صادق شکیب
با مشکلات عدیدهی پیش آمده در پی کودتای انتخاباتی 22 خرداد جامعه را چنان التهابی فرا گرفته است که در تاریخ معاصر میهنمان نظیری برای آن کم یافت میشود. این التهاب بی سابقه که خطیب نماز جمعه در تاریخ 26/4/88 به درستی آن را "بحران" نامید دقیقاً گویای اوضاع بغایت حساس و خطرناک کشور است. خشونت وحشیانه ی دستجات نظامی و موج گستردهی دستگیریهای فلهای و ایجاد فضای فوق امنیتی در برابر سیل مردم معترض نه تنها نتوانسته، نمی تواند هم راه حلی منطقی و عقلانی در برابر بحران باشد که هر دم به ژرفش آن نیز منجر میشود.
پرسشی که در اذهان مطرح است این که به راستی محمود احمدینژاد نمایندهی کدامین جریان افراطی در حاکمیت است که برای حفظ ایشان در مسند ریاست جمهوری این چنین هزینههای گزافی را به مردم تحمیل مینمایند و منافع آن ها در چیست که اینسان فضای خشنی را به جامعه تحمیل می کنند. و اصولا آیا می توان برای عده ای منافعی را در جامعه تعریف نمود که تآمین آن در گرو این چنین رفتار هایی باشد؟
مگر نه اینکه ساز و کار های ساختار جامعه می بایست نافی حتی فلسفهی وجودی اینسان منافعی باشد، چرا خرد و منطق برای عده ای هیچ مفهومی نداشته اینسان با خشونتی عریان در برابر مردم و خواست آن ها صف آرایی می شود و به هیچ نهاد و مرجعی خود را پاسخگو نمی دانند. واقعا پیشبرد کدامین اهداف را مد نظر دارند.
حتی می توان صریح تر پرسید: این چه مصیبتی است که عده ای قلیل قدرت مند با امکانات مالی فراوان تحمیلمان کرده اند؟ مگر برنامه های انتخاباتی آقایان موسوی و کروبی فراتر از چارچوب ساختار نظام بود که تحمل نشد و در همان فردای روز رای گیری به آن شکل اهانت آمیز با عجله و شتاب آن ها را بازندهی انتخابات اعلام نمودند؟
ریشه ی این زور گویی و انحصار طلبی که سوای خیل عظیمی ازمردم دامن حتی شخصیتهایی که برخی از آن ها از بنیان گذاران نظام می باشند را گرفته و اینک به خیل مطرودین و بعضا محبوسین پیوسته اند از کجا نشأت میگیرد؟ چرا با لجاج و عناد نخواسته اند و نمی خواهند به خواست منطقی و بحق آقایان کروبی و موسوی و اکثر علمای بلند پایه ی حوزهی علمیه قم و اکثریت نخبگان جامعه که از حمایت میلیونی مردم برخوردارند تن دهند؟ چرا از تشکیل کمیته ای بی طرف برای رسیدگی به شکایت کاندیدا ها در مورد تقلب در انتخابات ممانعت به عمل آمد و هزاران چرای دیگر .....
سؤالات فوق تنها گوشه ای از بحث های روز مرهی مردم است. مردمی که تا همین مرحله نیز با همهی هزینه های سنگینی که برای خواست خود پرداخته اند قاطعانه نشان داده اند هیچ شکلی از اشکال تقابل و سرکوب آنها را از پیگیری مطالباتشان باز نخواهد ایستاند.
برای نجات کشور از بحران همزمان با برکناری دولت کودتا هر چه سریعتر بایستی زندانیان سیاسی آزاد شده، ضمن توقف فوری خشونت و خروج از فضای فوق امنیتی با تکیه بر راهکار های منطقی ارائه شده توسط آقایان موسوی، کروبی و خاتمی و سایر شخصیتها و نیروهای وطنپرستی که نشان دادهاند با احساس مسؤلیت به مسائل می نگرند برای رفع مشکلات به چاره جویی پرداخت.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر