ما سبز می‌شویم

علی خلیلی



ما سبز می شویم
در متن تمام ترانه های نانوشته
در امتداد این همه جاده ای که رو به مبادا می روند
در حنجره فریاد های ممنوع

ما سبز می شویم
هر کجا که پرنده ای دچار دلهره باشد برای پریدن
هر جا که دری رو به نیامدن باز شود
و پنجره ای به سمت حصار

ما سبز می شویم
حتی به بهای سرخی شقیقه هایمان
یا سیاه شدن دقیقه هایمان

ما سبز می شویم
تا هیچ کبوتری قفس را با آسمان اشتباه نگیرد
تا هیچ آسمانی به پرنده دشنام نگوید
تا هیچ پنجره ای از بوسیدن ماه نهراسد

ما سبز می شویم
حتی توی سلول های کهریزک
پشت دیوار اوین
توی دادگاه انقلاب...
هر جا دلتان بخواهد
هر جا دلمان بخواهد

گاز اشک آورتان را هدر ندهید !
ما سال هاست که مادرزاد بر خود سوزی این باغ
اشک ریخته ایم!
باتوم های تان را کنار بگذارید
ما از آغاز "دانستن" آشنای درد بوده ایم !

هر قدر که می خواهید ستاره از این آسمان خط بزنید
هر چقدر دلتان می خواهد از ماه بد بگویید
هر چه می توانید باد را به دانایی بیشه متهم کنید
اما
تا آن زمان که هم آغوشی یاس و نسیم جرم نباشد
تا زمانی که هر پنجره ، ابتدای آسمان باشد
تا آن روزگار که "تبر" خط بخورد از لغت نامه درخت
یادتان باشد :
ما همه جا سبز می شویم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر