فرهنگنامه سبز( 45) بلوا بر وزن حلوا

ابراهیم نبوی:



بلوا( Balva): بلوا بر وزن حلوا. شورش. آشوب. وقتی که گروهی آدم حسابی با سکوت اعتراض کنند و گروهی از اوباش آنها را بزنند. هر نوع اعتراض که از آن خوشمان نیاید. هر مخالفتی که به هر شکل اتفاق بیافتد. اسم کلانتری راهپیمایی آرام. هر اجتماعی که علیه من تشکیل شود. غوغا( فرهنگ معین، ج 1، ص 124). نام دیگر اعتراض مسالمت آمیز. هنگامه. ازدحام مردمی که رای شان را دزدیدند و هر روز با آن پزمی دن. عدم انقیاد( اللغه فی البیت، ص 458)، سرکشی در مقابل توسری خوردن. کاربرد در جمله: " آیت الله خامنه ای گفت، دشمن همچنان که در بلواهای پس از انتخابات روشن تر شد، در صدد ضربه زدن به پشتوانه مردمی نظام است."


مراحل تشخیص انتخابات از بلوا

مرحله اول، انتخابات پرشور و زیبایی بود.

مرحله دوم، حمایت پرشور ملت از ما بود.

مرحله سوم، شکست انتخاباتی دوستان سابق ما از دوستان فعلی ما بود.

مرحله چهارم، آبروی بزرگی بود که انتخابات برای ما خرید.

مرحله پنجم، رهبران از خودمان هستند، معدودی از فریب خوردگان اغتشاشگرند.

مرحله ششم، برخی رهبران فریب خوردند، اکثر مردم از خودمان هستند.

مرحله هفتم، رهبران عوامل خارجی نیستند، اما گول دشمن را می خورند.

مرحله هشتم، رهبران اغتشاشات که دوستان سابق ما بودند، آبروی ما را در جهان بردند.

مرحله نهم، دشمن از طریق دوستان سابق ما، قصد ضربه زدن به ما را دارد.

مرحله دهم، بگیرین شووووووووووووووووون.


ضرب المثل های عامیانه: " دیگه علی مونده و حوضش"، " اگه علی ساربونه، تا انتخابات بلوا نشه، شتره رو در خونه خودش می خوابونه."، " اگه شناگر قابلی بود، آب رو گل آلود نمی کرد که زیرآبی بره."، " از خودت گذشته، خدا یه عقلی به مجتبی بده."، " پس از چهل سال مرده شوری، به حلوای مرده می گه بلوای زنده."، " یه بلوا درست کرده که حلوای ما رو بخوره."


کرونولوژی بلوا در گفته های آقا

22 خرداد 88: از این حضور پر شوری كه در روزهای اخیر و حتی شبها ـ آنطور كه مطلع شدم ـ مردم در خیابانها داشتند، تشكر می كنم.


25 خرداد 88: اين خطاست كه ما اين دو مجموعه‏ى رأى دهنده را كه يك عده‏اى رأى به يك نامزدى دادند، يك عده‏اى رأى به آن نامزد ندادند، اينها را ما متخاصم و متقابل فرض كنيم.


29 خرداد 88: من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستى نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‏ى آنهاست.


7 تیر 88: نخبگان و خواص سياسى بايستى مراقب كار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ اين خطاب به همه‏ى نخبگان است، خطاب به يك طرفِ خاصى، جناح خاصى نيست.


15 تیر 88: انتخابات بيست و دوى خرداد خيلى براى ملت ايران آبرو ايجاد كرد، خيلى اقتدار براى اين ملت بزرگ آفريد؛ براى انقلاب آبرو شد.... آن كسانى كه نامزدشان رأى نياورده، طبيعى است افسرده باشند، اوقاتشان تلخ باشد؛ اما اين معنايش اغتشاش نيست؛ اينها اغتشاشگر نيستند.


29 تیر 88: نخبگان سر جلسه‏ى امتحانند؛ امتحان عظيمى است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است.


12 مرداد 88: دشمنان خيال نكنند با يك تقليد مغلوط از حضور عظيم مردمى در انقلاب سال 1357، يك كاريكاتور از آن انقلاب، ميتوانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامى ضربه بزنند.


21 مرداد 88: متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بى‏بصيرتى‏اند؛ نميفهمند؛ اصلاً ملتفت نيستند.


4 شهریور 88: آن ظلمى كه به نظام اسلامى شد، هتكى بود كه از آبروى نظام در مقابل ملتها به وسيله‏ى بعضى انجام گرفت. من متهم نميكنم كه دست‏اندركاران اینها دست نشانده‏ بيگانه‏هايند يا انگليسند يا آمريكايند - چون براى من اين قضيه ثابت نيست.


19 شهریور: " دشمن همچنانکه در بلواهای پس از انتخابات روشن تر شد، در صدد ضربه زدن به پشتوانه مردمی نظام است و همه باید مراقب باشند."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر