اگر ولی فقیه دیکتاتوری نماید خود بخود از ولایت ساقط می شود

وبلاگ پرسش از رهبری:



- علت نامهربانی مشهود و واضح شما با تعداد قابل توجهی از نیروهای مخلص مومن، حزب¬اللهی، ایثار گر و فداکار انقلاب اسلامی وجمهوری اسلامی و پیرو امام خمینی و طرد و حذف آنان ریشه در منویات قبلی و مکنونات قلبی حضرتعالی دارد و به کینه و بغض دامن گیر و گسترده تبدیل شده¬است. عدم موافقت جنابعالی با این جماعت و بسیاری از سیاست¬های حاکم شما ریشه در کدام اصل فقهی، انقلابی، اسلامی و ایمانی دارد که با آیات «المومنین و المومنات بعضهم اولیا بعض» و «اشدا علی الکفاّر، رحما بینهم» این اندازه مغایرت دارد؟ ریشه این اختلاف در چیست؟





- آیا حقیقتاً براساس آنچه در جلسه نمایندگان کاندیداها و شورای نگهبان و اختلافات پیش¬آمده پس از انتخابات مطرح شد در جریان دستگیری ها و ضرب و شتم، قتل و جرح مردم معترض هستید؟ حضرتعالی فرمودید در جریان نیستید و به شما هم مربوط نیست؟ آیا واقعاً نظر شما چنین نبوده است که در جریان تمامی اتفاقات هستید ولی به سئوال کنندگان و مردم مربوط نیست؟ کلیه خلاف¬های اتفاق افتاده غیرقانونی و غیرانسانی بوده و همگی ثبت شده و مستند تاریخی دارد. آیا بین برخوردهای لباس شخصی¬های حضرتعالی و یگان های ویژه با مردم، دانشجویان و ساکنین منازل و ... آنچه رژیم شاه و اسرائیل با مردم انجام داده اند، تفاوتی می¬بینید؟ یا تفاوتی نمی¬بینید؟ یا باز هم به ما مربوط نیست؟



- تفکر التقاطی «ماکیاولیسم اسلامی» با عهده¬داری فقیهان و طلاب حکومتی و طالبانی چنان ریشه در عملکرد مسئولین جمهوری اسلامی دوانده که برای حفظ جمهوری اسلامی و حکومت شما و ایشان هر گونه دروغ، تهمت، خلاف و هر خیانتی لازم باشد جایز شمرده می شود. تفاوت بین آنچه حاکمان امروز عمل می¬کنند با آنچه معاویه و عمر و عاص در مقابل امیرالمومنین( ع ) و امام حسن ( ع ) و مردم آن زمان انجام می¬دادند در چیست؟ آیا آنچه امروز به اسلام، پیامبر اکرم و یا اعظم و ائمه اطهار و دیگر اولیا ء نسبت داده می¬شود، صحیح است؟



- اگر ولی فقیه و «مقام رسمی حکومت جمهوری اسلامی ایران» به لحاظ نظری یکی از ویژگی های لازم از قبیل عدالت و تقوا و انصاف و اعلمیت و صیانت عرض و آبروی خود و آحاد ملت را از دست بدهد، طبق نظریه امام خمینی که فرمودند «اگر ولی فقیه دیکتاتوری نماید خود بخود از ولایت ساقط می¬شود و احتیاج به مصوبه و مجوز هم ندارد» از ولایت ساقط می¬شود. اما از قدرت مطلقه¬ای که طبق قانون بدست آورده، خودبخود خلع نخواهد شد. بنابراین سئوال این است که در قانون اساسی چه راهکار مطمئن، کم هزینه و تضمین شده ای وجود دارد که مردم بتوانند از فرد خاطی، گذر و عبور کنند و برایش جانشینی صالح انتخاب نمایند. با توجه به اینکه مجلس خبرگان رهبری در عمل دارای چنین قدرتی بوده، اما اصلاح و ترمیم قانون اساسی نیازمند متممی است که جز با اذن و صلاحدید شما امکان تحقق ندارد. لذا عملاً شما و قدرت مطلقه ای که در اختیار شماست قابل رفع و عزل نیست و آثار و تبعات این تغییر خواه¬ناخواه بعهده شماست. در این امر چه تدبیری کرده¬اید تا از این تناقص آشکار و خلاف صریح و مسلم و فسادانگیز خارج شویم؟



- آیت الله خمینی در هنگام ورود به ایران در سخنرانی معروفشان درباره حق مردم برای تعیین سرنوشت خود گفتند: چه معنی دارد چند ده سال پیش پدران ما برای سرنوشت ما تصمیم گیرند، ملت زنده است و باید خودش سرنوشت خود را رقم بزند.در قانون اساسی که براساس منویات موسس آن به عنوان میثاق ملی مطرح است، راهکاری برای تغییرات اساسی در سرنوشت مردم به دست خود آنها پیش بینی نشده و جنابعالی هم نسبت به ارائه طریق در این مورد غافلید؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر