از هاجر مادر روح الله تا پروین مادر سهراب

شمسا اخوان ثالث :


هاجر مادری دل شکسته است که دست در دستان دو پسر و یک دختر خردسال خود، در حالی که طفل شیرخوارش را در بغل دارد، با همراهی برخی بستگانش به پای تخت آمده تا به خونخواهی شوهر مقتولش به دارالحکومه رود. صدر اعظم کسی نیست جز عین الدوله داماد مظفرالدین شاه که استبداد او یکی از زمینه های بروز جنبش مشروطه شد. سالهای بسیار سختی برای ایرانیان است. چند سالی بیش، از ترور ناصرالدین شاه نگذشته و مملکت بسیار ناآرام است. تضعیف حکومت مرکزی باعث شده تا خوانین محلی قدرت گرفته و اشرار وابسته به آنها، دمار از روزگار ملت درآورند. سید مصطفی - شوهر هاجر- هم به دست همین اشرار در راه اراک کشته شد. هاجر به دارالحکومه می رود و دادخواهی می کند. به او وعدۀ پیگیری می دهند و او نمی پذیرد. به هیچ عنوان حاضر نمی شود که به شهر خود بازگردد، می گوید این قدر در تهران می مانم که و انتقام شوهر مظلومم را از قاتلینش بستانم و سرانجام آن قدر در ایستادگی می کند تا تنها شش ماه بعد، حکومت، قاتلین را می یابد و دستور قصاص صادر می گردد.



فراموش نکنیم که این داستان پیش از امضای فرمان مشروطه و تشکیل عدلیه –که از مطالبات ملت در جنبش مشروطه بوده،- اتفاق افتاده و قاتلین صدها کیلومتر دورتر از پای تخت مرتکب جرم شده بوده اند. هاجر زنده نماند که ببیند طفل شیرخواره اش چگونه سالها بعد- در دوران نوجوانی- تفنگ به دست می گیرد، سنگر می سازد و در آن به مقاومت در برابر اشرار ادامه می دهد. او زنده نماند تا ببیند جگرگوشه اش که با شیر دادخواهی بر آمده است، چگونه -سالها بعد- مردم کشورش را تا برکندن بنیان حکومت پادشاهی در ایران راهنما و همراه می ماند و سرانجام هاجر زنده نبود که ببیند چگونه نوۀ جگرگوشه اش در پهنۀ مرقد بنا شده بر مزار روح الله، گوشه ای برای قرآن سر گرفتن در شبهای قدر نمی یابد. هاجر زنده نماند اما پروین زنده است و به دادخواهی خون فرزندش سهراب به محکمه رفته است. محکمه ای که پس از صد و اندی سال تجربه، اینک پس از" سه دهه ...آزمون و خطاهای اجتناب‌ناپذير! " با " چشمداشتِ سلامتِ اركان و اتقانِ احكام و سرعت و سهولت در اجرای عدالت " به صادق لاریجانی سپرده شده تا داد مادر سهراب را بستاند و مرهمی بر دل مادران مظلوم دیگری که تهدید به عدم پیگیری خون فرزندانشان می شوند، نهاده و آنان را در ساحل سلامت و عدالت پیاده کند. هاجر، پروین و همه مادران داغدار امروز، مادران ملت ما هستند. ما هم منتظر می مانیم و خدا نیز یقینا - همین نزدیکیها- در کمین ستمکاران است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر