برای مسعود باستانی عزیز که ایستاده است

ا.ز.ل:





تو ایستاده‌ای
و می‌بینی ما را
از پشت این عکس‌ها
که تو را می‌بینیم
در بیدادگاه





چشم‌های تو
دو کاسه‌ی خون
نگاه تو اما دریاست
تو ایستاده‌ای
و آن چشم‌ها پرواز می‌کند



تو ایستاده‌ای
ما خم می‌شویم
قامت قلم‌ات دریا
کلامت جوهر دارد



تو ایستاده‌ای
و می‌دانی ما
انگار سیل آمده باشد
ما را برده باشد
در اندوه تو




و چشم‌های ما
که بارها باریدند
در آن عکس‌های غمگین
سیاه
در این بیدادگاه است



می‌بینیم
تو در برابر آن‌ها
ایستاده‌ای




10/6/ سال بد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر