از كابينه پيشنهادي چنان عمل كرد كه با اعتراض‌هاي زيادي مواجه شد. با اين وجود نايب رئيس دوم مجلس در هنگام مواجهه با كابينه دوم احمدي‌نژاد ترجيح داد به عنوان مخالف ثبت نام كرده و در انتقاد از كليت كابينه سخن بگويد. گرچه نطق باهنر حاوي انتقادات تندي نسبت به احمدي‌نژاد نبود و در ميانه نطق، برخي نمايندگان به او اعتراض كردند كه در موضع مخالف صحبت نمي‌كند، با اين حال نفس حضور باهنر در جايگاه مخالف و بيان همان نكات ملايم، جزو شگفتي‌هاي مجلس محسوب شد. اتخاذ اين رويكرد به وضوح نشان مي‌دهد شايعات چند وقت اخير صحيح بوده و باهنر كاملا از حلقه رايزني و مشورت احمدي‌نژاد دور شده و ديگر نسبتي با دولت جديد ندارد ... از سوي ديگر اقدام باهنر، مطهري و توكلي در جلسه راي اعتماد جدي ترين رويارويي بزرگان مجلس با احمدي‌نژاد به شمار مي‌رود؛ كما اينكه تابه‌حال سابقه نداشته بزرگان يك جناح از دولت، همسو انتقاد كرده و با كليت كابينه مخالفت كنند. در جلسات راي اعتماد البته طبيعي است كه نمايندگان همسو با دولت در انتقاد از يك وزير نوبت بگيرند اما هماهنگي بزرگان مجلس براي مخالفت با كليات كابينه نمونه نادري است كه آن را مي‌توان به فهرست اولين‌هاي دولت احمدي‌نژاد اضافه كرد »



فرهيختگان
اما احسان مهرابي خبرنگار روزنامه فرهيختگان- روزنامه دانشگاه ازاد - از جلسه راي اعتماد يك شنبه دو نكته جالب را برجسته تر كرده است وي در مورد حضور احمدي نژاد با محافظ در صحن علني نوشته است : « برای اولین باردرتاریخ حضورروسای جمهور احمدي نژاد به همراه محافظان خود درصحن علنی مجلس حضورپیدا کرد. این درحالی است که ورود به مجلس همراه با تدابیر و چکهای امنیتی انجام می شود و درصحن علنی مجلس نیزتنها نمایندگان و مسئولان حضوردارند.از سوی دیگر براساس قوانین مجلس ورود هرنوع سلاح گرم و حضورمحافظان درجلسه علنی مجلس غیرقانونی است.این رفتار احمدی نژاد البته تذکر نمایندگان مجلس را سبب شد و با تذکر یک عضو فراکسیون اقلیت و دخالت علی لاریجانی، محافظان محمود احمدی‌نژاد ناچار به ترک صحن علنی مجلس شدند.



اقبال محمدی نماینده مریوان درتذکری با بیان اینکه اینجا خانه ملت و منطقه امنی است و این اطمینان بین مجلس و دولت باید دو طرفه باشد نسبت به حضورمحافظان احمدی نژاد درجلسه علنی مجلس اعتراض کرد.
وی پس ازجلسه علنی مجلس خبر داد که پس از تذکر و اعتراض او به حضور محافظان احمدی‌نژاد در صحن علنی، رییس مجلس توسط یکی از اعضای هیات رییسه به محافظان پیغام فرستاد که صحن علنی را ترک کنند.وی در مورد تعداد محافظان گفت: دو محافظ بودند که دو طرف آقای احمدی‌نژاد در امتداد صندلی ایشان نشسته بودند، حتی زمانی‌که یکی از نیروهای بخش خدمات به یکی از محافظان گفت آنجا ننشینید گفت من اینجا می‌نشینم. »
اين روزنامه همچنين پاسخ احمدي نژاد را كه گفته بود با كودك 5 ساله اي هم كه نامه نوشته بود گفت و گو كردم را برجسته كرده و نوشته است : « سخنان بعد ازظهر يك شنبه احمدي نژاد به انتقاد شدید ازمخالفان کابینه گذشت.
احمدی نژاددرابتدا به رای ندادن برخی اصولگرایان به خود را به رخ کشید و گفت:برخي از دوستان اصولگرا در انتخابات به من راي ندادند و برخي غير از اصولگرايان به من راي دادند و من همه را مي‌دانم.
احمدی نژاد انتقاد نمایندگان مجلس درباره عدم مشورت با مجلس و نخبگان را به سبک خود پاسخ داد و گفت : من باكودك 5 ساله هم كه نامه نوشته بود گفت‌وگو كردم. با دانش آموز سال سوم دبستان كه از ديد خود 10 طرح براي آلودگي، ترافيك و مسكن داده بود 20 دقيقه حرف زدم. چرا مي‌گوييد دولت مشورت نمي‌كند؟ اين طور نباشد كه عده‌اي مشورت را گفت‌وگوي انحصاري با خودشان بدانند و اگر نشد دولت را متهم كنند. »




خبر
نسرین وزیري خبرنگار پارلماني روزنامه خبر هم در خصوص جلسه راي اعتماد مي نويسد :
« شاید احمدی‌نژاد انتظار نداشت که در نخستین روز از بررسی کابینه‌اش با چنین هجمه‌ای از سوی نمایندگان منتقد و مخالف رو‌به‌رو شود. مخالفتی که با انتقاد به عدم ارائه برنامه دولت دهم پیش از سخنان وی در جلسه دیروز آغاز شد. در این جلسه شش بار نسبت به این موضوع تذکر داده شد و حتی داریوش قنبری خواستار تعویق در بررسی کابینه تا زمان ارائه این برنامه شد. درخواستی که اگرچه با موافقت رئیس مجلس روبه‌رو نشد اما هربار علی لاریجانی این تذکرات را تأیید کرد و از رئیس‌جمهور خواست تا در سخنانش نسبت به این مسئله توضیح دهد. محمود احمدی‌نژاد اگرچه در نوبت سخنرانی صبحگاهیش بی‌اعتنا به این تذکرات از کنار آن گذشت اما در نهایت در سخنرانی بعد از ظهر ناگزیر از آن شد که به استناد استعلام از اداره کل قوانین بگوید: تاکنون فقط دولت‌های پنجم و نهم برنامه مستقل ارائه داده‌اند. در دوره قبل هم من داوطلبانه برنامه دادم وقتی هنوز دولتی شکل نگرفته چگونه برنامه بدهیم ؟»



مردم سالاري
روزنامه مردم سالاري كه متعلق به كواكبيان نماينده منتقد مجلس است در سرمقاله روزنامه خود با عنوان « جلسه راي اعتماد و پاسخ هاي احمدي نژاد » به قلم حميد رضا شكوهي نوشت : « نوع سخن گفتن احمدي نژاد که از ويژگي هاي متمايزي نسبت به دولتمردان قبلي برخوردار است و گاه چالش برانگيز مي نمايد، موجب مي شود هر بار انتظار طرح اظهارات تازه اي از سوي او داشته باشيم. مهمترين ويژگي اظهارات احمدي نژاد اين است که همواره به گونه اي سخن مي گويد که مخاطب عام را اقناع و مخاطب خاص را- به ويژه اگر از طيف منتقد باشد- اگر نگوييم عصباني مي کند، لا اقل ترغيب به پاسخگويي مي کند. اظهارات ديروز آقاي احمدي نژاد، به ويژه در بخش دوم که پاسخ مخالفان را مي داد نيز از اين قاعده کلي مستثني نبود. آقاي احمدي نژاد اگر چه به ظاهر پاسخ تمام مخالفت هاي نمايندگان مخالف را داد اما عملا با فرافکني از زير بار پاسخگويي شانه خالي کرد. » اين نويسنده در ادامه با ذكر مصداقي مي نويسد: « (احمدي نژاد) در پاسخ به انتقاد نمايندگان، ترجيح مي دهد توپ را به زمين آنها بيندازد و بگويد اگر نماينده اي نامه اي به من داد و درخواست کمک کرد و من نامه آنها را به وزرا ارجاع دادم، به معناي مطيع بودن وزير است؟ در حالي که معناي مطيع بودن درنظر نمايندگان منتقد بسيار فراتر از اين است. آقاي احمدي نژاد دليل برکناري برخي وزرا را جاماندن آنها از دولت اعلا م کرد اما نگفت که چرا اغلب اين وزرا، پس از انتقاد به عملکرد دولت برکنار شده اند؟ »



اعتماد
اگر تمايل داشتيد به جز مسائل مجلس و راي اعتماد مطلب ديگري را بخوانيد چند مطلب قابل توجه در روزنامه اعتماد مي توانيد پيدا كنيد از جمله گفت وگوي مسعود رفيعي طالقاني با دكتر وجيهه مرصوصي همسر سعيد حجاريان و نيز گفت و گوي هومان دور انديش با صادق زيبا كلام با عنوان « هاشمي اهل ترس نيست » قابل توجه است.



همسر حجاريان در اين گفت و گو مي گويد: « ترور آقاي حجاريان براي من خيلي سخت بود اما آن زمان دست من به او مي رسيد و مي توانستم از او مراقبت کنم. اما حالا کاملاً دستم از او بريده است و نمي دانم کجاست. ريه اش ناراحت است و در ملاقات ها هم هيچ وقت نتوانستم بفهمم چه وضعي دارد چون دائم يک دوربين ما را کنترل مي کرد. من در 10 سال گذشته هيچ وقت چنين وضعيتي پيدا نکرده بودم چرا که دائماً وضعيت ايشان را کنترل مي کردم. تقريباً مي توانم بگويم ماهي نبود که ما در رابطه با سلامتش مشکل نداشته باشيم، يک روز سرماخوردگي سخت، يک روز مشکل گوارشي و... احساس من و آقاي حجاريان بيش از اينکه حس يک زن به همسرش بوده باشد، احساس يک مادر به فرزندش بوده و هميشه از او مراقبت کرده ام. شغل من طبابت است و براي قلب نازکم اين شغل را انتخاب کردم. اما هر بار که به ملاقات رفتم تحمل آن شرايط و جو حاکم بر زندان براي من خيلي سخت بود، يک نوع شکنجه بود. »



زيبا كلام هم در گفت و گو با اعتماد مي گويد : « من فکر مي کنم حتي اگر هاشمي از مناصب انتصابي اش عزل شود، يکي از زيبايي هاي شخصيت تاريخي آقاي هاشمي اين است که ايشان هيچ وقت انفعالي يا واکنشي عمل نمي کنند. هاشمي نمي گويد چون من از اين مناصب انتصابي حذف شده ام و به من توهين شده است، بايد واکنش نشان دهم و اين کار را تلافي کنم.»



سرمايه
شكوفه اذر خبرنگار روزنامه سرمايه پس از انتشار اظهارات سردار رجب زاده در مورد کشته نشدن کسی در بازداشتگاه کهریزک، با صالح نیکبخت وکیل خانواده امیر جوادی فر که در آسایشگاه کهریزک کشته شده مصاحبه اي را انجام داده كه ابعاد بيشتري از واقعه را روشن مي كند. نيكبخت كه اين روزها سر بسيار شلوغي دارد به سرمايه مي گويد : « «براساس سوابق موجود و مدارکی که در اختیار ما است، امیر در ساعت شش بعدازظهر 18 تیر 88 در تقاطع خیابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، توسط افراد لباس شخصی دستگیر شده و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و به وسیله همین افراد هم به کلانتری 148 تهران در خیابان انقلاب نرسیده به وصال شیرازی منتقل شد. به دلیل اینکه حال او در اثر ضرب و شتم وخیم بود، ماموران کلانتری او را در ساعت 9 شب به بیمارستان فیروزگر منتقل کردند. در همین موقع خانواده او نیز از موضوع مطلع می شوند. در بیمارستان فیروزگر از امیر، اسکن مغزی گرفته می شود و عملیات لازم جهت بررسی خونریزی داخلی انجام و مشخص می شود هیچ علائمی دایر بر مشکل خونریزی مغزی داخلی مشاهده نشد.»


این وکیل ادامه می دهد: «تنها در عکس های متعددی که از امیر جوادی فر گرفته می شود مشخص می شود امیر از ناحیه آرنج، فک و بینی دارای آسیب دیدگی اساسی است. حدود ساعت 12 همان شب، بیمارستان فیروزگر امیر را ترخیص می کند و با اصرار خانواده و همکاری کلانتری مذکور، امیر به بیمارستان خصوصی لاله واقع در شهرک غرب تهران منتقل شده و در ساعت دو بامداد روز 19 تیر در آنجا بستری و تحت مداوا قرار می گیرد. در ساعت 9 صبح مجدداً امیر توسط متخصصان مغز، اعصاب، داخلی، گوش، حلق، بینی و چشم ویزیت می شود و با توجه به عکس های او مشکل خاصی تشخیص داده نمی شود. متخصصان او را تنها با مجوز مصرف داروی مسکن و یک قطره چشم مرخص می کنند.»صالح نیکبخت با تاکید بر اینکه تمامی مدارک پزشکی بیمارستان لاله مبنی بر سلامتی امیر جوادی فر موجود است، ادامه می دهد: «در ساعت یک بعدازظهر 19 تیر امیر از بیمارستان مرخص می شود و همراه با ماموران کلانتری 148 و خانواده مجدداً به کلانتری تحویل داده می شود. در این کلانتری عنوان می شود که شکایتی از طرف پایگاه مقاومت ف...غ که مقتول توسط آنان دستگیر شده بود، به دست آنان رسیده است.»



صالح نیکبخت همچنين به سرمايه مي گويد : «با توجه به این شکایت، در کلانتری 148 از آزادی امیر جوادی فر خودداری می شود و در این کلانتری نامه ای تنظیم می شود که در پی آن امیر در همان تاریخ 19 تیر همراه با ماموران و خانواده اش به پلیس امنیت تهران منتقل می شود. در پلیس امنیت تهران، امیر پس از 15 دقیقه به پلیس پیشگیری واقع در ضلع جنوبی میدان انقلاب اعزام می شود. در نتیجه امیر در همان روز در حالی که بر اساس اسناد پزشکی به جز دررفتگی آرنج و فک- که نتیجه ضرب و شتم لباس شخصی ها بود- در سلامت کامل تحویل پلیس پیشگیری تهران می شود اما با پیگیری های خانواده مشخص می شود در همان روز تا ساعت شش بعدازظهر دستگیر شدگان به زندان اوین یا جایی دیگر منتقل شده اند. خانواده امیر فردای آن روز به زندان اوین می روند اما نام امیر را در لیست 90 نفره دستگیرشدگان 18 تیر که به این زندان منتقل شده بودند، نیافتند.»



نیکبخت ادامه به شكوفه اذر مي گويد : «در پیگیری های بعدی به آنها خبر داده می شود کسانی که از پلیس پیشگیری منتقل شده اند یا به زندان اوین برده شده اند یا به بازداشتگاه کهریزک. با مراجعه خانواده به دادگاه انقلاب متوجه می شوند که نوشته ای در بیرون دادگاه نصب شده مبنی بر اینکه خانواده افراد دستگیر شده در روز 18 تیر، 10 روز دیگر مراجعه کنند. آنها مجدداً در تاریخ 23 تیر به زندان اوین مراجعه می کنند و متوجه می شوند که در فهرست افرادی که در این تاریخ از کهریزک به اوین منتقل شده اند نیز نامی از امیر نیست. سرانجام با پیگیری های خانواده از تاریخ 28 تیر تا سوم مرداد که 10 روز از دستگیری امیر گذشته بود، در ملاقات با قاضی مستقر در دادگاه انقلاب به خانواده امیر گفته می شود که به زودی بازجویی او تمام می شود و با قرار صادر شده توسط قاضی آزاد خواهد شد.



پدر امیر با امید به آزادی او به خانه می رود اما در صبح روز سوم مرداد ناگهان در خانه خود با ماموری مواجه می شود که از او می خواهد به پلیس امنیت شهرری مراجعه کند. پس از مراجعه پدر، او را جهت شناسایی جنازه امیر به پزشک قانونی کهریزک هدایت می کنند. در سالن پزشکی قانونی کهریزک جنازه امیر توسط خانواده شناسایی می شود و مشخص می شود جنازه امیر روز 23 تیرماه یعنی فقط چهار روز پس از اینکه امیر به پلیس پیشگیری تحویل داده شده بود، به این سالن تحویل داده شده است و ظاهراً در این مدت به هر دلیل به خانواده خبر کشته شدن امیر را 10 روز پس از فوت اعلام می کنند.»



جمهوري اسلامي
در حالي كه اين روزها به دانشگاه ازاد فشارهاي زيادي مي اورند روزنامه جمهوري اسلامي خبر جالبي را از قول هيات موسس اين دانشگاه منتشر كرده است كه « اموال و دارائيهاي دانشگاه ازاد اسلامي وقف شد »
اين روزنامه در مطلبي ديگر با عنوان « وقتي متهم طلبكار مي شود » مي نويسد : « اذهان عمومي جامعه درست است كه در سايه حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري به شدت مخدوش و از جريانات بوقوع پيوسته دچار تكدر و نارضايتي است اما آنقدر فراموشكار هم نيست كه پديده هاي سياسي و بدعت گذاريهاي نوين در تعاملات سياسي را به اين زوديها فراموش كند. هنوز مدت زيادي از ماجراي توزيع چكهاي پنج ميليوني ميان برخي نمايندگان مجلس كه ظاهرا به بهانه كمك به بازسازي هزينه در مساجد حوزه هاي انتخابيه آنان اما در باطن به عنوان خريد راي براي يكي از وزرايي كه تقلب وي در ارائه مدرك جعلي دكترا براي نمايندگان مجلس محرز شده بود نگذشته است كه اينبار اخبار مشابهي با عناوين « دلالي راي براي وزراي پيشنهادي » « اختصاص عجيب صد ميليون توماني به هر نماينده در آستانه راي اعتماد » « ميهماني هاي شبانه آقاي وزير پيشنهادي در باشگاه ... » و نظير آنها منتشر شده است در اين 30 سالي كه از عمر انقلاب اسلامي ايران مي گذرد تمسك به چنين روشها و رويكردهايي سابقه نداشته و تقريبا در هيچ دولتي مشاهده نشده بود كه علنا درصدد تطميع سياستمداران و نمايندگان مجلس براي اخذ راي آنان باشند »


اين روزنامه يادداشت ديگري با عنوان « حقوق شهروندي در معرض تهديد » دارد كه قابل توجه به نظر مي رسد.



كيهان
دراين بين هم روزنامه كيهان مثل هميشه با نگاه امنيتي وحذفي سرمقاله اي به قلم سعدالله زارعي تحت عنوان « تميز بين عوامل دسته اول و عوامل دسته دوم » نوشته است : « يك گروه طي دو دهه گذشته براي ايجاد كدورت بين نظام و دانشگاه دست به كار شده اند و متاسفانه بايد گفت به مرور تعدادي از «دانشگاههاي مادر» را تصرف كرده اند. اينها بخشي از نخبگان را از نظام جدا كرده و بعضي را به مقابله با نظام كشانده اند. اين گروه هيچگاه بابت اقدامات زشت و خيانت ملي خود مورد سؤال قرار نگرفته اند و اگر سؤالي شده از وزير و معاون وزير شده است » نويسنده در ادامه مي نويسد : « در شناسائي عوامل اصلي از غير اصلي خلط مبحث صورت گرفته است. افرادي نظير موسوي، خاتمي و...اگرچه جرمشان در اين حوادث سنگين است و حتما بايد پاسخگوي اقدامات ويرانگر و ضدملي خويش باشند، ولي در اين ميدان بدون شك نقش حلقه بعدي قابل اغماض نيست. كوچك بودن عناوين اجرايي آنان نبايد سبب كوچك ديدن نقششان شود » .



خواندنيها
اما اگر تمايل داشتيد چند مطلب خواندني ديگر هم در روزنامه هاي مختلف منتشر شده است كه مي توانيد به انها نيز نظري داشته باشيد روايت روزنامه وطن امروز درباره فاجعه هشتم شهريور و انفجار دفتر نخست وزيري و همچنين همين روايت را از منظري ديگر در روزنامه فرهيختگان بخوانيد تا ببينيد چقدر روزنامه وطن امروز مثل تمام اين چند ماه اخبار و روايت ها را معكوس منعكس مي كند.


نگاهي به اينده سياسي هاشمي رفسنجاني » نيز از گزارش هاي خوب روزنامه اعتماد است كه هومن دور انديش ان را نوشته است.


يادداشت مسعود بهنود را در روزنامه اعتماد و يادداشت جلال رفيع در روزنامه اطلاعات را هم از دست ندهيد به هر حال اين دو از چهر هاي برجسته و به نام روزنامه نگاري ايران هستند.

۱ نظر: