رئیس دولت کودتا به جنایات خود اقرار کرد!
رئیس دولت کودتا، بالاخره بعد از صد روز به تجاوزها، شکنجهها و سرکوبهای سه ماهه اخیر خود اعتراف کرد. او ترجیح داد از تریبون سازمان ملل این اعترافات را بکند تا صدایش رساتر به همه جهان برسد. شیوه اعتراف او هم طبق معمول با چرخاندن انگشت اتهام به سوی دیگری بود که البته بنا بر شناختی که همگان از این شخصیت دارند این امر به هیچ عنوان شگفتآور و غیر منتظره نبود. اصولا آنان که به دنبال پنهان کردن گناه و اشتباه خود هستند، میگردند تا کسی را پیدا کنند و همه چیز را به گردن او بیندازد و در این بین چه مقصری بهتر از یک مشت واژه موهوم از قبیل، استکبار، غاصبان، ظالمان، تروریستها و کلمات قصاری از این دست که اصولا هیچ ضمیر معلوم و مشخصی هم ندارند!
دقایقی پیش سخنرانی رئیس دولت کودتا در سازمان ملل در حالی پایان یافت که سالن تقریبا از جمعیت خالی شده بود. به نظر میرسد ترک سالن در حین سخنرانی احمدینژاد از دو حالت خارج نباشد: یا ترجمه حرفهای او به انگلیسی برای بسیاری از کسانی که در سالن نشسته بودند قابل فهم نبود که الیته در این صورت باید حق را به آن مترجم بد اقبال داد که در برگرداندن مشتی عبارت مبهم و بیمعنا که حتی در زبان مبدا هم معنای واضحی ندارند چه برسد به زبان مقصد(!) مجبور شد ثانیههایی را سکوت کند. یا هم اینکه حضار به قدر کافی هوش و بصیرت داشتند که مصداقی جز خود احمدینژاد و هم پالکیهایش را برای سخنانش نیابند و به دلیل وقوف به این امر ترجیح دادند سالن را ترک کنند.
احمدینژاد در حالی پشت تریبون سازمان ملل، به عنوان نماینده غیرقانونی هفتاد میلیون ایرانی لب به سخن گشود که هزاران ایرانی معترض سبزپوش در مقابل سازمان ملل و در اعتراض به حضور وی در نیویورک تجمع کرده بودند. همچنین رئیس دولت کودتا در حالی به خود اجازه داد از لفظ تجاوز و زندانهای غیرقانونی صهیونیستها و شکنجه فلسطینیان به دست آنان سخن بگوید که هنوز آثار شکنجه بر تن و روح صدها جوان ایرانی معترض به کودتای انتخاباتی آشکار است و عدهای نیز تنها به جرم بازپس گرفتن رایشان بازداشتگاههای غیرقانونی و مخفی مورد تجاوز واقع شدهاند.
احمدینژاد در حالی به خود اجازه داد از لفظ صداقت و عدالت سخن بگوید که یک شبه طی سرکوبی گسترده و کمنظیر و خشونتی بیپرده، رای ملت را بالا کشید و در مسند قدرت نشست و بر پیکر عدالت و جمهوریت نظام نماز میت گذارد. احمدینژاد در حالی به خود اجازه داد از حدیث معروف الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم سخن بگوید که ظالمانهترین رفتارها را نه نسبت به قومی دیگر، چنان که صهیونیستها مرتکبش شدند که نسبت به قوم و مردم خودش روا داشت تا در قدرت باقی بماند. بیخود نبود که در میان آن همه صندلی خالی آبی رنگ، حتی صندلی نماینده لبنان هم خالی ماند! او در حالی به خود اجازه داد، نام زیبای حضرت محمد (ص) و سایر پیامآوران را بر زبان جاری کند که با اعمال و رفتار چهار ساله خود و جنایات صد روزه اخیر عرض و آبروی دین را برده است.
شایسته است اکر بر این کراهت و جسارت بیپایان فریاد وااسلاما بلند شود! آنچه امروز رئیس دولت کودتا در سازمان ملل قرائت کرد در واقع سند اعترافات وی به تجاوزها، شکنجهها، دستگیریها و بازداشتهای غیرقانونیای بود که در سه ماهه اخیر در ایران صورت گرفته است. او وقیحانه تمام این کلمات را بر زبان جاری ساخت تا انگشت اتهام را از خود به سوی استکبار و تروریسم و هزاران واژه موهوم دیگر برگرداند غافل از اینکه موج سبز همچون شبهی بر زندگی او سایه گسترده است و نمیگذارد به این راحتیها از زیر بار خونهای بیگناه ریخته شده فرار کند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر