چه حوادث سهمگینی در راه است؟

کاوه میرکاظم:


میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود خبر از «حوادثی سهمگین‌تر» داده که در راه است. او هشدار داده که روزهایی خطیر در پیش روست. این حوادث سهمگین چه می تواند باشد؟



طبیعی است که در شرایط پر گرد و خاک امروز ایران حدس زدن درباره حوادث آینده حتی آینده نزدیک کار سخت و مشکلی است. من مطمئن هستم که خود دستگاه سرکوب نیز پیش بینی و برنامه دقیقی از آینده ندارد. اما برای آن که بتوان حدسی زد که قابل اعتنا باشد بهترین راه این است که آدم خودش را جای دستگاه سرکوب بگذارد. تاکید می کنم که چنین حدسی فقط قابل اعتنا است اما لزوما به معنای آن نیست که عملی شود و به واقعیت تبدیل گردد.



اول از همه باید دید رهبر جمهوری اسلامی چه طور آدمی است. رفتار و گفتار آیت الله خامنه ای در طول ۲۰ سال گذشته نشان داده که او شخصیتی یک دنده و لجباز دارد. از حرف خودش به هیچ عنوان نمی خواهد کوتاه بیاید. استقامت و پافشاری بر قول و عقیده را می ستاید. در عین حال او کسی است که چندان برای حکومت بر دلها ارزش قایل نیست. فلسفه اش در حکومتداری زهر چشم کشیدن و ارعاب و ارهاب است. اکبر گنجی نقل می کند که بیست سال پیش آیت الله خامنه ای در دیداری که با اعضای کابینه دولت وقت داشته می گوید: «حکومت باید متکی بر یک جمع فداکار باشد. یک جمع فداکار می‌تواند از طریق ایجاد رعب حکومت را پایدار نگاه دارد.» این دقیقا کاری است که رهبر جمهوری اسلامی در طول سه ماه گذشته انجام داده است. حالا فرض کنید چنین آدمی می بیند که برای اولین بار پس از بیست سال مستقیما و علنا توسط برخی چهره های عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی به چالش کشیده شده است. حرفش را به هیچ گرفته اند. در خیایان ها علیه او شعار داده شده، روی در و دیوار شهر اسمش را خوار کرده اند، در فضای اینترنت فقط بد و بیراه است که درباره او پیدا می شود و انگار که همه این ها تمامی ندارد. چنین آدمی چه کار می کند؟ جز این که جری تر می شود و سعی می کند سرکوب بیشتری را بیاندازد.



خودتان را جای اعوان و انصار رهبر جمهوری اسلامی و حکومت سرکوبگر بگذارید. آنان نمی توانند وضعیت کنونی را تحمل کنند. این همه گرفتند و زدند و بستند و دادگاه نمایشی راه انداختند، آن وقت باز هم میرحسین موسوی بیانیه علیه شان صادر می کند. کروبی جنایت هایشان را فاش می کند. خوابشان آشفته می شود. بالاخره باید قدرتشان را تثبیت کنند. نمی توانند که تا ابد صبر کنند و بگذارند که مخالفانشان آن ها را به بازی بگیرند. باید قدرتشان را دوباره یک دست کنند.



در یک کلام، نه رهبر جمهوری اسلامی و نه اعوان و انصارش در دستگاه های مختلف حکومتی نمی توانند ( و از نظر خودشان نباید) با وضعیت موجود کنار بیایند. نگاهی به اظهارات معدود چهره هایی که اخیرا از زندان آزاد شده اند بیاندازید. انگار نه انگار که آن همه انفرادی و بازجوبی و «ارشاد اجباری» تاثیری بر آن ها گذاشته باشد. اجازه فعالیت و اظهارنظر به موسوی و کروبی و دیگر چهره های معترض دادن فقط و فقط موجب می شود که بنیان سرکوبگران سست تر و سست تر شود.



آیت الله خامنه ای تصمیم گرفت که به مناسبت فرا رسیدن بیستمین سال رهبری خود، هدیه ای به خود بدهد. این هدیه یک دست کردن حاکمیت رهبری و حذف هر مخالفی بود که چون خاری در چشمان رهبری به شمار می رفت. این پروژه هنوز نیمه کاره مانده است و چاره ای نیست مگر آن که به هر قیمتی شده تکمیل شود.



به آرایش نیروهای سرکوبگر در مناسب مختلف حکومتی نگاه کنید. حیدر مصلحی نماینده سابق ولی فقیه در سپاه و بسیج وزیر اطلاعات شده است. او پایه گذار دستگاه اطلاعاتی بسیج و تربیت کننده بازجویانی بوده است که حالا دارند با افتخار از زندانیان جنبش سبز اعتراف می گیرند. مصطفي محمدنجار، یک سردار سپاهی تمام عیار وزیر کشور شده است و در همان مراسم معارفه اش خبر از مقابله با «جنگ نرم» می دهد. محسنی اژه ای چهره برجسته امنیتی ۳۰ سال گذشته کشور، دادستان کل کشور شده و سعید مرتضوی هم «معاون مطلق» او شده است. هاشمی شاهرودی که به هر حال مجتهد و فقیهی صاحب نظر به شمار می رفت و بارها هم از احمدی نژاد انتقاد کرده بود، اما نه قدرت و نه جرات مخالفت با رهبری و اعوان و انصارش را داشت کنار گذاشته شده و به جایش جوان سرسپرده ای چون صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه می شود که سمعا و طاعتا مرید رهبری است. رضا تقی پور انوری، وزیر جدید ارتباطات (همان مخابرات سابق) گرچه به ظاهر سپاهی نیست اما همه سوابق مدیریتی او در نهادهای تحت نظر سپاه بوده است. او پیش از این رییس و مدیر سازمان فضایی کشور، شرکت صنایع الکترونیک ایران، شرکت صنایع الکترونیک شیراز، شرکت صنایع اپتیک اصفهان و پژوهشکده جنگ الکترونیک بوده است. چنین آرایشی در نهادهای حساس رژیم کاملا جنگی است.



به نظر من دو چالش عمده دستگاه سرکوب را تهدید می کند. نخست دانشگاه و دوم رهبران به ظاهر هنوز آزاد اصلاحات. و رهبری چاره ای ندارد جز این که این دو را ساکت کند.



درباره دانشگاه آیت الله خامنه ای در دیداری که با دانشجویان بسیجی داشت، صراحتا هشدار داده که «مواظب باشيد توى اين قضاياى سياسى كوچك و حقير مبادا دانشگاه تحت تأثير قرار بگيرد». علی فضلی، فرمانده سپاه سيد الشهداء تهران در دو جلسه پیاپی از تدارک سپاه و بسیج برای برخورد با اعتراضات دانشجویی و سرکوب فعالان دانشجویی در آستانه آغاز تحصیلی خبر داده است. علی بختیاری فرمانده بسیج اساتید نیز در جلسه معارفه فرمانده بسيج اساتيد يزد همین هشدار را تکرار کرده است. پرسش اصلی این است؟ آیا حکومت دانشگاه را تعطیل خواهد کرد. هزینه تعطیلی دانشگاه برای دستگاه سرکوب این است که رسما می پذیرد و اعلام می کند که ناتوان از کنترل اعتراضات دانشجویی بوده است. در این صورت ابهت دستگاه سرکوب می شکند. اما تعطیلی دانشگاه فایده ای هم دارد. انرژی و توان دستگاه سرکوب را برای کنترل هر روزه اعتراضات دانشجویی به هدر نمی دهد و در عین حال نمی گذارد که این اعتراضات خوراک هر روزه اخبار سیاسی و طبعا تحریک کننده مردم شود. به نظر می رسد هنوز رژیم تصمیم به تعطیلی دانشگاه ندارد. اما در این تصمیم هر آن ممکن است تجدیدنظر کند.



برخورد با رهبران اصلاحات به نظر من قطعی است. یکی از گزینه هایی که در یادداشت قبلی با عنوان «بررسی گزینه های محتمل مواجهه کودتاگران با سران اصلاحات» ذکر کرده بودم عملی شده است. دو چهره بسیار نزدیک به موسوی و کروبی یعنی علیرضا بهشتی و مرتضی الویری بازداشت شده اند. دفاتر موسوی و کروبی نیز پلمپ شده اند. به نظر من برخورد با خاتمی نیز می تواند با دستگیری مجدد محمدرضا خاتمی، دبیرکل سابق جبهه مشارکت آغاز شود. فعالیت رهبران اصلاح طلب اگر همچنان ادامه بیابد هزینه های سهمگینی برای دستگاه سرکوب خواهد داشت و عملا انرژی آنان را روزانه مشغول خود خواهد کرد. بند پنجم بیانیه ای که چند روز قبل جامعه روحانیت مبارز صادر کرد نشان می دهد که حتی این تشکل محافظه کار نیز از آینده سخت نگران است. در این بند تلویحا از رهبران معترض خواسته شده که «با الهام از رحمت و مغفرت الهي و با اغماض از بي حرمتي‌‌ها و هنجار شكني ها» از «مباحثات و مجادلات آزاردهنده» بپرهیزند. به عبارت دیگر جامعه روحانیت مبارز حقانیت معترضان را پذیرفته اما از آنان خواسته که ببخشند و کوتاه بیایند. موسوی و کروبی تا کنون بنای کوتاه آمدن و سازش نداشته اند. و این نکته چاره ای جز ساکت کردن آن ها برای رهبر جمهوری اسلامی باقی نمی گذارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر