ای قدس! سالها فریاد درون سینهمان را برای تو نثار کردیم، برای خونهای ریخته شدهی مردمت برای بودنت، برای آزادگیات.
ای قدس، قبله گاه مسلمین! تو را دوست میدارم با تمام مساجد زیبایت، مساجدی که پناه و مامن مومنان است از دست اهریمنان. آری، تو را دوست میدارم ای آزادهترین سرزمین، دوستت دارم برای تمامی آزادگان به بند کشیدهات ، آنانی که به دست اسرائیلیان به بند کشیده و خونین شدهاند.
اما این سال و این رمضان، رمضان 1430، سالی که رجب، شعبان و رمضانش به خون و آبروی ریخته شدهی مومنان آغشته شد، خون مؤمنانی که به ایمان شهره بودند، مردم مسلمان، آزادگان صادق، آنانی که به جرم صداقت و پاکی مهر بیگانگی خوردند و به جرم عدالتخواهی سر بریده شدند به دست مسلماننماهای پر مدعا.
و اکنون مردم پاک این سرزمین که چشمی به اشک دارند و چشمی به خون، به تو مینگرند ای سرزمین مقدس، به تو مینگرند تا فریاد کنی مظلومیت مردمی را که جز دست دعا و دلی خون و دیدهای بارانی و زبانی پر از سکوت که سرشار از ناگفتههاست، چیزی برایشان نمانده. و سرزمین لاله گون ما که اکنون در بند زنجیرهای ابلیس است، به فریادهای تو ای قدس نیازمند است.
پس ای قدس، تو نیز سبز باش و برای آزادگی فریاد کن.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر