شبکه جنبش راه سبز(جرس):نهضت آزادی ایران با انتشار بیانیه ای با اعتراض به برگزاری دادگاه های نمایشی و اعتراف گیری احباری هدف آن را حذف نیروهای منتقد و اصلاح طلب عنوان کرد.
نهضت آزادی در این بیانیه ضمن تاکید بر«ضرورت تقویت راهبرد اصلاح طلبی و پرهیز از خشونت» به مسئولان هشدار داد که «کشور ایران به هیچ روي قابل مقایسه با کشورهایی چون روسیه و چین نیست، تا بتوان از رفتارهاي سرکوبگرانه آنها الگوبرداری کرد.»
در این بیانیه نهضت آزادی همچنین به حاکمان توصیه کرد« به جای سركوب و حذف نیروهای سیاسی ملتزم به قانون اساسي و تنگ کردن پيوسته فضاي سياسي، با قانونمداري و گسترش آزادیهای سیاسی و مدنی، بقا ، انسجام و ثبات نظام را تضمین كنند.»
متن کامل بیانیه نهضت آزادی ایران چنین است:
پیام امید به ملت ایران : قدرت حق در برابر حق قدرت
ملت شریف ایران ،
در هفتههای گذشته، متاسفانه شاهد برگزاری دادگاههایی بودهایم که در ظاهر برای محاکمه عوامل نا آرامیهای اخیر برپا شدهاست و در آنها شماری از اعضای برجسته احزاب اصلاح طلب از جمله حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و حزب کارگزاران سازندگی ايران حضور يافنه به اعتراف علیه خویش مجبور شدهاند. بي ترديد، این دادگاهها نمایشی بوده و با اهداف سیاسی، به قصد حذف نیروهای منتقد و اصلاح طلب تشکیل شدهاند.
نهضت آزادی ایران، ضمن محکوم كردن رفتار حاکمان در برخورد غیرقانونی با احزاب اصلاح طلب، اینگونه اعترافات را، که در زندان و تحت فشارهای روانی و فیزیکی گرفته شدهاست، فاقد وجاهت قانونی و هر گونه ارزش حقوقی، اخلاقی و انسانی می داند.
اعضای نهضت آزادی ایران، با بیش از پنجاه سال تجربه فعالیت سیاسی، بارها شاهد صحنههای تکراری از دادگاههای نمایشی و نظامی بودهاند. این اقدامات خلاف قانون و اخلاق مکررا در تاریخ معاصر کشورما و ديگر کشورها رخ دادهاست. عبرت انگيز است که در همه موارد، در بلند مدت، پيامدهاي مخرب و منفی اینگونه رفتارها به خود حکومتها بازگشته و آنها را از اقدامات سرکوبگرانهشان پشیمان ساخته است. نهضت آزادی ایران اطمینان دارد که برپایی چنین دادگاههایی نمايانگر ساده انگاری حاكمان در درک و فهم مطالبات تاریخی ملت ایران و ناتوانی در سنجش عمق جنبش مردمی است. اینگونه رفتارها، به گواهی تاریخ، از پیش شکست خورده به شمار ميرود. هنگامی که تجربههای تاریخی و آموزههای علوم اجتماعی و سیاسی نتایج رفتارها و اقدامات اينچنيني را آشکار ساخته است، تنها ميتوان چنين تحليل كرد كه یا حاکمان به اين تجارب تاريخي توجه نكردهاند یا جریان های مشکوک نفوذي به عمد در صدد ضربه زدن به نظام سیاسی حاکم بر ایرانند.
نهضت آزادی ایران در تمام سالهای فعالیتش، چه در دوران نظام استبدادسلطنتی و چه در دوره سی ساله پس از پيروزي انقلاب، همواره خواهان و مدافع استقرار حکومتی با محتوای دموکراتیک بوده است، حکومتی که پاسخگوی مطالبات مردم باشد و به آزادیها و حقوق اساسی مصرح در قوانین داخلی و عهدنامههای بینالمللی احترام گذارد. متاسفانه، حاکمان تازه به مسند قدرت نشسته در ایران هرگونه آزادیخواهی و مشارکت مردم در تعيين سرنوشتشان را، که در چارچوب قانون صورت ميگیرد، تفسیر به براندازی نرم کرده ، هرگونه انتقاد و اعتراض مردمی به رفتار غیرقانونی حاکمان را به انقلاب مخملی تعبیر میکنند.
حاکم شدن دیدگاههاي امنیتی و نظامی بر دستگاه مدیریتی کشور منجر به کوته بیني و عدم واقعبینی حاكمان در عرصه سیاسی شده، باعث میشود كه آنان نتوانند پيامدهاي بلند مدت و مخرب اقدامات کوتاه مدت و مقطعی شان را پيش بيني کنند. در چنین شرایطی، مدیریت كلان اجرايي کشور به سازوکارهای کنترل و سرکوب شهروندان تقلیل میيابد، بدون آنکه منافع ملی و مصالح بلند مدت نظام سیاسی مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه، حاکمانی که از موفقیت ظاهري خویش در سرکوب مردم بی دفاع و مظلوم مغرور و سرخوش هستند ناگهان خودشان را بر لبه پرتگاهی مشاهده میکنند که از شکاف میان ملت و دولت ايجاد شدهاست و آنگاه برای جبران گذشته و جلوگیری از سقوط بسیار دیر خواهد بود.
ضرورت تقویت راهبرد اصلاح طلبی وپرهیز از خشونت
نهضت آزادی ایران معتقد است که اصلاح طلبی همچنان تنها راه ممکن و مطلوب در برابر ملت ایران برای رسیدن به خواستهای تاریخی آن است. تمامیت خواهان در پي قانون ستیزی و حذف آزادیهای تصریح شده در قانون اساسیاند. در این شرایط، عمل كردن در چارچوب قانون اساسی بهترین اقدام خواهد بود. بنا بر تجربههای تاریخی، قدرت طلبانی که تنها متکی به سلاح و سازو كارهاي امنيتي ـ نظامي هستند خشونت طلبی و تداوم فضای بحراني را ضامن بقایشان میدانند. تقابل با گروههاي قدرت طلب با همان سبک و شیوه دقیقا خواست آنان است چرا که هر دولت نظامی از نظر توان اعمال قدرت و خشونت از دیگر نیروهای اجتماعی برتر است و در تقابل خشونتآمیز قطعا برنده میدان خواهد بود. از اين رو، آرام سازی فضای سیاسی و تلاش در راستاي رفع وضعیت فوقالعاده آنان را خلع سلاح کرده، بهانه سرکوب و حذف نیروهای سیاسی را از ایشان ميگيرد و شرایط عینی جامعه را برای تحولات تدریجی و پایدار در راستای دستیابی به مطالبات مردم فراهم میسازد.
پیشبرد روابط و معادلات در سطوح سیاسی و قانونی، اگر چه ممکن است كه هیجان و شور اجتماعی حركتهاي پيشين را نداشته باشد، فضا را برای اقدامات اصلاح طلبانه بیشتر آماده خواهد کرد. دامن زدن به تنش و برخورد و ايجاد يا تداوم فضای درگیری و خشونت در واقع به سود جريان انحصارطلب خواهد بود. در شرایط عادی سیاسی، نیروهای اصلاح طلب ميتوانند با صراحت و قدرت بیشتری بر آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و آزادی قلم تاکید كنند. این گونه آزاديها از اصول مصرح در قانون اساسیاند و کسی حق ندارد كه نیروهای اصلاح طلب را به بهانه اظهار نظر و انتقاد یا ارائه برنامه و راهبرد یا تشکیل اجتماعات و تشکلهای مدنی مورد بازخواست و اعتراض و فشار قرار دهد.
اعضا و هواداران احزاب اصلاح طلب و ياران جنبش سبز ايران بايد، همراه با منطقی ساختن فضای سیاسی و گرفتن فرصت درگیری و حذف از قدرت طلبان، به زنده نگه داشتن جنبش در فضای آرام
و بخشيدن امید به مردم همت گمارند. متاسفانه، از دید برخی مردم عادی، جنبش تنها در تظاهرات و اجتماعات خیابانی معنا مييابد و اگر اینگونه رفتارهاي هيجاني و احساساتي کاهش يابد، در ذهن آنان به معنای فروکش کردن و پایان يافتن جنبش خواهد بود، در حالی که حركتي که در قالب جنبش سبز مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نمود يافت، بسیار عمیق و ریشهدار است و به سادگی از مطالباتش دست بر نخواهد داشت و فروکش نخواهد کرد. این جنبش میتواند به شيوههاي گوناگون و با اقدامات بسیار متنوع دیگر همچنان فعال، زنده و پویا باقی بماند.
هشدار به مسئولان
برای چندمین بار باید تاکید كنيم که کشور ایران به هیچ روي قابل مقایسه با کشورهایی چون روسیه و چین نیست، تا بتوان از رفتارهاي سرکوبگرانه آنها الگوبرداری کرد. چه بسا تقلید از برخی اقدامات آنها منجر به از دست رفتن ثبات سیاسی و انسجام حاکمیت در ایران شود و عکس نتایج كوتاه مدت به دست آمده در آن کشورها را نصیب حاکمان ايران کند، همانگونه که به باور ما الگوبرداری و تقلید از انقلاب های مخملي و رنگی برخی از کشورها نيز برای ایران اشتباه و نادرست است، بر این باور هستیم که روشهای سرکوبگرانه و مدیریت غیردموکراتیک در سایر کشورها نیز به کار این سرزمین نمیآید و نتایج عکس به بار خواهد آورد.
بي ترديد، هرگونه کنترل برای حفظ انسجام و بقای یک نظام سیاسی باید بر اساس مکانیسمهای درون زا و مشروع در نظامهای متکثر باشد. هرگونه دستكاري در کنترلهای طبیعی یک جامعه دموکراتیک نیازمند انبوهی از اقدامات سرکوبگرانه و زنجيرهاي است که پيامدهاي آنها به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست. در چنان شرایطی، حکومت در دور باطل افزایش خشونت و از دست دادن مداوم مشروعیت گرفتار میآید و درست در زماني که مغرورانه میاندیشد كه همه چیز در اختیار و کنترل آن است، ناگهان حركتها دوباره آغاز ميشود و حكومت ناباورانه شاهد رخ دادن تحولات گسترده ميگردد. این سرنوشت همه نظامهاي خودکامه در طول تاریخ بوده است. تاريخ همواره شاهد تصویر چهره های بهت زده و مستاصل حاكمان اين نظامها در پایان و فرجام کارشان بودهاست. آنان همواره در زیر لب در حال سرزنش خویش و در این فکر بودهاند که درکجا و چه زمان اشتباه کردهاند.
نهضت آزادی ایران، همچون گذشته، مشفقانه به حاکمان توصیه میکند که، به جای سركوب و حذف نیروهای سیاسی ملتزم به قانون اساسي و تنگ کردن پيوسته فضاي سياسي، با قانونمداري وگسترش آزادیهای سیاسی و مدنی، بقا ، انسجام و ثبات نظام را تضمین كنند. نیازی نیست که حاکمان در ميان نیروهای صادق اصلاح طلب، روشنفکران، دانشجویان و روزنامه نگاران منتقد به دنبال عناصر برانداز و عوامل انقلاب مخملی بگردند؛ در واقع، پيامدهاي اقدامات سرکوبگرانه است كه موجب سقوط و فروپاشی ميشود و این بدان معنا است که چنين حاکماني خود عامل براندازی خویشاند. نظامهای سرکوبگر همواره «خود ـ برانداز» و «خود ـ ویرانگر» بودهاند.
در پایان یادآور می شود که: تاريخ تحولات بشري بيانگر رويا رويي دو جهان بيني «قدرت حق » و «حق قدرت» است. در جهان بيني اول، حق؛ في نفسه، واجد قدرت است و بر هر قدرت ناحقي چيره ميشود. در برابر اين جهان بيني، جريانهايي وجود دارد كه از موضع قدرت به خود حق ميدهند كه هر وسيله و روشي را براي حفظ قدرتشان به كار گيرند. اما، به گواهي تاريخ، همواره قدرت حق پيروز ميشود.
نهضت آزادی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر