ارسالی از خوانندگان:
حوادثی که این روزها در ایران کهنسال ما رخ میدهد شاید برای ما جوانترها تازگی داشته باشد، ولی امثال آن بارها و بارها در دهه ها و صده های گذشته رخ داده است. حتی پدربزرگها و مادربزرگهای ما میتوانند رویدادهای مشابهی را به یاد آورند، اما مهمتر از همه خود ایران عزیز است که گویی حوادث تلخ و شیرین چند هفته اخیر، خاطرات بسیاری را به یادش آورده باشد. حتماً یادتان هست سریال زیبا و تاثیرگذار روزگار قریب را که به بهانه روایت سرگذشت دکتر محمد قریب خدابیامرز، مروری هم داشت بر حوادث و وقایع سیاسی ایران چنه دهه اخیر. در یکی از قسمتهای سریال در دوران کودکی، پدر دکتر محمد قریب به همراه خانواده اش وارد روستایی شد، اهالی روستا قصد داشتند برای پیشرفت فرزندانشان مدرسه ای تاسیس کنند تا آنها را با علم و دانش – که بی شک بزرگترین دشمن فقر و فساد و عقب افتادگی و البته بهترین دوست مومن واقعی است – آشنا کنند. اما در آن روستای کوچک نیز عده ای بودند که مانع از این کار میشدند، آنها این کار را مخالفت با احکام الهی میدانستند، در نتیجه مدرسه را آتش زدند و به هر نحوی مانع آموزش بچه ها شدند.
سریال نردبام آسمان که زندگی دانشمند بزرگ ایرانی، غیاث الدین جمشید کاشانی را روایت میکند نیز ماجراهایی را نقل میکند که شاید اکنون درک آنها برای ما ساده تر باشد. این دانشمند بزرگ آنقدر در کار خود تبحر یافته بود که توانست کم کم به مقام بزرگی در دربار برسد، او که توانسته بود با دانش خود جلوی جنگ و خونریزی را بگیرد و عدالت واقعی را بر مبنای حقوق اولیه انسانها اجرا کند، کم کم مورد کینه و غضب بدخواهان قرار گرفت، تا جایی که حتی وقتی خواست همسر جوانش را دفن کند گفتند ما اجازه نمیدهیم همسر یک جادوگر بی دین در قبرستان مسلمانان دفن شود. خدا میداند علم و دانش این ریاضی دان بزرگ چه دشمنان دیگری برای او تراشیده است.
آری، علم و دانش همواره بزرگترین دشمن جهل و تحجر است، همانطور که خداوند بزرگ کلام نورانی خود را با نام زیبای «اقراء» به قلب پیامبرش میدمد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر