به نظر می رسد استراتژیهایی که میبایست جنبش سبز در شهرهای دیگر ایران در راهپیماییها اتخاذ نمایند اندکی متفاوت با تهران باشد. این نظر از آنجا به ذهن نگارنده متبادر شد که سبزها توانستند در روز قدس در شیراز جمعیت قابل توجهی را شکل دهند، اما به دلیل عدم رعایت شرایط حاکم بر شهری چون شیراز، که به نظر میرسد بر بسیاری شهرهای دیگر ایران به جز تهران نیز حاکم باشد، نتوانستند آنگونه که شایسته جمعیت حاضر بود حضور خود را به نمایش بگذارند.
نگارنده در حدود ساعت 10 صبح به چهار راه پارامونت رسید و جمعیتی شاید حدود 400 نفر از سبزها را مشاهده نمود که توانسته بودند در گوشهای گرد آیند و البته تعداد بیشتری نیز در اطراف و یا سایر مسیرهای منتهی به پارامونت بودند که در نهایت جمعیتی در حدود 5 هزار نفر را تشکیل می دادند، ارقام به هیچ عنوان دقیق نیست بلکه ناشی از تخمین های نگارنده است و این جمعیت چیزی بود که در میدان دید من بود که حتی اگر همه جمعیت همینقدر هم بوده باشد بازهم با توجه به شرایط شیراز در خور ستایش و توجه است.
اما آنچه که مانع از شکل گیری جمعیتی گستردهتر از هسته نخستین شد و به طبع آن سرکوب آنان و سایرین را به همراه داشت آن بود که این جمع پیش از رسیدن به تعدادی مناسبتر شروع به دادن شعار نمودند و با این کار بهانه سرکوبی را که سرکوبگران، یعنی گروههای انصار و ضد شورش که بدان نیاز داشتند را در اختیار آنان قرار دادند و به اندازه کافی بزرگ نبودن جمعیت آنان نیز این امر را برای سرکوبگران بسیار ساده نمود و برخورد با این هسته نخستین نیز موجبات سردرگمی و در برخی موارد ترس حاضران دیگر را به همراه داشت.
به نظر می رسد با توجه به این وضعیت، سبزها در شهرستانها حتی اگر موجبات شعار دادنشان تا پایان مراسمها و راهپیماییها هم فراهم نگردید، به نشان دادن علامت پیروزی و سایر نمادهای این جنبش و از جمله رنگ سبز اکتفا نمایند که این امر خود بی شک بسیار تاثیر گذارتر از حضوری ناگهانی و پر سر و صدا اما کوتاه مدت باشد که در نهایت سرکوب را به همراه خواهد داشت.
صرف نشان دادن علامت پیروزی و نمادهای سبز همراهی تعداد بیشتری از مردم را بر خواهد انگیخت که این امر سرکوب را برای نیروهای امنیتی و شبه امنیتی مشکل خواهد کرد. دعوت افراد به آرامش هم وظیفهای است که هر یک از حاضران بر عهده دارند چون در این شرایط دو دسته به راهپیماییهای سبز ضربه میزنند، یک عده افرادی که به دلیل جو حاکم کنترل احساسی خود رو از دست میدهند و دیگری افرادی که با ماموریت قبلی از سوی نهادهای سرکوبگر عامدانه به دنبال به تشنج کشاندن تجمع و آماده کردن زمینه برای سرکوب حاضران هستند.
به نظر نزدیکترین مناسبت بعدی برای گردهم آیی سبزها راهپیمایی 13 آبان باشد که توجه به نکات ذکر شده در بالا شاید امکان گردهم آیی گستردهتری را در اختیار جنبش سبز ایران در سایر شهرهای ایران که از تمرکز جمعیتی و گستردگی جغرافیایی تهران برخوردار نیستند قرار دهد. بی شک با کمی حوصله و صبر تمام ایران سبز خواهد شد و این چندان دور از دسترس نیست، فقط کافی است کمی آگاه باشیم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر