موجآفرینی نوزدهم: چرا بايد به هر قيمت نيويورک را سبز کنيم؟
کودتاچيان خوابهاي آشفتهاي براي کشور ديدهاند. آنها هراسي از اين ندارند که براي تثبيت کوتاهمدت خود، کاشانه ما ايرانيان را به چوب حراج بفروشند. بايد هوشيارانه دست آنها را رو کنيم و نگذاريم جنبش سبز مردم در برابر گزينه «زمين سوخته» قرار گیرد.
هنوز چندی از انتشار بیانیهی تاریخی میرحسین موسوی در به رسمیت نشناختن دولت کودتایی محمود احمدینژاد نگذشته است که اصلیترین پیشبینی این فرزند دلیر ایران در خصوص آینده پیش روی دولت کودتا درست از آب درآمد؛ باج دادن به بیگانگان، برای سرپوش گذاشتن بر فقدان مشروعیت داخلی.
خرید بنزین به قیمتی بسیار بالاتر از نرخ بینالمللی از ونزوئلا و سخنرانی دیروز رئیس دولت کودتا پیش از خطبههای نماز جمعه، دو نشانه آشکار سیاست خارجی وطنفروشانه آنهاست. شواهد حاکی از آن است که سخنرانی دیروز وی و همزمان با آن، دعوت گسترده از رسانههای خارجی (که تا قبل از آن حتی اجازه سفر به تهران را نداشتند) طی برنامهریزی از پیش تعیینشدهای انجام شد که کودتاچیان برای هفته قبل از سفر احمدینژاد به نیویورک تدارک دیدهاند.
ایده اصلی در این استراتژی همان ایدهای بود که احمدینژاد بارها در این چهار سال آزموده، اما جز مواردی اندک در آن موفق نبوده است؛ انتشار بمب خبری بزرگ با هدف متاثر کردن فرایند انتشار اخبار واقعی. این بار اما این تاکتیک با به باد دادن منافع ملی ایران تحقق مییابد؛ درست مشابه داستان رفتار برادر "حاتم طایی" که وقتی تصمیم گرفت شهرت برادرش به سخاوت را تحتالشعاع قرار دهد، بر سر چاه زمزم رفت و در آن ادرار کرد.
براساس برنامهریزی کودتاچیان دیروز احمدینژاد تصمیم گرفت به نقطهای در سیاست خارجی کشور بازگردد که چهار سال پیش از آن جا شروع کرد اما نصیحت عقلای نظام مبنی بر بیخردانه بودن این نوع رفتار او را از ادامه آن بازداشت. با این حال در شرایط کنونی چارهای جز بازگشت به همان استراتژی برای حامیان کودتا وجود ندارد؛ انکار واقعیت هولوکاست، برزبان راندن سخنان یهودستیزانه (به عوض نقد عاقلانه جنایات اسرائیل) و جلب توجه رسانههای جهان.
به این ترتیب افکار عمومی بینالمللی به عوض تظاهرات صدها هزار سبز معترض و بحران مشروعیت داخلی، دوباره به سوی خود احمدینژاد معطوف خواهد شد، اروپا و ایالات متحده علیه او بیانیه خواهند داد، در نیویورک و همزمان با سفر احمدینژاد حامیان اسرائیل تظاهرات گستردهای خواهند کرد و اعتراضات ایرانیان را تحتالشعاع قرار میدهند و رییس دولت خواهد توانست وجههای ضدغربی/ضداسرائیلی به خود بگیرد، هر چند با روش برادر حاتم طایی.
پیش از این نیز دیدهایم که حامیان کودتا چگونه مذبوحانه به هر آب و آتشی میزنند تا هر اعتراضی به احمدینژاد را به صهیونیسم منتسب کنند؛ از فیلم تبلیغاتی جواد شمقدری که در آن دانشجویان پلیتکنیک کنار "زیپی لیونی" (وزیر خارجه وقت اسراییل) قرار داده شدند تا گزارش تصویری ایرنا از راهپیمایی روز قدس.
آنچه مسلم است آن است که، همان طور که موج سبز آزادی پیش از این اشاره کرده، احمدینژاد و اسرائیل برای یکدگر مکملهایی کمنظیرند. هر دو به هم احتیاج دارند تا سرکوب مخالفان و عدم مشروعیت داخلیشان را سرپوش بگذارند. آنچه این میان به باد میرود البته منافع ملی ایران است. باید برای خنثی کردن این بازی کثیف همه خیرخواهان ایران دست در دست هم دهیم.
براساس اطلاعات موج سبز آزادی، کودتاچیان به خوبی نسبت به اهمیت سفر نیویورک در بازیابی وجهه خود (علیالخصوص در جهان اسلام) واقفاند و نهایت تلاش خود را در برنامهریزی این سفر به کار بردهاند. سخنرانی دیروز با آن محتوا، دعوت از رسانههای غربی و اجبار تمامی نمایندگان اقلیتهای دینی در مجلس به همراهی احمدینژاد در سفر هفته آینده، بخشهایی از برنامهریزی آنهاست. چنانچه کودتاچیان به هر اندازه در برنامه تولید بمب خبری خود موفق شوند، این موضوع آنها را برای حراج بیشتر منافع ملی با هدف خریدن فرصت گستاختر خواهد کرد. "نیویورک سبز" اولین گام برای باطل کردن این خیال خام است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر