بیا ره توشه بر داریم، قدم در راه بی برگشت بگذاریم

رضا بختیاری:



به سان رهنوردانی که در افسانه ها گویند

گرفته کولبار زاده بر دوش

فشرده چوبدست خیزران بر دست

گهی پر گوی گه خاموش

درآن مهگون فضای خلوت

افسانگیشان راه می پویند

ماهم راه خود را میکنیم آغاز

سه ره پیداست.

نوشته برسر هریک به سنگ اندر

حدیثی که ش نمی خوانی بر آن دیگر

نخستین؛راه نوش وراحت و شادی

به ننگ آغشته اما رو به شهرو باغ و آبادی

دودیگر:راه نیمش ننگ نیمش نام اگر سر بر کنی غوغا،وگر دم در کشی، آرام

سه دیگر :راه بی برگشت،بی فرجام من اینجا بس دلم تنگ است

وهر سازی که می بینم بد آهنگ است

بیا ره توشه بر داریم، قدم در راه بی برگشت بگذاریم،

مهدی اخوان ثالث



ما نسل سومی ها با تناقضات بزرگی در مقابلمون رشد کردیم جامعه ما با چیزی که ما در تصورات خود و دنیای مدرن می بینیم فاصله بسیاری داره . صرفاْ بحث مذهب نیست که در دنیای مدرن به چالش کشیده می شود هر چند بصورت بسیار جدی به این مقوله نگاه می شه اما دنیای مدرن خود را از مقوله مذهب ولوازمات آن دور کرده چرا که با بها دادن بیشتر به حق انسان بسیاری از مسایل در باب مذهب برای بشر امروز حل شده چرایی این مسئله به آنجا باز می گردد که حکومتها ی متمدن با پایبندی به منشور حقوق بشر و دموکراسیزاسیون کردن ممالک خود این حق طبیعی تعین سرنوشت بشر را از دست اشخاص و عقاید خاص دور کرده و به اکثریت مردم سپرده اند و ما با نگاه به این مدلهای حکومت (که صد البته مردم ما ۱۰۰ سال پیش و درجریان مشروطه گام بزرگی بر داشتند که به دلایل مشخص خود به نتیجه نرسید و در ادامه در جریان کودتای ۲۸ مرداد دستهای سیاه استعمار و وطن فروشان مانع ایجاد یک حکومت آزاد در ایران شد) الگویی که با در نظر گرفتن این موضوع که قشر عظیمی از جامعه ایرانی امروز را مردم مذهبی تشکیل می دهند ایجاد کنیم .

و در این مقوله بحث زیاد است در باب همین حکومت ولایی وتضادهایش با عقل بشر امروز که حاضر به پذیرش تشکیلاتی به این شکل نیست با هر عنوان صحبت زیاد است که واگو کردن آن زمان مناسب می طلبد. اما به ابتدای سخن باز می گردم و به فاصله ایجاد شده بین نسل نو و گذشته و ناخو آگاه به یاد حرف آیت الله خمینی می افتم که تاکید داشت گذشتگان برای ما حق تصمیم گیری ندارند و ما نسل سومی ها و ارد این مسیر شده ایم راه بی برگشت ما همین آرمان آزادی خواهی ماست . ذهنها پر از کلمات مانده و گلوها پر از فریاد نزده و بی تاب و پر حرارت ، راه بی بازگشت خویش را یافته و این موج عظیم خروشان را راه بازگشتی نیست که این تقدیر ماست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر