فرهاد يزداني:
"شماها به ما ميگوييد اصولگرا و تندرو، ولي بايد برادرمان را ببيند تا متوجه شويد اصولگرايي يعني چه "! اين جملهاي است نقل به مضمون از علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در وصف برادر كوچكترش صادق لاريجاني كه اين روزها قاضي القضات جمهوري اسلامي است، ظاهر سخن دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي گرچه مزاح بوده است اما كنايه از حقيقت انديشه و نگاه رياست تازه منصوب دستگاه قضايي كشوربود.
آنها كه صادق لاريجاني و زاويه ديد او به مسائل جاري و پردغدغه كشور را ميشناختند از همان ابتداي تصدي او پيبرند كه حاكميت ميخواهد با مشتهاي گره كرده تر و سنگين تر به استقبال منتقدين بيايد ، لبخند رضايت و نفس راحتي كه از رفتن قاضي سعيد مرتضوي – مردي كه در تهران از او با عنوان "جلاد مطبوعات" ياد ميشود - نيز نتوانست چندان دوام بياورد و كوتاه زماني بعد عملكرد جانشين او و ترفيع درجهاي كه قاضي مرتضوي گرفت نشان داد كه بايد براي روزهاي سخت تر آماده شد.
عباس جعفري دولت آبادي در همين مدت كوتاهي كه به كسوت "دادستان عمومي و انقلاب تهران" درآمده است، شايستگيهاي خود را به خوبي نشان داد و نگرانيهاي احنمالي كودتاگران را رفع كرد، او نشان داد كه قاطع تر و شجاعانه تر از قاضي مرتضوي ميتواند در برابر نمايندگان واقعي مردم بايستد و براي كوبيدن ميخهاي دولت كودتا ميتواند عرضه بيشتري از خود به نمايش بگذارد.
نخست دفتر كميته پيگيريهاي آسيب ديدگان حوادث اخير كه زير نظر مهندس موسوي و مهدي كروبي دو رهبر برجسته جنبش سبز فعاليت مي كرد را پلمب و اسناد و مدارك جنايتها را با خود بردند و سپس به دفتر شخصي كروبي كه پناهگاه شكنجه ديدگان و راويان زندان مخوف كهريزك هجوم برند، آنجا هم چنين كردند همانگونه كه با دفتر حزب اعتمادملي و مقر سايت خبري نيمه جان و فيلتر شده آن "سحام نيوز" كردند. هنوز ساعتي از انتشار اين خبرها نگذشته بود كه خبرهاي ديگر نگراني را افزونتر كرد و التهابات را دو چندان. بازداشت عليرضا بهشتي مشاور ارشد ميرحسين موسوي و فرزند يكي از رهبران شناخته شده جمهوري اسلامي و مرتضي الويري شهردار اسبق تهران و از مشاوران مهدي كروبي خبر از دور تازه حملات گروههاي اقتدارطلب پس از اتهامات سنگين فرمانده سپاه ميداد.
كارگزاران دولت كودتا به خيال خام خود ميخواستند كه با برگزاري چند دادگاه نمايشي و گرفتن چند جملهاي از اسرا و دربندان بر اعمال خود سرپوشي بنهند و با ياري از گذر ايام همه چيز را به صندوقچه خاطرها تبعيد كنند تا به ديگر كارهاي عقب افتاده خود چون انقلاب فرهنگي و تصفيه دانشگاهها و.. بپردازند، اما افشاگريهاي جانانه شيخ شجاع خواب آنها را آشفته كرد و در هراس از چگونگي پاسخ دادن و توجيه به لكنت زبان گرفتار آمدند.
ماجراي تجاوز در بازداشتگاهها و دفن پيكرهاي بي نام و نشان همچون بمبي در دنيا تركيد و همچون پتكي بر سر كودتا گران فرود آمد و در برابر اين فجايع تلخ كه آيت الله علي خامنهاي نيز بدان معترف شد چه چيزي ميتوانستند انجام دهند جز سخنان فرمانده سپاه؟ و حمله به دفاتري براي ربودن اسناد و مدارك ؟ غافل از اينكه اين اسناد و مدارك اينك در ذهن ميليونها ايراني نشسته است و تبديل به يك دغدغه عمومي و ملي شده است.
بيانيه شماره دوازده ميرحسين موسوي كه يك روز پس از انتشار خبر دستگيري بهشتي و الويري صادر شد نشان داد كه كاسه صبر و حجب اصلاحطلبان به سر آمده و كارد ظلم و ريا به استخوان رسيده است. او خطاب به ملت گفت: "کاملا پیداست که تلاشهای شما برای بازگرداندن آرامش به جامعه قرار نیست با پاسخی خردمندانه روبرو شود. روزهايي خطير در پيشرو قرار گرفته است. دستگيري كسانی چون دكتر بهشتي يك نشانه است كه از حوادثي سهمگينتر خبر ميدهد. اما باطل رفتني است و آن چيزي كه به مردم سود ميرساند باقي ميماند. و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض. آرامش و هوشياري خود را حفظ كنيد. سلسله حوادث جديدي كه آغاز شده است به مانند ديگر تحركات كور اين ايام براي مخالفان شما جز خسارت باقي نخواهد گذاشت. مراقب باشيد كه آنها شما را تحريك نكنند و به هنگام نابود كردن خود به كاشانه و كشورتان لطمه نزنند."
به نظر ميرسد كه در آخرين پيام نخست وزير محجوب و محبوب امام مي توان رگههاي پررنگ تري براي فرياد عليه ظلم و يكه تازيهاي " نو دولتان" ديد. راهپيمايي روز قدس و بازگشايي دانشگاهها كابوس شبانه و هراس روزانه كودتاگران شده است اما با اقدامات كور و عجولانه ميتوان پيش بيني كرد كه آنها جادههاي خود ويرانگري را با شتاب بيشتري طي ميكنند.
طوفانهاي بزرگتري در راه است، هر كنشي را واكنشي است و هر برخوردي را نشانهاي است. رويارويي هاي بزرگ طرفين دوباره جان تازه اي خواهد گرفت...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر