انجمن اسلامی دانشجويان پلی تکنيک خواستار آزادی بازداشت شدگان و عذرخواهی مسئولين از مردم شد

انجمن اسلامی پلی تکنيک جامه سبز را لباسی در خور برای استبدادستيزی و آزادی خواهی ۱۰۰ ساله ايرانيان می داند و با وجود انتقادات و انتظاراتی که برای آينده اين جنبش دارد، حمايت و همراهی خود را از حرکت حق مدارانه و مردمی ملت ايران دريغ نخواهد کرد و با محکوميت رفتارهای غير انسانی و غيرعقلانی چند ماه اخير در کشور و روزهای اخير در دانشگاه‏ها، شروع سال تحصيلی و آغاز فعاليت دانشگاه را به فال نيک گرفته و تمام تلاشش را برای تحقق کابوس حاکمان در دانشگاه ها قرار می‏دهد.





متن این بیانیه به این شرح است:

مهری ديگر از راه رسيد. مهری که پس از ۴ سال مهرورزی دولت احمدی و حمايت رهبری نويد رسيدنش اين بار ديگر هيچ اثری از شکوفايی و شادمانی ندارد. دانشگاه ها تحت شديدترين فشارها و دانشجويان محکوم به سخت ترين مجازات هستند. در چند هفته اخير موج احضارها به کميته های انضباطی و نهادهای امنيتی و اخبار تعليق و اخراج و ستاره دار شدن دانشجويان بهار سال دانشگاه را خزان زده کرده است. احضارهای دسته جمعی دانشجويان در دانشگاه های مختلف به اداره اطلاعات و دادگاه انقلاب، امسال در کنار احضارهای گسترده دانشجويان به کميته های انضباطی و حراست دانشگاه ها و وزارت علوم قرار گرفته است.

وزارت علومی که نشان داده در جريان سازی ها و پرونده سازی های رسوا و بی اعتبار عليه دفتر تحکيم وحدت و ساير فعالان دانشجويی می خواهد از نهادهای امنيتی جا نماند و کميته های انضباطی و حراستش را به حياط خلوت دستگاه های سرکوب تبديل کرده است. البته اين اتفاقات از وزارت علوم دولت احمدی نژاد دور از انتظار نيست. دولتی که وزارت کشورش که مسئول تامين امنيت است، در حمله شبانه نيروهای لباس شخصی و سربازان کودتاچيان به کوی دانشگاه تبديل به شکنجه گاه می شود.

۱۸ تير ۷۸ تلخی هايش هنوز از خاطر دانشجويان بيرون نرفته بود که در حوادث تلخ پس از انتخابات خرداد ۸۸ در ساعت ۳ نيمه شب عده ای چماق به دست با حمايت نيروهای نظامی و انتظامی به خوابگاه دانشجويان حمله بردند و پس از ضرب و جرح و قتل چند تن از دانشجويان، عده ای را به طبقه منهای ۴ وزارت کشور منتقل کردند و در آنجا ساعت ها دانشجويان را در فضايی نامناسب شکنجه کردند. بازداشت بسياری از دانشجويان و به ويژه دانشجويان محروم از تحصيل در پرونده سازی های انتقام گيرانه کودتاچيان خاطر دانشجو و دانشگاه را آزرده بود که صدور حکم ناعادلانه ماه ها حبس تعزيری و تعليقی دانشجويان دانشگاه های زنجان و بابل که نشان از وقاحت ديکتاتورهای ايران داشت، شوکی برای دانشگاه شد.

برگزاری دادگاه فرمايشی دانشجويان بابل بر اساس اتهامات واهی پس از جريان سازی های رسانه های وابسته ای چون فارس و کيهان و رجا در نهايت بدون توجه به اظهارات دانشجويان و مدارک موجود به صدور احکامی سنگين منجر شد. احکامی که نه ارتباطی به جريان سازی های رسانه های وابسته داشت و نه اتهامات طرح شده در بيدادگاه انقلاب.

برای چهارمين سال پياپی با اعلام نتايج کنکور کارشناسی ارشد قصه دانشجويان ستاره دار تکرار شد تا دانشجويان منتقد با وجود کسب رتبه های ممتاز به دانشگاه راه نيابند و بيش از ۲۰۰۰ نفر نيز با تعهدهای غيرمتعارف اجازه ورود به دانشگاه را بيابند. پس از ۴ سال شتاب گرفتن دسيسه خودی کردن و اسلامی کردن دانشگاه ها، حاکمان خردستيز با احضارها و تعليق ها و ممنوع الورود کردن ها توانسته اند هزاران نفر از نخبگان را از حق تحصيل محروم کرده يا اخراج نمايند تا دانشگاه در فقدان ياران دبستانی اش سردی و تلخی فراوانی را احساس کند و اگر ايام زمستانی سرزمينمان و دردها و رنج های خونين چند ماه اخير نبود، اين جفای رفته بر دانشگاه دانشجويانش را چه بی تاب می کرد.

ليک همچنان دانشگاه زنده است و دانشجويش کابوس حاکمان خيره سر و اگر احضار و تهديدی است، ترس از وجود دانشجو و دانشگاه است که چند روز ديگر فصل آن ها فرا می رسد. فصل پرسش و گفتن، فصل جنبش و ايستادن، فصل آزادی و ايمان، فصل دموکراسی و آرمان.

پلی تکنيک تهران در طول ۴ سال گذشته سربلند و خوشنام تلخی ها و سختی های فراوان را گذرانده است. اميد دوستان و خاری در چشم و استخوانی در گلو برای اقتدارگرايان و انحصارطلبان بوده است. تلاش کرده به شجاعت و صداقت سخن بگويد و در راه آگاهی بخشی به افشاگری و روشنگری و پرسشگری بپردازد و هزينه های سنگينی را هم برای آن پرداخته است. بازداشت بيش از ۱۲۰ دانشجوی اين دانشگاه در طول ۴ سال گذشته چنان بوده است که بايد از بيش از صدها احضار به کميته انضباطی و ده ها احضار به نهادهای امنيتی گذشت.

بايد از بيش از ۲۰۰ ترم محروميت از تحصيل گذشت. فقط نگاهی به دو پرونده نشريات دانشجويی در ارديبهشت ۸۶ و خبرنامه اميرکبير در غائله دفن شهدا در اسفند ۸۷ گويای بسياری از مصايب رفته بر انجمن پلی تکنيک است. بيش از ۱۲۰۰ روز سلول انفرادی و شکنجه های قرون وسطايی که جان آدمی را به درد می آورد و در رذالت و پستی شکنجه گران و عاملان و آمران پشت پرده اين سناريوها ترديد را باقی نمی گذارد، گوشه ای از جنايات دشمنان دانشگاه است.

کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد فصل جديدی از تاريخ سياسی ايران را رقم زد. فصلی که پس از سرکوب اميد آغاز شد. دروغ های مکرر در صندوق های رای اثر گذاشتند و توطئه تقلب محصولی از همکاری دولت و سپاه و بيت رهبری شد. تقلبی که پس از ۴ سال که صدای پای فاشيست به گوش رسيده بود، حضور باتوم به دست آن را ديد.

تقلب که بی توجهی به خواست مردم و توهين به آگاهی ملت بود، در فضايی سرشار از "اميد به تغيير" در برابر مردم ايستاد و فجايع بسياری را به بار آورد. مردمی که فقط رايشان را می خواستند "برای تغيير وضع موجود" با دستانی خالی و به صلح طلبی و آرامش خواهی به خيابان آمدند و حاکمان را مورد بازخواست قرار دادند که ديکتاتوری به جمع ملت هجومی بی سابقه آورد و مردم را روانه سلول های انفرادی و شکنجه گاه های مخوف ساخت و عده ای را هم به قتل رساند. نيروهای رسمی و غيررسمی با باتوم و گاز اشک آور و اسلحه های سرد و گرم به جان ملت افتادند و در برابر خواست سبز مردم جامعه امان را سرخ و خونين کردند.

در روزهايی تلخ از تاريخ سرزمين ما دروغ و تقلب و خيانت و جنايت و رذالت و تجاوز و قتل به هم پيوستند. ديکتاتورهای قرائت فاشيستی از اسلام برای سرپوش بر جنايات خويش عده ای از فعالان سياسی و مدنی و روزنامه نگار و دانشجو و زن و مرد و پير و جوان و حتی کودک را تحت فشار و شکنجه و سرکوب قرار دادند. در سلول های مخوفشان به اعترافات کذب واداشتند و در بيدادگاه های نمايشی از رسانه ی کودتاچيان به تصوير در آوردند و سودای فريب افکار عمومی را داشتند.

زهی خيال باطل که دروغ ايشان دير زمانی است هويدا شده است و کودتاچيان بی آبروتر و رسواتر از آنند که قيافه حق به جانب بگيرند و آسمان و ريسمان ببافند و دشمن بتراشند و همه مشکلات را بر دشمنان خود ساخته اشان بار کنند. ديگر نخواهند توانست دروغ و تقلب خويش را به جنايت و رذالت بپوشانند. بسيج و سپاه و پيروان ولايت و جيره خواران دولتِ مردم فريب و عده ای آدمی خوار و انسانيت ستيز و چماق به دست را به جان مردم بياندازند. مردم آگاه تر از آن شده اند که استبداد دينی دروغ را به دورغ و خون را به خون بشويد و تطهير کند.

اگرچه امروز پيراهن عثمان بالا برده اند و قرآن بر سر نيزه کرده اند و خدعه به جمعه می برند و جفا بر جماعت می کنند و اشک تمساح می ريزند و فتوای جنايت می دهند و مجوز قتل و کشتار صادر می کنند، قضاوت را عرصه بيداد کرده اند و سخن را به استبداد پاسخ گفته اند و بر بازداشت شدگان نيز رحم نکرده و شکنجه های غير انسانی و تجاوز و هزار زخم ديگر را بر عزيزان هم وطنمان تحميل کرده اند.

ولی حقيقت ايشان بر همگان روشن شده است و طشت رسوايی ايشان از بام افتاده است و مردم چراغ به دست بر بالای سر ايشان حاضر شده اند و گفته اند که شب را نمی خواهند و با "نه" به شب انديشی به استقبال صبح و روشنايی خواهند رفت. در ايرانی بزرگ و آزاد با حکومتی مردمی و فرادينی که در آن حق آدميان به رسميت شناخته می شود و در کنار هم زيبا زيستن را برای دنيا فرياد خواهند کرد.

اربابان کودتا امروز هراسان تر از هميشه لحظه ای آرام و قرار ندارند که ندای آزادی خواهی دانشگاه و ترانه پيروزی استبدادستيزان در ايران طنين انداز شده است. خواست تغيير همه گير شده است و دانشجويان برای پاسداری از آگاهی ها و ارزش های جديد ملت ايران عزمشان را جزم کرده اند. عزمی که اين بار انرژی اش را از خون های جاری شده دشنه دين فروشان و گلوله خشونت طلبان گرفته است و تا به سرانجام نرسيدن اين خواست نيز از پای نخواهند نشست. جنبش دانشجويی نيز مسير خود را يافته است و حرکت پيوسته خود را با توجه به گذشته اش و رو به سوی فردايی بهتر می پويد. آگاهی بخشی، ديده بانی جامعه مدنی، روشنگری و پرسشگری را فراموش نخواهد کرد و بر دقت و همت خود خواهد افزود.

انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير (پلی تکنيک تهران) که در سال های گذشته يکی از هدف های دستگاه های سرکوب بوده است، در آستانه سال تحصيلی برخوردها و سرکوب گسترده در دانشگاه ها را بی اثر می داند و با محکوم کردن تمامی رفتارهای نهادهای دولتی، امنيتی، نظامی و قضايی هشدار می دهد که چراغی که از ارزش های اصيل برافروخته شده است، خاموش شدنی نيست و فقط ريش آن هايی که در پی خاموشی آن هستند را می سوزاند.

امروز نيز آزادی تمامی بازداشت شدگان ماه های اخير و توجه به خواست مردم و پوزش و معذرت خواهی از رفتارهای غيرانسانی را شروعی مناسب برای بازگشت از گذشته سياه عمال و خادمان استبداد می داند. تغيير و تغييرخواهی اتفاق بزرگی بود که در روند انتخابات خوب شناخته شد و استمرار آن می تواند افق روشنی را برای آينده قرار دهد. حال اين پذيرش و خواست تغيير؛ وسيع و بسيط بوده و می تواند بسياری از هم داستانان سال های سال استبداد را شامل شود. بنابراين "تغيير" ملاک اصلی شناخت و قضاوت در آينده خواهد بود. تغييرخواهی و تغييرپذيری و استقبال از تغييرات ديگران در کنار احترام به تفاوت ها و گوناگونی ها درس هايی برای توسعه و پيشرفت و زندگی مسالمت آميز خواهد بود.

انجمن اسلامی پلی تکنيک جامه سبز را لباسی در خور برای استبدادستيزی و آزادی خواهی ۱۰۰ ساله ايرانيان می داند و با وجود انتقادات و انتظاراتی که برای آينده اين جنبش دارد، حمايت و همراهی خود را از حرکت حق مدارانه و مردمی ملت ايران دريغ نخواهد کرد و با محکوميت رفتارهای غير انسانی و غيرعقلانی چند ماه اخير در کشور و روزهای اخير در دانشگاه ها، شروع سال تحصيلی و آغاز فعاليت دانشگاه را به فال نيک گرفته و تمام تلاشش را برای تحقق کابوس حاکمان در دانشگاه ها قرار می دهد.

انجمن اسلامی دانشجويان
دانشگاه صنعتی اميرکبير
(پلی تکنيک تهران)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر